eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
16 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترای مدیریت، معلم،نویسنده،فعال اجتماعی و فرهنگی،سخنران و مجری کشوری،مبلّغ و کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست تبادل @FatemehSat
مشاهده در ایتا
دانلود
...و من قدر خود را بزرگ‌تر از آن می‌دانم که محبت خویش را از کسی دریغ کنم. حتی اگر آن کس محبت مرا درک نکند و به خیال خود سؤاستفاده نماید. من بزرگ‌تر از آنم که به خاطر پاداش محبت کنم، یا در ازاء عشق تمنایی داشته باشم. من در عشق خود می‌سوزم و لذت می‌برم. این لذت بزرگ‌ترین پاداشی است که ممکن است در جواب عشق من به حساب آید... @saharshahriary
ای غم ... ای دوست قدیمی من ... - تکه نوشته ای از | چریک بر خط من:) 👇🌱 @saharshahriary
به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام! گفت: بدون غذا؟! همین سخن را به دوست دیگرم گفتم: گفت: بدون نماز؟! و این گونه خدای هرکدام آنان را شناختم... 🌱 نمازهایت را عاشقانه بخوان. حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری ، قبلش فکر کن چرا داری نماز می خوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری. آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان می کنی. تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست… 👇🌱 @saharshahriary
خیلی چیزها در مورد گفته شده است اما به گمانم آنچه خود او در نجواهای قلمش می‌گوید، از همه این گفته ها و نوشته‌ها استخوان دارتر و گویاتر است... آنچه خودش نوشته، از همه حرف‌های دیگر به چمران نزدیک است... چمران‌تر است... خود خود اوست... خود اویی که هیچ وقت ادعایی نداشت و با این همه آپشن های علمی و نظامی و مدیریتی، خودش را هیچ میدانسته و نشسته در دل نیمه شب نوشته ... "خدایا! از آنچه كرده ام, اجر نمی خواهم و به خاطر فداكاری های خود بر تو فخر نمی فروشم. آنچه داشته ام, تو داده ای و آنچه كرده ام, تو میسّر نموده ای. همه استعدادهای من، همه قدرت های من همه وجود من زاده اراده توست" چمران چه آن زمانی که نابغه علمی و استاد دانشگاه امریکا بود، چه وقتی چریک و مبارزی در لبنان و چه آن موقعی که فرمانده و قهرمان وطنش در جنگ های نامنظم کردستان بود... هیچ وقت چیزی جز یک حزب اللهی اصیل نبود... از آن حزب اللهی های اندیشمند زلال که وطنش را دوست داشت، زندگی را دوست داشت... درس خواندن و تولید علم را دوست داشت، بچه های یتیم مؤسسه را که برایشان پدری کرد و هنوز نسل های بعدیِ همان ها میشوند مدافعان حرم لبنانی دوست داشت، غاده دختری که خود او برایش روسری قرمزخوشرنگی گرفت و محجبه و عاشق دین و بعد عاشق خودش کرد و تا ساعتی پیش از شهادت کنارش گل گفتن و گل شنیدن را دوست داشت، در خلوت شب با خدا حرف زدن را دوست داشت، بچه های کوچک را دوست داشت، گل ها و حیواناتی که وسط عملیات و توپ و خمپاره جنگ میدید، زیر آتش گلوله از ماشین پیاده میشد دست نوازشی سرشان میکشید دوست داشت... شیعیان علی را دوست داشت... هنر و نوشتن را دوست داشت... امام امت را دوست داشت... و از همه این ها بالاتر، بقول خودش جهاد و مبارزه با اسراییل را خیلی دوست داشت، چون فرق بین مرد و نامرد را در همین میدانست... چمران از آن حزب اللهی های اصیل است که میشود بهشان افتخار کرد... بهشان تکیه کرد و در هر عصر و زمانی الگو قرارشان داد... از آن آدم های قوی که در همه ابعاد رشد کرده اند و دیگران کنارشان بزرگ می‌شوند...ساخته میشوند... به درد بخور میشوند... بقول آن نویسنده، چمران را در دو کلمه میشود خلاصه کرد مرد رؤیاها... لطفا فوروارد کنید🙏 👇🌱 @saharshahriary
بهترین دعا در روزگار هجوم شک و تردیدهای سیاه...👇👇👇 ✨ آنقدر‌ به ماقدر‌ت‌وتحمل‌ده که اگر از زمین‌و‌آسمـٰان رگبارِدشمنی وبـٰاران‌تهمت‌ببارد درایمـٰان‌خالصانه مـا به تو خللےوارد‌نشود.🌱 🍃 👇🌱 @saharshahriary
