🔴 کاملطلبی
وقتی حدود شش سال قبل «کتاب مادرِ شصت دقیقهای» از راب پارسونز را میخواندم با یک اصطلاح جالب روبرو شدم؛
#سوپر_مامان ...
اصطلاحی که آن روز فقط برایم جذاب بود و معنای واقعیاش را درک نمیکردم اما این روزها عمیقاً برایم قابل لمس شده!
سوپرمامان، همهی کارهایش روی روال است. برای او هیچ چیز نشدنی نیست. تحصیلات عالیه دارد تا آخرین لِوِل! الآن استاد دانشگاه است. در سه شرکت عضو هیئت مدیره است، هفت جلد کتاب نوشته و ده سالی میشود یک موسسه خیریه تأسیس کرده. در زندگی شخصیاش نیز بسیار موفق است. رابطهی فوقالعادهای با همسرش دارد. خانهی بسیار خوب و مرتبی دارد. هفتهای چهار روز ورزش میکند. صاحب سه فرزند است که یکی از یکی تَرگل بَرگلترند و ...
اینها بخش کوچکی از تصویر کاریکاتوری این روزهای تلویزیون، اینستاگرام و برخی
نشریات از مامانهای موفق است. هر هفته یکی، دو سوپر مامان جدید کشف میشوند تا خدای نکرده مادران امروزی یادشان نرود آنها هم میتواند یکی از سوپرمامانها باشند!
این تصویر برای مادرانی که هنوز در بخش قابل توجهی از امور روزمرهی زندگیشان سخت درگیرند، آنقدر تصویر دوری است که اگر هر قدر هم توفیقات داشته باشند، باز هم از خودشان راضی نمیشوند. به نوعی کاملطلبی بخش لاینفک مادران امروزی شده و همین موضوع مانع مادریِ شاداب، راضی و سالم گشته است.