eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
170 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
💥مسابقه عیدغدیرخم💥 ساخت پادکست صوتی🎙 📚منبع: در کانال بدون هیچ محدودیتی✅ 🎁به حرفه ای ترین آثار جوایز تعلق می‌گیرد 🗓مهلت ارسال آثار: ۱۵تیر 🆔@Sarbaz_zohor @SAGHEBIN
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
☀️خطبهٔ غدیرخم²☀️ 🔰بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم 🔸و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: ه
☀️خطبه غدیرخم³☀️ 🔰بخش سوم: اعلام رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم‌السلام 🔸اى مردم! از على به سوى دیگرى گمراه نشوید و از او روى برمگردانید و از ولایت او سرباز نزنید، اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل میکند و باطل را نابود نموده و از آن نهى مینماید و در راه خدا سرزنش ملامت کنندهاى او را مانع نمی شود.🦋 🔹على علیه السلام اول کسى است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچکس در ایمانِ به من بر او سبقت نگرفت...! اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکارى کرد.✨ 🔸اوست که با پیامبر خدا بود در حالى که هیچکس از مردان همراه او خدا را عبادت نمی کرد، اولین مردم در نماز گزاردن و اول کسى است که با من خدا را عبادت کرد.🦋 🔹از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى که جانش را فداى من کرده بود در جاى من خوابید.✨ 🔸 اى مردم، او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.🦋 🔹اى مردم، او از طرف خداوند امام است و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد.✨ 🔸حتمى است بر خداوند که با کسى که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابى شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذب نماید.🦋 🔹پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشى شوید که آتشگیره آن مردم و سنگها هستند و براى کافران آماده شده است.✨ @Saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😈 کلیپ مستند برنامه شیطان و لشگریانش از جبهه‌ی دنیا @Saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺انتشار به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید الداغی 🔸شهید حمیدرضا الداغی ، شهیدی که که هشتم اردیبهشت، در دفاع از نوامیس مردم در برابر اراذل و اوباش ایستادگی کرد، و با ضربات چاقوی آنان، به شهادت رسید!
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠#خداحافظ_سالار قسمت هشتم برای اینکه فکر و خیال بیش از این اذیتم نکند و از همه
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت نهم به همین خاطر گفتم: پدرتان بود، می‌گفت شرایط اصلاً خوب نیست و باید توی طبقه بالا بمونیم! بدون چون و چرا راه آمده را بازگشتند، به طبقۀ خودمان که رسیدیم، باقی توصیه های پدرشان را هم برایشان گفتم. آنها كاملاً منطقی همه چیز را پذیرفتند. کف اتاق، پشت مبلی که نزدیک دیوار و از پنجره ها دور بود شانه به شانه هم نشستیم. فضا پر بود از صدای تیر و انفجار، هرازگاهی فریادهایی به زبان عربی به گوش می‌رسید. لحظات پرواهمه‌ای بود، از طرفی نگران حسین بودم که حالا هیچ نمی‌دانستم کجاست و چکار می‌کند و از طرف دیگر نگران جان دخترها که