هدایت شده از مهدی یاوران
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ آسیبهای که سد راه تبعیت از ولی معصوم زمان قرار گرفته چیست ؟
(که هنوز جایگاه شیعیان را مشخص نکرده است۰۰ ؟؟؟)
قسمت سوم
❇️ تا ما مردم موانع ظهور را در خود وجامعه برطرف نکنیم
⭐️شرایط ظهور حاصل نمی شود
*❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗*
دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با
*غریب ترین شخصيت عالم*
امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری
ایشان بيشتر آشنا شويد.
🔒 ایجاد زمینه سازی و انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
(✨ 🔑 سید حسینی ✨)
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ آسیبهای که سد راه تبعیت از ولی معصوم زمان قرار گرفته چیست ؟
(که هنوز جایگاه شیعیان را مشخص نکرده است۰۰ ؟؟؟)
قسمت سوم
❇️ تا ما مردم موانع ظهور را در خود وجامعه برطرف نکنیم
⭐️شرایط ظهور حاصل نمی شود
*❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗*
دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با
*غریب ترین شخصيت عالم*
امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری
ایشان بيشتر آشنا شويد.
🔒 ایجاد زمینه سازی و انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
(✨ 🔑 سید حسینی ✨)
. ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🌺 💥 *سه دقیقه در قیامت💥*
🌺
🔹#قسمت_پنجاه و چهارم
💠 قسمت قبل :.. تعجب کردم. تشييع او را به ياد داشتم که در تابوت شهدا بود و ... اما چرا؟!
✴️ خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم. من به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس، به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد. بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و...
🌀 اما مهمترین مطلبی که از شهدا دیدم، مربوط به یکی از همسایگان ما بود. خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان، بیشتر شبها در مسجد محل، کلاس و جلسه قرآن و يا هیئت داشتیم.
🔰 آخر شب وقتی به سمت منزل می آمدیم، از یک کوچه باریک و تاریک عبور می کردیم. از همان بچگی شیطنت داشتم. با برخی از بچه ها زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم!
☸️ یک شب من دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. وسط همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدند، یک چسب را به زنگ یک خانه چسباندند! صدای زنگ قطع نمی شد.
❇️ یکباره پسر صاحبخانه که از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد. چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد.
🔆 او شنیده بود که من، قبلا از این کارها کردهام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت: باید به پدرت بگم چه کار می کنی! هرچه اصرار کردم که من نبودم و... بی فایده بود. او مرا به مقابل منزل مان برد و پدرم را صدا زد. آن شب همسایه ما عروسی داشت. توی خیابان و جلوی منزل ما شلوغ بود. پدرم وقتی این مطلب را شنید خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه، حسابی مرا کتک زد🌹با تشکر*🌹
🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علیمراد_نصری فرزند لطیف در سال 1347 در #خانوادهاي_مذهبي و #متدين در روستاي بيشه دراز از توابع شهرستان دهلران ديده به جهان گشود.
تحصيلات خود را تا دوره دبيرستان ادامه داد و در سال 1360 با جهاد سازندگي دهلران همكاري خود را آغاز نمود. او در طول خدمت #صادقانهاش هيچگاه از خدمت به هموطنان خود احساس خستگي نمی کرد. وي با آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به میهن اسلامی براساس احساس وظیفه و لبیک به #ندای_امام و #مقتدایش ، حضرت امام خمینی (ره)، روانه ی جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید.
پس از #دلاوری_ها و #رشادت_های درخشان در دفاع از میهن اسلامی سرانجام در ششمین روز از بهمن ماه به درجه رفيع #شهادت نائل آمد.مزار شهید در زادگاهش دهلران قرار دارد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
https://eitaa.com/sahdah
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✍ #خاطره_ای_از_شهید_نورمحمد_فرهادی
🌷از روزی که از کوار عازم #جبهه شدیم، در دیدبانی لشکر۱۹ فجر خدمت می کردیم. حدودا تا شهید شدن شهید فرهادی شش ماه پیش هم بودیم. هرچه از #روحیه_ی_عبادی، #مهربانی، #غیرت و #دلسوزی این شهید عزیز بگویم ، کم گفته ام.من از عملیات کربلای چهار تا کربلای هشت با شهید فرهادی همراه بودم.شیرین ترین خاطره ی من از ایشان به شبهایی برمی گردد که با هم به سنگر کمین می رفتیم. شهید فرهادی بسیاری از #دعاها را از حفظ بودند . در سنگر که می نشستیم ایشان دعاها را زمزمه می کرد و حالا من به برکت وجود این شهید عزیز #دعای_توسل را از حفظ می خوانم. هر جا دعای توسل به گوشم می خورد ، به #یاد_شهید_فرهادی می افتم و اشکم جاری می شود.🌷
✍ #راوی : آقای فیروز ملک پور همرزم شهید
🌹 #وصیت_شهدا🌹
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اندمرده مپنداربلكه زنده اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐
تبادل:داریم
کپی:حلال
https://eitaa.com/sahdah
✍ #شهید_مهرعلی_ملاپور
🌹 #شغل:کفاش
🍃 #تحصیلات:سیکل
🌸 #متولد: برودن نور(مازندران) 1341
🌼 #شهادت:دزفول 1360/11/27
💐 #مـحل_مـزار :بهشت زهرا (س)
🪴 #قـطعـه :۲۴
🌺 #ردیـف :۱۰۵
🥀 #شـماره :۲۹
🍀 #سف 431
🌷من راهم را که همان #راه_حسین (ع) است شناختهام دنبالش رفته و خوشحالم از این انتخاب. امروز این احساس در من زنده است که حماسة #کربلا تکرار میشود. #پدر_جان، آیا میشود جواب #فرزند_پیامبر را نداد و به ندای او اعتنایی نکرد؟🌷
🌹 #وصیت_شهدا🌹
https://eitaa.com/sahdah
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✍ #خاطره_ای_از_شهید_نورمحمد_فرهادی
🌷از روزی که از کوار عازم #جبهه شدیم، در دیدبانی لشکر۱۹ فجر خدمت می کردیم. حدودا تا شهید شدن شهید فرهادی شش ماه پیش هم بودیم. هرچه از #روحیه_ی_عبادی، #مهربانی، #غیرت و #دلسوزی این شهید عزیز بگویم ، کم گفته ام.من از عملیات کربلای چهار تا کربلای هشت با شهید فرهادی همراه بودم.شیرین ترین خاطره ی من از ایشان به شبهایی برمی گردد که با هم به سنگر کمین می رفتیم. شهید فرهادی بسیاری از #دعاها را از حفظ بودند . در سنگر که می نشستیم ایشان دعاها را زمزمه می کرد و حالا من به برکت وجود این شهید عزیز #دعای_توسل را از حفظ می خوانم. هر جا دعای توسل به گوشم می خورد ، به #یاد_شهید_فرهادی می افتم و اشکم جاری می شود.🌷
✍ #راوی : آقای فیروز ملک پور همرزم شهید
🌹#وصیت_شهدا🌹
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃https://eitaa.com/sahdah
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
هدایت شده از مهدی یاوران
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 *نکاتی در رابطه با علائم و شرایط ظهور امام زمان عجل الله
✅ پیشنهاد دانلود و نشر گسترد
*❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗*
دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با
*غریب ترین شخصيت عالم*
امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری
ایشان بيشتر آشنا شويد.
#معجزه_شهدا
قورباغه هایی که مامور خدا بودند!
🌹حتما تا آخر بخوانید🌹
🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹
🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹
🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹
🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹
🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹
🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد.
🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹
راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی