eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
172 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
یک جرعه معرفت 🌱 @saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم زیبا از ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ بقرہ ✨ بخش بیست و سوم ☀️آیات ۲۶۷ تا ۲۸۹☀️ 🔻اشارہ بهــــــــ👇 🌟 احکام ربا 🌟 چگونه انفاق کنیم @saghebin
📘🦋 🖇قسمت دوم، فریاد خاموش @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 📙#خداحافظ_سالار خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر پاسدار حسین همدانی ✍نوی
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت اول 🔸شاید مقدمه پروانه ها پشت پنجره ،انتظار نشسته بودند و من نمی‌دیدمشان. چشمم فقط به خاکریز بود و معبر و میدان مین. میخواستم با کنار هم نشاندنِ «كلمات» پل بزنم و خواننده کتابم را به سیر آفاقی حماسه‌های جنگ و سلوکِ انفسی «عرفانِ جنگ» دعوت کنم. اولین سیر آفاقی را در سال ۱۳۷۴ به پنجره ای سوی خرمشهر باز کردم. حاج حسین همدانی، خاطره انگشتر سرخی را که شهید محمود شهبازی به او داده بود، برایم تعریف کرد و من برای پیدا کردن رازِ نگین سرخ، یک سال مشق عاشقی نوشتم. کتاب را که خواند تشویقم کرد و گفت: «همه اش خوب بود، الا یکجای آن. پرسیدم: «کجا؟» گفت: «مقدمه» در مقدمه نوشته بودم؛ تقدیم به سردار حاج حسین همدانی‌ او که بر قامت دین زین الدین» است. قهرمانی از نسل موحد هاست. پیچکِ نیلوفری گام‌های او تا ستیغِ قله بازی دراز، پیچیده است. آنجا که «شهبازی» با چراغی از خون، علم الهدای ولایت را نشان می‌دهد. سالها گذشت و من، پنجره از پسِ پنجره باز میکردم؛ یک بار با ۷۲ غواصِ کربلای ۴ در شبِ تاریک، با امواج اروند همراه می‌شدم تا خواننده کتاب را به ضیافت شوکرانی «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند»، میهمان کنم. و یک بار خواننده کتاب را در شبی که مهتاب گم شد به بزمِ بلدچی‌های اطلاعات عملیات میبردم تا از روزنه زخم های بی‌شمارِ یک شهید زنده، حماسه و عرفان جنگ را ببینند. دیگر بار با پابرهنه های ۱۵ ساله واحد تخریب، وارد میدان مین می‌شدم، تا به رد پابرهنه ها برسم. دست آخر، دست خواننده کتاب را می‌گرفتم و از دکل دیده بانی بچه های ممد گره بالا می‌بردم تا از پشت دوربین دیده‌بان‌‌ها، حماسه و عرفان را در جنگ نظاره کنند. از آن بالا همه جا را می‌دیدم، الا همان پشت پنجره و همان پروانه هایی که به امر عشق، بالشان سوخته بود و به چشمم نمی آمدند. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠#خداحافظ_سالار قسمت اول 🔸شاید مقدمه پروانه ها پشت پنجره ،انتظار نشسته بودند
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت دوم 🔸شاید مقدمه نوبت باز کردن پنجره ای دیگر شد و تماشای عطش گردان سقاها به روایتِ فرمانده ای که سهم او از آب هرگز نمی میرد دو پای قطع شده و یک دل شکسته بود. در مراسم رونمایی کتاب، حاج حسین همدانی، برشی از آن را خواند که به همسر صبور راوی، اشاره داشت و گفت کتاب را با گریه خواندم. گویی حاج حسین در آب هرگز نمی میرد، پروانه خودش را می‌دید. با همه دردهای نهفته و نگفته پروانه اش. همان پروانه ای که پشت پنجره بود و من نمی‌دیدمش. آخرین کتابم، سفرنامه اربعین بود؛ پنجره ای رو به خورشیدِ بی زوالِ روی نیزه. قبل از چاپ از حاج حسین همدانی خواستم مقدمه سفرنامه را به قلمش بنویسد. با فروتنی پذیرفت و چند ماه بعد نوشت؛ نه با قلم که با خون و نه بر اوراق سفید سفرنامه اربعین من، که بر آبی آسمان حرم صاحب اربعین، زینب کبری. پس از مراسم چهلمش، بارها میهمان همسر او و فرزندانش شدم تا خاطرات ۴۰ ساله نیمه پنهان ماه، خانم پروانه‌چراغی نوروزی را بشنوم. شنیدن این خاطرات طی ۴۴ ساعت مصاحبه و پرداختِ ۹ ماهۀ داستانی آن، ضمنِ وفاداری به اصل روایت، پنجره ای پیش رویم گشود که پر بود از آیین پروانه ها. در سالهای جنگ فرمانده ام بود و پس از جنگ، برادرم، سنگ صبورم و مرادم. این مقدمه را شهید حاج حسین همدانی و من، با هم نوشتیم؛ او با خون نوشت، من با اشک چشم. حمید حسام اسفند ۱۳۹۵ همدان ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
سوال: آیا خون کمی که روی گوشت بعد از ذبح شرعی می ماند، حلال بوده و خوردن آن جایز است؟ 📤 پاسخ: ✍ آیت الله خامنه ای: اگر بعد از ذبح از حيوان به صورت طبيعى خون خارج شود خونى كه داخل بدن باقى مى‌ماند گرچه نجس نيست ولى خوردن آن جايز نيست مگر آنكه در گوشت و يا غذا مستهلك شود و در هر صورت مى‌توانيد گوشتها را با آب تطهير نماييد. ✍ آیت الله مکارم: چنانچه به مقدار متعارف شسته اید، خون هاي مختصری که موقع پختن غذاهاي گوشتي خارج مي شود نجس نيست و اگر جدا کردن آن از گوشت بسيار مشکل است يا به هنگام پخته شدن مستهلک مي شود، خوردن آن نيز مانعي ندارد. ✍ آیت الله سیستانی: اگر خون بعد از چرخ کردن با گوشت مستهلک شود خوردن گوشت چرخ کرده حلال خواهد بود. ✍ آیت الله وحید: اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه در شرع معيّن شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد، خونى كه در بدنش مى ماند پاك است ولی خوردن آن حرام است و اگر خون ها در میان گوشت ها به تنهایی قابل اجتناب نیست از خوردن همه گوشت اجتناب نمایید. ✍ آیت الله فاضل: خوردن خون حرام است لیکن خونی که در گوشت بعد از ذبح شرعی می ماند اگر ظاهر گوشت شسته شود و رگ هایی که خون دارد قطع شود؛ بعداز شستن گوشت اگر در داخل گوشت خونی بماند خوردن آن اشکال ندارد. 📚 منابع: [1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: 302000. [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 911023118 . [3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتا: 135800445294. [4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله وحید، شماره سوال: 57535. [5]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 48935. @saghebin
احکام نحوه خواندن نماز یکشنبه های ماه ذی القعده @saghebin
. انسان در آخرت آنچنان است که اینجا خودش‌را‌بسازد اینجا اگر خودش را کامل بسازد، آنجا کامل است و اگر ناقص بسازد، ناقص است @saghebin
