هدایت شده از روزنه
💥پست ویژه
سروش محلاتی مغرضانه و از روی ناسازگاری سیاسی وارد فقه می شود
اظهارنظر صریح جناب آقای رضا اسلامی پیرامون یادداشت های آشفته #ژورنالیست_معمم_اعتدالگرا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸این آقایی که با این لسان اشاره می کند که از خلاف اجماع نهراسید، همین آقا در جایی از یکی از آثار علمی که مربوط به رهبر معظم انقلاب است، اشکال گرفته که حرف ایشان خلاف اجماع علماست. در صورتی که خودش اعتقاد داشته از مخالفت اجماع نباید بترسیم ولی اینجا مخالفت با اجماع را تقبیح می کند.
🔹آقای #سروش_محلاتی گفت زمینه انحراف فقه یکی آن است که مقهور فتاوای فقهای پیشین باشیم که در اصطلاح بدان گویند «وحشة الانفراد» و بعد از مرحوم آیت الله اردبیلی تمجید کرده است که ایشان آزاد اندیش بود و وحشتی از انفراد نداشت.
🔹حالا با صرف نظر از بحث صغروی این را می گویم؛ یعنی واقعا فرمایش رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی که مربوط به 45 سال پیش است واقعا متضمن حکمی برخلاف اجماع هست یا نیست، بماند اما اینکه اصل مخالفت با اجماع و شهرت یک جا مورد تمجید و جای دیگر مورد تعریض است، این دوگانگی را چه کنیم؟ گذشته از آنکه اصل این مطلب صغرویاً نیز درست نیست.
🔸عجیب است که رفته اند در اندیشه فقهی رهبری دقت کنند و یک چیزی از آن کتاب درآورده اند مربوط به درسهای 25 تا 28 که پیرامون ولایت و هجرت است و در آن حال و هوای پیش از انقلاب و در سطح تقریباً عمومی بوده و توقع دارند که چرا تقیه به عنوان یک استثنا ذکر نشده است و اشکال کرده اند که اطلاق حکم بر خلاف اجماع فقها است.
🔸توصیه می کنم همه طلاب بروند و آن درسها را بخوانند و عمق مطلب را ببینند ادله ای که بدان استدلال شده است را ببینند.
🔸در مقالات بعضی از مجلات دیدم که بحث علمی لازم درباره ولایت جائر و استثنائات آن شده است. بحث ولایت کفار، آیا به صورت مطلق نقل شده یا استثنائاتی هم دارد؟ استثنائات به چه معناست و توجه به مراتبش به چه صورتی است. حال چه طور می شود در این فضا که یک بحث علمی دقیق است ما تیتری از آن درست کنیم، خوراک روزنامه ها و رسانه ها و مایه انحراف افکار و انحراف فضای سیاسی باشد از موفقیت هایی که بدست آمده است هرچند این گونه اشکال تراشی های موهون ذره ای از عظمت مراجع نمی کاهد. خلاصه بحث علمی که درست ادا نمی شود، آدمی به تردید می افتد که هدف و منظور چیست؟
🔸چه طور می شود که شخصی همواره در فقه جستوجو می کند و یکسری اطلاعات استخراج می کند، آب و رنگی به این مطالب می دهد و کسانی که تخصص ندارند می بینند که این آقا استناد به آیات می کند، استناد به جواهر الکلام می کند و بحث علمی خیلی دقیقی می کند. ادله متعارض را می بیند، جمع ادله می کند این کارها نزد اهل فن نوعی دلیل تراشی برای هدف از پیش تعیین شده است و ارزشی ندارد ولی برای غیر متخصص موجب اشتباه می شود چون نمی فهمد کجای بحث اشکال دارد؛ برای مردم خطرناک است و خلاصه هم برای خود فرد ضرر دارد و هم برای دیگران.
🔹به نظر می رسد مبنای همه جار و جنجالها ناسازگاری با یک فقیه است. هرگاه دید آن فقیه بر دیدگاه سنتی پافشاری می کند سریع می گوید از محدوده فقه سنتی باید خارج شد، مسائل نوپدید اقتضائات خاص خودش را دارد، فقه را در کتاب های عهد عتیق نگه ندارید و متهم به ناکارآمدی نکنید. فقه باید پویا باشد، باید پاسخگو باشد.
