eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.6هزار ویدیو
169 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰کتاب «شاخص های مکتب شهیدسلیمانی» 🔹مکتب شهیدسلیمانی نیز چونان مکتب امام خمینی، برای دنیا حرف تازه دارد وراه تازه پیشنهاد می‌کند. چیزهایی در این مکتب زیبا وستودنی وجود دارد که بشریت، تشنه ی آنهاست. مکتب سردار سلیمانی، دارای شاخص هایی ست که همه ی آنها در مکتب امام خمینی وجود دارد. @saghebin https://eitaa.com/joinchat/2808479862Ccc5ace54e1 قرارگاه سایبری سردار سلیمانی ↖️ صفحه 8⃣
🔰کتاب «شاخص های مکتب شهیدسلیمانی» 1⃣توحید 🔹توحید بنیادی ترین اصل اعتقادی در اسلام وبه معنای یکتا و بی مانند دانستن خدا و همچنین بی شریک بودت او در خلق جهان هستی ست. توحید در مقام عمل، به این معناست که جز در برابر خدای یکتا، برای هیچ کس وهیچ چیز سر تعظیم فرود نیاریم و به طاغوت نیز کفر بورزیم. امام خامنه ای در 14 خرداد 1394 فرموده اند:«منظومه ی فکری امام، دارای خصوصیات کامل یک مکتب فکری و اجتماعی وسیاسی است. اولا متکی و مبتنی بر یک جهان بینی است که این جهان ینی عبارت است از توحید. همه فعالیت او، همه منطق او، مبتنی بود بر توحید که زیربنای اصلی همه تفکرات اسلامی است.» در16 فروردین 1374 فرموده اند:«آن تمام بزرگوار، موحدبود، وتوحید در سراسر وجود او جریان داشت. همه وجود او خدا، عظمت وعزت الهی را قبول داشت.» @saghebin https://eitaa.com/joinchat/2808479862Ccc5ace54e1 قرارگاه سایبری سردار سلیمانی ↖️ صفحه 9⃣
🔰کتاب «شاخص های مکتب شهیدسلیمانی» 🔹امام خمینی در 5 آذر 1357 در مصاحبه با خبرنگار روزنامه دانمارکی گفته اند:«برنامه ما در حکومت اسلامی، مببتنی بر توحید است.» در 3 اسفند1366 در پیام نوروزی نوشته اند:«جز خط مستقیم توحید، هرچه هست منکرات است.» امام خامنه ای در 23 آبان 1391 فرموده اند:«توحید عبارت است از اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا وعدم عبوديت غیر خدا.» در بیان توحید در آیه ی 36 سوره نحل می فرماید‌‌:«خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.» با همین نگاه، امام خامنه ای در 12 آذر 1379میفرماید:«توحید، هم اعتقاد به وجود خداست، هم نفی الوهیت وعظمت متعلق به بت ها وسنگ ها وچوب های خودساخته وانسان های مدعی خدایی وانسان هایی که اسم خدایی کردن هم نمی آوردند اما می خواهند عمل خدایی کنند.» امام خمینی، با همین تعریف، در6مرداد 1366 در پیام به زائران بیت الله الحرام آورده اند‌:«اعلام برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه وتمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک وبت پرست هاست ویه شعار هم خلاصه نمی‌شود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه وسازمان دهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس وابلیس صفتان است واز اوصول اولیه ی توحید به شمار می رود.» @saghebin https://eitaa.com/joinchat/2808479862Ccc5ace54e1 قرارگاه سایبری سردار سلیمانی ↖️ صفحه 🔟
سلام لطفا مطالعه بفرمائید وانتشاربدین. شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نمی رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند... دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و جلوباز و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بسیاری از ماها ⬅️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود! بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمی‌خورد .می‌شود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود(برگرفته از سخنان هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه تهران )... حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمی‌تواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب ⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعه بود... می‌شود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم‌ می آید روسری‌هایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم می‌رسید... خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون می‌زد ⬅️ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد می‌گرفتند ⬅️چشم های ما متوجّه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت می‌کرد... ⬅️ مانند بچه‌ای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌کشد و والدینش حس نمی‌کنند اما دیگران که کمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او می‌شوند... ما عادت کردیم به روسری‌هایی که هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری... مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو... ⬅️ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بی‌حجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد... سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کار‌های ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامه‌های عمومی یافت می‌شد... ⬅️ حالا هم که مد پوشش خانمها تغییر کرده، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار... یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را .......... ⬅️ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفته‌اند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکرده‌اند... اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست... خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر می‌شود و ما عادت می‌کنیم.... آن وقت... نمی‌دانم بعدش سراغ چه خواهند رفت... 🌺 حیرت آور است !! 👈همه ی جهان حجاب دارد: 1_کره زمین دارای پوشش است... 2_ میوه های تر وتازه دارای پوشش است... 3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود... 4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته 5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود... و...... در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش یا پوشش ناقص رها میکند!!! 🔴بانو! این چادر تا برسد بدست تو هم از کوچه های مدینه گذشته هم از کربلا هم از بازار شام...! چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند همه را از نزدیک دیده است... السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها ) تا میتوانید نشر دهید...تاشاید غیرت ازدست رفته تکانی بخورد.
