☑️رمان امنیتی #ستاد114 ☑️
🔻قسمت هجدهم🔻
خودش است.
وقتی اسم قبرس و ترکیه در سوابق سفرهای یک فرد به چشم میخورد یعنی کاملا تا نود درصد میشود رویش حساب ویژهای باز کرد. نفس کوتاهی میکشم، باید امیدوار باشم که این دو نفر بتوانند من را به آن افسر اطلاعاتی اسرائیلی گردن کلفتی که عامل ما در کومله تعریفش را میکرد برسانند. در رابطه با این پرونده به طرز عجیبی احساس رضایت میکنم. خیلی خوب جلو آمدیم و توانستیم در بین تمام ماهی ریزههایی که در آبهای گل آلود چرخ میخوردند، به شاهماهی را نزدیک شویم. فورا خانم جعفری را صدا میکنم تا همراه او از نسرین شیری بازجویی کنم. پشت مانیتوری که تصاویر اتاقش را پخش میکند میایستم و به ورود خانم جعفری نگاه میکنم. از متهم میخواهد رو به دیوار بنشیند و تحت هیچ شرایطی پشت سرش را نگاه نکند. سپس یک دوربین کوچک درست روبهروی صورتش کار میگذارد و چند قدم عقبتر میایستد. بدون معطلی وارد اتاق میشوم و سلام میکنم. متهم کاملا خونسرد و درحالی که پشت به من است، جوابم را میدهد.
میگویم:
-نکات قابل توجهی توی اعترافاتتون نوشته بودید، خانم...
متهم اسم و فامیلش یادآور میشود:
-نسرین شیری، ۳۴ ساله.اصالتا کرد سلیمانیه و عضو حزب کومله.
لبخندی میزنم تا صدایم شاداب به نظر برسد:
-خب خانم شیری، گفتی چند سال توی کومله کار نظامی انجام میدادی؟
متهم طوری با صداقت جوابم را میدهم که لحظهای احساس میکنم واقعا تمام جزئیات را بدون پنهان کاری به برگهی اعترافات منتقل کرده است:
-من ده ساله که وارد حزب شدم، اوایل که توی پشتیبانی بودم و بعدتر بهم چندتا نیرو دادن برای حفاظت از مقر فرمانده.
ابروهایم را بهم نزدیک میکنم:
-چی؟ حفاظت از فرمانده؟ پس خیلی عجیبه که شما رو برای عملیات توی تهران انتخاب کنن... نیست؟
قاطعانه میگوید:
-به نظرم نیست، من هم خیلی باهوش و جسورم و هم تو جنگهای داخلی رقیب ندارم.
فورا میگویم:
-بله شکی در استعداد شما نیست؛ اما این آیتمهایی که گفتید جز شرایط موساد برای شروع همکاریه که من هنوز وارد اون بخش نشدم. منظورم انتخاب شما برای حضور در تهران توسط فرمانده بود.
جا میخورد. همان چند ثانیه مکث و مشت شدن دستها و ساوویده شدن دندانها کافی است تا یقین کنم که جا خورده است. نفس کوتاهی میکشد و انکار میکند:
-من هیچوقت توسط موساد...
فریاد میزنم:
-من اینجا نیستم که دروغ بشنوم، فهمیدی دختر خوب؟
سرش را به آرامی تکان میدهد:
-ولی من واقعا کاری با اسرائیلیها ندارم.
اذییتش میکنم:
-پس میدونی موساد سرویس اطلاعاتی اسرائیله.
صدایش را بلند میکند:
-خب همه میدونن که...
فریاد میزنم:
-همه نمیدونن... خیلی چیزها رو همه نمیدونن، کار با اسلحه، گریم حرفهای صورت، ایجاد آشوبهای کاذب با استفاده از پول و هیجانات جوانان. خیلی چیزها رو همه نمیدونن که شما میدونی سرکار خانم شیری.
دستهایش آشکارا میلرزد، اپراتوری که پشت سیستم نشسته هشدار میدهد:
-حالش داره بد میشه آقا، با افت فشار ناگهانی مواجه شده... احتمال داره ایست قلبی کنه، باید دکتر خبر کنم.
دستم را روی گوشم فشار میدهم:
-زود باش، سریع بگو دکتر بیاد.
مهندس که مسئول مراقبت از آرش که همراه نسرین در تمامی کلاسهای آموزشی موساد بود، هست نیز صدایم میزند:
-آقا عماد زندانی من داره حالش بد میشه، با افت فشار ناگهانی مواجه شده و ممکنه هر لحظه با ایست قلبی روبه رو بشه.
