eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
169 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت چهل و یک صمد گفت: «از این حرف ها نزنی پیش آقای دکتر، خجالت می کشم. ببین خانم دکتر
قسمت چهل و دو پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم.هنوز برای مغازه نفت نیامده بود.نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم شروع کرد به بالا آمدن.طوری شد که دندان هایم به هم می خورد.دیدم این طور نمی شود.برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه‌هارا گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند. یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه. اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی. از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم. از یک طرف حواسم پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم. مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم نمی خواست صاحب خانه متوجه شود و بیاید کمکم. به همین خاطر آرام آرام و بی صدا پیت اولی را از پله ها بالا بردم و نیم ساعت بعد آمدم و پیت دومی را بردم. دیگر داشتم از هوش می رفتم. از خستگی افتادم وسط هال. خدیجه و معصومه با شادی از سر و کولم بالا می رفتند؛ اما آن قدر خسته بودم و دست و پا و کمرم درد می کرد، که نمی توانستم حتی به رویشان بخندم. خداخدا می کردم بچه ها بخوابند تا من هم استراحت بکنم؛ اما بچه ها گرسنه بودند و باید بلند می شدم، شام درست می کردم. تقریباً هر روز وضعیت قرمز می شد. دو سه بار هواپیماهای عراقی دیوار صوتی شهر را شکستند که باعث وحشت مردم شد و شیشه های خیلی از خانه ها و مغازه ها شکست، همین که وضعیت قرمز می شد و صدای آژیر می آمد، خدیجه و معصومه با وحشت به طرفم می دویدند و توی بغلم قایم می شدند. تپه مصلّی رو به روی خانه ما بود و پدافندهای هوایی هم آنجا مستقر بودند، پدافندهای هوایی که شروع به کار می کردند، خانه ما می لرزید. گلوله ها که شلیک می شد، از آتشش خانه روشن می شد. صاحب خانه اصرار می کرد موقع وضعیت قرمز بچه ها را بردارم و بروم پایین؛ اما کار یک روز و دو روز نبود. آن شب همین که دراز کشیده بودم، وضعیت قرمز شد و بلافاصله پدافندها شروع به کار کردند، این بار آن قدر صدای گلوله هایشان زیاد بود که معصومه و خدیجه وحشت زده شروع به جیغ و داد و گریه زاری کردند. مانده بودم چه کار کنم. هر کاری می کردم، ساکت نمی شدند. از سر و صدا و گریه بچه ها زن صاحب خانه آمد بالا. دلش برایم سوخت. خدیجه را به زور بغل گرفت و دستی روی سرش کشید. معصومه را خودم گرفتم. زن وقتی لرزش خانه وآتش پدافندهای هوایی را دید،گفت: «قدم خانم! شما نمی ترسید؟!» گفتم: «چه کار کنم.» معلوم بود خودش ترسیده گفت: «والله، صبر و تحملت زیاد است. بدون مرد، آن هم با این دو تا بچه، دنده شیر داری به خدا. بیا برویم پایین. گناه دارند این بچه ها.» گفتم: «آخر مزاحم می شویم.» بنده خدا اصرار کرد و به زور ما را برد پایین. آنجا سر و صدا کمتر بود. به همین خاطر بچه ها آرام شدند. روزهای دوشنبه و چهارشنبه هر هفته شهید می آوردند. تمام دلخوشی ام این بود که هفته ای یک بار در تشییع جنازه شهدا شرکت کنم. خدیجه آن موقع دو سال و نیمش بود. بالِ چادرم را می گرفت و ریزریز دنبالم می آمد. معصومه را بغل می گرفتم. توی جمعیت که می افتادم، ناخودآگاه می زدم زیر گریه. انگار تمام سختی ها و غصه های یک هفته را می بردم پشت سر تابوت شهدا تا با آن ها قسمت کنم. از سر خیابان شهدا تا باغ بهشت گریه می کردم. وقتی به خانه برمی گشتم، سبک شده بودم و انرژی تازه ای پیدا کرده بودم. دیگر نیمه های اسفند بود؛ اما هنوز برف روی زمین ها آب نشده بود و هوا سوز و سرمای خودش را داشت. زن ها مشغول خانه تکانی و رُفت و روب و شست وشوی خانه ها بودند. اما هر کاری می کردم، دست و دلم به کار نمی رفت. آن روز تازه از تشییع جنازه چند شهید برگشته بودم، بچه ها را گذاشته بودم خانه و رفته بودم صف نانوایی و مثل همیشه دم به دقیقه می آمدم و به آن ها سر می زدم. بار آخری که به خانه آمدم، سر پله ها که رسیدم، خشکم زد. صدای خنده بچه ها می آمد. یک نفر خانه مان بود و داشت با آن ها بازی می کرد. پله ها را دویدم. پوتین های درب و داغان و کهنه ای پشت در بود.