🔹هرگاه که آن فقیه دست به نوآوری می زند می گویند باید دید فقهای بزرگ در این زمینه چه گفته اند. آیا می شود به آسانی از آن چیزی که بین فقهاست عدول کرد؟ می گویند احدی از فقها این مسئله را مطرح نکرده که این آقا به این موضوع پرداخته است.
🔹واقعا خود این آقا اگر فرض کنیم فقیه باشد چه حرفی می تواند بزند، مردم اگر لایحه قصاص را خلاف عقل دانستند چه باید کرد؟ اگر عقل حاکم بر فقه است، آیا باید فقه را کنار گذاشت؟
🔸بهتر است کسی که نمی تواند در فضای بحث های اجتماعی و سیاسی خودش را کنترل کند و مبانی را نمی تواند به یک سازگاری برساند.
بهتر است کلا نظری ندهد و صبر کند تا به مرحله ای برسد که بتواند بین تمایلات مختلفی که در بحث های مختلف دارد بتواند به یک جمع بندی برسد. مخصوصاً دخالت این تمایلات در بحث فقهی را میتوانید در مطالبی که درباره شخصیتها گفتهاند ببینید.
یکجا از مرحوم آیت الله مؤمن با لسان تعریض به عنوان فقیهی در رده حاکمان نام میبرد که خود این تعبیر نشان میدهد که گویا آلوده شدن به سیاست منقصتی برای او بوده است و جای دیگر از شخصیتی چون هاشمی رفسنجانی که بیش از همه غور در سیاست داشت آنچنان تجلیل میکند و برای او نظریه سازی میکند که خیلی عجیب است.
متن کامل را اینجا ببینید؛
http://vasael.ir/0003ij
🔶حاشیه
سروش محلاتی به همراه آقایان ورعی و ضیاء مرتضوی ژورنالیسم را از دهه۶۰ در روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کردند و اکنون به #مفتاح_کرامت رسیده اند!
@rozaneebefarda
حضرت صاحب الامر عج
📌 نشست دوم: مبانی فقه نظام ساز در اندیشه #امام_و_رهبری 🎞 #کلیپ_کوتاه ▫️حضرت آیت الله شب زنده دار ❗️
.
مقاله خواندنی و تفصیلی حجت الاسلام #داوود_مهدویزادگان در نقد افکار انحرافی #سروش_محلاتی/
نقد دستگاه #فقه_خوارجی
🔹بخشی از متن مقاله:
اکنون از ناحیه برخی فقهخواندهها شاهد طرح ناصواب مساله اعتراضات آبان۹۸ ذیل بعضی مباحث فقهی هستیم. خطای این افراد آن است که اعتراض مردم را در ذیل مفاهیم فقهی چون «مضطر حربی» (محارب مضطر) و «مضطر بغی» (باغی مضطر) مطرح میکنند. محاربه و بغی در فقه اسلامی بهطور مطلق حرام است و شارع مقدس برای آنها احکام جزایی خاصی وضع کرده است در حالی که شنیدن اعتراضات مردمی و رسیدگی به آن (ولو اینکه معترض مرتکب خطاهایی هم شده باشد) یکی از وظایف حاکم اسلامی است. در این صورت، چگونه برخی مدعیان فقه، مساله اعتراض مردمی را ذیل اعمال محرم طرح میکنند؟ این نحو از طرح مساله در فقه، تبعات و آسیبهای اجتماعی ناگواری بهدنبال دارد و آن عبارت است از «مشروعیتبخشی به اعمال محاربی و بغی در پوشش اعتراض مردمی» و تحریص و تشویق به رفتارهای خشونتآمیز و ویرانگر. چنین دیدگاهی را فقط در «فقه خوارجی» میتوان سراغ گرفت. پایهگذاری چنین فقهی در حوزههای علمیه بدعت خطرناکی است. لذا این رساله در پی نشان دادن «مرز میان اعتراض مردمی» -که امری است مشروع- با «اعمال نامشروع محارب و باغیِ متظاهر به اعتراض مردمی» و نیز «آشکارسازی وجوه پنهان فقه خوارجی» است.
