eitaa logo
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
1.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
271 ویدیو
42 فایل
📚 انتشارات صهبا - مؤسسۀ جهادی 🌍 www.jahadi.ir 🖼 www.instagram.com/sahba_nashr 📞 025-33551212 ✅ ارتباط با ما 🆔 @sahba_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
🌙✨ #شب_قدر 🤲 «وَ اَن تَجعَلَنی بِرَحمَتِکَ مِمَّن خِرتَ لَهُ لَیلَـة القَدرِ وَ جَعَلتَها لَهُ خَیر
🌙✨ 🤲 «وَ اَن تَجعَلَنی بِرَحمَتِکَ مِمَّن خِرتَ لَهُ لَیلَـة القَدرِ وَ جَعَلتَها لَهُ خَیراً مِن اَلفِ شَهرٍ» یعنی خدایا من را از کسانی قرار بده که توفیق درک لیلـةالقدر را به‌دست آوردند و لیلـةالقدر برای آنها از هزار ماه بهتر و باارزش‌تر شده. 🌒 آنی‌که لیلـةالقدر ـ شب بیست‌وسوم یا شب بیست‌ویکم ـ برایش با شب بیست‌وسوم هر ماه دیگری فرقی ندارد، نه ذکری، نه توجهی، نه حالی، ..این آدم که برایش لیلـةالقدر بهتر از هزار شب نیست. یک شب است، آن‌هم یک شبِ خُسران‌بار. خیری برای او ندارد لیلـةالقدر. 🌙 لیلـةالقدر برای آن کسی از هزار ماه بهتر است که ساعات و دقایق آن شب را قدر بداند، از دقایق آن شب استفاده بکند. و در آن دعا می‌خوانیم: خدایا ما را از آنان قرار بده 🤲 که شب قدرشان پوچ نشده باشد، از دست نرفته باشد. ۱۳۶۶/۳/۷ 📚 کتاب استغفار و توبه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🌙✨ 🤲 امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما زاری کنید، تضرّع کنید، گریه کنید، دست ارادت به‌سوی او دراز کنید، اظهار محبت کنید، اشک صفا و محبت را از دل گرم خودتان به چشم‌های خودتان جاری کنید، این فرصت را مغتنم بشمارید. ✨ وإلّا خدای متعال روزی هست که به مجرمین بفرماید: «لا تَجاَرُوا الیَومَ» بروید، زاری نکنید، تضرّع نکنید، فایده‌ای ندارد «اِنَّکُم مِنّا لا تُنصَرونَ». ✨ این فرصت، فرصت زندگی است، فرصت حیات است که در اختیار من و شماست، برای بازگشت به خدا، و بهترین فرصت‌ها ایامی از سال است که ازجملۀ آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶ 📚 کتاب استغفار و توبه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🌙✨ شب قدر، فرصتی است برای طلب مغفرت، برای عذرخواهی. ✨ حالا که خدای متعال میدان‌داده است به من و شما که ما برگردیم به او، طلب مغفرت کنیم، از او معذرت‌خواهی کنیم، بکنیم. ✨ وإلّا *روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لا یُؤذَنُ لَهُم فَیَعتَذِرونَ». اجازۀ عذرخواهی به ما نخواهند داد در قیامت، خدای‌نکرده. به مجرمین اجازه نمی‌دهند که زبان باز کنند به عذرخواهی، جای عذرخواهی نیست آنجا.* ✨ اینجا که میدان هست، اینجا که اجازه هست، اینجا که عذرخواهی برای شما درجه درست می‌کند، گناهان را می‌شوید، شما را پاک می‌کند، نورانی می‌کند، عذرخواهی کنید از خدای متعال. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶ 📚 کتاب استغفار و توبه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🌙✨ 📿 «فَاذکُر‌ونی اَذکُرکُم» مرا به یاد بیاورید، تا من شما را به یاد بیاورم. ✨ یعنی در همان لحظه‌ای که شما دلتان را متوجه خدای متعال می‌کنید و خدا را در دل خودتان حاضر می‌کنید و به یاد خدا می‌افتید، در همان لحظه، خدای متعال چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجه شماست، دست لطف و بذل و بخشش به‌سوی شما دراز است. خدا را به یاد خودتان بیندازید؛ وإلّا روزی خواهد رسید که خطاب الهی به‌سمت گناهکاران می‌آید که «اِنّا نَسیناکُم» 😔 ما شما را فراموش کردیم، ما شما را به ‌دست فراموشی سپرده‌ایم، بروید! عرصۀ قیامت این‌طوری است. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶ 📚 کتاب استغفار و توبه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🌸🌸 عید سعید فطر را به همۀ شما عزیزان تبریک عرض می‌کنیم. 🌸🌸   در عظمت این روز همین بس که در قنوتِ نماز آن بارها ذکر الهی را می‌گوییم، خدا را قسم می‌دهیم «بِحَقِّ هٰذَا الیَوم»؛ این، عظمت این روز را به ما یادآوری می‌کند. ۱۳۹۸/۳/۱۵ ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
💢 شهید «جانی بت اوشانا»، آشوری دفاع مقدس است که حالا پس از ۳۹ سال شناسایی شده. به همین مناسبت بخش‌هایی از کتاب «مسیح در شب قدر» را که به روایت‌ دیدار مقام معظّم رهبری با خانوادۀ این شهید معزّز اختصاص داده شده است، را تقدیم حضورتان می‌‌کنیم: 👇👇
🔖 🌷 شهید جانی بت اوشانا 🔹 برادر شهید: ژانی، درحالی‌که دو ماه مانده بود سربازی‌اش تمام بشود، در جبهه، در یک جایی به اسم هورالهویزه شهید شد؛ اما پیکرش را برای ما نیاوردند. گفتند شهید شده، اما پیکرش گم شده؛ مفقودالاثر شده. از همان زمان که این خبر را به ما دادند، مادر همیشه منتظر است و چشمش به در. حالا مادر خواب دیده که ژانی برگشته. تا امروز، خوابِ برگشتنِ ژانی را ندیده است. خوابِ خودِ داداش ژانی را دیده، اما خواب برگشتنش را، نه! به خودش امید می‌دهد که حتماً خبری می‌شود! 🔸 دل توی دلم نیست و آرام و قرار ندارم. امروز جمعه است و همه خانه‌اند. ساعت یازده صبح است که زنگ خانه را می‌زنند. می‌دوم طرف درِ حیاط. در را که باز می‌کنم، می‌بینم خبری از ژانی نیست! پشتِ در، خاله سوری است. تا ساعت دوازده، یکی دو نفر دیگر هم زنگ خانه را می‌زنند؛ اما هیچ‌کدامشان ربطی به ژانی ندارند. ساعت دوازده‌ونیم ظهر، دوباره زنگِ خانه را می‌زنند. 🔹 از پشت پنجرۀ اتاق، بیرون را نگاه می‌کنم ببینم چه خبر است! جانسون ایستاده است و با یک نفر که از پشت پنجره دیده نمی‌شود، حرف می‌زند. حرفشان چند دقیقه طول می‌کشد. فکر می‌کنم یکی از دوستانش است، اما مطمئن نیستم. شاید هم آن‌که پشت در است، ارتباطی با ژانی دارد! در همین فکرهایم که جانسون در را می‌بندد. یک پاکت نامه در دستش هست. دستش را بالا می‌آورد و از همان حیاط، بریده‌بریده، داد می‌زند: ما... ما... مامان... مامان... ژا... ژا... ژانی... ژانی! 🔸 مادر پاکــ💌ــــــت نامه را گرفته، چسبانده به قلبش، و های‌های گریه می‌کند. خواب دیشبش با همین پاکت نامه تعبیر شده! یکی از رفقای آشوریِ ژانی در جبهه، این نامه را برایمان آورده. ژانی یک روز قبل از شهادتش، پاکتی به او داده و گفته: «این وصیت‌نامۀ من است. این را به خانواده‌ام برسان.» ولی رفیقش مجروح شده و نتوانسته بود بیاورد، تا امروز! فضای خانه، عطر و بوی 🍃 داداش ژانی را گرفته. انگار واقعاً برگشته.. 