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
این بخش رو جمع بندی کنیم امر به معروف سه مرحله داره عزیزان. پس چهار شرط وجوب "سه مرحله": مرحله ی ا
مرحله ی اول یعنی اشاره کردن، بی سر و صدا تذکر دادن، اخم کردن، رو برگردوندن امثال این ها هنوز به لسان نرسیده و مرحله ی دوم که لسانه این دو مرحله رو همه باید انجام بدن. نه کارت میخواد، نه مجوز میخواد نه نمی دونم هیچی وظیفه ی شرعی همه هست.⚠️✅ آیات قرآن و روایات مجوزش هست. قانون اساسی هم تصویب کرده که وظیفه ی همه هست و باید انجام بدن.⚠️
ذلت های پهلوی 🔻قسمت نهم 🔸اعتراف به بی کفایتی هویدا خاطرات ۲۲تیرماه سال ۴۸(زمان نخست وزیری هویدا) کارهای کوچک مثل تأمین گوشت مملکت آسفالت برق و تلفن که واقعا بی اهمیت است ولی در زندگی عمومی و روزمره مردم تأثیر زیادی دارد همه ما خراب است و علت آن فقط بی لیاقتی مأمورین می باشد و بس. 📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۲۲۵ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
✍ذلت های پهلوی 🔻قسمت دهم 🔸اعتراف محمدرضا شاه به بی لیاقتی هویدا صبح شاهنشاه را خیلی کسل دیدم از وضع مالی دولت بسیار ناراحت بودند فرمودند دیشب در شورای اقتصاد مقدار زیادی مخارج برنامه چهارم را زدیم ولی باز هم کسریه بودجه داریم من عرض کردم که مکرر عرض کرده بودم وضع مالی دولت خوب نیست اما شما قبول نفرمودید. 📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۲۳۲ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💠 پرداخت فطریه توسط میهمان و وظیفه میزبان 💬سوال: اگر میهمان فطریه خود را بدهد، آیا از عهده صاحبخانه ساقط می شود؟ ✅پاسخ: خیر، ولی اگر با اجازه صاحبخانه از طرف او فطریه خود را بدهد،‌ صحیح است. توجه🔴 انسان باید فطریه کسانی را بدهد که هنگام غروب شب عید فطر، نان خور او محسوب می شوند؛ مانند کسی که چند روز قبل به خانه او آمده و قصد دارد تا عید فطر بماند یا غروب شب عید فطر آمده و می خواهد چند روز پیش او بماند. نکته⬇️ فطریه میهمانی که بعد از غروب شب عید فطر وارد می شود، بر صاحبخانه واجب نیست، هر چند پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار نماید. منبع: کتاب «آموزش مصور احکام» مطابق با فتاوای آیت الله العظمی خامنه ای، احکام عبادات، بخش روزه، ص 404. 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
بسمه تعالی اصل یازدهم : به حکم آیه ( ان هذه امتکم امة واحدةو انا ربکم فاعبدون ) همه مسلمانان یک ام
بسمه تعالی اصل دوازدهم : دین رسمی ایران ، اسلام و مذهب اثنی عشری است و این اصل الی لابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از شافعی ، حنبلی ، زیدی ، حنفی ، مالکی دارای احترام کامل می باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی ، طبق فقه خودشان آزاد اند و در انجام احوال شخصیه (ازدواج ، طلاق ، ارث ، وصیت ) و تربیت دینی و در دادگاه ها رسمیت دارد و در هر منطقه ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند ، مقررات محلی در حدود اختیارات شورا ها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اے فطرس‌فردوس‌ در ایݩ صُبحِ‌حسینــى از مـا برساݩ ‌محـضرارباب‌سلامـى 🍃°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روزانه ماه مبارک رمضان🦋 ✨روز بیست و نهم
