دعای امروز 🌷
خدایا "
🍃🌹در این دوشنبه زیبای تابستانی
🍃🌹 ازسوى خويش
🍃🌹دو نعمت
🍃🌹بر من عطا بفرما
🍃🌹خوشبختى بندگی ات را درآغازش
🍃🌹و نعمت آمرزشت را در پايانش
🍃🌹اى آن كه تنها تو شايسته پرستشی
آمین یا قاضِیَ الْحاجات
ای برآورنده ی حاجت ها
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
1_1690616610.mp3
841.7K
🌺با لطف حسن بوده ، حسینی شده عالم ک
این را به همه گفته و مبهم نگذارید
سلام بر امام مجتبی✋
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✅ زیارت امام حسن (علیه السلام)
در روز دوشنبه : 👇👇
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللّٰهِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِىُّ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِينُ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِى الْمَهْدِىُّ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِىُّ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِىُّ النَّقِىُّ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ🍃
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ
عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ🍃
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺پیشکش به تمام
🍃🌸اعضای گل کانال
🍃🌺ایام به ڪامتون
🍃🌸زندگیتون با طراوت
🍃🌺یک بغل دعای خوشبختی
🍃🌸تقدیم به تک تک شما
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صبح دوشنبه تون معطر به عطر صلوات 🌷
❤️🌷اللّهُمَّصَلِّعَلي
❤️🌷مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
❤️🌷وَعَجِّلفَرَجَهُــم
🌼🍃🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
*🍂متن مناجات با امام زمان
*🍂التماس دعا*🍂
😭😭😭
* اومدم تنهای تنها من همون تنهاترینم*
*اومدم تو این غریبی - زیر سایه تون بشینم*
*اومده دوباره اون که - بیقرار و سر به زیره*
*همه حاجتش اینه پای پرچمت بمیره*
*اومدم با آه و گریه - این قشنگترین سلامه*
*همه دار و ندارم اشک رو گونه هامه*
*از خودم گلایه دارم - منو از خودم جدا کن*
*روم سیاهه یابن زهرا تو برای من دعا کن*
*یابن زهرا یابن زهرا یابن زهرا*
*نکنه تو التهاب روسیاهیا بمونم*
*امشبم بگذره و من از رفیقام جا بمونم*
*دل من هواتو کرده من هوامو از تو میخوام*
*اومدم بگم که امسال کربلامو از تو میخوام*
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
#امام_زمان_عجل_الله
Mehdi Rasooli _ Oomadam Tanhaye Tanha (128).mp3
5.7M
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
☆💕ᬼ꙰҈꙰҈ᬼ꙰҈꙰҈☆✨💕ᬼ꙰҈꙰҈ ✨ᬼ꙰҈꙰҈☆💕ᬼ꙰҈꙰҈☆:
📚#داستان_بخوانیم🔎
پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد
اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد.
پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی
وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت
سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید
پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت
پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد
پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی
و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید
پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد
هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد .
با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت
همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید
پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت .
حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود
که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای !
سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم
پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .
حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید.
🌼مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
☘و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3)
🌹حق غنّی است، برو پیش غنی
🌹نزد مخلوق بجز حيراني نيست
👇👇👇
🕊🦋🍂🍀🥀🦋🕊
🆔 @sahbzaman002
دوشنبه روز حاجات
خدایا🙏امروز
حاجت دوستانم را
برآورده کن
به وجودشان سلامتی
به لحظه هایشان شادی
به کارشان رونق و
به زندگیشان آرامش عطا فرما
🆔 @sahbzaman002🌸🍃
نماهنگ مخاطب خاصم.mp3
3.77M
آخ که دلم تنگ حسین(ع).🌺
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
#خاطره...🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
بعضی وقتها چای یا شکلات تعارفش میکردم، میگفت: میل ندارم،یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا پنجشنبه، اغلب این دو روز را روزه می گرفت
چشـم هایـش نافـذ و پـرنور بود ،همہ گردان میدانستند محسن اهـل نمـاز و گـریـههای شبـانـه اسـت
#شهید_محسن_حججی🌷🕊
#هدیه_به_روح_شهداء_و_شهدای_مدافع_حرم_آل_الله_صلوات💐🕊
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#شهدا_شر_منده_ایم
#مدیون_شهداییم
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
سید بحرالعلوم.mp3
14.46M
🌹چرا ثواب کربلا از حج بالاتر است
✅ امام زمان (عج) پاسخ میدهد:
✍️ سید بحرالعلوم (ره) در تشرفی که به محضر امام زمان(ع) داشت، جواب سوال خود را که درباره علت ثوابهای عظیم مربوط به زیارت و اشک بر سیدالشهدا (ع) بود، از ایشان گرفت.
🔹گفتوگوی سید بحرالعلوم با امام (ع)، در قالب یک پادکست نمایشی تدوین شده است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
🌸هر صبح یک حدیث؛
امام حسن(ع):
نیکی بدون چشم داشت و بخشش پیش از درخواست از بزرگترین شرافت هاست.
🆔 @sahbzaman002
🍂🍂🌹🇮🇷🌹🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 همه لحظات به یاد امام بودن، شیرین است...
#حجتالاسلام_حسن_محمودی
#امام_زمان
#امام_حسین
#اربعین_مهدوی
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
🔴مراقب کربلاهایمان باشیم...
🔵آیت الله فاطمی نیا :
🔸مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به #کربلا مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند.
🔹یک روز که پس از #زیارت از حرم بیرون آمده و برمی گشتند، این زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزاردهنده به وی می گوید.
هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبول می گوید، به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟ من این همه راه آمده ام کربلا، مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود:
🔹از #حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
📚 نکته ها از گفته ها، دفتر اول
#امام_زمان
#اربعین
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅
🔴 توسل به مادر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🟢 آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند من هر موقع کارم گیر می کند ، هزار صلوات نذر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان (سلام الله علیهما) می کنم و کارم درست می شود.
📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳
🆔 @sahbzaman002
┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