eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
16 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترای مدیریت، معلم،نویسنده،فعال اجتماعی و فرهنگی،سخنران و مجری کشوری،مبلّغ و کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست تبادل @FatemehSat
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات...
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
خسته به اینجا رسیده ام آقای دل شکسته ها دل من را نمی خری؟ 😔💔 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
دیگران را نمی دانم اما برای من، سفر به مشهد از انتهایش آغاز می شود، جایی که از پشت قاب چشم ها پرده ی
👆👆👆 الانم همینه... تموم شد دیگه...😢 دلم رو گذاشتم توی حرم...😢 دلی که نمیتونه از هوای امامش دل بکنه😢 کنار ضریحش جامعه خوندم به نیت همتون که میدونم دلتون اینجاست... هرکی زودتر رفت ایوان طلای مولای علی خداوکیلی به نیت ما جامعه بخونه... یاعلی/... @saharshahriary
امام زمانم! کاش باشم برایت که از جانم بگذرم و افتخارم فدای تو شدن باشد. کاش باشم برایت که پای تثبیت اعتقاداتم هجرت کنم به سویتان ای سید و مولای ما دعا کن برای ما... ▪️▫️سالروز شهادت حمزه سیدالشهدا عموی دلاور و مجاهد پیامبر عزیزمان و سالگرد وفات حضرت عبدالعظیم حسنی ع گرامی باد▪️▫️ @saharshahriary
+ محبتمان باید بی دریغ باشد حتی اگر آن را نفهمند و قدر ندانند. مهربانی را از درختِ پر از شکوفه، یاد بگیر که حتی اگر به آن ضربه هم بزنی بر سرت شکوفه می بارد👌🌸 @saharshahriary
همه چیز را که نمی شود گفت. بعضی چیزها را باید نگه داشت. انقدر محکم که مبادا از لابه لای انگشتانت بریزد و حیف شود. این داستان واقعی نیست،اما حقیقت است... اینجا فقط جای شما خالیست👇👇 https://eitaa.com/saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
همه چیز را که نمی شود گفت. بعضی چیزها را باید نگه داشت. انقدر محکم که مبادا از لابه لای انگشتانت بر
این داستان واقعی نیست،اما حقیقت است... (۱) وقتی می خندید چشم هایش ریزتر می شد از بین همان روزنه، برق شادی را می دیدم. من به چشم های آدم ها حساسم. چشم ها کلید دل ها هستند‌ و او درهای دلش باز بود. این را وقتی فهمیدم که برای اولین بار مستقیم به چشم هایش نگاه کردم، او هم صاحب چنین چشم هایی بود. بعضی آدمها موقع خندیدن، چشم هایشان هم می خندد! کم هستند، اما برای من مهم اند.‌ درست شبیه یک ستاره که سرت را بلند کرده ای و پایت را روی پنجه کشیده ای تا وسط چادر شب آسمان پیدایش کنی و جیغ بزنی "خودشه اون ستاره ی منه! " او ستاره ی من بود. ستاره ای که چشم هایش می خندید. تا می خندید زود نگاهش می کردم که آن لحظه ی خاص را از دست ندهم. یکبار وقتی که به خودش گفتم، اول خندید، بعد پرسید: " تا حالا نشنیده بودم. یعنی چی چشم هام می خنده؟ یعنی چطوری می شه؟" چطور باید می گفتم؟ توضیحش سخت بود. چطور باید میگفتم،خنده ی یک نگاه مهربان، فقط بخاطر داشتن یک قلب مهربان است و مشکل تو این است که مهربانی! یا مثلا باید می گفتم، این برق چشم هایت را فقط من می بینم، چون بیشتر آدمها کاری به کار خندیدن چشم دیگران ندارند و اصلا حسش نمی کنند! چه باید می گفتم؟ همه چیز را که نمی شود گفت. بعضی چیزها را باید نگه داشت. انقدر محکم که مبادا از لابه لای انگشتانت بریزد و حیف شود. من حتی نمی خواستم نگاه هایش حیف شود. بس که دوستش داشتم. یکبار که خواب دویده بود وسط چشم هایش. خمیازه کشید و سرش را چسباند به صندلی. به زور چشم هایش را باز نگه داشته بود و در همان حالت لبخند می زد. گفتم: "چقدر دوست دارم این خستگی الان، این خواب آلودگی قشنگت را قاب کنم، نگه دارم." دوباره خندید و چشمان خواب آلودش هم خندید. بعضی لحظه ها را هم باید محکم نگه داشت، انقدر محکم که مبادا از لابه لای انگشتانت بریزد و حیف شود. خیلی وقت ها که او سرش به کار خودش بود. با دیگران حرف می زد، یا حتی وقتی قهر بود و تحویلم نمی گرفت زیر چشمی نگاهش می کردم. با خودم حرف می زدم. لحظه ها برای او یک لحظه بود و برای من یک عُمر. آدمهای احساساتی نجوای درونی شان زیاد است، انقدر زیاد که سکوتی نیست در خلوت دلشان. من در دلم با خودم حرف می زدم. با او حرف می زدم. با خاطراتمان حرف می زدم. ولی او نمی شنید. حرف هایم را می شنید. لبخند می زد. توجه می کرد. صدایم می کرد. نگاهم می کرد و راهش را می کشید و می رفت... اما برای من چه؟ هیچ چیز نمی رفت. همه چیز می ماند. خودش، صدایش، حرف هایش، لبخندهایش و حتی اخم هایش. همان شبی که خیلی خسته بود و با چشم های نیمه باز به حرف هایم گوش می داد، همان شب ترسیدم. خیلی ترسیدم. وسط جواب هایش نگاهم را دوخته بودم به چشم هایش و حرف هایش را نمی شنیدم... نجوای قلبم شروع شده بود، بلندِ بلند. صدای قلبم می گفت: "می ماند؟؟؟؟ این چشم ها می ماند؟" https://eitaa.com/saharshahriary
