eitaa logo
صاحب نفس
116 دنبال‌کننده
453 عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
🍃💚﷽💚🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
📡 @atresalavat 🇮🇷 📡 @atresalavat 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔥ادبیّات مَنقلی ✅ علت پر رویی و دریدگی برخی دولتمردان، در کلام حضرت امیر (ع) 🎙 حجت الاسلام و المسلمین وفسی 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عاقبتِ کاظم عبدالامیر، شکنجه گر رژیم بعث عراق... 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
🔹 عالم برزخ🔹 ▪️شفاعت امام حسین (علیه السلام) در مورد تاخیر عمر آیت الله حائری (رحمة الله علیه): مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیُّع بود که در سال 1355 قمری در قم از دنیا رفت و مرقد شریفش در مسجد بالا در مرقد منور حضرت معصومه (سلام الله علیه) قرار دارد. یکی از عجائبی که افراد موثق از جمله آیت الله فرید محسنی (رحمة الله علیه) نقل نموده اند ماجرای زیر است: هنگامی که آیت الله حائری، سرپرست حوزه علمیه اراک (قبل از سال 1340قمری) بودند، برای مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی اراکی نقل کردند: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: ای شیخ عبد الکریم ! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مُرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می گفتم: البته خواب است شاید تعبیر نداشته باشد روز سه شنبه و چهار شنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم از خاطرم رفت، روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد، نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم، در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فرا گرفت، رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار و خیم است، به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید، آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند، در خانه بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم، علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم احساس کردم که پایان عمرم نزدیک شده است، در این حال، ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه می کردند و به همدیگر می گفتند، اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم، در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز، دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا (سلام الله علیها) از من شَفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تاخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم، هماندم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند آمد و به آنها گفت: حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرمودند: شیخ عبد الکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شَفاعت کردیم تا عمرش را به تاخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند سمعاً وطاعهً، آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین (علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند، در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم، صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم، که به سر و صورت می زدند، آهسته دستم را حرکت دادم و چشم را گشودم، دیدم چشمم را بستند و به رویم روپوشی انداختند، خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته اند، دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند آرام شوید، گریه نکنید، که بدن حرکت دارد، آرام شدند، رو اندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشم را گشودم و بند پایم را باز کردند، با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید، ! آب را به دهانم ریختند، کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمد الله به طور کلی از آن حالت، خوب شدم، و این موهبت به برکت لطف مولایم امام حسین (علیه السلام) بود، آری به خدا سوگند. 📚عالم برزخ در چند قدمی ما ✍🏻محمد محمدی اشتهاردی‏ 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
بانویی که حاج قاسم با پای برهنه به استقبالش رفت 🔹مادر شهید زین‎الدین: برای شرکت در مراسم یادبود مادر حاج قاسم سلیمانی و عرض تسلیت حضوری مجبور شدم از مسیر پادگان و قسمت آقایان وارد شوم. 🔹وقتی به حاج قاسم اطلاع دادند که بنده برای عرض تسلیت در کنار دیوار حسینیه ثارالله ایستاده‎ام ایشان من را خجالت زده کردند و با عجله و شوق فراوان آن هم با پای برهنه به استقبال من آمدند. 🔹حاج قاسم در آن مکالمه چند دقیقه‎ای بارها از حضور من در این مراسم ابراز خوشحالی کرده و بنده را مورد محبت خود قرار دادند، ایشان هم در این مراسم یادبود مادرشان و سابقا با حضور چند ساعته در منزل ما از من می‎خواستند که برای شهادتشان دعا کنم. 🕊 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