باز هم هرچه به آنها دقت میکردم اثری از ترس در چهره شان نمی‌دیدم. هر دو، با هیجان تمام گوش تیز کرده بودند برای شنیدن صدای درگیری‌ها. انگار آنها در دنیایی و من در دنیایی دیگر بودم اما نقطه مشترکی داشتیم و آن هم سکوت بود. حدود ساعت یازده شب، تقریباً صداها افتاد. در تمام این مدت دلشوره و اضطراب لحظه ای رهایم نکرد. البته چیزی نبود که برایم تازگی داشته باشد، بارها و بارها در طول سالها زندگی با حسین این احساس را تجربه کرده بودم، آن قدر که شاید بشود گفت دیگر جزیی از وجودم شده بود. هیچ شکایتی هم نداشتم، برعکس، همیشه آن را از جمله هدایای مخفی خدا برای خودم می‌دانستم چرا که همیشه بعد از هجوم این دلهره ها و اضطراب‌ها، پناه می‌بردم به آغوش گرم ذکر خدا تا در برابر همۀ آن ناآرامی‌های آرامم کند. شاید اگر این لحظات و این فشارهای درونی نبود، هیچ وقت این قدر با ذکر خدا انس پیدا نمی‌کردم، من این انس را در اصل مدیون یک چیز بودم و آن هم زندگی با حسین بود! زمان زیادی از آرام شدن اوضاع نگذشته بود که حسین سراسیمه و نفس زنان رسید. سر و رویش غرق در خاک بود. با همۀ این اوصاف از اینکه سالم و سرپا می‌دیدیمش، خوشحال شدیم. سلام که داد، دیدم خیلی خسته و پریشان است. هرچند خودم هم دست کمی از او نداشتم اما به رسم همسری و هم سفری همراه جواب سلامش به شوخی و با لبخندی شیطنت آمیز گفتم: عجب جلسهٔ خوب و پرباری داشتید! مث اینکه پذیرایی جلسه هم خیلی عالی بوده، فقط فکر کنم میوه هاشو نشسته بودن چون که بدجوری گرد و خاک، روی سر و صورتت نشسته! زهرا و سارا ریز خندیدند اما حسین انگار که اصلاً لبخندم را ندیده و لحن شوخیام را نشنیده باشد، خیلی جدی پاسخ داد: اصلاً به جلسه نرسیدیم. اوضاع خیلی بهم ریخته. از اون لحظه ای که پامون رو از این منطقه گذاشتیم بیرون، مسلحین ریختن این دور و بر، همه جا رو محاصره کردن. ما هم خیلی سعی کردیم که بیاییم پیش شما. سه بار هم تا نزدیک کوچه اومدیم اما هر سه بار، عقب زدندمون. حتی یه گوله آر پی جی هم طرف ماشینمون شلیک کردن که البته به خیر گذشت. الآن اوضاع به کمی آروم شده اما این آرامش قبل از طوفانه. الآن اونا دیگه همه جا هستن، اعلام کردن تا دوشنبه کل دمشقو میخوان بگیرن، با این شرایط اصلاً صلاح نیست شما اینجا بمونید، باید برگردید! جمله آخرش مثل پتک توی سرم خورد، گیج شدم، خواستم چیزی بگویم اما دخترها پیش دستی کردند و بلافاصله گفتند: برگردیم؟ کجا برگردیم؟! حسین اما باز هم خشک و رسمی، بدون اینکه نگاهمان کند: گفت یه پرواز فوق العاده، فردا ایرانی‌ها رو برمیگردونه تهران! هم از لحن و هم از اصل حرفش گر گرفتم، این بار حتی نگذاشتم فرصت به بچه ها برسد، محکم و جدی گفتم: ما برای تفریح نیومدیم اینجا که حالا تا تقی به توقی خورد، برگردیم اومدیم تو رو همراهی کنیم و حالام برنمیگردیم! زهرا و سارا هم که انگار حرف خودشان را از زبان من شنیده بودند، پشت بند حرفهای من گفتند: حق با مامانه، ما میمونیم! وقتی به پشتیبانی دخترها دلگرم شدم، پرسیدم: امروز صبح که ما از تهران می‌اومدیم، شما می دونستی اینجا چه اوضاعی داره با این حال گفتی بیاین. مگه نه؟ سکوت کرد. خودم با لحنی اقناع آمیز گفتم: حتماً می دونستی. با این حال گفتی بیاین دمشق. یک باره آن رسمیت و خشکی از چهرۀ حسین محو شد، فکر کنم خیلی به خودش فشار آورده بود تا با گرفتن آن حالت جدیت، ما را مجبور کند که برگردیم تهران اما حالا که جدیت ما را بیش از خودش میدید و احساس میکرد شگردش برای مجاب کردن ما کارگر نبوده، دیگر حوصله این را نداشت که با آن ژشت ادامه دهد. کمی مکث کرد، انگار که دنبال چاره‌ای نو بگردد با لحن مهربان همیشگی‌اش، خیلی پدرانه طوری که من هم احساس کردم فرزند دلبند او هستم گفت: باشه بمونید؛ اما لااقل چند روزی رو برید بیروت، اوضاع که آروم تر شد، برگردید! تغییر یک باره و پایین آمدن ناگهانی او از موضع جدیت و از همه مهمتر لحن پدرانه اش که گویی ته مایه ای از خواهش هم داشت، همه مان را نرم کرد. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🔰اصل چهلم0⃣4⃣ 🔘هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار ده
🔰اصل چهل و یکم 1⃣4⃣ 🔘تابعیت کشور ایران حق مسلّم هر فرد ایرانی است و دولت نمی‌تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست‌ خود او یا در صورتی‌ که به تابعیت کشور دیگری در آید. @saghebin
💠 خرید و فروش وام 💬 سوال: آیا خرید یا فروش وام ازدواج جایز است؟ ✅ پاسخ: پس از دریافت وام، خرید و فروش آن جایز نیست ولی اگر بر اساس مقررات قانونی نظام بانکی کشور، امتیاز دریافت وام، قابل واگذاری باشد، قبل از دریافت وام، فروش یا مصالحۀ امتیاز آن، اشکال ندارد. @saghebin
و آغوش‌گرم‌خداست تانوکرانش‌را از‌گرداب‌طوفانی‌دنیا به‌ساحل‌آرامش کربلارساند...❤️ 🌙✨
مداح_پیام‌ڪیانی_۲۰۲۳_۰۲_۰۹_۲۰_۳۶_۳۷_۴۷۹.mp3
3.17M
این نفسایِ آخَرُ بِزار بِکِشَم تو حَرَمِت🥺 هَمه اومَدَنُ مَن نَیومَدَم این دورِ از کَرَمِت💚 @Saghebin
💚✨ عشق یعنی هر زمان یادش کنم بی اختیار قطره ی اشکی فرو ریزد از این چشمانِ تار 💚✨ عشق یعنی لک زده قلبم به دیدارش ولی تا به کی باشم 🌼نمیدانم چُنین چشم انتظار🌼 🟨 اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ 🟨 ✋ سلام بر قطب عالم امکان ☀️ @saghebin
اولین حقوقمو گرفتم تصمیم داشتم همتونو به رستوران و کافی شاپ دعوت کنم😎 بعد با خودم گفتم 🤔 به یه چیزی دعوتتون کنم که سودی هم براتون داشته باشه😊 رستوران و کافی شاپ که چاقتون میکنه😏 پس تصمیم گرفتم شما رو به ایمان، تقوا و عمل صالح و همچنین ورزش دعوت کنم😋 اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم ✋ باشد که رستگار شوید😝😂😂😂 . . . به نام خدای متقین سلام يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. (آیه۳۵_سوره مائده) حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «بهترين وسيله‌اى كه مى‌توان با آن به خدا نزديك شد، ايمان به خداوند و پيامبرش و جهاد در راه او و كلمه‌ى اخلاص و اقامه‌ى نماز و پرداخت زكات و روزه گرفتن ماه رمضان و حج و عمره و صله‌ى رحم و انفاق‌هاى پنهانى و آشكار و كارهاى نيك است». اهل بيت عليهم السلام همان ريسمان محكم و بهترین وسيله‌ى تقرّب به خداوند هستند. بنابراین براى رسيدن به رستگاری، هم بايد گناهان را ترك كرد، هم بايد طاعات را انجام داد و كارهاى خير، همه زمينه و وسيله‌ى سعادتند. (البتّه اگر با گناه آن زمينه‌ها را از بين نبريم.) ✍مشاور @saghebin
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 با مردم سختگیر نباشید تا خداوند هم به شما سخت نگیرد ❌ روز قیامت لوحی جلوی انسان باز می‌شود، می‌گویند: «اقرأ کتابک» خودت بخوان. انسان می‌گوید: این چه لوحی است؟ «ما لِهذَا الْكِتاب‏» این چه کتابی است؟ «لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها» (کهف/۴۹) این چه کتابی است که ریز و درشت اعمال من درونش ثبت شده است؟ 🔸مسئله محاسبه اعمال است، چهار روش محاسبه را خداوند در قرآن معرفی می‌کند: 🔹اول: بعضی‌ها را خدا سخت حساب می‌کند. «حساباً شدیدا» (طلاق/۸) 🔹دوم: بعضی‌ها حسابشان آسان است «حساباً یسیرا» (انشقاق/۸) 🔹سوم: بعضی‌ها بی حساب به جهنم می‌روند «فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً» (کهف/۱۰۵) 🔹چهارم: بعضی‌ها هم بی‌حساب به بهشت می‌روند «قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ» (یس/۲۶) ❌ چه کسانی حسابشان آسان است؟ کسانی که با مردم آسان بگیرند، خدا هم روز قیامت به اینها آسان می‌گیرد. کسانی که در ارتباط با مردم مو را از ماست می‌کشند و مته به خشخاش می‌گذارند، خداوند هم روز قیامت به اینها سخت خواهد گرفت. اگر می‌خواهیم حساب ما آسان شود با مردم سختگیر نباشیم «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏» (لیل/۷) وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی @saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ نساء✨ بخش پنجم ☀️آیات ۶۳ تا ۸۳☀️ 🔻اشارہ بهــــــــ👇 🌟 پند و اندرز 🌟خیر و شر 🌟احکام جنگ @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
☀️خطبه غدیرخم³☀️ 🔰بخش سوم: اعلام رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم‌السلام 🔸اى مردم! از على به
☀️خطبه غدیرخم⁴☀️ بخش چهارم: بلند کردن دستِ امیرالمومنین به دست رسول الله 🔸سپس فرمود: اى مردم، چه کسى بر شما از خودتان صاحب اختیارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش🦋 🔹سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.✨ 🔸اى مردم، این على است برادر من و وصى من و جامع علم من و جانشین من در امتم بر آنان که به من ایمان آورده اند، وجانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزّ وجّل و دعوت به آن و عمل کننده به آنچه او را راضى می کند و جنگ کننده با دشمنان خدا و دوستى کننده بر اطاعت او و نهى کننده از معصیت او.🦋 🔹اوست خلیفه رسول خدا و اوست امیرالمؤمنین و امام هدایت کننده از طرف خداوند و اوست قاتل ناکثین و قاسطین و مارقین به امر خداوند.✨ 🔸خداوند می فرماید: سخن در پیشگاه من تغییر نمی پذیرد🦋 🔹پروردگارا، به امر تو می گویم : خداوندا دوست بدار هر کس على را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس على را دشمن بدارد و یارى کن هر کس على را یارى کند و خوار کن هر کس على را خوار کند و لعنت نما.✨ 🔸پروردگارا، تو هنگام روشن شدن این مطلب و منصوب نمودن على در این روز این آیه را درباره او نازل کردى:🦋 🔹امروز دین شما را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما راضى شدم و فرمودى: دین نزد خداوند اسلام است و فرمودى: هر کس دینى غیر از اسلام انتخاب کند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود.✨ 🔸پروردگارا، تو را شاهد می گیرم که من ابلاغ نمودم.🦋 @Saghebin
1_5065601378.MP3
46.88M
