eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
170 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای مهربانم نورت را در وجودمان متجلی کن که سخت محتاج آنیم ... 🌴🌹🌴خدایا برکت نگاهت را در نگاهمان بریز تا هر کجا که مینگریم نیکی باشد و مهر ... 🌴💢🌴خدایا میدانی که خسته ایم از خودمان از روزمرگی ها از نفرتها از جدایی ها از من بودن ها و ما نشدن هایمان ... 🌴💎🌴خدایا دستمان را بگیر تا یادمان باشد که باید دستی را بگیریم خدایا نگاه مهربانت را ما دریغ مکن تا یادمان باشد که باید به تمامی نگاهی باشیم از سر مهر و عشق به انسانها
دعای روزانه ماه مبارک رمضان🦋 ✨روز چهاردهم
یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﻳﺤﺎﺕ ﺭﻭﺯﺍﻧﻢ ﺍﻳﻨﻪ که:ﺗﻮ مترو ﻳﻬﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﺸﻢ😐 ﻣﻠﺖ ﻛﻪ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﻴﺎﺭﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺻﻨﺪلی خالی 🏃🏻 ﺍﺯ ﺟﻴﺒﻢ ﻣﻮﺑﺎﻳﻠﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻴﺸﻴﻨﻢ 😎😂😂 به نام خداوند خالق محبت و بیزار از مردم آزاری سلام امام سجاد علیه السلام كَفُّ الأذى ، مِنْ كَمالِ العَقلِ وفيهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً خوددارى از آزار رساندن، نشانه كمال خرد و مايه آسايش دو گيتى است تحف العقول ، ص 283 خداییش نیازی به توضیح نداره مردم آزاری نکن خدا بدش میاد همین ✍مشاور 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ⛔️ به نادان و گناهکار اعتماد نکنید... ❌ اسماعیل فرزند بزرگ حضرت امام‌ جعفر صادق علیه السلام، مقداری پول نقد داشت، اطلاع پیدا کرد که مردی قریشی از اهل مدینه عازم سفر به کشور یمن است، خواست مقداری پول به او بدهد تا اجناس تجارتی یا سوغاتی برایش خریداری کند. با پدرش حضرت امام‌ جعفر صادق علیه السلام مشورت کرد، حضرت فرمود: او شراب‌خوار است؟ گفت: مردم می‌گویند اما از کجا که حرف مردم درست باشد! حضرت فرمود: صلاح نیست به او پول بدهی. اما اسماعیل تمام پول را به آن مرد داد تا برایش از یمن جنس بخرد. مرد قریشی به مسافرت رفت و تمام پول او را از بین برد. موقع حج حضرت امام جعفر صادق و اسماعیل هر دو به حج رفتند، اسماعیل در طواف بود که حضرت متوجه شد که اسماعیل پیوسته از خدا مسألت می‌کند در مقابل از دست دادن پولها، به او عوض دهد. حضرت از وسط جمعیت خود را به اسماعیل رسانید و با دست پشت شانه او را به نرمی فشرد و گفت: فرزندم، بی‌جهت از خدا چیزی مخواه، تو بر خدا حقی نداری، نباید به وی اعتماد می‌کردی، خود کرده را تدبیر نیست. اسماعیل گفت: مردم می‌گفتند او شراب می‌خورد من که ندیده بودم! امام فرمود: گفتار مومنین را به راستی تلقی کنید و به شراب‌خوار اعتماد نکنید و از دادن اموال به نادانان طبق قرآن باید حذر کرد (نساء/۵) که نادانی بالاتر از شراب‌ خوار سراغ داری؟ بعد فرمود: پیشنهاد شراب‌خوار در ازدواج و وساطت را نباید پذیرفت، در مورد امانت نباید او را امین دانست که اموال را حیف و میل کند و چنین کسی حقی بر خدا ندارد تا از خدا جبران ضررهای وارده را مطالبه کند. 📚 بحارالانوار، جلد ۴، صفحه ۲۷۶ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