یعنی چه اتفاقی افتاده که هر دو آنها همزمان با افت فشار مواجه شدند؟ به چیزی فکر میکنم که جانم را به لب میرساند... یعنی ممکن است این دو مهره را از دست بدهیم؟ دکتر بلافاصله وارد اتاق میشود و نسرین را روی زمین میخواباند و قبل از آن که بخواهد سرمی به دستش تزریق کند، فریاد میزند:
-بیمار از حال رفت، فورا شرایط احیا رو آماده کنید. زود باشید...
میخواهم از مهندس جویای حال نفر دوم شوم که خودش زودتر صحبت میکند و حرفی میزند که متاسفانه انتظار شنیدنش را داشتم:
-آقاعماد؟ یارو چشمهاش بسته شده، دکتر درخواست شوک برقی کرده... لطفا خودتون رو برسونید اینجا...
نویسنده:
#علیرضا_سکاکی
انتشار از کانال رمان امنیتی:
@RomanAmniyati
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❌کپی بدون قید آیدی کانال و ذکر نام نویسنده، به هیچ عنوان مورد رضایت صاحب اثر نیست❌
📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣
دوستان رمان امنیتی(ستادصدوچهارده)
را حتما دنبال کنید
منتظر قسمت های (نوزده،بیست،بیست ویکم) این رمان باشید
📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰
صلواتی بفرستيم براى چهلمش💔🖤 #شهید_روح_الله_عجمیان #لبیک_یاخامنه_ای
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ تذکر جالب در خصوص حجاب ببینید
🔻برا تبلت کاور خرید زشت نشد؟ به سازنده اش توهین نکردی؟
زهره بابا حجاب یعنی همین....
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بصیرت
#حجاب
#ایران_قوی
2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍ویدیویی از یک جوان 24 ساله آمریکایی را میبینید که یک چاقو در دست دارد و پیش از آنکه استفاده ای از آن کند، پلیس مهربان آمریکا با هدیه دادن چند گلوله این جوون رو پیش خدا میفرسته!!
بله عزیزان! هیچ جای دنیا، برای چاقو کشی و راه بستن و تهدید پلیس جلسه دادگاه تشکیل نمیدن بلکه در دَم دخل طرف رو میارن!
دست به دست کنید بفرستید برا اونا که میگن نه به اعدام
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
چندروز پیش باخبر شدم که #نانوائی کنار پایگاهمون ( #یزد ) به یه زن بی #حجاب نون نفروخته وبهش گفته از صف برو بیرون ...
زن بی حجاب سروصدا کرده و اعتراض کرده که حجابم به خودم مربوطه چه ربطی به نون داره ...
👌
و نانوای غیرتی وشجاع محله باز تکرار میکنه مغازه خودمه نمیخوام به بی حجابها نون بفروشم برو بیرون ...
👌
ما خوشحال شدیم و با چندنفر از عزیزان بسیجی پایگاه رفتیم برای عرض ادب وتشکر
و تقدیرنامه و یک جعبه شیرینی ازطرف همه خواهران بسیجی پایگاه رسالت بهشون هدیه دادیم ...
💐
خیلی خوب برخورد کرد
وقتی تشکر کردیم وگفتیم همه ما براتون دعا میکنیم
گفت: ممنونم ولی این وظیفه همه مردمه که اینطور برخورد کنند ...
🌻
بیایید همگی برای سلامتی این قبیل جوانان با #غیرت #دعا کنیم و برای سلامتیشون #صلوات بفرستیم....
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
#ارسالی_مخاطب
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
چندروز پیش باخبر شدم که #نانوائی کنار پایگاهمون ( #یزد ) به یه زن بی #حجاب نون نفروخته وبهش گفته از صف برو بیرون ...
زن بی حجاب سروصدا کرده و اعتراض کرده که حجابم به خودم مربوطه چه ربطی به نون داره ...
👌
و نانوای غیرتی وشجاع محله باز تکرار میکنه مغازه خودمه نمیخوام به بی حجابها نون بفروشم برو بیرون ...
👌
ما خوشحال شدیم و با چندنفر از عزیزان بسیجی پایگاه رفتیم برای عرض ادب وتشکر
و تقدیرنامه و یک جعبه شیرینی ازطرف همه خواهران بسیجی پایگاه رسالت بهشون هدیه دادیم ...
💐
خیلی خوب برخورد کرد
وقتی تشکر کردیم وگفتیم همه ما براتون دعا میکنیم
گفت: ممنونم ولی این وظیفه همه مردمه که اینطور برخورد کنند ...
🌻
بیایید همگی برای سلامتی این قبیل جوانان با #غیرت #دعا کنیم و برای سلامتیشون #صلوات بفرستیم....
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
#ارسالی_مخاطب