─┅┈┈┈┈┈•❲🌺❳•┈┈┈┈┈┅─
❤️ڪـوچہهای آشٺےڪنون
❲#معرفتـے❳
─┅┈┈┈┈┈•❲🌺❳•┈┈┈┈┈┅─
چرا به سوره یـٰس بیتوجهیـد؟
چرا به سوره یـٰس ڪمتوجیــد؟
منمشڪلات رو با سوره یـٰس برطرف میڪنم
چرا هر روز یـٰس نمیخوانی؟
•••«شیـخرجبعلیخیـــاط»•••
❲#عارفانه❳
─┅┈┈┈┈┈•❲🌺❳•┈┈┈┈┈┅─
╔━━━━━━━━━━╗
#بهتر_است_بدانیم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
╚━━━━━━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جعفر عبدالرحمن قاری معروف اندونزی هنگام تلاوت زنده قرآن کریم و قرائت آیه درباره مرگ(سوره ملک) درگذشت
ازین زندگی تا آن زندگی،یک آن
🌺🍃
#کمی_تامل..
#تلنگرانه
«در سلول برای اعتراف گرفتن چندین بار مرا به پای چوبه دار بردند و شماره ۱ و ۲ را گفتند و دوباره برگرداندند. در طول روز چندین بار مرا بردند و آوردند. بالاخره شب مرا به مدرسه العماره بردند و یک تیمسار عراقی به افرادی که آنجا بودند گفت: این حق خوابیدن ندارد. ما نیمه شب برای اعتراف گرفتن می آییم، اگر اطلاعات لازم را به ما نداد، سرش با میخ سوراخ می کنیم. نیمه شب هم آمدند و سرم را با میخ سوراخ کردند؛ اما ضربه طوری نبود که راحت شوم». این جملات سخنان سید علی اکبر ابوترابی، است که روزهای اول اسارت خود را چنین به تصویر می کشد.
شادی روح پاکشان صلوات
#بهتر_است_بدانیم
سالروز وفات سید علی اکبر ابوترابی
السلام علی من الاجابه تحت قبته...
از ازل قرعه عشقت به من افتاد حسین
همه ذرات وجودم شده فریاد حسین
از همین فاصله ی دور سلامم بپذیر
که خراب تو شدم خانه ات آباد حسین
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
السلام عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
#شب_جمعه
🖼 خاطره رهبر انقلاب از یک دیدار با امام خمینی
#امام_خامنه_ای
#امام_خمینی
#رحلت_امام_خمینی🖤
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
منتظر مهدی فاطمه:
✍️خاطره ای از حضرت امام خمینی
🔹پس از چندین ماه پیگیری و اصرار، سرانجام حضرت امام خمینی رحمت الله علیه اجازه دست بوسی داد و فرماندهان و مسئولین عقیدتی سیاسی برای دست بوسی حضرت امام عازم، جماران شدند و در کوچهی منتهی به خانه حضرت امام تجمع کردند.
🔹همه با کمک و راهنمایی انتظامات در یک صف قرار گرفتند و منتظر اجازه حضرت امام شدند و من که جزء نیروهای انتظامات بودم، وارد حیاط منزل امام شدم، دیدم حضرت امام روی تخت ساده خود در اتاق نشسته و مشغول مطالعه روزنامه است و در حین مطالعه، گه گاهی، کنار روزنامه یاداشتی مینوشت.
🔹وقتی همه جمع شدند مسئول دیدار از حضرت امام اجازه گرفت تا عاشقان و دلدادگان آن حضرت برای دست بوسی وارد حیاط شوند و ایشان با برخواستن از جای خود، اجازه ورود داد و به ایوان منزل آمد.
🔹هوا بسیار سرد بود، حاج آقای توسلی عبای خود را بر دوش حضرت امام انداخت اما از آن جایی که همه سردشان بود؛ حضرت امام عبا را از روی دوش خود رد کرد و بدون عبا روی صندلی، لب ایوان نشست.
🔹حاج آقای توسلی دید در این هوای سرد، حضرت امام بدون عبا سردش میشود، لذا اجاق برقی داخل خانه را آورد و در کنار حضرت امام به برق وصل کرد و حضرت امام بلافاصله با تندی خاصی برخواست و آن را از برق درآورد.
