#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
اولین دلیل عقلیِ #ولایت_فقیه چندتا مقدمه داره که الآن صورت اولیه ی مقدمات بیان میشه و در ادامه توضیح بعضی از مقدمات میاد؛
#مقدمه_اول : وجود حكومت در جامعه امری ضرورى و لازمه.
#مقدمه_دوم : حكومتِ ايدهآل و مطلوب، حكومتیه كه امام معصوم در رأس اون باشه و ایشون جامعه رو هدایت و اداره كنه.
#مقدمه_سوم : وقتی تأمين و تحصيلِ یک مصلحتِ لازم و ضرورى، در حدِّ مطلوب و ايدهآل اون ممکن نباشه، عقل حکم میکنه که نزدیکترين مرتبه به حدِّ مطلوب رو انسان باید تأمين کنه.
#مقدمه_چهارم : وقتی كه جامعه ای از حكومتِ معصوم محروم بود، بايد به دنبال نزدیکترين مرتبه به حكومت معصوم باشه.
#مقدمه_پنجم : نزديكى یک حكومت به حكومت معصوم، در سه امر اصلى متبلور میشه: ۱- علم به احكام كلّى اسلام (فقاهت). ۲- شايستگى روحى و اخلاقی (تقوى). ۳- كارآيى در مقام مديريت جامعه.
#نتیجه : بر اساس اين مقدمات نتيجه مىگيريم در زمان غيبت امام معصوم كسى كه بيشتر از بقیه ی مردم دارای اين شرايط باشه باید زعامت و رهبریِ جامعه رو به عهده بگیره.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
#توضیح_مقدمه_دوم_دلیل_اول
#مقدمه_اول قبلاً توضیح داده شد. اما در توضیح #مقدمه_دوم باید گفت:
مطلوبترین حکومت، حکومتیه که در راس اون حاکمی #معصوم باشه. یعنی کسیکه از روی #عمد ، #سهو و #خطا، گناه نمیکنه و هیچ #نقص و اشكالى در #رفتار، #گفتار و #تصميم های او وجود نداره. اين ويژگى ( #عصمت ) باعث میشه كه ایشون دارای بالاترين صلاحيت براى به عهده گرفتنِ امر حكومت باشه؛ زيرا حاكمان و فرمانروايان يا؛
۱- بخاطر #منافع_شخصى و #شهوانى خودشون ممكنه از #مسير_حق و #عدالت منحرف بشن و حكومتشون به #فساد_جامعه منجرّ بشه
۲- و يا بخاطر #عملكرد_بد و #تصميمات_نادرست موجب فساد #مادی و #معنوی جامعه بشن.
اما فردى كه معصومه، نه مرتكب #گناه میشه و نه در #فكر و #عمل اشتباه میکنه.
پس #بهترین_حکومت، حکومتیه که انسانی معصوم، #سرپرست_جامعه باشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_پنجم
#رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی
#مقدمه_دوم
#ملاک_مشروعیت_قانون
یکی از بحثهای مقدماتیِ #مهم، اینه كه به چه دليلی رعايت یک #قانون لازمه؟ و آيا هر قانونى به صرف اين كه «قانون» هستش، باید ما قبولش کنیم و بهش تن بدیم؟
همینطور که قبلاً بیان شد: اعتبارِ قانون از ناحيه خدا و دين میاد؛ يعنى اگه قانونی به گونه ای از #خدا و #دين سرچشمه بگیره، اعتبار پيدا میکنه، و در غير اين صورت، اون قانون اعتبارى نداره و الزامى به رعايت اون نیست.
پس اگه همه مردم یک كشور، و حتى همه مردم دنيا به یک قانونی رأى بدن، ولى هيچ #منشأ_دينى و خدايى براش وجود نداشته باشه، اون قانون هیچ اعتباری نداره. چون همینطور که بیان شد هیچ فرد یا گروهی، ذاتاً حقی برای محدود کردن و ادارهء امور دیگران نداره. به عنوان مثال اگه میلیاردها صفر با همدیگه جمع بشن، نتیجه اش "صفره". پس اگه همه ی انسانهای روی زمین به قانونی رای بدن، اون قانون اعتباری پیدا نمیکنه. پس هر قانونى - اعمّ از #قانون_اساسى يا قوانين مصوب #مجلس_شوراى_اسلامى و ... - اگه به طريقى تأييد و امضاءِ #دين و خدا را نداشته باشه، هيچ اعتبارى نداره، و در نتيجه هيچ الزامى را براى ما ايجاد نمیکنه.
پس اگه ما #قانون_اساسى #جمهورى_اسلامى_ايران رو معتبر میدونیم بخاطر اين نیست كه قانون اساسى یک كشوره و درصد زيادى از مردم بهش رأى دادن، بلكه چون به امضاء و تأييد #ولی_فقیه رسيده -و او كسیه كه منصوب از جانب #امام_زمان هست، و امام زمان(ع) هم منصوب از طرف خداست- این قانون #اعتبار پیدا میکنه.
#امام_زمان
#قانون_اساسى
#دین
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh