eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
169 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
📍پوستر | . . . ✅ رهبر انقلاب : ما بایستی بند ناف اقتصاد را از صادرات نفت خام ببُریم و بیشتر به فعّالیّتهای غیر نفتی [بپردازیم]. که خب خوشبختانه آن‌طوری که در گزارشها وجود دارد، حرکت به سمت افزایش صادرات غیر نفتی و فعّالیّتهای اقتصادی غیر نفتی شروع شده و کارهای خوبی دارد انجام میگیرد. 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌙شهر الرمضان الذی انزلت فیه القرآن ختم قرآن هر روز تقدیم به یکی از شهدا و ائمه علیه السلام ✨ جزء ۱✅ جزء ۲✅✅ جزء ۳✅ جزء ۴ جزء ۵ جزء ۶ جزء ۷✅ جزء ۸ جزء ۹ جزء ۱۰ جزء ۱۱✅ جزء ۱۲✅ جزء ۱۳ جزء ۱۴ جزء ۱۵ جزء ۱۶ جزء ۱۷ جزء ۱۸ جزء ۱۹ جزء ۲۰ جزء ۲۱ جزء ۲۲ جزء ۲۳ جزء ۲۴ جزء ۲۵ جزء ۲۶ جزء ۲۷ جزء ۲۸ جزء ۲۹ جزء ۳۰ 🌸تقدیم به شهید حاج قاسم سلیمانی شرکت کنندگان در جزء خوانی قرآن، جزء مورد نظر خود را برای ادمین یا ناشناس ارسال فرمایید.
IMG_20230324_111219_745_۲۴۰۳۲۰۲۳.m4a
685.4K
پیشنهاد میشه قبل از شروع ختم قرآن روزانه در ماه مبارک رمضان حتما تا آخر گوش کنید التماس دعا 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
بزرگواران در جز خوانی روزانه کانال خودتون رو همراهی بفرمایید 🌷
Doaye Sahar - Ostad Salehi [Www.FarsiMode.Com].01.mp3
3.61M
فایل صوتی دعاهای خاطره انگیز، دورهمی و سفره های خانوادگی ماه مبارک رمضان،تقدیم به شما، التماس دعا 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 هم‌اکنون از حسینیه امام خمینی 📹 تفقد ویژه رهبر انقلاب از گروه قرآنی دهه هشتادی و نودی 🌙 📲 پخش زنده مراسم👇 Farsi.Khamenei.ir/Live
🔴 دانشگاه آکسفورد هم رمضان رو تبریک گفته این یعنی حتی اون ور دنیا یه سری که حتی مسلمون نیستن فهمیدن این ماه ماه خداست 🔹‌ ولی یه عده که مسلمون شناسنامه ای هستن ماه رمضون رو ساخته دست آخوندا میدونن!!! 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🔴 طرح جدید نشریه اکونومیست؛ تولد جهانی نو با محوریت چین 🔹‌ نشریه «اکونومیست» در تازه‌‌ترین شماره خود طرحی را بر روی جلد منتشر کرده که شکل‌گیریِ ساختارِ قدرت جدیدی در جهان را نشان می‌دهد؛ با محوریت چین و کشورهایی مانند روسیه، ایران و عربستان. 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🟩 دهکده‌ای در فرانسه که منتظر ظهور امام زمان(عج) هستند* ▪️ماجرای دهکده‌ای در فرانسه که همه اهالی آن مسلمان شده و به مذهب شیعه گرویده‌اند و منتظر ظهور امام زمان(عج) هستند. ┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 ماه برکت زِ آسمان می آید صوت خوش قرآن و اذان می آید✨ تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه تبریک ، بهار رمضان می آید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت هجدهم کمتر در خانه پیدایش می شد. برای پیدا کردن کار درست و حسابی می رفت رزن. یک
قسمت نوزدهم حالا یک نفر را می خواستند که آن ها را بغل کند و دور اتاق بچرخاند. ظهر شد و حتی نتوانستم اتاق را جارو کنم، به همین خاطر بچه ها را هر طور بود پیش صمد گذاشتم و رفتم ناهار درست کنم. اما صمد به تنهایی از عهده بچه ها برنمی آمد. از طرفی هم هوای بیرون سرد بود و نمی شد بچه ها را از اتاق بیرون آورد. به هر زحمتی بود، فقط توانستم ناهار را درست کنم. سر ظهر همه به خانه برگشتند؛ به جز خواهر و مادر صمد. ناهار برادرها و پدر صمد را دادم، اما تا خواستم سفره را جمع کنم، گریه بچه ها بلند شد. کارم درآمده بود. یا شیر درست می کردم، یا جای بچه ها را عوض می کردم، یا مشغول خواباندنشان بودم. تا چشم به هم زدم، عصر شد و مادرشوهرم برگشت؛ اما نه خانه ای جارو کرده بودم، نه حیاطی شسته بودم، نه شامی پخته بودم، نه توانسته بودم ظرف ها را بشویم. از طرفی صمد هم نتوانسته بود برود و به کارش برسد. مادرشوهرم که اوضاع را این طور دید، ناراحت شد و کمی اوقات تلخی کرد. صمد به طرفداری ام بلند شد و برای مادرش توضیح داد بچه ها از صبح چه بلایی سرمان آوردند. مادرشوهرم دیگر چیزی نگفت. بچه ها را به او دادیم و نفس راحتی کشیدیم. از فردا صبح، دوباره صمد دنبال پیدا کردن کار رفت. توی قایش کاری پیدا نکرد. مجبور شد به رزن برود. وقتی دید نمی تواند در رزن هم کاری پیدا کند، ساکش را بست و رفت تهران. چند روز بعد برگشت و گفت: «کار خوبی پیدا کرده ام. باید از همین روزها کارم را شروع کنم. آمده ام به تو خبر بدهم. حیف شد نمی توانم عید پیشت بمانم. چاره ای نیست.» خیلی ناراحت شدم. اعتراض کردم: «من برای عید امسال نقشه کشیده بودم. نمی خواهد بروی.» صمد از من بیشتر ناراحت بود. گفت: «چاره ای ندارم. تا کی باید پدر و مادرم خرجمان را بدهند. دیگر خجالت می کشم. نمی توانم سر سفره آن ها بنشینم. باید خودم کار کنم. باید نان خودمان را بخوریم.» صمد رفت و آن عید را، که اولین عید بعد از عروسی مان بود، تنها سر کردم. روزهای سختی بود. هر شب با بغض و گریه سرم را روی بالش می گذاشتم. هر شب هم خواب صمد را می دیدم. وقتی عروس های دیگر را می دیدم که با شوهرهایشان، شانه به شانه از این خانه به آن خانه می رفتند و عیدی می گرفتند، به زور می توانستم جلوی گریه ام را بگیرم. فروردین تمام شده بود، اردیبهشت آمده بود و هوا بوی شکوفه و گل می داد. انگار خدا از آن بالا هر چه رنگ سبز داشت، ریخته بود روی زمین های قایش. یک روز مشغول کارِ خانه بودم که موسی، برادر کوچک صمد، از توی کوچه فریاد زد. ـ داداش صمد آمد! نفهمیدم چه کار می کنم. پابرهنه، پله های بلند ایوان را دو تا یکی کردم. پارچه ای از روی بند رخت وسط حیاط برداشتم، روی سرم انداختم و دویدم توی کوچه. صمد آمده بود. می خندید و به طرفم می دوید. دو تا ساک بزرگ هم دستش بود. وسط کوچه به هم رسیدیم. ایستادیم و چشم در چشم هم، به هم خیره شدیم. چشمان صمد آب افتاده بود. من هم گریه ام گرفت. یک دفعه زدیم زیر خنده. گریه و خنده قاتی شده بود. یادمان رفته بود به هم سلام بدهیم. شانه به شانه هم تا حیاط آمدیم. جلوی اتاقمان که رسیدیم، صمد یکی از ساک ها را داد دستم. گفت: «این را برای تو آوردم. ببرش اتاق خودمان.» اهل خانه که متوجه آمدن صمد شده بودند، به استقبالش آمدند. همه جمع شدند توی حیاط و بعد از سلام و احوال پرسی و دیده بوسی رفتیم توی اتاق مادرشوهرم. صمد ساک را زمین گذاشت. همه دور هم نشستیم و از اوضاع و احوالش پرسیدیم. سیمان کار شده بود و روی یک ساختمان نیمه کاره مشغول بود. کمی که گذشت، ساک را باز کرد و سوغاتی هایی که برای پدر، مادر، خواهرها و برادرهایش آورده بود، بین آن ها تقسیم کرد. همه چیز آورده بود. از روسری و شال گرفته تا بلوز و شلوار و کفش و چتر. کبری، که ساک من را از پشت پنجره دیده بود، اصرار می کرد و می گفت: «قدم! تو هم برو سوغاتی هایت را بیاور ببینیم.» خجالت می کشیدم. هراس داشتم نکند صمد چیزی برایم آورده باشد که خوب نباشد برادرهایش ببینند. گفتم: «بعداً.» خواهرشوهرم فهمید و دیگر پی اش را نگرفت. وقتی به اتاق خودمان رفتیم، صمد اصرار کرد زودتر ساک را باز کنم. واقعاً سنگ تمام گذاشته بود. برایم چند تا روسری و دامن و پیراهن خریده بود. پارچه های چادری، شلواری، حتی قیچی و وسایل خیاطی و صابون و سنجاق سر هم خریده بود. طوری که درِ ساک به سختی بسته می شد. گفتم: «چه خبر است، مگر مکه رفته ای؟!» گفت: «قابل تو را ندارد. می دانم خانه ما خیلی زحمت می کشی؛ خانه داری برای ده دوازده نفر کار آسانی نیست. این ها که قابل شما را ندارد.» گفتم: «چرا، خیلی زیاد است.» خندید و ادامه داد: «روز اولی که به تهران رفتم، با خودم عهد بستم، روزی یک چیز برایت بخرم. این ها هر کدام حکایتی دارد. حالا بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.» همه چیزهایی که برایم خریده بود،