بیاین بریم زیارت قبر حاج قاسم https://soleimani.ir/tour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در حافظه تاریخی خود و دیگران برای همیشه این فیلم را ثبت کنید @saghebin
👌👇👆👌 بعد ازخواندن هردو رڪعت نمازشب، مےخوابید و بیدار مےشد تا دو رڪعت دیگر بخواند. از او سوال شد چرا؟ گفت: نفس را بایدرنج دادتا‌ پاڪ‌ شود🌺 🦋
⬅️ سنگ‌نوشته قبر مردی که ۵۰ سال در آمریکا زندگی کرد 🔸 هرچه بیشتر در آمریکا ماندم (‌۵۰ سال)، بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی ایران پی بردم. این جمله بخشی از جملات جالبی است که روی یک سنگ قبر در قطعه 229 بهشت زهرای تهران نگاشته شده است.
شهید علی سیفی نوجوان که بود، یک شب مهمان ما بود. صبح وقتی از خواب بیدار شد که نماز صبحش قضا شده بود. خیلی ناراحت بود. وسایلش را جمع کرد و رفت. تا مدت ها خبری از او نداشتم. بعدها فهمیدم دو هفته به خاطر یک نماز قضا روزه گرفته بود. شهید علی سیفی منبع: کتاب بیا مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای از آیت الله صافی درباره کار کردن برای امام زمان و عمر بیشتر گرفتن ایشان. توسط استاد پورسیدآقائی
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ. (بحارالأنوار (جلد 74) / ترجمه رضایی ; ج 1 ص 189) کسی که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهی کند:خداوند از هر غصّه ای برایش گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی راه فراری پیش پایش گذارد و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد.
💠 اتوبوسی پنچر شد تا نسلی شیعه شوند💠 💎 و عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ بقره/۲۱۶ 💎چه بسا شما از چیزی کراهت داشته باشید درحالی‌که خیر شما در آن است. خاطره همسفر شدن حضرت امام خميني(ره) با حاج شيخ عباس قمي : بیابان سوزان و بی‌انتها در چشم‌هایمان رنگ می‌باخت و به کبودى می‌گرایید و از دور هم، چیزى دیده نمی‌شد. ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت، ایستاد. راننده که مردى بلند و سیاه‌چرده بود باعجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد و آنگاه به صندلى ما که در وسط‌های ماشین بود، آمد. به من چون سید بودم حرفى نزد؛ ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى و گفت: اگر می‌دانستم تو را اصلاً سوار نمی‌کردم، نحسى قدم تو بود که ماشین ما را در وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت! یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى. مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچک‌ترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد؛ ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمی‌کرد که با او باشم، هر چه من پافشارى می‌کردم، او نهى می‌کرد، دست آخر گفت فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم، دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت می‌کنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده و سوار ماشین شدم. بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند می‌کردم نگه نمی‌داشت تا اینکه یک کامیونى نگه داشت. وقتى سوار شدم، قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنى است و مسیرش همدان است؛ از قضا من هم می‌خواستم به همدان بروم، چون مدت‌ها بود که دنبال یک سرى مطالب می‌گشتم و در جایی نیافته بودم؛ فقط می‌دانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان می‌توانم آن‌ها را به دست آورم. راننده آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام، مذهب تشیع و ... برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقه‌مند دیدم، بیشتر برایش خواندم. سعى می‌کردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم تا این‌که به نزدیکی‌های همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه می‌کند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکم‌فرما شد، هنوز چند لحظه‌ای نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشک‌آلود گفت: این‌طور که تو می‌گویی و من از حرف‌هایت برداشت کردم، اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به ‌حال در اشتباه بودم. شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان می‌شوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیل‌هایی که از من حرف‌شنوی دارند مسلمان می‌کنم . بعد هم به کمک من گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى الله . منبع: کتاب عاقبت به خیران عالم
