eitaa logo
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
1.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
278 ویدیو
43 فایل
📚 انتشارات صهبا - مؤسسۀ جهادی 🌍 www.jahadi.ir 🖼 www.instagram.com/sahba_nashr 📞 025-33551212 ✅ ارتباط با ما 🆔 @sahba_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 🏴 لحظات وداع ▪️ لحظات وداع حسین بن علی علیه‌السلام با سلام‌الله‌علیها است. ▪️یک خانواده‌ای دوتا برادر، یکی دو تا مثلاً خواهر، اینها از کوچکی باهم بزرگ شدند، - سن‌هایشان نزدیک به هم، - هم‌بازی، - دردهایشان باهم، - رنج‌هایشان باهم، - شادی‌هایشان باهم؛ - مرگ پیغمبر را باهم درک کردند، - ناراحتی را باهم کشیدند، - پدر را باهم از دست دادند؛ در یک خانوادۀ این‌طوری، هرچه که این خانواده کوچک‌تر می‌شود، یعنی افرادی از این خانواده می‌روند، آن بقایا صمیمیت بیشتری پیدا می‌کنند دیگر. حالا از آن جَد و آن مادر و آن پدر و آن برادران، برای زینب مانده فقط یک حسین، یک برادر. طبیعی است که همۀ محبت‌هایی که به پیغمبر و به امیرالمؤمنین و به مادر و به آن برادر داشت، متمرکز بشود در این برادر. ▪️..حالا با یک‌چنین محبتی و این اندازه سختیِ جدایی از برادر، در آن لحظۀ وداع، زینب کبری با آن شرایط تهدیدآمیز، می‌بیند برادرش آمده دارد از او خداحافظی می‌کند، برای اینکه برود به میدان که از میدان دیگر برنگردد. ➖ یک طرف، این محبت‌ها و احساس غربت و تنهایی در نبودن آن عزیز است. یک طرف، مسئولیت سنگینی که زینب کبری بر دوش خواهد گرفت؛ تا حالا به برادر متکی بود، اما حالا که امامش را از دست می‌دهد و برادر از سرش سایه برمی‌چیند، تمام این مسئولیت‌ها به عهدۀ اوست، و اوست که باید این کاروان را هدایت و رهبری کند. ▪️ لذا می‌بینید که چقدر لحظه، لحظۀ حساسی است. آن‌وقت در یک‌چنین لحظه‌ای معلوم است که چه حالی و چه خصوصیاتی زینب کبری خواهد داشت. ۱۳۶۴/۷/۴ 📚 کتاب حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله» ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
▪️ اولِ شب عاشورا، آنجا هم آنجایی‌ست که علیهاالسلام شاید بتوان گفت بی‌تاب شد از شدت غم. ▪️ نقل می‌کند ـ راوی این قضیه امام سجاد علیه‌الصلاه‌والسلام است ـ امام سجاد نقل می‌کنند، می‌گویند: ➖ یک‌وقت دیدم پدرم بنا کرد زمزمه‌کردن و یک اشعاری خواند که مضمون این اشعار این است که دنیا روگردان شده و عمر به انسان وفا نخواهد کرد و مرگ نزدیک است؛ «یا دَهرُ اُفٍّ لَک مِن خَلیلٍی/ کم لَک بِالاِشراقِ وَ الاَصِیلی» ➖ این نشان‌دهندۀ این است که کسی که این شعر را دارد می‌خواند مطمئن است که به‌زودی و در زمان نزدیکی دنیا را مفارقت خواهد کرد.. 🎙️ بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۶۳/۷/۲۰
🔖 🏴 لحظات وداع ▪️ لحظات وداع حسین بن علی علیه‌السلام با سلام‌الله‌علیها است. ▪️یک خانواده‌ای دوتا برادر، یکی دو تا مثلاً خواهر، اینها از کوچکی باهم بزرگ شدند، - سن‌هایشان نزدیک به هم، - هم‌بازی، - دردهایشان باهم، - رنج‌هایشان باهم، - شادی‌هایشان باهم؛ - مرگ پیغمبر را باهم درک کردند، - ناراحتی مادر را باهم کشیدند، - پدر را باهم از دست دادند؛ در یک خانوادۀ این‌طوری، هرچه که این خانواده کوچک‌تر می‌شود، یعنی افرادی از این خانواده می‌روند، آن بقایا صمیمیت بیشتری پیدا می‌کنند دیگر. حالا از آن جَد و آن مادر و آن پدر و آن برادران، برای زینب مانده فقط یک حسین، یک برادر. طبیعی است که همۀ محبت‌هایی که به پیغمبر و به امیرالمؤمنین و به مادر و به آن برادر داشت، متمرکز بشود در این برادر. ▪️..حالا با یک‌چنین محبتی و این اندازه سختیِ جدایی از برادر، در آن لحظۀ وداع، زینب کبری با آن شرایط تهدیدآمیز، می‌بیند برادرش آمده دارد از او خداحافظی می‌کند، برای اینکه برود به میدان که از میدان دیگر برنگردد. یک طرف، این محبت‌ها و احساس غربت و تنهایی در نبودن آن عزیز است. یک طرف، مسئولیت سنگینی که زینب کبری بر دوش خواهد گرفت؛ تا حالا به برادر متکی بود، اما حالا که امامش را از دست می‌دهد و برادر از سرش سایه برمی‌چیند، تمام این مسئولیت‌ها به عهدۀ اوست، و اوست که باید این کاروان را هدایت و رهبری کند. ▪️ لذا می‌بینید که چقدر لحظه، لحظۀ حساسی است. آن‌وقت در یک‌چنین لحظه‌ای معلوم است که چه حالی و چه خصوصیاتی زینب کبری خواهد داشت. 🎙️ بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۶۴/۷/۴ 📚 کتاب حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله» ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 🏴 لحظات وداع ▪️ لحظات وداع حسین بن علی علیه‌السلام با سلام‌الله‌علیها است. ▪️یک خانواده‌ای دوتا برادر، یکی دو تا مثلاً خواهر، اینها از کوچکی باهم بزرگ شدند، - سن‌هایشان نزدیک به هم، - هم‌بازی، - دردهایشان باهم، - رنج‌هایشان باهم، - شادی‌هایشان باهم؛ - مرگ پیغمبر را باهم درک کردند، - ناراحتی مادر را باهم کشیدند، - پدر را باهم از دست دادند؛ در یک خانوادۀ این‌طوری، هرچه که این خانواده کوچک‌تر می‌شود، یعنی افرادی از این خانواده می‌روند، آن بقایا صمیمیت بیشتری پیدا می‌کنند دیگر. حالا از آن جَد و آن مادر و آن پدر و آن برادران، برای زینب مانده فقط یک حسین، یک برادر. طبیعی است که همۀ محبت‌هایی که به پیغمبر و به امیرالمؤمنین و به مادر و به آن برادر داشت، متمرکز بشود در این برادر. ▪️..حالا با یک‌چنین محبتی و این اندازه سختیِ جدایی از برادر، در آن لحظۀ وداع، زینب کبری با آن شرایط تهدیدآمیز، می‌بیند برادرش آمده دارد از او خداحافظی می‌کند، برای اینکه برود به میدان که از میدان دیگر برنگردد. یک طرف، این محبت‌ها و احساس غربت و تنهایی در نبودن آن عزیز است. یک طرف، مسئولیت سنگینی که زینب کبری بر دوش خواهد گرفت؛ تا حالا به برادر متکی بود، اما حالا که امامش را از دست می‌دهد و برادر از سرش سایه برمی‌چیند، تمام این مسئولیت‌ها به عهدۀ اوست، و اوست که باید این کاروان را هدایت و رهبری کند. ▪️ لذا می‌بینید که چقدر لحظه، لحظۀ حساسی است. آن‌وقت در یک‌چنین لحظه‌ای معلوم است که چه حالی و چه خصوصیاتی زینب کبری خواهد داشت. 🎙️ بیانات مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۳۶۴/۷/۴ 📚 کتاب حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله» ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────