🎙آینده روشن دولت رئیسی چیزهایی که باورت نمیشه و در رسانه بهت نمیگن!! ⛔️گزارش جلسه خصوصی با رئیسی⛔️ 👈🏻دوست عزیز قبل از اینکه فحش بدی یک دور گوش بده ➖من هم مثل شما اول نگاهم مثبت نبود! ➖ولی خداوکیلی این فایل صوتی را گوش بدهی کلا نگاهت به دولت عوض می شه! 🎙گزارش جلسه «جهادتبیین» رو در رو و شفاف و چالشی و البته امیدبخش با 👈🏻حاج آقا رئیسی و تیمش محسن منصوری خاندوزی بهادری جهرمی محمد مخبر 📌روز جمعه 12 خرداد 1402 نهاد ریاست جمهوری 📝 این جلسه غیررسمی و خیلی خصوصی بود و لذا خبری ازش در رسانه ها منتشر نشد!! ولی ما خواستیم به شما یک حالی بدهیم و براتون جزئیات را هم گفتیم برید حالشو ببرید... @saghebin
🖇بسم رب المهدی آغاز چله عاشقی پاکی از گناهان ۴۰ روز مانده تا محرم🕊 به نیت زمینه سازی سازی ظهور حضرت حجت روحی و ارواحنا له الفداه💚 💠با محوریت: تلاوت چهل روز زیارت آل یاسین با هدف: 🔅ترک گناهانی که تبدیل به عادت و ترک کردن آن سخت شده( بریم به جنگ هوای نفس) 🔅در جمع سربازان ظهور قرار بگیریم(ان شاالله) 🔅تقدیم ثواب چله به رفیق شهیدتون 🗓زمان شروع: ساعت ۲۰، ۳/۱۹ 🗓زمان پایان: ساعت۲۰، ۴/۲۸ 💬علاقمندان به شرکت‌ در چله عاشقی در کانال مربوطه عضو شوید.⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3931963725C746abd76c6 @Saghenin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠#خداحافظ_سالار قسمت نهم به همین خاطر گفتم: پدرتان بود، می‌گفت شرایط اصلاً خوب
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت دهم وقتی یک مرد با همۀ ابهتش در مقابل خانواده می‌شکند و خواهشی دارد که لبریز است از مهر و عاطفه، ناخودآگاه هر انسانی را تسلیم خودش می‌کند و حسین در آن لحظات کاملاً این گونه بود. اینکه گفته بود، مسلحین اعلام کرده اند تا دوشنبه دمشق را می‌گیرند و اینکه یک پرواز اختصاصی ایرانی‌ها را فردا به تهران بر می گرداند، واقعیت داشت و برای محک زدن و امتحان ما نبود. می‌دانست که درست مثل خود او از دادن جان، واهمه ای نداریم اما ترجیح می‌داد ما را به جایی بفرستد که دغدغه ذهنی اش کمتر شود. من غرق در عمق مهر و عاطفه حسین شدم و راضی به رفتن، اما حسین برای راضی کردن زهرا و سارا دردسر بیشتری داشت. زهرا باوجود ۲۵ سال سن، خیلی به حسین وابسته بود و به التماس از او پرسید: شمام با ما میاین؟! حسین دستان زهرا را میان دست‌های خسته اش گرفت و گفت: دخترم! کار من دست خودم نیست! سارا هم خواست پدر را به ماندنشان راضی کند، با جدیتی که التماس در آن موج میزد و نشان از آخرین تلاشهای او برای ماندن داشت، گفت: پس ما هم از اینجا تکون نمیخوریم. حسین که اصرار بچه ها را دید، اول سؤال بی جواب چند دقیقه قبل من را داد: آره حاج خانم من می‌دونستم اینجا چه خبره. آگاهانه از شما خواستم بیایین دمشق. حالا هم به جابه جایی تاکتیکی می‌کنید، درست مثل جابه جایی یه رزمنده. دخترها باز قانع نشدند و گفتند: یا شما هم با ما بیا، یا همینجا می‌مونیم. و حسین به ناچار گوشه ای از اتفاقات چند روز گذشته را بازگو کرد بلکه آنها را برای رفتن متقاعد کند: هفته پیش، وقتی شما ایران بودین، توی کاخ ریاست جمهوری، به انفجار انجام شد که چند نفر از مسئولین سوریه کشته شدن. مسلّحین تا داخل کاخ نفوذ کرده بودن و اون انفجار نتیجه همکاری یکی از کارمندان کاخ با مسلحین بود. بعد از این ماجرا نخست وزیر سوریه فرار کرد به اردن و کابینه از هم پاشید. مسلحین تا