🔥 جزئیاتی از درگیری امروز مرزبانان غیرتمند با نیروهای طالبان 1⃣ این درگیری، ظهر امروز در مرز سیستان و بلوچستان ایران و ولایت نیمروز افغانستان و در مناطقی مانند اطراف روستاهای ، حاتم و ماککی رخ داده 2⃣ در این درگیری از سلاح‌های سبک و نیمه‌سبک و توپخانه استفاده شده، با این حال، اخبار بهره‌گیری نیروهای ایرانی از موشک کاملاً کذب است. 3⃣ اخبار مبنی بر هدف قرار داده شدن فرودگاه در افغانستان توسط نیروهای مرزبانی ایران غیرواقعی و کذب است و درگیری‌ها در همان اطراف مناطقی که در بند یک آمد، به وقوع پیوسته است. 4⃣ پس از شروع درگیری‌ها، مکاتبات و تماسهایی میان سفارت در افغانستان و وزارت دفاع دولت طالبان برقرار می‌شود. بر همین اساس از تقریباً ساعتی پیش این درگیری‌ها پایان یافته و دو طرف مشغول بررسی چرایی این تنش هستند. 5⃣ در درگیری میان مرزبانان کشورمان با شبه‌نظامیان طالبان یکی از مرزبانان ایران عزیز به رسید. 6⃣ طالبان از هلاکت یکی از مزدوران خود خبر می‌دهد. این درحالیست که اخبار غیر رسمی از هلاکت ۶ نفر از وحوش طالبان و زخمی شدن ۹ تن از آنها حکایت دارد. 7⃣ ایران یکی از مرزهای تجاری را پس از تنش‌های امروز با وحوش طالبان بست. مدیرکل راهداری سیستان و بلوچستان گفته: بخاطر درگیری‌های امروز در مرز ایران و افغانستان، مبادلۀ اقتصادی در با کشور افغانستان تا اطلاع ثانوی تعطیل است. 8⃣ وزیر امور خارجه پس از درگیری‌های امروز: مشکلات با ایران، تنها از طریق گفتگو حل میشود. @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
اصل سی و یکم: داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اول
اصل سی و دوم: هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت ، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه ، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود. @saghebin  
💠 امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: 🔹لم تَخْلُ مِن لُطفِهِ مَطْرِفَ عَينٍ، فی نِعمَةٍ يُحدِثُها لَكَ، أو سَيِّئةٍ يَستُرُها علَيكَ، أو بَلِيَّةٍ يَصرِفُها عنكَ 🔹در نعمتى كه براى تو پديد آورده، يا گناهى كه از تو فرو پوشانده، يا بلايى كه از تو دور ساخته، چشم بر هم زدنى از لطف او بى بهره نبوده اى 📚نهج البلاغه، از خطبه ۲۲۳ @saghebin
سلام آقای مهربانم✋🌸 خورشید با اجازه ی رویت طلوع کرد قلبم سلام گفت و تپیدن شروع کرد آقای مهربان غزل های من سلام باید که در برابر اسمت رکوع کرد 🌸اَللّهُمَّ عَجِل لولیکَ الفرج @saghebin
از ابليس پرسيدند؛ چرا از ايران فرار کردی؟😳😐 در پاسخ گفت : مهارتهای دزدی؛ ريا؛ کلاهبرداری؛ حيله گری؛ دروغ و رشوه خواری را به برخی آنها آموختم 😐😐 بوسيله اينها کاخ و ماشين و مزرعه و ویلا خريدند و ساختند و بر روی آنها نوشتند : هذا من فضل ربی ...😐😂😂 نمک نشناسها منکر من شدند ...😡😔 به نام خداوند بیزار از گناه سلام خداوند کریم و توبه پذیر در قرآن می فرمایند وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ واى بر هر دروغ پردازی که زیاد اهل گناه است (آیه ۷ سوره جاثیه) «أَفَّاكٍ» از «افك» به معناى كسى است كه بسيار دروغ مى‌گويد. «أَثِيمٍ» از «اثم» به كسى گفته مى‌شود كه بسيار گناهكار است. ویل نیز تهدیدی جدی است و به خاطر شدت آن خداوند می فرماید وای به حالشان یعنی عذابی سخت در پیش دارند. واژه ویل در مورد خائنان فرهنگى نیز بكار رفته است، آنان كه با دست خود مطالبى مى‌نويسند و به خداوند نسبت مى‌دهند. خداوند قبل از این تهدید نخست راه راست را نشان داده و دعوت به آن کرده سپس اقدام به تهدید نموده است. ✍مشاور @saghebin
🚨 ساعت 12:48 فرصت تعیین دقیق جهت قبله را از دست ندهید 🔰امکان تعیین دقیق قبله بر اساس تابش خورشید 🔹هفتم خرداد و 25 تیر هر سال فرصتی ایجاد می كند تا جهت دقیق قبله برای نمازخانه ها، مساجد و یا حتی منازل توسط مردم تعیین شود. 🔆در حقیقت در لحظه اذان ظهر در روزهای 7 خرداد و 25 تیر خورشید درست بالای خانه كعبه بوده و خانه خدا هیچگونه سایه‌ای نخواهد داشت. 🔸با قرار دادن شاخصی عمود بر زمین در ساعت 12:48دقیقه روز یکشنبه هفتم خرداد، جهت سایه علامت گذاری و خلاف جهت سایه به سمت خورشید، جهت دقیق قبله را نشان می دهد. @saghebin
⚠️در تنش بین ایران و مواظب باشیم آتش بیار معرکه نباشیم! @saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم زیبا از ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ بقرہ ✨ بخش بیست و چهارم(پایان) ☀️آیات ۲۸۱ تا ۲۸۶☀️ 🔻اشارہ بهــــــــ👇 🌟دعا 🌟 توصیه به بدهکاران @saghebin
یک جرعه معرفت🌱 @saghebin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خروج از زمین 🔹️ بعد از هزاران سال تاریکی باید سیاره زمین رو ترک بکنه ◗🕊 🌷أَنَّ الاَْرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ◗بندگان صالحم وارث زمین خواهد شد.◖ @saghebin
📘🦋 🖇قسمت سوم، فریاد خاموش @saghebin
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 بدترین معامله «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ» (بقره/۹۰) ﭼﻪ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ، ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻭی ﺣﺴﺪ، ﺑﻪ ﺁﻳﺎتی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻳﺎﺗﺶ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ میﻛﻨﺪ؟!» ﭘﺲ ﺑﻪ ﻗﻬﺮ پی ﺩﺭ پی ﺍلهی ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ. ﻭ ﺑﺮﺍی ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ، ﻣﺠﺎﺯﺍتی ﺧﻮﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ❌ همیشه میزان سواد و داشتن مدرک تحصیلی ملاک فهمیدن نیست، مدرک تحصیلی عامل فهمیدن نیست، در جوامع انسانی بدترین معاملات خود فروشی است، و بدترین نوع خودفروشی، فروختن علم و دانش و تخصص دانشمند به جنایتكاران عالم است قرآن در سوره بقره آیه ۹۰ می‌فرماید «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ» بد معامله‌ای كردند، یعنی خودشان را مفت فروختند... ❌ قبل از هر چیز ذکر این نکته لازم است ما در مقابل دانشمندان پاک طینت همچون ابن سینا و رازی و پاستور و ادیسون و دیگر بزرگان علم دانش و خادم بشریت سر تعظیم فرود می‌آوریم... ♦️ روی سخن ما دانشمندان تبهکار است  ❌ کسانی هستند كه نابغه علمی هستند، اما این نبوغ‌شان را به تبهکاران می‌فروشند، علم خود را بر ضد بشریت