📚 کتاب مسیح در شب قدر، روایت حضور آیت‌الله خامنه‌ای در منزل شهید ژانی بت‌اوشانا ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 🌷 شهید جانی بت اوشانا 🔹 برادر شهید: حاج‌آقا عکس‌های روی طاقچه را نگاه می‌کنند و با اشاره به یکی از قاب‌ها، می‌پرسند این عکس شهید است؟ 🔸 من سریع بلند می‌شوم و قاب عکسِ ژانی را از روی طاقچه به دست حاج‌آقا می‌دهم. ایشان به قاب عکس خیره می‌شوند و مادر شروع می‌کند از ژانی تعریف کردن. 🔹 مادر شهید: وقتی می‌گویم ژانی بهترین بود، می‌گویند به‌خاطر حس مادری‌اش است؛ ولی به همه می‌گویم این ربطی به مادربودنم ندارد. ژانیِ من در کل فامیل، از همه لحاظ تک بود، ازنظر ایمان، ازنظر اخلاق، ازنظر درس؛ زبانزد دوست و آشنا بود. کلیسایش ترک نمی‌شد و هر هفته مقیّد بود به عبادت در کلیسا. 🔸 جای پدر و جانسون در خانه خیلی خالی است. پدر رانندۀ کامیون است و دیشب یک باری را برای کرمان برد و زودِ زود برسد خانه، پس‌فردا صبح است! جانسون هم برای درس ‌خواندن، دو ماه پیش به آلمان رفت و حالا نیست تا آقای خامنه‌ای را از نزدیک ببیند. 🔹 حاج‌آقا بعد از دلداری‌دادن مادر، و صحبت از مقام بالای شهدا پیش خداوند، با من و چارلی حرف می‌زنند؛ از اینکه مشغول درس‌خواندنیم یا کارکردن. مادر خیلی خیلی خوشحال است از حضور حاج‌آقا در منزلمان. 🔸 چارلی بلند می‌شود و می‌رود چای می‌آورد. مادر برای ایام عید، شیرینی پخته و دو بشقاب از این شیرینی‌ها هم روی میز است. وقتی مادر به حاج‌آقا تعارف می‌کنند، ایشان با مهربانی تکه‌های شیرینی را با دستشان به ما می‌دهند و بعد هم برای خودشان برمی‌دارند. شیرینیِ این شیرینی به جانم می‌نشیند.. ۶۵/۱۰/۱۱ 📚 مسیح در شب قدر ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 📆 هشتم اردیبهشت ماه، سالگرد حاج‌عبدالله والی، داغی که هیچ‌وقت فراموش نخواهیم کرد.. یاد یاران سفرکرده به‌خیر.. 💔 ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 📹 دیدار خانواده مرحوم حاج عبدالله والی با رهبر انقلاب 🔹 بعضی‌ها هستند، هر کاری می‌خواهند بکنند، قبل از اینکه کار انجام بگیرد، تابلویش را می‌زنند! مدت‌ها این تابلو آنجاست، هیچ کاری هم انجام نگرفته. 🔸 بعضی‌ها هم نه، کار را انجام می‌دهند، هیچ تابلویی هم ندارد. 🔹 کار مرحوم حاج عبدالله والی و شماها، از این نوعِ دوم است، یعنی بی‌تابلو رفتید و برای خدا، کارِ واقعی کردید. 🔸 اینها خیلی باارزش است. ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ 📚 کتاب تاخمینی‌شهر ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 🌷 شهید جانی بت اوشانا 🔹 پیکر شهید «جانی بِت اوشانا فقی بکلو» سرباز تیپ ۵۵ هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران و از شهدای گران‌قدر آشوری پس از نمازجمعۀ تهران تشییع شد. 💫 به همین مناسبت فایل pdf این بخش از کتاب «مسیح در شب قدر» را پیشکش حضورتان می‌کنیم. 👇👇
مسیح در شب قدر - شهید ژانی بت‌اوشانا.pdf
7.16M
🔖 🌷 شهید جانی بت اوشانا ✨ حالا که بعد از این چند روز، معلوم شده «جانی» در درگاه الهی هم جایی داشته و مأموریتی، داستانش را در کتاب بخوانید، تا رنگ‌وبوی متفاوتش را حس کنید.. ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────