پشت کاخ اومدن و یه طرف کاخ رو گرفتن. همون روز من به آقای بشار اسد گفتم به مردمت اعتماد کن و در اسلحه خونه ها رو، به روشون باز کن، بذار اسلحه دس بگیرن و خودشون با دشمنشون بجنگن، ارتش سوریه که به تنهایی توان جنگیدن با مسلحین رو نداره! زهرا سؤالی پرسید که نشان می‌داد حسین دارد کاملاً در همراه کردن او با خود موفق می‌شود: چرا نمیتونن؟! خنده تلخی کرد و جواب داد: شما نباید فکر کنید اینجام مثل ایرانه و ارتش، یه ارتش کاملاً وفاداره. درسته که بینشون آدمهای شجاع وطن دوستی وجود داره ولی ارتش سوریه، ارتشیه که توش شکاف ایجاد شده بخشی از اونا به اسم ارتش آزاد با دولت می‌جنگن. توی این وضعیت نابسامان و دودستگی ارتش، یه عده تکفیری از بیرون مرزهای سوریه برای تسویه حساب تاریخی وارد شده‌اند و هدف اصلیشون جنگ و کشتار شیعیان و علویون و حتی اهل سنته. درست شنیده بودم حسین به جای مسلحین گفت تکفیری و من جواب سؤالم را گرفتم اما زهرا پرسید: چرا با اهل سنت میونه خوبی ندارن؟ حسین گفت: از دید وهابی‌ها، شیعه و سنی که به اهل بیت توسل دارن و به حسین زیارت حرم می‌رن، هر دو مشرکن و ریختن خونشون واجب. این اندیشه تکفیری از عربستان به اینجا اومده وگرنه مردم سوریه، چه سنی، چه شیعه و چه علوی، سال‌های سال در کنار هم زندگی کردن و اتفاقاً خیلی هم به اعتقادات هم احترام می‌ذاشتن. نمونه‌ش احترام به حرم حضرت زینبه که خود ما هم قبل از این بلبشوها برای زیارت سوریه اومده بودیم و این احترام رو از نزدیک دیده بودیم. دخترها دیگر کاملاً غرق در حرفهای پدر شده بودند، سارا درحالی که به خوبی معلوم بود درگیر بحث شده و سؤالات زیادی برای پرسیدن دارد، گفت: خب پس باوجود این ارتش، کیا میخوان آرامش رو به مردم برگردونن؟ گویی پاسخ به این سؤال سا را آن قدر برای خود حسین شوق برانگیز بود که هدفش را از طرح این موضوعات پاک فراموش کرده بود، چشمانش را که بدون اغراق مانند دو عقیق آبدار بودند و حالا از برق شادی می‌درخشیدند، به سارا دوخت و با گونه هایی گل انداخته و لحنی پر از نشاط گفت: ما اومدیم اینجا تا به عنوان فرزندان خمینی، مستشار فرهنگی اسلام ناب باشیم، ما می‌خوایم همون چیزایی رو که امام بهمون یاد داد به این مردم مظلوم برسونیم. ما میخوایم اگه خدا بخواد و نظر خانم هم همراهمون باشه یه چیزی مثل بسیج خودمون اینجا درست کنیم که پناه مردم بیچاره و ستم دیده اینجا و البته مدافع حرم حضرت باشه! بعد از شنیدن این جمله آخر، تمام ابهام‌ها برای من و دخترها یک سره کنار رفت. حسین به شکل غیر مستقیم به ما گفت که کاملاً آگاهانه در اوج بحران دمشق، ما را تشویق به آمدن کرده است و به حدی امیدوارانه و با انگیزه صحبت کرد که همه ما برای لحظه ای از همه چیز و همه کس حتی همان دشمنانی که تا همین چند ساعت پیش، این کوچه و خیابان را محاصره کرده بودند فارغ شدیم. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
💠 بیان عیب کالا هنگام فروش 💬 سؤال: آیا فروشنده هنگام فروش کالا باید عیب آن را بگوید؟ ✅ جواب: اگر قصد فریب نداشته باشد، گفتن عیب واجب نیست ولی نباید عیب آن را مخفی کند یا اگر از او سؤال شد، دروغ بگوید. البته اگر خریدار پس از خرید بفهمد که کالا معیوب است، می‌تواند معامله را فسخ کند یا تفاوت قیمت را از فروشنده بگیرد. @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🔰اصل چهل و یکم 1⃣4⃣ 🔘تابعیت کشور ایران حق مسلّم هر فرد ایرانی است و دولت نمی‌تواند از هیچ ایرانی سل