بکار می‌بندند، این آدم نابغه و دانشمند یک ویروس کشنده در آزمایشگاه پرورش می‌دهد و جان هزاران انسان بیگناه را می‌گیرد، برای پول جنایت می‌کند، این بدترین نوع خودفروشی است... تمام سلاحهای کشتار جمعی توسط دانشمندان خود فروخته ساخته می‌شود، سلاحهای میکروبی، سلاحهای شیمیائی... ❌ در مقابل این دانشمندان خود فروخته، افراد تحصیل نکرده‌ای هم هستند که شاید فقط خواندن و نوشتن بلدند، مدرک تحصیلی ندارند، اما درک و فهم بالائی دارند، چشم بصیرت دارند... راه تعلیم و تعلم فقط دانشگاه نیست... 🍀 به قول حافظ شیرازی رحمت الله علیه: نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد 🌺 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻋﺎﻟﻢ ﻋﻠﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻜﺎﺭ ﻧﺒﻨﺪﺩ ﻭ به دﺳﺘﺮﺱ ﻃﺎﻟﺒﻴﻦ ﻋﻠﻮم ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺐ ﻋﻠﻢ ﺍﻗﺪﺍم ﻧﻜﻨﺪ ﻭ ﻏﻨﻰ ﺑﺨﻞ ﻭﺭﺯﺩ ﻭ ﻓﻘﻴﺮ ﺩﻳﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺷﺪﻳﺪ ﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﺮﺩم ﺑﻠﺎ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﻧﺎﺯﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ  وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی @saghebin
⭕️دوره های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر استاد علی تقوی یگانه 💠سطح تربیت مربی 🔷 معروفی نو ▫️جلسه هشتم 🔻فایل تصویری↙️ https://aparat.com/v/235Cp @saghebin
maroofino8.mp3
18.06M
⭕️دوره های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر استاد علی تقوی یگانه 💠سطح تربیت مربی 🔷 معروفی نو ▫️جلسه هشتم 🔻فایل صوتی @saghebin
8.pdf
848.1K
⭕️دوره های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر استاد علی تقوی یگانه 💠سطح تربیت مربی 🔷 معروفی نو ▫️جلسه هشتم 🔻فایل pdf @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠#خداحافظ_سالار قسمت دوم 🔸شاید مقدمه نوبت باز کردن پنجره ای دیگر شد و تماشای ع
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت سوم روزشمار تقویم روی یازدهم دی سال ۱۳۹۰ بود و عقربه، ساعت ۹ را نشان میداد که به فرودگاه امام خمینی رسیدیم. دخترانم با شوق و شتاب، چمدانهای بزرگ را روی چرخ میکشیدند تا به سالن ترانزیت رسیدیم، نگاه هر سه مان روی تابلوی نشانگر پروازهای خروجی متوقف شد و با ولع پروازها را یکی یکی مرور کردیم. کمتر از دو ساعت به پرواز تهران _ دمشق باقی مانده بود و ظاهرا همه چیز برای رفتن آماده اما نمیدانم چرا، دلم شور میزد. میترسیدم، پاهایم به پله هواپیما نرسد یا برسد و پرواز انجام نشود. یا پرواز انجام شود اما به مقصد نرسد. یا اصلاً هواپیما برود و در فرودگاه دمشق، بنشیند اما خبری از حسین نباشد. غرق در افکار جورواجور شدم. زبانم مثل یک تکه چوب، خشکیده بود و چسبیده بود سقف دهانم، اما نباید این اضطراب درونی در چهره ام نمایان میشد چرا که ممکن بود دلهره ام را به دخترها هم منتقل کند. نگاهشان کردم، هر دو کمی عقب تر از من، توی صف کنترل گذرنامه ایستاده بودند و گل لبخند توی چهره شان آن قدر قرص و محکم همین نشسته بود که یقین کردم از لحظه راه افتادنمان به سمت فرودگاه تا حالا، لحظه ای از چهره شان دور نشده است. با صدای مامور کنترل گذرنامهها به خودم آمدم که از داخل اتاقک شیشه ای، پرسید:خانم پروانه چراغ نوروزی؟ گفتم بله خودم هستم. گذرنامه زهرا و سارا را هم گرفت و مشغول بررسی گذرنامه ها شد، چندباری زیرو رویشان کرد و بعد از یک مکث طولانی که هر لحظه اش برایم کلی دلهره و اضطراب داشت، سری به علامت تأسف تکان داد و طوری که فقط من شنیدم، گفت:متأسفانه گذرنامه شما سیاسیه، مهلتش شش ماهه بوده و تاریخ انقضاش، گذشته نمیتونید از کشور خارج شین. انگار که یک باره تمام پشتوانه هایم را از دست داده باشم، خودم را تنهای تنها میان هجمه عظیمی از مشکلات دیدم. درماندگی تمام وجودم را فراگرفت و عرق سردی روی تنم نشست. مات و مبهوت و بدون حتی کلامی گذرنامه ها را گرفتم. ذهنم قفل شده بود. این پا و آن پا کردم که به زهرا و سارا چه بگویم. نمیتوانستم توی چشمشان نگاه کنم و با حرفم، آب سردی روی گرمای اشتیاقشان برای رفتن به سوریه بریزم. فکر برگشتن به خانه عذابم می داد. نگاهی از سر استیصال به دخترانم انداختم. زهرا که گرفتگی را در صورتم دید، گفت:اتفاقی افتاده؟ گفتم نه مامان جان. سردی و کمی یأس را در جوابم حس کرد و پرسید:خُب پس چرا برگشتی؟ خواستم خودم را خونسرد نشان بدهم:یه مشکل کوچیک پیش اومده. باید گذرنامه هامون تمدید بشه. یک باره شادی از صورت معصومشان محو محو شد‌. مظلومیت نگاهشان، دلم را شکست. پس از ماهها دوری که البته همه اش پر بود از هول و ولا برای سلامتی پدرشان، میخواستند برای دیدن او به سوریه بروند. سارا که دلتنگی اش نمودِ بیشتری داشت و کاسه صبرش حالا لبریز شده بود، پیشنهاد داد تا به مأموران بگوییم که خانواده سردار همدانی هستیم. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠#خداحافظ_سالار قسمت سوم روزشمار تقویم روی یازدهم دی سال ۱۳۹۰ بود و عقربه، سا
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ 💠 قسمت چهارم هر چند نمی توانستم اعتراضم را به این صحبتش پنهان کنم اما برای اینکه جواب منفی ام خالی از عطوفت مادرانه نباشد، لبخند کم رنگی زدم و گفتم:ساراجان! فکر میکنی بابات راضیه که ما اینجا از اسمش مایه بذاریم؟! سارا سکوت کرد. انگار پدرش را روبه روی خودش میدید که میگوید:ساراجان، صبور باش. زهرا، دختر بزرگم که دوست داشت نظر خواهرش را بپذیرم به حمایت از سارا گفت:ما که برای تفریح نمیریم. بابا توی دمشق منتظرمونه. راهی نداریم جز اینکه بگیم خونواد سرداریم. پس از ماه ها دوری، شوق و اشتیاقشان را برای دیدنِ پدر میفهمیدم حتی میتوانستم حس کنم که حسین هم توی فرودگاه دمشق ایستاده و برای دیدن دخترانش لحظه شماری میکند. سعی کردم کمی آرامشان کنم. گفتم: توکلتون به خدا باشه من برای باز شدن گره این کار صلوات نذر کردم. شمام یک کاری بکنید و از حضرت زینب بخواید که راهو باز کنه. انگار حرفهایم کمی رویشان تأثیر گذاشت و دلشان قرار گرفت. سارا که خیلی با مفاتیح مأنوس بود، مثل کسی که سر بر تربت گذاشته باشد، یک گوشه نشست و سرگذاشت روی