حضرت عيسى عليه السلام بحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ إِنَّهُ كَمَا يَنْظُرُ اَلْمَرِيضُ إِلَى طِيبِ اَلطَّعَامِ فَلاَ يَلْتَذُّهُ مَعَ مَا يَجِدُهُ مِنْ شِدَّةِ اَلْوَجَعِ كَذَلِكَ صَاحِبُ اَلدُّنْيَا لاَ يَلْتَذُّ بِالْعِبَادَةِ وَ لاَ يَجِدُ حَلاَوَتَهَا مَعَ مَا يَجِدُ مِنْ حُبِّ اَلْمَالِ حقيقتى را به شما بگويم: همان گونه كه شخص بيمار به خوراك خوب و خوش مزه مى نگرد اما به سبب درد شديدى كه دارد از آن لذتى نمى برد، دنيادار نيز به سبب مال دوستيش از عبادت لذّت نمى برد و طعم شيرين آن را نمى چشد. تحف العقول ص502
موسی کودکی شیر خوار بود... او را از ترس فرعون به دریا انداختند... و او در نهایت ضعف و ناتوانی بود... اما غرق نشد... اما فرعون در همان دریا غرق شد؛ در حالی که در نهایت قدرتش بود.. پس هر کس باخدا باشد ضعفش ضرری نمی رساند و هر کس بی خدا باشد قدرتش نفعی نمی رساند
﷽؛ 🌧 امام جعفرصادق (عليه‌السلام) : " ما يَقرَأَ أحَدٌ «اِنا اَنزَلناهُ» حينَ يَركَبُ دابَّتهُ اِلاّ نَزَلَ مِنها سالماً مَغفوراً لَه " " هر كس هنگام سوار شدن بر مَركَب (وسيله نقليه) سورة مباركة «انا انزلناه» را بخواند سالم و آمرزيده از آن پياده خواهد شد ". مكارم‌الاخلاق صفحه۲۴۲
✨﷽✨ـ 🍂مهر مادر🍂 ارادت عجیب به حضرت زهرا علیهاالسّلام داشت، در هر پست و مقامی بود مجلس عزای فاطمیه را برپا می‌کرد و خودش هم مانند خادمان، در کنار در می‌ایستاد و خوش آمد می‌گفت. در نیروی هوایی که بود مسجد حضرت زهرا علیهاالسّلام را در پادگان ولی‌عصر عجلﷲفرجه- راه‌اندازی کرد. وقتی به فرماندهی نیروی زمینی انتخاب شد در مراسم رسمی پشت تریبون رفت و خدا را به حق حضرت زهرا علیهاالسّلام قسم داد و گفت «من دوست داشتم در نیروی هوایی شهید شوم ولی ان‌شاءالله در نیروی زمینی دوران شهداتم فرا برسد.» علت این همه عشق و علاقه‌اش به حضرت زهرا علیهاالسّلام را دوستان قدیمی او می‌دانستند. یکی از آن‌ها می‌گفت «اوایل سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت‌المقدس در خدمت حاج احمد بودیم. او فرمانده تیپ نجف بود. نیروها خیلی به او علاقه داشتند. در حین عملیات به سختی مجروح شد، ترکش به سرش خورده بود. با اصرار او را به بیمارستان صحرایی بردیم. شهید کاظمی می‌گفت «کسی نفهمد من زخمی شدم. همین جا مداوایم کنید. می‌خواست روحیه‌ی نیروها خراب نشود.» دکتر گفت «این زخم عمیق است، باید کاملاً مداوا و بعد بخیه شود» به همین دلیل بستری شد. خونریزی او به قدری زیاد بود که بی‌هوش شد. مدتی گذشت، یک دفعه از جا پرید! گفت «بلندشو، باید برویم خط» هر چه اصرار کردیم بی‌فایده بود. بالاخره همراه ایشان راهی مقر نیروها شدیم. در طی راه از ایشان پرسیدم: شما بی‌هوش بودی، چه شد که یک‌دفعه از جا بلند شدی؟ هر چه می‌پرسیدم جواب نمی‌داد. قسمش دادم که به من بگویید که چه شد؟ نگاهی به چهره‌ی من انداخت و گفت «می‌گویم، به شرطی که تا وقتی زنده‌ام به کسی حرفی نزنی.» بعد خیلی آرام ادامه داد «وقتی در اتاق خوابیده بودم، یک باره دیدم خانم فاطمه زهرا علیهاالسّلام آمدند داخل اتاق، به من فرمودند: چرا خوابیدی؟ گفتم: سرم مجروح شده، نمی‌توانم ادامه دهم. حضرت زهرا علیهاالسّلام دستی به سر من کشیدند و فرمودند: بلند شو، بلند شو، چیزی نیست، برو به کارهایت برس.» وقتی حاج احمد به منطقه برگشت در جمع نیروها گفت «من تا حالا شکی نداشتم که در این جنگ ما برحق هستیم، اما امروز روی تخت بیمارستان این موضوع را با تمام وجود درک کردم.» 🥀 شهید احمد کاظمی ▫️ تاریخ تولد ۱۳۳۸ ▫️ تاریخ شهادت ۱۳۸۴ ▫️ مدفن گلستان شهدای اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🎥 | چه شد که نام قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده تیپ تازه تاسیس ثارالله مطرح شد؟ 🔺 ماجرای ملاقات قاسم سلیمانی با حسن باقری در روزهای ابتدایی جنگ @saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🥀 کاسوم !! تو زندگی من رو از حرام نجات دادی😭😭 پیشنهاد دانلود👌👌 فیلمی بر اساس واقعیت نشر دهید @saghebin
قهرمان من کسی است که شجاعت در برابرش زانو می زند قهرمان من کسی است که محبت پیش او شرمنده می شود قهرمان من کسی است که ظلم و ستم از او می ترسند قهرمان من کسی است که همیشه نه تنها برای خوشحالی و امنیت من بلکه برای خوشحالی و امنیت تمام جهان خود را فدا کرد قهرمان من کسی است که تمام قهرمان ها به او تعظیم می کنند قهرمان من حاج قاسم سلیمانی است♥️ @saghebin
🔸عزیزم! من از بی‌قراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. 🔹کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام، تو خود می‌دانی دوستت دارم. خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن. 🍃بخشی از @saghebin