📚 حکایتی‌ بسیار زیبا و خواندنی ❌ حضرت شعیب علیه السلام می‌فرماید: گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل می‌کند.. یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلاً بلایی بر من نازل نکرده! ❌ خداوند به حضرت شعیب وحی می‌کند که به او بگو اتفاقاً تو سر تا پا در زنجیر هستی.. ⛔️ آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه می‌کند. ❌ خداوند می‌گوید به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام می‌دهد و هیچ لذتی از آنها نمی‌برد.. 🔸 حضرت امام جعفرصادق علیه السلام می‌فرمایند: خداوند كمترين كاری كه درباره گناهکار انجام می‌دهد اين است كه او را از لذت مناجات محروم می‌سازد. 📚 معراج‌السعاده صفحه ۶۷۳ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 حدیث صبحگاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😌 سُبْحانَكَ يَا رَئُوفُ، تَعالَيْتَ يَا عَطُوفُ ☀️ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ... ❤️ به حق علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part07_مطلع عشق.mp3
15.48M
💞 مطلع عشق ۷ (پایان) مجموعه ای از پندها و نصایح حضرت آیت الله خامنه‌ای به زوج های جوانی که توفیق یافته اند پیوند زناشویی خود را با آهنگ کلام ایشان آغاز نمایند. 🎧 🎙راوی : یاسر دعاگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
📣📣📣📣📣فـــــــوری و مــهــم❌ ✅ کاش توانایی داشتم که به کل مردم مومن و انقلابی ایران این بنر رو میفرستادم!👍 🔹 شرکت در این کارگاه از واجباته💯 💡پـــاسخ به تـــمــامی شبهات روز در مورد امــر به معروف و نهی از منکر 🔴کـــاملا رایگان ✅ چهار شنبه ۱۶ فروردین ⏰ ساعت ۲۱ الی ۲۳ 🔰لینک اسکای روم🔰 https://www.skyroom.online/ch/mouod/vebinar 🔰لینک پخش زنده ایتا🔰 https://eitaa.com/joinchat/3518955713C6b2bc116ef 💥اگر مایل هستید که هنگام شروع جلسه برایتان پیامک یادآوری ارسال بشود، همین الان عدد «۱» را به سامانه پیامکی 50002615 ارسال نمایید حتما لینک رو برای بچه مذهبی ها بفرستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙اَسماءُ الحُسنی ۲ 🎵تواشیح خاطره انگیز و به یادماندنی ماه مبارک رمضان 🎼با نغمات جدید و سبکی متفاوت 🔸در باشکوه ترین مسجد تاریخی دنیا 🕌مسجد جامع عباسی،میدان نقش جهان اصفهان 🌀کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 📺مشاهده و دریافت فیلم باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/1kKEU
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم که گناه من عظیم است،عظیم💗 در حشر جزای من جحیم است، جحیم💗 ناگاه به گوش جان شنیدم ازغیب💗 نومیدمشو"حسن"کریم است،کریم💗 پیشاپیش  میلاد کریم اهل بیت مبارک🎉🎊
18.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایتی از دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با رهبر انقلاب
گرچه در دنیا فراوان مے شود پیدا کریم نیست مانند حسن اما در این دنیا کریم سائلیم و چشم بر دست سخاوتمند او غافل از این که مے آید در پے ماها ڪریم این چنین امروز اگر روزے ما را مے دهد بے گمان از ما شفاعت مے ڪند فردا ڪریم روزے همسایه ها چندین برابر مے شود تا که بین کوچه ے ما مے گذارد پا کریم یک نفر مے گفت : انسان ها حریص ذاتے اند گفتم : آرے اے رفیق!الّا کریم الّا کریم من کرامات حسن را دوست دارم گرچه که کلهم هستند سادات بنے الزهرا کریم از ڪرامت هاے او ضرب المثل ها ساختند سخت آسان است مشکل هاے دنیا با ڪریم مجتبے خرسندی‌ 🎊 پیشاپیش میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام تبریک و تهنیت 🎊