خوبیه خستگی ناشی از کار اینه که با خواب رفع میشه...😂😊 اما امان از خستگیِ ناشی از بیکاری! یعنی هیچی رفعش نمیکنه حتی خواب 😅😄😜 به نام خداوند دوستدار تلاش و کوشش سلام پیامبر رحمت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا يُكَفِّرُها صَلاةٌ وَلا صَدَقَةٌ قيلَ يا رَسُولُ اللهِ فَما يُكَفِّرُها قالَ الْهُمُومُ في طَلَبِ الْمَعيشَةِ بعضى از گناهان است كه نماز و صدقه و زكات هم نمى تواند آن را جبران كند. عرض داشتند اى رسول خدا! پس چه چيز آن را جبران مى كند؟ فرمود: به فكر معيشت و زندگى بودن و براى آن تلاش كردن (بحارالانوار، ج 70، ص 157) تلاش و کوشش برای کسب روزی و معیشت؛ که وظیفه هر انسانی است؛ در نظر دین آنقدر مهم و ارزشمند است که برخی از گناهانی که با هیچ کار مستحبی جبران نمیشه را خداوند با این تلاش قابل جبران دانسته است. در ضمن انسانهایی که در امور معیشتی کاهلی میکنند یا نعمتها را برخود حرام کرده و تلاشی نمیکنند، بسیار مورد مذمت خدا و پیغمبر خدا قرار گرفته اند. درود بر انسانهای پر تلاشی که هرگز به سستی و تنبلی روی خوش نشان نمیدهند. ✍مشاور 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته، اوقاتتون بخیر و عافیت، طاعات و عباداتتون مورد قبول حق 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ⛔️ از دیدگاه قرآن ﺑﺰﺭﮒ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺧﻄﺮ ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﻴﺴﺖ؟ «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (توبه/۶۷) ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥِ ﻣﻨﺎﻓﻖ، ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ، (ﺍﺯ ﻳﮏ ﻗﻤﺎﺷﻨﺪ) ﺑﻪ ﻣﻨﻜﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ میﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻌﺮﻭﻑ نهی میﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺳﺖهای ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﺍﻧﻔﺎﻕ) میﺑﻨﺪﻧﺪ. ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ، ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺎﺳﻘﺎﻧﻨﺪ. ❌ ﺩﺭ این ﺁﻳﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ میﺧﻮﺍﻧﻴﻢ: «ﻧﺴﻮﺍ ﺍﻟﻠّﻪ ﻓﻨﺴﻴﻬﻢ» ﺍﻟﺒﺘّﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻟﻄﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯ میﺩﺍﺭﺩ. «ﻭ ﻣﺎ ﮐﺎﻥ ﺭﺑّﮏ ﻧﺴﻴّﺎ» ❌ ﻏﻔﻠﺖ، ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺁﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻗﺮﺁﻥ میﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺪﺗﺮﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ، «ﺃﻭﻟﺌﮏ ﮐﺎﻻ‌ﻧﻌﺎﻡ ﺑﻞ ﻫﻢ ﺃﺿﻞ ﺃﻭﻟﺌﮏ ﻫﻢ ﺍﻟﻐﺎﻓﻠﻮﻥ» ( ﺍﻋﺮﺍﻑ/۱۷۹) ♦️ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ «ﻧﺴﻮﺍ ﺍﻟﻠّﻪ»، ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ «ﻧﺴﻮﺍ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﺤﺴﺎﺏ»( ﺹ/۲۶) ﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ الهی «ﺍﺗﺘﮏ ﺁﻳﺎﺗﻨﺎ ﻓﻨﺴﻴﺘﻬﺎ»( ﻃﻪ/۱۲۶) ﺑﺎﻋﺚ ﺳﻘﻮﻁ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ‌ﺍی ﭘﺴﺖ‌ﺗﺮ ﺍﺯ ﺣﻴﻮﺍﻧﻴّﺖ میﺷﻮﺩ. ⛔️ کسی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ میﮐﻨﺪ، ﻗﻬﺮﺍً ﻓﺮﺩی گمراه، بیﺭﻫﺒﺮ، بیﻫﺪﻑ ﻭ بیﻗﺎﻧﻮﻥ، ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺍﺕ میﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺪﻑ‌ﻫﺎ ﻭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩﺵ ﺳﻠﻴﻘﻪ‌ﺍی ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺗﻤﺎﻳﻼ‌ﺕ ﻭ ﻫﻮﺱ‌ﻫﺎی ﺧﻮﺩﺵ میﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮒ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺧﻄﺮ ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ❌ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻓﻄﺮﺗﺎً ﺧﺪﺍﺷﻨﺎﺱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮشی، ﻋﺎﺭﺽ ﺑﺮ ﺍﻭ میﺷﻮﺩ. ❌ ﮐﻠﻤﻪ «ﻧﺴﻴﺎﻥ» ﺩﺭ ﻣﻮﺭدی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ‌ً ﻋﻠﻢ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ وجود داشته و بعداً فراموش شده. 🔸مثلاً انسان در یک مقطعی از عمر خود به این موضوع علم داشته باشد که یک گیاه برای زنده ماندن به آب احتیاج دارد، اما بعد از مدتی این موضوع را فراموش کند، و گیاه در اثر بی آبی خشک شود... ⛔️ غفلت باعث سقوط انسان به مرتبه حیوانیت می‌شود، به طوری که تمام افعال و گفتار و افکارش رنگ حیوانی و شیطانی می‌گیرد... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى 📚 برگزیده تفاسیر، ذیل آیه ۶۷ سوره توبه 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🔵دستاوردی دیگر از خدمات دولت انقلابی (البته اگر یه عده‌ای ضد انقلاب داخلی بگذارند....) ✨ برای اولین بار در چند دهه گذشته، عربستان سعودی اجازه بازدید از اماکن زیارتی شیعیان در مدینه را می‌دهد. ✅اکنون بازدیدکنندگان مجاز به زیارت قبور مقدس زیر خواهند بود: 🌸 امام حسن 🌸 امام سجاد 🌸 امام باقر 🌸 امام جعفر صادق علیهم‌السلام 🌸 خانم فاطمه ام‌البنین 🌸محل شهادت خانم فاطمه‌الزهرا درود و سلام خداوند بر دولتمردان انقلابی در جبهه حق 🔵 این است دیپلماسی قدرت و نه دیپلماسی ذلّت 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
2.15M
سوال چه‌کاری کنیم که با تغییر دولت‌ها، کمترین انحراف در مسیر تعالی فرهنگ و اجتماع ایجاد شود؟ و چرا بعضی از دولت ها ، روی واژه آزادی و رهایی و استادیوم و کنسرت ، حساب ویژه باز می کنند. 🎙شیخ قمی 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💠پرداخت زکات فطره بر چه کسانی واجب می شود؟ 🌸کسی که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید برای خودش و کسانی که نان خور او هستند هر نفری یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد،کافی است.
‍ آخرین پنجشنبه ماه مبارک رمضان 🌙 فروردین‌ ماه 🌺 و ياد درگذشتگان 😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌹آخرین پنجشنبه ماه رمضان🌹 🕊در روایات بـرای امـوات🕊 🌹بسیار مغتنم دانسته شده🌹 برای چشم انتظاران اسیران خاک 😔 با شاخه گلی،ذکر صلوات و فاتحه ای🌹 از آنها یادی کنیم 🌹🌹
Jamia-Kabira-Samavati.mp3
27.63M
جامعه کبیره 28دقیقه سلام علیکم 🔹توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان استاد فاطمي نيا رحمه الله علیه، التماس دعا
✔️ راه راست، راه قائم ما است✔️ 💟 «قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ» ☑️ بگو: هر یك [از ما و شما] در انتظاریم، پس انتظار بکشید كه به‌زودی خواهید دانست یارانِ کیانند و چه كسی راه‌یافته است. (طه، ۱۳۵) ❤️ (علیه السلام ) درباره‌ی این آیه فرمودند: «راه راست، راه ما است و آن کسی است که به اطاعت او هدایت شود.» 🌺 📚 از کتاب ترجمه و تفسیر یک جلدی سوره‌ی ، آیه‌ی ۱۳۵ 🌸اللهم لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک 🌸 🌺نشر صدقه جاریه 🍃🌺   🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin  🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