🔰اصل چهل و دوم2⃣4⃣ 🔘اتباع خارجه می‌توانند در حدود قوانین به تابعیت ایران در آیند و سلب تابعیت اینگونه اشخاص در صورتی ممکن است که دولت دیگری تابعیت آنها را بپذیرد یا خود آنها درخواست کنند. @saghebin 
🍁بخشش گناهان در جمعه برای استغفار و توبه، شب و روز جمعه فرصتی بسیار طلایی است که انسان می‌تواند بیشترین و بهترین بهره را از آن ببرد. روایات بسیار نابی درباره بخشش گناهان در روز جمعه وارد شده است که به نمونه‌هایی اشاره می‌شود: 🍁 بخشش گناه امت محمد(ص) 👤مُعَلّی بن خُنَیس می‌گوید که ❤️امام صادق (ع) فرمود: "اگر یکی از شما روز جمعه را درک کرد، به چیزی غیر از عبادت مشغول نشود؛ زیرا در آن روز بندگان بخشیده می‌شوند و رحمت بر آنان سرازیر می‌شود". 👤 ابوالفتوح رازی در تفسیرش از عبدالله بن عباس نقل کرده که گفت:  وقتی روز جمعه می‌شود، خداوند دستور می‌دهد که منبری را در بیت‌المعمور نصب کنند و فرشتگان دور آن را پر می‌کنند.  ❤️"جبرئیل" اذان می‌گوید ❤️و "میکائیل" جلو می‌افتد ❤️و "ملائکه" پشت سر او نماز می‌گذارند. وقتی از نماز فارغ شدند، ❤️"جبرئیل" می‌گوید: خدایا! ثواب این اذان را به امّت محمد(ص) بخشیدم. ❤️"میکائیل" می‌گوید: ثواب این امامت را به امامان و (پیش‌نمازان) از امّت محمد(ص) هدیه کردم. ❤️و "فرشتگان" می‌گویند: ثواب این نماز را به نمازگزاران از امّت محمد(ص) بخشیدیم. ☝️آنگاه "خداوند" می‌فرماید: ای فرشتگان! نزد من سخاوت نشان دادید درحالی که من سزاوار به جود و کرم هستم. شما را شاهد می‌گیرم که گناهان امّت محمد(ص) را بخشیدم". ❤️سپس فرشتگان تا جمعه دیگر متفرّق می‌شوند. الشَّيْخُ أَبُو الْفُتُوحِ الرَّازِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يُنْصَبَ عِنْدَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ مِنْبَرٌ وَ تَحْتَوِشُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ يُؤَذِّنَ جَبْرَئِيلُ وَ يُقَدَّمُ مِيكَائِيلُ وَ يُصَلُّونَ الْمَلَائِكَةُ خَلْفَهُ فَإِذَا فَرَغُوا يَقُولُ جَبْرَائِيلُ إِلَهِي وَهَبْتُ ثَوَابَ هَذَا الْأَذَانِ لِأُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ يَقُولُ مِيكَائِيلُ وَهَبْتُ ثَوَابَ هَذِهِ الْإِمَامَةِ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ تَقُولُ الْمَلَائِكَةُ وَهَبْنَا ثَوَابَ هَذِهِ الصَّلَاةِ لِلْمُصَلِّينَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى تَجُودُونَ عَلَيَّ وَ أَنَا أَوْلَى بِالْجُودِ وَ الْكَرَمِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي غَفَرْتُ ذُنُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص فَيَتَفَرَّقُونَ إِلَى الْجُمُعَةِ الْأُخْرَى 📘تفسير أبي الفتوح الرازيّ ج ۵ ص ۳۲۵. 📚مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۶۱، روایت ۶۴۳۱ . ✍️البته توجه داشته باشیم که شرط امّت محمد بودن هم شرط کمی نیست؛ صرف مسلمان و شیعی شناسنامه‌ای بودن، کافی نیست. مسلمان واقعی بودن، لازم است. @saghebin
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو دل غم مونده یه ماتم مونده چهل شب دیگه تا به محرم مونده