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
سلام بزرگواران سوالات وشبهات خودتون رو در لینک ناشناس کانال یا ادمین بپرسید استاد پاسخگو هستند
16.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کریم بودن از قبل تو معنایی نداشت کرامت از بعد تو شد ویژگی حسن💚 🎙گروه سرود نجم الثاقب تهران نماهنگ آقای مهربون💚 🌺
مداحی آنلاین - نفس نفس میزنم برای تو - کریمی.mp3
8M
🌸 (ع) 💐نفس نفس میزنم برای تو 💐دنیارو پس میزنم به پای تو 🎙
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت بیست و نهم انجام دادن کارهای روزانه ام شدم؛ اما خوب که نشدم هیچ، دردم بیشتر شد. خ
قسمت سی خواهرم کنار پنجره ایستاده بود. به شیشه اتاق زد. صمد هول شد. زود دستم را رها کرد. خجالت کشید. سرخ شد. خواهرم هم خجالت کشید، سرش را پایین انداخت و گفت: «آقا صمد شیرین جان می خواهد برنج دم کند. می آیید سر دیگ را بگیریم؟» بلند شد برود. جلوی در که رسید، برگشت و نگاهم کرد و گفت: «حرف هایت از صمیم دل بود؟» خندیدم و گفتم: «آره، خیالت راحت.» ظهر شده بود. اتاق کوچک مان پر از مهمان بود. یکی سفره می انداخت و آن یکی نان و ماست و ترشی وسط سفره می گذاشت. صمد داشت استکان ها را از جلوی مهمان ها جمع می کرد. دو تا استکان توی هم رفته بود و جدا نمی شد. همان طور که سعی می کرد استکان ها را از داخل هم دربیاورد، یکی از آن ها شکست و دستش را برید. شیرین جان دوید و دستمال آورد و دستش را بست. توی این هیر و ویری شوهرخواهرم سراسیمه توی اتاق آمد و گفت: «گرجی بدجوری خون دماغ شده. نیم ساعت است خونِ دماغش بند نمی آید.» چند وقتی بود صمد ژیان خریده بود. سوییچ را از روی طاقچه برداشت و گفت: «برو آماده اش کن، ببریمش دکتر.» بعد رو به من کرد و گفت: «شما ناهارتان را بخورید.» سفره را که انداختند و ناهار را آوردند، یک دفعه بغضم ترکید. سرم را زیر لحاف بردم و دور از چشم همه زدم زیر گریه. دلم می خواست صمد خودش پیش مهمان هایش بود و از آن ها پذیرایی می کرد. با خودم فکر کردم چرا باید همه چیز دست به دست هم بدهد تا صمد از مهمانی دخترش جا بماند. وقتی ناهار را کشیدند و همه مشغول غذا خوردن شدند و صدای قاشق ها که به بشقاب های چینی می خورد، بلند شد، دختر خواهرم توی اتاق آمد و کنارم نشست و در گوشم گفت: «خاله! آقا صمد با مامان و بابایم رفتند رزن. گفت به شما بگویم نگران نشوید.» مهمان ها ناهارشان را خوردند. چای بعد از ناهار را هم آوردند. خواهرها و زن داداش هایم رفتند و ظرف ها را شستند. اما صمد نیامد. عصر شد. مهمان ها میوه و شیرینی شان را هم خوردند. باز هم صمد نیامد. حاج آقایم بچه را بغل گرفت. اذان و اقامه را در گوشش گفت. اسمش را گذاشت، معصومه و توی هر دو گوشش اسمش را صدا زد. هوا کم کم داشت تاریک می شد، مهمان ها بلند شدند، خداحافظی کردند و رفتند. شب شد. همه رفته بودند. شیرین جان و خدیجه پیشم ماندند. شیرین جان شام مرا آماده کرد. خدیجه سفره را انداخته بود که در باز شد و شوهرخواهر و خواهرم آمدند. صمد با آن ها نبود. با نگرانی پرسیدم: «پس صمد کو؟!» خواهرم کنارم نشست. حالش خوب شده بود. شوهرخواهرم گفت: «ظهر از اینجا رفتیم رزن. دکتر نبود. آقا صمد خیلی به زحمت افتاد. ما را برد بیمارستان همدان. دکتر با چند تا آمپول و قرص خونِ دماغِ گرجی را بند آورد. عصر شده بود. خواستیم برگردیم، آقا صمد گفت: ‘شما ماشین را بردارید و بروید. من که باید فردا صبح برگردم. این چه کاری است این همه راه را بکوبم و تا قایش بیایم. به قدم بگویید پنج شنبه هفته بعد برمی گردم.’» پیش خواهر و شوهرخواهرم چیزی نگفتم، اما از غصه داشتم می ترکیدم. بعد از شام همه رفتند. شیرین جان می خواست بماند. به زور فرستادمش برود. گفتم: «حاج آقا تنهاست. شام نخورده. راضی نیستم به خاطر من تنهایش بگذاری.» وقتی همه رفتند، بلند شدم چراغ ها را خاموش کردم و توی تاریکی زارزار گریه کردم حالا دو تا دختر داشتم و کلی کار. صبح که از خواب بیدار می شدم، یا کارهای خانه بود یا شست وشو و رُفت و روب و آشپزی یا کارهای بچه ها. زن داداشم نعمت بزرگی بود. هیچ وقت مرا دست تنها نمی گذاشت. یا او خانه ما بود، یا من خانه آن ها. خیلی روزها هم می رفتم خانه حاج آقایم می ماندم. اما پنج شنبه ها حسابش با بقیه روزها فرق می کرد. صبح زود که از خواب بیدار می شدم، روی پایم بند نبودم. اصلاً چهارشنبه شب ها زود می خوابیدم تا زودتر پنج شنبه شود. از صبح زود می رُفتم و می شستم و همه جا را برق می انداختم. بچه ها را تر و تمیز می کردم. همه چیز را دستمال می کشیدم. هر کس می دید، فکر می کرد مهمان عزیزی دارم. صمد مهمان عزیزم بود. غذای مورد علاقه اش را بار می گذاشتم. آن قدر به آن غذا می رسیدم که خودم حوصله ام سر می رفت. گاهی عصر که می شد، زن داداشم می آمد و بچه ها را با خودش می برد و می گفت: «کمی به سر و وضع خودت برس.» این طوری روزها و هفته ها را می گذراندیم. تا عید هم از راه رسید
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
احتمال تاثیر وجوه مختلف داره🤔⬇️ اولین وجه احتمال تاثیر این است که ممکنه حرف شما در آینده در اون شخ
کاهش گناه نوع سوم از اثر امر به معروف است.🤔 همین که شما به خانم بدحجاب تذکر میدی یه ذره روسری شو می کشد جلو به اون آقایی که روزه خواری علنی میکنه تذکر میدی میره یه ذره ور خفا روزه خواری کمتر انجام میده.✅ قرار نیست گناهکار یه دفعه با تذکر ما گناه رو کلا بزاره کنار. هی بعضیا نگن که امر به معروف میکنیم فایده نداره اثر نداره. ❌⚠️ اثر لحظه ای شو که نمیتونی ببینی برادر من خواهر من⁉️ طرف ده سال چهار سال دوسال طول کشیده تا به این انحراف رفته به این گناه خو گرفته اینکه ما انتظار داشته باشیم با یه تذکر ما یهو درست شه انتظار غلطیه.❌ قراره هرکی سهم خودش رو ایفا کنه هر کی ۱۰ درصد اثر داره تذکرش ۱۰ نفر بگن میشه ۱۰۰ درصد. شاید شما نفر اولی بگو راه رو برای بقیه باز کن شاید نفر دهمی ۹ نفر گفتن بگو که...✅ البته بعضی گناه ها بزرگتره تعداد تذکرای بیشتری لازمه.⚠️ بعضی گناه کارا دفعه اولشونه گناه میکنن با یه دونه دوتا تذکر گناهشون رو میزارن کنار☺️
280.7K
🎙 《 ۱۵ فروردین ۱۴۰۲》 🔴 یا محجبـه‌های اطرافتـون رو آمـر به‌ معـروف ڪنیـد، یا به زودی همـه‌‌شـون بی‌حجـاب میشـن❌ 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ... 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