الان این که یکی صندلیش بیفته کنار پنجره ی هواپیما و خیلی خوشحال باشه، حکم همون گوسفنده رو داره که آرزو داشت یکبار جلوی وانت بشینه یا چی ؟؟؟ ✈️🐏 😃😊☺️😐😄 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
#لب_خند الان این که یکی صندلیش بیفته کنار پنجره ی هواپیما و خیلی خوشحال باشه، حکم همون گوسفنده رو د
دعوام نکنید دیگه🙈 گفتم شاد بشید. نویسنده ها کلا مشکل دارن به همه چیز یک طور دیگه نگاه می کنن!😇 خب گوسفندم آرزو داره دیگه حیووونی!😎😍
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
همیشه به والدین دانش آموزانم میگم، بچه هایی که زیاد در رفاه و توجه بیش ازحد هستند به جای (خاصی) نمی رسند. تاریخ نشون داده، همیشه آدم های اثرگذار و مفید و شاخص، در اوج محرومیت و فشار شکوفا شده اند. حکایت زندگی آقای بیرانوند، لر با غیرت در تیم ملی ایران، تائید همین عرض بنده است. خودش تعریف کرده که: کارگر نانوا بودم رفتگر شهرداری بودم ماشین میشستم در رستوران ظرف میشستم و شب ها در میدان آزادی میخوابیدم او هیچگاه درمانده نشد. بخاطر محرومیت دست از تلاش نکشید. رو به سمت خلاف و دزدی نبرد تا اینکه... https://eitaa.com/saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
فکر میکنم ماندن انگشت لای درب، از سخت ترین و عذاب آورترین دردهای دنیاست. شاید سوختن یا بریدن یا شکست
بعضے از اعمال وگناهان اجابت دعا هستند. یڪے ازآن ها میباشد متاسفانه بعضےاز مابه راحتےدل‌میشڪنیم و را از خودمان سلب مـےڪنیم! 💚| | @saharshahriary |
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
این داستان واقعی نیست،اما حقیقت است... (۱) #چشمهایش وقتی می خندید چشم هایش ریزتر می شد از بین هم
برام مهمه نظرتون رو راجع به این نوشته ام بدونم. توی کار کتابم موثره. فقط لطفا نظر باشه، نه تفتیش و کنجکاوی...☺️😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به محتاج تریم از ! دم زدن از خویشتن داری و صبر در حرف و کلام آسان است. اما چقدر هنگام عمل، کم هستند کسانی که از کوره در نروند و به دلیل اینکه حق با خودشان است انواع و اقسام بداخلاقی را نشان ندهند. غرغر کردن حاضر جوابی بددهنی و فحاشی قهر کردن تیکه انداختن و به درگفتن که دیوار بشنود تلافی کردن در اولین فرصت متلاطم شدن و آشفتگی ذهن کینه و نقشه برای انتقام گرفتن سکوت همراه با قیافه گرفتن گریه و جیغ و داد تحقیر طرف مقابل با روش های مختلف و... اگر هرکدام از گزینه های بالا به جای تفکر منطقی و تحلیل درست وضعیت و تصمیم عاقلانه و منصفانه(حتی اگر حق باشماست) سراغتان می آید، آدم صبوری نیستید. صبور بودن دست و پا چلفتی بودن و توسری خور بودن نیست. انسان صبور قدرت مدیریت صحیح بحران ها را دارد. وگرنه روی دریای آرام که همه پارو زدن را بلد هستند. به فرموده اهل بیت؛ صبر سرِ ایمان است. ایمان بدون سر، مگه داریم؟؟ مگه می شه؟؟ @saharshahriary
+ خدایا می شه تا شب یک خبر خوب برسه؟؟؟ میشه. من مطمئنم می شه... @saharshahriary
امروز سالگرد پدر بزرگمه وقتی امتحان دانشگاه رو دادم و تلفن همراهم رو روشن کردم و همان لحظه پیامک برادرم روی صفحه ظاهر شد که: باباعباس فوت کرد‌‌! گاهی بعضی چیزها را نمی خواهی باور کنی... اما چاره ای نداری. تیر ماه همیشه برای من شروع تابستانی شد پر از نداشتن ها... و شادی روح کسانی که سالهاست جای نبودنشان هنوز در قلبمان تیر می کشد... @saharshahriary
تو اگر سنگ تمام را بگذاری چه غم اگر دنیا تمام بشود و دیگر زنده نباشم #شهیدمعلم‌بسیجی‌‌آقامحمدعبدی #دعاکن‌برای‌ما @saharshahriary
گرچه افروختم و سوختم و دود شدم شِکوه از دست تو هرگز به زبانم نرسید... *** دنیای من با این رنجی که بخاطرش حتی پیش خدا هم شکایت نمی کنم تا عهدم رو نشکسته باشم، شیرین تره‌... غمِ شیرین... @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
به بعضیام باید گفت، دل دیگران کاسه بشقاب منزلتون نیست که اگر شکستید، راحت کارت بکشید، بخرید، بذارید
دوست من کلا پریدی وسط دنیا و خیال می کنی دنیا فقط جای شادی کردنه؟ نه عزیزجان! شاد کردن خیلی لذت بخش تر از شادی کردنه... سعی کن بچشی طعمشو... @saharshahriary