@rozaneebefarda
نشانی متن کامل مقاله:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/09/28/2163403/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AA%D9%81%D8%B5%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%84%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C
tasnimnews.com
هدایت شده از روزنه
تحلیلی فقهی-اخلاقی در حکم «انتقام سخت»
نقدی بر اظهارات جنجالی #سروش_محلاتی در مخالفت با #انتقام_سخت از آمریکاییها به دلیل ترور #سردار_سلیمانی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹مسئولان نظام و اکثر قریب به اتفاق مردم در واکنش به ترور سردار سلیمانی وعده انتقام سخت داده، آن را عملی کردند. یکی از عجولانهترین واکنشهای شبه علمی پژوهشگر فقه به این تصمیم این است که لغتنامه ذهن عرفی خود را باز کند و دنبال معادل انتقام در مصطلحات فقهی بگردد. طبیعتا به عنوان قصاص خواهد رسید. نتیجه استنباط او این است:
🔸اولا به انتقامجویان اعتراض میکند که: نباید غیر از قاتل فرد دیگری را مجازات کنید. نهایتا اگر دستتان به قاتل نمیرسد، از طرف متخاصم به همان تعداد از فرماندهان نظامی به قتل برسانید.
ثانیا تصور میکند از آنجایی که صبر و بخشش بر قصاص اولویت دارد، پس سکوت و عفو کریمانه در مقابل این جنایت اخلاقیتر است.
🔹مستند او در این فتوا باید آیات زیر باشد:
(الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقين) بقره/۱۹۴
(وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا) اسراء/۳۳
(وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرين) نحل/۱۲۶
(وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمين) شوری/۴۰
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَليم) بقره/۱۷۸
🔸همچنین سیره نبوی را به کار میگیرد تا فتوایش را به کرسی بنشاند. چه اینکه بنابر نقل عامه و صاحب تفسیر قمی -که به خاطر ضعف سندی و مصدری هیچکدام نمیتوانند پایه استنباط باشند- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) پس از شهادت حضرت حمزه تصمیم بر کشتن و مثله کردن ۷۰ نفر از مشرکان داشتند - و بنابر روایت ضعیف السند تفسیر عیاشی فرمودند: لَئِنْ ظَفِرْتُ لَأُمَثِّلَنَ وَ لَأُمَثِّلَنَ - و با نزول آیه ۱۲۶ سوره نحل از این کار صرف نظر نمودند. در سال هشتم هجری در فتح مکه هرچند ابتدا به قتل وحشی (قاتل حضرت حمزه) فرمان دادند، اما بعدها او را هم بخشیدند. [الدر المنثور فى تفسير المأثور، ج4، ص135؛ كتاب التفسير (للعیاشی)، ج2، ص274و275؛ تفسير القمي، ج1، ص123؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج18، ص16]
این پژوهشگر میتواند با تمسک به سیره علوی در قصاص قاتل خویش بیش از پیش به فتوای خود مطمئن شود. آنجا که حضرت فرمودند: معلومتان باد كه فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و مثلهاش مكنيد: «أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُل» [نهج البلاغة، ص422] در روایات دیگر پس از مضمون این عبارت مطلب دیگری نیز اضافه شده است: «وَ إِنْ أَنَا عِشْتُ فَأَنَا أَوْلَى بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَفْعَلُ بِهِ فَإِنْ عَفَوْتُ فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ لَا نَزْدَادُ عَلَى الْمُذْنِبِ إِلَيْنَا إِلَّا عَفْواً وَ كَرَما» [بحار الأنوار، ج42، ص288]
🔴در نقد این انگاره باید گفت:
1- از جمله لغزشهای فاحش در مقام استتباط حکم، غفلت از موضوع شناسی و عجله در فتوا دادن است.
برای نمونه آنچه در عرف «قرض» نامیده میشود، در اصطلاح فقهی «ودیعه» نام دارد. حال اگر کسی که کتابی را از شخصی قرض گرفته، به بهانه حق مالکیتی که فرآیند قرض به او اعطا میکند، آن کتاب را پاره پاره نماید، خندهدار است که فتوا به جواز و عدم ضمان دهیم؛ چه اینکه او در واقع «ودیعه» گرفته و تنها میتواند از منافع کتاب بهرهمند باشد.