🍃💚﷽💚🍃 🌸‍ 🌸‍ ✍بی اهمیت جلوه دادن مال حلال، آثار منفی زیادی در زندگی انسان دارد و تأثیرات فراوانی در نوع عملکرد انسان دارد. مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم به باغی دعوت شد. ایشان انگور خیلی دوست داشت. نگاه کرد و دید این باغ انگورهای قشنگی دارد. صاحب باغ هم آدم خوبی بود. گفتند: یک مقدار انگور بیاورید. صاحب باغ به کارگرش گفت: برو قدری انگور بیاور! او هم رفت و لحظاتی بعد ظرف انگور را خدمت حاج شیخ عبدالکریم حائری آورد. ایشان گفت: میل ندارم. گفتند: آقا شما خودتان فرمودید! گفت: نمی‌دانم چرا میل من یکباره رفت! این غذا و این میوه نزد من غیر مطبوع جلوه می‌کند. این ذائقه سالم است. باغبان تعجب کرد که چه شد. ایشان فرمود: نمی‌دانم، خودم هم خیلی میل داشتم. کارگر را خواستند. آقا از او پرسید: انگور را از کجا چیدی؟ گفت: آقا که امر کردند من دیدم انگورهای باغ خودمان هنوز شیرین نشده و آفتاب نخورده و ترش است. از باغ بغلی یک خوشه انگور چیدم و دیدم مال آنها شیرین است. آقا فرمودند: من و شما انگور را می‌خوریم و شاید متوجه هم نشویم و به به هم بگوییم. 📚از بیانات حجت الاسلام رفیعی 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
همدم یار شدن ، دیده تر می خواهد پیر میخانه شدن ، اشک سحر می خواهد عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست قدم اول این راه ، جگر می خواهد بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت بشنود هر که ز معشوق ، خبر می خواهد هر که عاشق شده ، خاکستر او بر باد است عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد؟ هنر آن نیست نسوزی به میان آتش پر زدن در وسط شعله ، هنر می خواهد.. https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
💥 : محبت كن... تا امام زمان بهت محبت كنه! تو فكر می‌كنى فقط دعاى ندبه بايد بخونى تا آقا نگات بكنه؟! فكر می‌كنى بايد حسينيه بياى حتما؟! نه... خیلی از من و شما حسينيه امون؛ مادرمونه، بابامونه، فقير طايفه مونه، قوممونه، غريب همسايه مونه 🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بهارمهدوی
📝🍃 عزیزی که دوست نداری زورکی بهشت بری!!! باشه جانم نرو.. کی به شما اصرار کرده؟! بهشت خدا کم خاطرخواه نداره.. فقط جسارتا.. با انتشار زندگی آلوده و پر گناهت تو شبکه های اجتماعی و خراب و مسموم کردن این فضا های عمومی رو به دیگران تحمیل نکن👊🏻❌ مراقب : (دلبری‌باچادر)و...باشیم.
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف‌های مهمان برنامه زاویه که دیده نشد! ♦️اون جنجال‌هایی که سر «منقل» راه انداختن برای این بود که این حرف‌ها دیده نشه و یه برنامه خوب رو تعطیل کنن! برادر روحانی چه شد؟ برادر جهانگیری چه شد؟ 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
اگر آنچه راکه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل کنی و از آنچه نهی کرده ایم خودداری نمائی،تو از شیعیان ما هستی وگرنه،خیر. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تفسیر الامام العسکری ص۳۲۰ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
راز هایت را به دو نفر بگو ... خودت و خدایت در تنگنا به دو چیز تکیه کن... صبر و دعا در دنیا مراقب دو چیز باش... پدر و مادر از دو چیز نترس که به دست خداست... روزی و مرگ و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن.. رفاقت (خدا) یا رَفیقَ من لا رَفیقَ لَه تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر1و1
🌼حکایت ✍ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﯿﺮ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﺍنش ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺳﯿﺎبی ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، لحظه ای ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﯿﺎب ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ؟» ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﻧﻪ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﻢ.» ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﮔﻔﺖ: «ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ.» درشت می ستاند و نرم باز می دهد، یعنی اگر شما هم سخن درشت و تلخ و تند از کسی شنیدید، به او نرم و نازک پاسخ دهید؛ مانند آسیاب. 📚 اسرارالتوحید، محمد بن منور 📡 @atre1o1 🇮🇷
روزی امام حسين علیه السلام از جائی عبور می كردند که ديدند جوانی به سگی غذا می دهد. امام خو‌شحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهربانی می كنی؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، می خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودی گردد. اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودی هستم و می خواهم از او جدا شوم. امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودی بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودی داد ، تا غلام را خريداری كرده و آزاد سازد. يهودی گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدی به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند. 📘مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵ شب جمعه است هوایت نکنم می میرم صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا