eitaa logo
صـَحـابــ🇵🇸sᴀʜᴀʙ🌱
682 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
706 ویدیو
4 فایل
به‌ نام‌ خدایی‌ که‌ وجودم‌ ز‌ وجودش‌ شده‌ موجود🌎🌊 به کانال صـَحاب خوش آمدید🫀🌿 صـَحاب دࢪحال تلاش‌ براۍ یک پله بالاتࢪ از سطح ایمانمان..😌 متن سنجاق رو بخون رفیق😉 کپی از اسم، بیو، بنر، کتاب‌های کانال ممنوع🚫 ادمین⬅️ @sana313sadat
مشاهده در ایتا
دانلود
صـَحـابــ🇵🇸sᴀʜᴀʙ🌱
#کتاب_شنود📚 #قسمت_سوم (ملک‌الموت) سینه‌ام سنگین بود. توجه من از آن نقطه نورانی به پایین پایم در هم
📚 (بازگشت) آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ میکردم خداوند هم اگر به صلاح من بود از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا بر طرف میکرد‌. من میدیدم که برخی کارهای الهی‌ام چقدر در حل مشکلات دنیایی ام تأثیر داشت و حسرت میخوردم که چرا تمام کارهایم، حتی ساده ترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام نداده‌ام. در آن لحظات و در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب میشود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد؟ اما یکباره یاد دو هفته مأموریت اخیر افتادم. من باید به مسئولین گزارش بدهم شرایط امنیتی خاصی ایجاد شده که فقط من خبر دارم لذا به آن پیر مهربان که فهمیدم حضرت عزرائیل است، گفتم: میشود مرگم را به تأخیر بیاندازید؟ اما مرگ من فرا رسیده بود راه بازگشتی نداشتم. با اشاره ای تسلیم حضرت عزرائیل شدم. البته این را اشاره کنم که هیچ تکلمی صورت نمی گرفت آنچه در دل من بود و می خواستم به زبان بیاورم ملک الموت متوجه میشد و آنچه ایشان می خواست بگوید من میفهمیدم یک ارتباط روحی .داشتیم نگاه مهربانش را از چهره ی من برداشت و از جا بلند شد و به من :گفت الان نوبت تو نیست بر میگردم ایشان بدون عبور از در اتاق از دیوار گذشت و به اتاق سمت راست رفت و بالای سر یک مریض قرار گرفت. یک جوان درشت هیکل روی تخت خوابیده بود و چند دستگاه به او متصل بود بر خلاف ،من خیلی با آن مریض حرف نزد مثل اینکه پشت یقه کسی را بگیرند گردنش را گرفت و روح این جوان را بیرون آورد و باخود به آسمان برد. من هم مثل کسی که نفس خود را برای دقایقی زیر آب حبس کرده باشد و یکباره به سطح آب ،بیاید یک دفعه داد زدم و با صدای بلند نفس کشیدم ضربان قلب من دوباره شروع شد و دردها دوباره بازگشت از صدای نفس کشیدنم همسرم از جا پرید بنده خدا فکر کرده بود که من خوابم با تعجب :گفت چیزی شده؟ :گفتم عزرائیل... عزرائيل الان اینجا بود خانمم با تعجب گفت چی میگی؟ عزرائیل کجا بود؟ با سختی سرم را به سمت راست چرخاندم و گفتم حضرت عزرائیل از این طرف رفت همین الان جان یک جوان درشت هیکل را گرفت و با خودش برد خانمم که فکر میکرد هذیان میگویم خواست حرفی بزند که صدای جیغ از اتاق بغل که بخش اصلی اورژانس بود به گوش رسید یک نگاه متعجب به من کرد و یک نگاه به داخل سالن بعد سریع به اتاق بغل رفت خانمی که به عنوان ،همراه در اتاق سمت راست من قرار داشت همین طور جیغ میزد لحظاتی بعد خانم من برگشت و با تعجب گفت تو واقعاً چی دیدی؟ یک جوان درشت هیکل تو اتاق بغل بود که همین الان از دنیا ،رفت تو چطور فهمیدی؟ نفس کشیدن برایم سخت بود کمی مکث کردم و گفتم ،خانم من حضرت عزرائیل را دیدم که میخواست مرا ببرد اما به من اجازه داد که بمانم نفسی تازه کردم و :گفتم من دیدم که ایشان به اتاق بغل رفت و بدون درنگ روح جوانی که روی تخت خوابیده بود را از پشت گردنش بیرون کشید و با خودش برد همین طور که حرف میزدم بیحال شدم و به خواب عمیقی فرو رفتم. بلافاصله مرا به یکی از اتاقهای ایزوله در بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند. برادرم نیز به عنوان همراه به کنارم .آمد البته اینها را بعدها فهمیدم... صبح فردا وقتی چشم باز کردم خودم را اینگونه دیدم که به گوشه سقف اتاق ایزوله چسبیده ام هوا روشن شده بود و معلوم بود از دیشب که به این بخش ،آمدم مرا زیر دستگاه تنفس قرار دادند. از آن بالا به بدن خودم که روی تخت خوابیده بود نگاه کردم چندین سرم به من وصل بود و دستگاهی بالای سرم روشن بود دردی حس نمی کردم نزدیک ظهر شده بود اما برادرم هنوز در کنار من روی صندلی خواب بود بنده خدا دیشب تا صبح بالای سرم بیدار بود اما من آرام و سبکبار بودم هر چه اراده میکردم میتوانستم انجام دهم هر جا میخواستم می.رفتم کافی بود فقط اراده کنم مثل اینکه به حال خودم رها شده باشم و به من اجازه داده باشند که پرواز در آن وضعیت را تجربه کنم... صفحات: ۱۷ تا ۱۹ کتاب📖 صحاب👇 https://eitaa.com/joinchat/44564696C1d01d3528e
صـَحـابــ🇵🇸sᴀʜᴀʙ🌱
🧡بِسـمِ اللَّـہِ الـرَحܩنِ الرَحیــم🧡 《چگونه‌یک‌نماز‌خوب‌بخوانیم》 #قسمت_سوم نماز، استاد رساندن انس
💕بِسـمِ اللَّـہِ الـرَحܩنِ الرَحیــم💕 ‌‌《چگونه‌یک‌نماز‌خوب‌بخوانیم برخی از آثار نماز خوب🧕🍃 خداوند بدون دلیل کاری را عمود خیمه دین قرار نمی‌دهد. از اینکه خداوند نماز را عمود خیمه دین قرار داده معلوم می‌شود در این نماز اسرار زیادی وجود دارد!🤔 اگر ما نمازمان را درست کنیم، دیگر به چیزی احتیاج نداریم. چرا که خود نماز بقیه کارها را درست میکند😃 نماز کارکردهای بسیار زیاد و تاثیرات عجیبی یر روح انسان دارد🌿 بوعلی سینا وقتی نمی‌توانست یک مساله علمی را حل کند به مسجد میرفت و دو رکعت نماز میخواند و... برخی از آثار و برکات نماز خوب: ۱. کاهش نقایص زندگی🪴 هر موقع در زندگی‌ات نقصی دیدی، نقص مادی و معنوی، نقص روحی و جسمی، به عنوان اولین اقدام، نمازت را بررسی کن! شاید در نماز کم می‌گذاری... بالاخره انسان مؤمن را مشکلات درگیر می‌شود اما اگر احساس کردی این مشکلات خیلی زیاد و طاقت فرسا شده، احتمالا از نمازت کم گذاشته‌ای... مؤمن گاهی دچار هوس گناه میشود و... اگر دیدی خطاکاری‌هایت دارد زیاد میشود و وضع معنویت دارد بد میشود، اولین کار باید نمازت را درست کنی! بعضی‌ها موقع گرفتاری میگویند: مگر من چیکار کرده.ام که انقدر باید بدبختی بکشم؟ بهتر است بگویند: مگر من بد نماز می‌خوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟🤦‍♀️ @sahabenghelab