@rozaneebefarda
ادامه👇
هدایت شده از روزنه
نقد اظهارات جنجالی #سروش_محلاتی در مورد #انتقام_سخت
[صفحه۲از۳]
🔸در مبحث کنونی نیز موضوع حکم شرعی که در عرف به «انتقام سخت» معروف شده، در حقیقت «قصاص» نیست، بلکه «جهاد» است.
🔹توضیح آنکه دولت آمریکا سرزمینهای اسلامی را با تمسک به قتل مسلمانان و به استضعاف کشیدن آنان اشغال کرده است. بنابراین جهاد بر مسلمانان واجب است تا کفار را از هجوم بر بلاد مسلمانان باز دارند و از کیان اسلام و جان مسلمانان حفاظت کنند. [جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج21، ص46]
🔹نباید اشکال شود که آمریکا با مسلمانان عراق همپیمان است و باید رفتاری مسالمت آمیز با آنان داشت، زیرا میگوییم آنان با ترور مسلمانان از پیمان خارج شدهاند.
🔹بنابراین هنگامی که آمریکا جنگ را آغاز میکند ما در مقابل تعرض او، موظف به جهاد دفاعی هستیم. این جهاد تا زمانی ادامه پیدا میکند که از فتنهانگیزی و فساد دست بردارند.لذا قصاص سرداران و سربازانمان، جزء کوچکی از عملیات جهاد است:
(وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصير) [انفال/39؛ همچنین: بقره/193]
🔹از همین رو وقتی یهودیان مدینه پیمان شکنی کرده با مشرکان همدست شدند، پیامبر اکرم (ص) بر آنان یورش برده و فتنه هر کدام را به نحوی خاموش کردند. مهمتر از همه، بنی قریظه بود که در نهایت مردانشان کشته شده و زنانشان به اسارت در آمدند و اموالشان به غنیمت گرفته شد. [فروغ ابدیت، ص689-700]
🔸2- بر فرض بپذیریم که پاسخ به ترور شهید سلیمانی، از لحاظ فقهی قصاص است. اما نمیتوان پذیرفت که در چنین موردی عفو از قصاص برتر باشد. زیرا برتری عفو حکمی اخلاقی است که تنها در شرایطی که تأمین کننده کمال حقیقی باشد، ارزش اخلاقی دارد. توضیح آنکه:
اولا برتری بخشش و جود و احسان بر قصاص و عدالت، تنها در حقوق شخصی قابل تصور است نه حقوق اجتماعی. هر کسی میتواند از حق خود بگذرد و مجرم را ببخشد. اما هنگامی که حق مردم ضایع میشود، باید با اجرای عدالت حق را به حقدار بازگرداند. به همین خاطر امیرمؤمنان (علیه السلام) در امور اجتماعی عدالت را بر جود و احسان ترجیح داده، سیاست اصلی و عمومی نظام اسلامی را اجرای عدالت دانستهاند: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»؛ عدالت امور را در جاى خود قرار مىدهد، و جود آنها را از جايگاه خود بيرون مىبرد.
عدل حافظ عموم است، و جود سود بخش به عدهاى خاص. پس عدالت شريفتر و برتر است. [نهج البلاغة، ص553]
🔹از امیرمؤمنان (علیه السلام) در توصیف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) چنین نقل شده: «كان لا يغضب للدّنيا فإذا أغضبه الحقّ لم يعرفه أحد و لم يقم لغضبه شيء حتّى ينتصر له»؛ پيامبر براى دنيا خشمگين نمىشد؛ و چون حقّ او را به خشم مىآورد، هيچكس دیگر پیامبر را نمیشناخت؛ و مادامیکه حق را پیروز نمیکرد، کسی را یارای ایستادگی در برابر خشم او نبود. [إحياء علوم الدين، ج9، ص100؛ المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، ج5، ص303]
عایشه در وصف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) میگوید: «لا انتقم لنفسه في شيء يؤتى إليه حتى تنتهك حرمات الله فيكون هو ينتقم له.» حضرت برای ظلمی که به خودش شده بود، هرگز انتقام نگرفت؛ مگر اینکه حرمت حدود الهی رعایت نمیشد، که در این صورت برای رضای خدا انتقام میگرفت. [الطبقات الکبری، ج1، ص276]
🔸با این توضیح اگر سیره اخلاقی پیامبر در برخورد با مرتدان، معاندان و منافقان را واکاوی کنیم خواهیم دید که هر جا اساس و بنیان دین هدف قرار میگرفت، رفتار پیامبر متعصبانه و انعطافناپذیر بود. کاش در کنار بخشش وحشی (قاتل حضرت حمزه) سایر موارد نیز مورد مطالعه قرار میگرفت: پیامبر در فتح مکه برخی را مهدور الدم خوانده به مسلمانان فرمان دادند هر یک از آنان را که یافتند، بکشند. از جمله میتوان این افراد را نام برد: عبدالله بن سعد بن ابیسرح، عبدالله بن هلال بن خطل و دو کنیز او که پیامبر را هجو میکردند، مقیس بن حبابه، حویرث بن نقیذ، ساره، کعب بن اشرف و عصماء بنت مروان. [برای شرح حال آنان رک: سیره تربیتی اخلاقی پیامبر در مواجهه با خطاکاران، ص123-136]
@rozaneebefarda
ادامه 👇
هدایت شده از روزنه
نقد اظهارات جنجالی #سروش_محلاتی در مورد #انتقام_سخت
[صفحه۳از۳]
🔹ثانیا در همان مسائل شخصی نیز اگر بخشش به جرأت یافتن بیشتر مجرم بینجامد، چنین احسان و کرمی ستوده نیست چه اینکه ترحم نسبت به انسان ظالم ستمگر، قساوت نسبت به انسانهاى زيردست محروم است؛ به قول سعدی: «ترحم بر پلنگ تیز دندان، ستمکاری بود بر گوسفندان» [مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج23 (انسان کامل)، ص273-276]
🔸اثر مخرب عاطفههای نابجا به گونهای است که:
قرآن کریم از عطوفت به خرج دادن در اجرای حد زناکار نهی میکند: (الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّه) هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود. [نور/2]
و قصاص را مایه حیات اجتماعی میداند: (وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون) [بقره/179]
به همین دلیل است که یک بار اجرای حد برای خداوند از باران 40 روزه پرثمرتر است: «حَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحا» [الكافي، ج7، ص175]
🔹3- بر فرض بپذیریم که موضوع این مساله قصاص است و حتی بخشش از اجرای عدالت برتر باشد! اما حفظ نظام بر اکثر قریب به اتفاق احکام دیگر مقدم است. [رک: حکم ثانوی در تشریع اسلام، ص211] امام خمینی در این باره میفرماید: «مسئله حفظ نظام جمهورى اسلامى ... از اهمّ واجبات عقلى و شرعى است كه هيچ چيز به آن مزاحمت نمىكند؛ و از امورى است كه احتمال خلل در آن عقلًا منجز است.» [صحیفه امام، ج19، ص153]
🔹در این مساله که قصاص یا عفو با حفظ نظام در تزاحم قرار گرفته، بر اساس اقوی بودن ملاک حفظ نظام بر ملاک سایر احکام، نه تنها عفو و بخشش جایی ندارد، بلکه به قصاص چند فرمانده نیز نباید اکتفا شود و باید با پاسخی کوبنده و فراگیر، که خاصیت بازدارندگی داشته باشد، از تجاوزگریهای آتی آمریکا جلوگیری به عمل آید. پر واضح است که در غیر این صورت سلطهگران به خود اجازه میدهند که با طراحی و پیاده سازی عملیاتهای نظامی گستردهتر نظام اسلامی را مختل نموده و در نهایت آن را به فروپاشی و شکست بکشانند.
🔹با توجه به فتوای امام خمینی حتی اگر احتمال بدهیم که بخشش یا قصاص خاصیت بازدارندگی ندارند، موظف به اقدامی هستیم که محفوظ ماندن نظام اسلامی از فروپاشی را تضمین کند.
طلبه پایه هشتم/مدرسه فقهی صاحبالامر(عج) قم
❄️ فرهیختگان را به #روزنه دعوت کنید؛
http://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a05