کلمات دعا. زهرا هم مدام زیر لب صلوات میفرستاد. از این فرصت استفاده کردم و علی رغم میلم، با بچه های حفاظت پرواز فرودگاه، مشکل پیش آمده را مطرح کردم. آن قدر نگران جا ماندن از پرواز بودم که دوباره تابلوی پروازها را مرور کردم. نگاهم روی پرواز تهران - دمشق متوقف شد، یک باره جان دوباره ای گرفتم، پرواز یک ساعت و نیم تأخیر داشت. با انگیزه بیشتری پیگیر حل مشکل شدم، انگار دل صاف بچه ها و شدت نیازشان به دیدار پدر و البته دعاهایشان، کار خودش را کرده و برگ تقدیر را از این رو به آن رو کرده بود، بچه های حفاظت پرواز، راه حل مشکل گذرنامه ها را پیدا کرده بودند. یک ساعت از آن یک ساعت و نیم تأخیر پرواز گذشته بود که مشکل کاملاً حل شد و ساک هایمان را تحویل دادیم و از پله های هواپیما بالا رفتیم. مسافران پرواز دمشق، به غیر از ما سه نفر، همگی مرد بودند. مهماندار با تعجب پرسید:حاج خانم شما برای زیارت میرید؟! و من که حالا انگار جانی چندباره یافته بودم، پراز امید، خیلی با نشاط گفتم ان شاء الله. هواپیما که از زمین برخاست انگار دل من هم فارغ از هر چیزی مثل پر یک پرنده، سبک و مُعلّق در فضا شروع کرد به پرواز توی آسمان. بعد از آن همه اتفاقات تلخ و پراضطراب و البته گشایشهای بعدش حالا کاملاً آرام گرفته بودم. از فرصت استفاده کردم و تسبیح به دست، شروع کردم به ادا کردن صلوات هایی که نذر کرده بودم. با خودم فکر کردم همه مسائلی که امروز پیش آمد، حتماً نشانه خوبی است از اینکه نگاه پرمهر حضرت زینب متوجه ماست! غرق در این خلسه شیرین و پر از آرامش بودم که بلندگوهای هواپیما روشن شد: مسافرین محترم تا دقایقی دیگر در فرودگاه دمشق به زمین خواهیم نشست. لطفاً ... به خودم آمدم، دو ساعت و نیم از پرواز گذشته بود! زهرا خوابیده بود. هواپیما که به زمین نزدیک تر شد، سارا صورتش را به پنجره تخم مرغی هواپیما چسباند و مشتاقانه به دنبال گنبد و حرمی مشتاقانه به دنبال گنبد و حرمی گشت که از آن فاصله پیدا نبود. من هم چشمانم را بستم تا دوباره گرمای حضور خانم را حس کنم اما طولی نکشید که صدای تماس لاستیک های هواپیما با آسفالت فرودگاه دمشق و تکان های ناگهانی آن دوباره خلوتم را به هم زد. هواپیما روی باند فرودگاه سوت وکور، و خالی از هواپیمای دمشق نشست. مسافران که ظاهراً مردان سوری بودند، زودتر از ما پیاده شدند. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
اگر آیات سجده واجب از رادیو📻 یا تلویزیون📺 شنیده شود آیا واجب است سجده به جا آورده شود؟ 🗒️پاسخ: [آیت الله العظمی خامنه ای و آیت الله العظمی مکارم شیرازی:] اگر قرائت آیه را گوش بدهد، سجده واجب است حتی اگر ضبط شده باشد‌. [آیت الله العظمی سیستانی:] الف) اگر ضبط شده باشد◀️ سجده واجب نیست. ب)اگر پخش زنده باشد◀️ سجده واجب است. ❓❗پرسش هنگامی که آیه سجده دار را می خوانیم🗣️ ، اگر از دیگری هم بشنویم👂🏻 آیا یک سجده بجا آوریم یا دو سجده؟ 🗒️پاسخ: [آیت الله العظمی خامنه ای و آیت الله العظمی سیستانی:] الف) اگر با اختیار و توجه آیه را گوش بدهید: ◀️ دو سجده لازم است. ب) اما اگر بدون اختیار به گوشتان خورد ◀️ یک سجده کافی است. @saghebin