هرچه را دوست داشتم از من گرفتی خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، به هر چه دل بستم دلم را شکستی، به هر چیز عشق ورزیدم آنرا زائل کردی، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی، هر وقت دلم بجایی استقرار یافت تو آواره ام کردی، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی… تا به چیزی دل نبندم، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم 🌱 شهید مصطفی چمران 👇🌱 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
هرچه را دوست داشتم از من گرفتی خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، به هر چه دل بستم دلم را شکستی، به هر چیز عشق ورزیدم آنرا زائل کردی، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی، هر وقت دلم بجایی استقرار یافت تو آواره ام کردی، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی… تا به چیزی دل نبندم، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم 🌱 شهید مصطفی چمران 👇🌱 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
ای غم ... ای دوست قدیمی من ... - تکه نوشته ای از | چریک بر خط من:) 👇🌱 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
هرچه را دوست داشتم از من گرفتی خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، به هر چه دل بستم دلم را شکستی،
خیلی چیزها در مورد گفته شده است اما به گمانم آنچه خود او در نجواهای قلمش می‌گوید، از همه این گفته ها و نوشته‌ها استخوان دارتر و گویاتر است... آنچه خودش نوشته، از همه حرف‌های دیگر به چمران نزدیک است... چمران‌تر است... خود خود اوست... خود اویی که هیچ وقت ادعایی نداشت و با این همه آپشن های علمی و نظامی و مدیریتی، خودش را هیچ میدانسته و نشسته در دل نیمه شب نوشته ... "خدایا! از آنچه كرده ام, اجر نمی خواهم و به خاطر فداكاری های خود بر تو فخر نمی فروشم. آنچه داشته ام, تو داده ای و آنچه كرده ام, تو میسّر نموده ای. همه استعدادهای من، همه قدرت های من همه وجود من زاده اراده توست" چمران چه آن زمانی که نابغه علمی و استاد دانشگاه امریکا بود، چه وقتی چریک و مبارزی در لبنان و چه آن موقعی که فرمانده و قهرمان وطنش در جنگ های نامنظم کردستان بود... هیچ وقت چیزی جز یک حزب اللهی اصیل نبود... از آن حزب اللهی های اندیشمند زلال که وطنش را دوست داشت، زندگی را دوست داشت... درس خواندن و تولید علم را دوست داشت، بچه های یتیم مؤسسه را که برایشان پدری کرد و هنوز نسل های بعدیِ همان ها میشوند مدافعان حرم لبنانی دوست داشت، غاده دختری که خود او برایش روسری قرمزخوشرنگی گرفت و محجبه و عاشق دین و بعد عاشق خودش کرد و تا ساعتی پیش از شهادت کنارش گل گفتن و گل شنیدن را دوست داشت، در خلوت شب با خدا حرف زدن را دوست داشت، بچه های کوچک را دوست داشت، گل ها و حیواناتی که وسط عملیات و توپ و خمپاره جنگ میدید، زیر آتش گلوله از ماشین پیاده میشد دست نوازشی سرشان میکشید دوست داشت... شیعیان علی را دوست داشت... شیعه‌ی تمام عیار علی شدن را دوست داشت... هنر و نوشتن را دوست داشت... امام امت را دوست داشت... و از همه این ها بالاتر، بقول خودش جهاد و مبارزه با اسراییل را خیلی دوست داشت، چون فرق بین مرد و نامرد را در همین میدانست... چمران از آن حزب اللهی های اصیل است که میشود بهشان افتخار کرد... بهشان تکیه کرد و در هر عصر و زمانی الگو قرارشان داد... از آن آدم های قوی که در همه ابعاد رشد کرده اند و دیگران کنارشان بزرگ می‌شوند...ساخته میشوند... به درد بخور میشوند... بقول آن نویسنده، چمران را در دو کلمه میشود خلاصه کرد مرد رؤیاها... لطفا فوروارد کنید🙏 👇🌱 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
چمران خیلی چیزها داشت که دیگران حسرت به دست آوردنش را میخورند... اما بین تمام آن داشته ها، اگر درد عشق نداشت... انگار هیچ چیز نداشت حتی وسط خانه مرفه و شغل خوب و جایگاه علمی اش در آمریکا... درد عشق را اگر کسی نداشته باشد، هیچ چیز ندارد... او جایی نوشته: محبوبم! احساس می کنم که تحمل درد و غم و خطر و مصیبت در راه مهمترین و اساسی ترین لازمه تکامل در این حیات است. معتقدم که زندگی در خوشی و بی غمی، لذت و سلامت ،امن و نعمت آدمی را و منجمد و بی احساس می کند. http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆👆🌱