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
امر به معروف به معنای فضولی کردن نیست❌⚠️ چرا دشمنای ما هی تلاش دارن امر به معروف رو فضولی جلوه بدن
امر به معروف و نهی از منکر به معنای افراطی گری نیست❌ تند روی نیست❌ کسی نماز بخونه افراطیه⁉️ روزی پنج وعده نماز بخونه صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا این افراطیه⁉️بله از نظر کسی که تارک الصلاه این آدم افراطیه😒 از نظر کسی که دو وعده در روز نماز میخونه😒 آدمی که پنج وعده در روز نماز میخونه افراطیه🙄 کسی که قرآن و اهل بیت رو داره فرمایشاتشو اجرا میکنه که افراط نمیشه این دقیقاً عین اعتداله✅ امر به معروف و نهی از منکر به بیان رهبری عین اعتدال است💯✅
تحمل نداشتن برای روزه👆👆👆 نکته ی بعدی تزریق آمپول و سرم در ماه مبارک رمضان سؤال:تزریق آمپول و سرم و ..برای روزه دار چه حکمی دارد؟ آیت الله خامنه ای👈 احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپول‌های تقویتی و آمپول‌هایی که به رگ تزریق می‌شود و همچنین انواع سِرُم‌ها خودداری کند ولی تزریق آمپول غیر تقویتی در عضله مانند آنتی بیوتیک یا مسکّن یا آمپول بی حسی و نیز گذاشتن دارو روی زخم یا جراحت، اشکال ندارد. آیت الله مکارم👈تمام انواع آمپول‌های دارویی یا تقویتی یا بی حسّی که به‌صورت عضلانی تزریق می‌شوند و همچنین تزریق عضلانی واکسن برای افراد روزه‌دار اشکالی ندارد؛ ولی تزریق آمپول‌ها و سرم های وریدی (که در رگ تزریق می‌شوند) جایز نیست. آیت الله سیستانی👈سرم و یا آمپول خوراکی که از رگ تزریق می شود ؛اعم از این که مریض ناچار باشد و یا نباشد👈در هر دو صورت روزه را باطل نمی کند . ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
سالهای روایت نشده از حکومت امیر المؤمنین حضرت علی (ع) ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
بسمه تعالی فصل اول : اصول کلی اصل اول : حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران براساس اعتقاد
بسمه تعالی اصل دوم : جمهوری اسلامی ، نظامی است بر پایه ایمان به : 1- ایمان به خدا یکتا و اختصاص حاکمیت به او و تسلیم در برابر اوامر او. 2- وحی الهی و نقش بنیادین آن در بیان قوانین . 3- معاد و نقش سازنده آن در بیان قوانین. 4- عدل خدا در خلقت و تشریع. 5- امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامی 6- کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا ، در راه : الف : اجتهاد مستمر فقها جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت ب : استفاده از علوم و فنون پیشرفته و تلاش در جهت پیشبرد آن . ج : نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطه گری و سلطه پذیری و قسط و عدل و استقلال سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی . 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌙 🌹بدانید ای عزیزان ما درس ایثار و شهادت را در مکتبی خمینی از ابی عبدالله گرفتیم زیرا آن‌‌ها به ما آموختند که انسان باید قطعه قطعه شود ولی زیر بار ذلت نرود که فرمود: «هیهات من الذله.»  🌷 🕊🥀 ✨ 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارها از همه جا و همه ڪس رانده شدم این تو بــودی ڪه مــرا باز پناهــم دادی این همه قلب تو را با گنهـم خون ڪردم باز تــا آمــدم از راه ، تـــــو راهـــم دادی 🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
دعای روزانه ماه مبارک رمضان🦋 ✨روز سوم
Tahdir joze3.mp3
4.16M
تحدیر (تندخوانی) 📗جزء سوم قرآن کریم 🎙با صدای استاد معتز آقایی