🔹چرا که حضرت امام از این که بین او و دیگران فرق گذاشته شود و برای وی امکانی بیش از دیگران فراهم شود و او امکانی داشته باشد که دیگران نداشته باشند؛ بسیار رنج میبرد و به شدت پرهیز میکرد. بر همین اساس نه عبا را پذیرفت و نه اجاق برقی را گذاشت که روشن بماند.
🔹افراد یکی یکی وارد حیاط منزل حضرت امام میشدند و پس از دست بوسی از منزل خارج میشدند. یکی از روحانیون هنگام دست بوسی، در باره وظیفه طلاب نسبت به ادامه تحصیل یا حضور در جبهه از حضرت امام سؤال کرد و ایشان فرمود:
🔸اگر به شما در جبهه نیاز است باید به جبهه بروید. پیروز شدید میتوانید درس بخوانید اما اگر جمهوری اسلامی شکست بخورد؛ نه از اسلام خبری میماند نه از حوزه که بخواهید درس بخوانید.
#امام_خمینی
#رحلت_امام_خمینی
📝 📘📝 📙📝 📕
📌چند وقت پیش رفتیم جایی یکی از پیرزن های مجلس شروع کرد فحش به نظام ✊
و دعا برای روح شاهنشاه ...😕
اون موقع چیزی نگفتم
اما بعد اینکه شام صرف شد نشستم کنارش ▫️گفتم حاج خانوم شنیدم ماشالله همه بچه ها و نوه هاتون تحصیلکرده هستن !
▪️لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانس هست اون نوه ام دکتری هست اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نان حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️
▫️گفتم : آفرین به شما ، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟!
▪️گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓
▫️گفتم : کدوم مدرسه؟
▪️گفت : تا کلاس سوم مدرسه روستامون ، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم
▫️گفتم : پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉
▪️گفت : نه خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن !! اتفاقا هوشی من داشتم هیچکس نداشت 😏
▫️گفتم : پس چرا درس نخوندین ؟ حتما تنبل بودین ،! 😅
▪️گفت: نخیر !! خیلی هم زرنگ بودم منتها بد شانسی ما اون موقع امکانات نبود ، مدرسه تو روستاها اکثرا نبود یا تا دبستان بود !! اگه امکاناتی که بچه های الان دارن من داشتم الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن ، از بچگی دست چپ و راستم شناختم بردنم پشت دار قالی ، تو قالیباف خونه بزرگ شدم ، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتیم بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند علف بدیم و مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود ... وقتی برای درس خوندن نداشتیم همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !!
▫️گفتم : خب نمیرفتین قالیباف خونه ،
▪️گفت: خب اگه نمیرفتیم چیزی نداشتیم بخوریم باید قالی میبافتیم که اخر برج پدرمون پولی از ارباب بگیره قند و چایی و کبریت وبقیه مایحتاجمون رو بخره
▫️گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی دارید؟! آخه زندگی سردار سلیمانی خوندم مثل شما بود ، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن ، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا 80 درصد مردم ایران تو زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟!
حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨
▫️گفتم : چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین ؟
▪️گفت: چی بگم از بس گرونیه
▫️گفتم : مدل ماشین بابات زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزانی ها بهترین ماشین خریدین؟
▪️گفت : ما اصلا ماشین نداشتیم فقط ارباب داشت !
▫️گفتم : زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج حاج خانوم شدین؟!
▪️گفت : نه چند سال پیش رفتم مکه سوریه و کربلا هم رفتم
▫️گفتم : چرا تو زمان شاه همه چیز ارزون بود نرفتین
▫️گفتم : شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟!
▫️گفت : مگه شاه فروخت ؟!
▫️گفتم : وقتی استان فروخته نفهمیدین چطوری از بقیه اختلاس هاشون باخبر میشدین؟!
▫️خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنید لطفا از شاه اسطوره تو ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه ای تو شرایط و امکانات زمان شاه زندگی کنند نسازید !!!
سرش انداخت پایین و چیزی نگفت.❗️
#جنگ_شناختی
#جهاد_تبیین
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
#کمی_تامل..