eitaa logo
کانال پایگاه صاحب الزمان عج
342 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
25هزار ویدیو
231 فایل
دراین مکان فعالیتهای سیاسی،اجتماعی،دینی، رانشرمیدهیم و تبیین میکنیم ارتباط با مدیر کانال: @Moein_Re
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️رمان امنیتی ☑️ 🔻قسمت سی‌ و سوم🔻 او می‌گوید: -من تو این سه چهار ماه خیلی باهاش قرار گذاشتم، چند بار تو کافه‌های ونک و چند بار هم تو خیابون فردوسی. عاشق عتیقه‌فروشی‌هایی منوچهری بود، همیشه ازم می‌خواست مسیر پیاده‌روی‌هامون اون سمتی باشه تا بتونه مغازه‌های اون‌جا رو نگاه کنه. گردنم را کج می‌کنم: -و همینطور عددهای دیجیتالیش رو تبدیل به اسکانس کنه، مگه نه؟ متهم تایید می‌کند: -بله آقا، خیلی وقت‌ها هم پیش صرافی‌ها همین‌کار رو می‌کرد. با جدیت می‌پرسم: -تو کدوم سفارت رفت و آمد داشت؟ متهم مکثی می‌کند و نامطمئن می‌گوید: -نمی...نمی‌دونم... با من که تا حالا سمت هیچ سفارت‌خونه‌ای نرفته بود. به پشتی مبل تکیه می‌کنم: -چطوری باهاش آشنا شدی؟ متهم می‌گوید: -درست یادم نیست، یا توی تلگرام بود یا اینستا... بحث مسائل اقتصادی بالا گرفته بود و زیر یکی از پست‌ها منِ احمق شروع کردم به در وری گفتن. بعد نازنین پیامم رو جواب داد و بعد هم طوری باهام صحبت کرد که تک تک کلماتش طوری رفت رو مخم که مجبور شدم همون شب توی خصوصی بهش پیام بدم. می‌پرسم: -تا حالا نرفتی خونه‌ش؟ نمی‌دونی ساکن کجاست؟ شانه‌ای بالا می‌اندازد: -به خدا من نرفتم خونه‌ش آقا، همیشه به بهونه‌ی اینکه همسایه‌هاش فوضولن و دنبال یه داستان می‌گردن من رو می‌پیچوند؛ اما یکی دو بار خودش اومد اینجا. اخم می‌کنم: -آخرین بار کی بود؟ متهم چند ثانیه‌ای ساکت می‌شود تا مجبور شوم که سوالم را با لحن دیگری تکرار کنم: -نمی‌شنوی چی می‌گم؟ گفتم آخرین بار کی بود؟ لب باز می‌کند: -شب قبل از اون اتفاق بود آقا. صورتم را نزدیکش می‌کنم: -از حموم اینجا هم استفاده کرد؟ متهم معترض می‌شود: -این چه سوالیه که... خودم را به سمتش پرتاب می‌کنم و گلویش را در بین انگشتان دستم فشار می‌دهم و صورتم را به گوشش می‌چسبانم: -گوش کن ببینم چی می‌گم، واسه من کاری نداره به جای دادگاه و رای قاضی و تموم این حرفا همین‌جا کارت رو تموم کنم، پس به سوال‌هایی که ازت می‌پرسم بی کم و کاست جواب می‌دی، فهمیدی؟ متهم فورا با صدایی ضعیف و لحنی لبریر از شرمندگی می‌گوید: -بله آقا فهمیدم... آره، نازنین همون شب اینجا رفت حموم. روی تکه کاغذی که زیر دستم است نکته‌ای را یادداشت می‌کنم تا فراموش نکنم. سپس نفس عمیقی می‌کشم و می‌گویم: -خیلی خب، من فرصت کافی واسه شنیدن داستان‌های عاشقانتون ندارم و صاف میرم سر اصل مطلب، کجا می‌تونم این نازنین خانم رو ببینم؟ شانه‌ای بالا می‌اندازد و با هق‌هق می‌گوید: -نمی‌دونم، از بعد اون که خبر دستگیری بعضی از افراد مرتبط با قتل اون طلبه توی فضای مجازی پخش شد، شمارش خاموشه و بهش دسترسی نداریم... به من قول داده بود که بعد از اتفاق‌ها با هم واسه گرفتن پناهندگی اقدام می‌کنیم و می‌ریم اون ور آب؛ ولی... سری از روی تاسف تکان می‌دهم: -حرف‌هایی که بهت گفته رو به تموم اعضای اون گروهی که توی تلگرام داشتید زده، خیلی امیدوار به اون حرف‌ها نباش... الان تنها راه نجاتت اینه که بتونی مسیر رسیدن ما رو به نازنین نزدیک‌تر کنی، می‌تونی یا نه؟ متهم چند ثانیه صبر می‌کند و می‌گوید: -نمی‌دونم باید چیکار کنم. نفس کوتاهی می‌کشم و می‌گویم: -ما الان منتقلت می‌کنیم سازمان، می‌گم بچه‌ها بهت کاغذ و خودکار بدن. می‌خوام تا اون موقع خوب فکر کنی و همه چی رو با تمام جزئیات برام بنویسی، تموم جزئیات. شیرفهم شد؟ سرش را تکان می‌دهد: -چشم آقا، می‌نویسم... همه چی رو می‌نویسم. به حسن‌پور اشاره می‌کنم تا متهم را منتقل کند، سپس همانطور که روی مبل نشسته‌ام با کاوه تماس می‌گیرم تا ببینم توانسته ردی از نازنین پیدا کند یا نه. کاوه توضیح می‌دهد: -آخرین باری که خطش روشن بوده، مربوط به دیروزه. احتمالا سیم‌کارتش رو شکونده، پلاک ماشینش رو از دیروز تا حالا هیچ‌کدوم از دوربین‌های کنترل ترافیک تهران ثبت نکردن و این یعنی یا دیروز به نقطه‌ی امنی که در نظر داشته رسیده و یا هنوز تو لاک دفاعیه و یه جایی پنهون شده. لب‌هایم را بهم فشار می‌دهم: -پلاکش رو بیخیال نشو، اول باید بفهمیم هنوز تو تهرانه یا نه. پس مسیرهای خروج از تهران رو چک کن. چند نفر رو بزار پای سیستم تا دیروز و پریروز و روزهای قبل رو چک کنن، اگه نشد باید احتمال این رو بدیم که با ماشین خودش جا به جا نشده... اونوقت کارمون سخت می‌شه. مشخصاتش رو در قالب یه پیام فوق سری به بچه‌های سازمان در سراسر کشور پخش شد و تاکید کن اگه ردی ازش پیدا کردن فورا بهمون اطلاع بدن. کاوه من بهت گفتما، هر طور شده این نازنین رو می‌خوام... حتی اگه آب شده باشه و رفته باشه تو زمین، مفهومه؟ کاوه با چند ثانیه مکث جواب می‌دهد: -بله آقا، خیالتون راحت. نویسنده: انتشار از کانال رمان امنیتی: @RomanAmniyati ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❌کپی بدون قید آی‌دی کانال و ذکر نام نویسنده، به هیچ عنوان مورد رضایت صاحب اثر نیست❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣 دوستان رمان امنیتی(ستادصدوچهارده) را حتما دنبال کنید منتظر قسمت های (سی وچهارم،سی و پنجم)قسمت این رمان باشید 📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰📣➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمریکا: مریم رجوی و منافقین رهبر اغتشاشات اخیر هستند روز گذشته گروهک تروریستی منافقین کنفرانسی با حضور برخی از نمایندگان و مسئولین ساق دولت آمریکا برگزار کرد که در آن گری لاک وزیر سابق بازرگانی آمریکا در سخنانی پرده از ماهیت اغتشاشات اخیر برداشت گری لاک و سایر سخنران های این کنفرانس از قبیل لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید و مایک پمئو وزیر خارجه سابق آمریکا در سخنانشان تاکید کردند که اغتشاشات اخیر ایران به رهبری گروهک تروریستی منافقین صورت گرفته است
لباسی که امیر قطر تن مسی کرد چه بود؟! بیشت(Bisht) یک عبای سلطنتی مردانه است که در کشورهای عربی رایج است که از پشم شتر یا پشم بز به همراه ورق طلا تهیه می شود. این لباس در جهان عرب توسط افراد سلطنتی، افراد عالی‌رتبه و همچینین دامادها در مناسبت های خاص مانند عروسی ها، جشن ها و اعیاد پوشیده می شود.
اولین تصویر یکی از شهدای امروز سراوان 🔹️امروز در یک اقدام تروریستی و درگیری ایجاد شده بین گروهک‌های تروریستی با نیروهای تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم نیروی زمینی سپاه در منطقه مرزی سراوان ستوان دوم پاسدار محمد گودرزی مدافع امنیت سپاه به فیض شهادت نائل شد.
🔴شهادت 4 نیروی مدافع امنیت سپاه در سراوان 🔹روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق: امروز در یک اقدام تروریستی و درگیری ایجاد شده بین گروهک های تروریستی با نیروهای تیپ 44 قمر بنی هاشم نیروی زمینی سپاه در منطقه مرزی سراوان ستواندوم پاسدار شهید محمد گودرزی به همراه سه نفر از بسیجیان طرح امنیت به نام های رحیم بخش پرکی(اهل سنت) حمیدرضا عابدی و محمود نیک خواه زاده به شهادت رسیدند. 🔹حضور مقتدرانه و حجم سنگین آتش مدافعان امنیت باعث متواری شدن عناصر گروهک به خاک پاکستان شد.
🔴همون طور که یک بار بعد از انقلاب 57 سینما رو با هنرپیشه‌ها و کارگردان‌های جدید ساختند، دوباره و به سادگی می‌شه سینمای جدیدی ساخت.
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چند روز پیش در دانشگاه ما (دانشگاه فردوسی مشهد) مناظره ای با موضوع "اعتراض یا اغتشاش" برگزار شد. 🔹یکی از دانشجویان حاضر در جلسه سوالی پیرامون حادثه زاهدان مطرح کرد. 🔹یکی از مناظره کنندگان در پاسخ گفت که در ماجرای زاهدان اتفاقا قبل از اینکه دادگاهی برگزار شود، برخی مسئولین عزل شدند درحالی که بنظر می‌رسید ابتدا و در قدم اول باید دادگاه برگزار می‌شد نه عزل. ویدئوی این بخش را منتشر کنید بنظرم جالب بود
▪️اولین روز اعتصاب سراسری که خبری نبود، امیدوارم برای روزهای بعد حداقل چندتا مغازه تعطیل کنند که مریم رجوی و سایر برعندازان خجالت زده نشوند.
📸‌ این لحظه هم رفت تو تاریخ... 🔹خروجی اتاق فکر متولیان برندسازی ملی در قطر رو مقایسه کنید با کشور خودمون.