🔮یکی از مهمترین عوامل سعادت🔮
#شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷.
در این بین مهمترین اساسی که از ابتدا در زندگی ما حاکم بود تقید به حلال و حرام بود.
بسیار احتیاط می کردم که ذره ای لقمه🧀 ی حرام بر سر سفره قرار نگیرد⛔️.
همین مسئله یکی از مهمترین عواملی است که می توانم بگویم در سعادت💖 فرزندم وحید نقش داشت.
با اینکه در مشاغل گوناگون حضور داشتم اما در هر کاری که می رفتم کاملا دقت داشتم تا جنبه ی حلال ✅ و حرام ⛔️در آن رعایت شود.
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوتاهترین سخنرانی پدر #شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷
در معرفی فرزندش.
🌸سلامتی و فرج امام زمان (عج)
🌸سلامتی امام خامنه ای (حفظه الله)
🌸شادی روح امام خمینی( رحمه الله)
🌸سلامتی مدافعان حریم ولایت
🌸شادی روح همه اموات
🌸شادی روح علما
🌸شادی روح شهدا، به ویژه #شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷
🌸شادی روح شهیدان قدس
🌸و به ویژه سردار دلها شهید سلیمانی🌷
🌸پیروزی جبهه حق علیه باطل
🌸براورده شدن حوائج همه مومنین.
صلواتی میفرستیم
🔻🔻🔻🔻
یامهدی:
@sahebzamanchanel
سلام و عرض ادب و احترام
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ مو مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین
تاسوعا و عاشورای حسینی بر حضرتعالی و خانواده محترم تسلیت باد
التماس دعا
یادتونه زمانی تجهیزات و حتی لباس ارتش افغانستان رو تو سرمون میزدن که ببینین آمریکا چی ساخته و از افغانستان هم عقب افتادیم حالا همون ارتش پر ادعا جلوی نیروهای پا برهنه طالبان فرار میکنند!
تازه بیست سال توسط آمریکا آموزش هم دیدن😂😂😂
یسری شل مغزم تو ایران و بیرون ایران تو رویاهاشون آمریکا بدادشون خواهد رسید😂
یادتونه زمانی تجهیزات و حتی لباس ارتش افغانستان رو تو سرمون میزدن که ببینین آمریکا چی ساخته و از افغانستان هم عقب افتادیم حالا همون ارتش پر ادعا جلوی نیروهای پا برهنه طالبان فرار میکنند!
تازه بیست سال توسط آمریکا آموزش هم دیدن😂😂😂
یسری شل مغزم تو ایران و بیرون ایران تو رویاهاشون آمریکا بدادشون خواهد رسید😂
هر کی که زحمت این رو کشیده بسیار جالب و البته جانسوز هست
پیشنهاد میکنم وقت بزارید و بخونید🏴🏴
*تقویم عاشورا*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع)
ی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا