eitaa logo
کانال پایگاه صاحب الزمان عج
340 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
25هزار ویدیو
231 فایل
دراین مکان فعالیتهای سیاسی،اجتماعی،دینی، رانشرمیدهیم و تبیین میکنیم ارتباط با مدیر کانال: @Moein_Re
مشاهده در ایتا
دانلود
- رمان امنیتی - - قسمت بیست و دوم - درست می‌گوید. باید یکی از ما در دل این کنسرت به دنبال ایلاک رون برود... واقعا هم رفتن به این ضیافت ممکن است یک راهنمایی بزرگ به رسیدن به بهشت باشد... کمیل که متوجه لبخند کم رنگی که روی صورتم نقش بسته است می‌شود، می‌گوید: -لااقل بلند بلند فکر کنم تا ما هم بفهمیم چی شده! نگاهی به او می‌اندازم و سپس چشم به جاده می‌دوزم و می‌گویم: -من میرم دنبالشون، تو هم پشتیبانی کن. سپس با خط اماراتی‌ام شماره جنید را می‌گیرم. خیلی زود جواب می‌دهد: -یاالله... حاج عماد، سلام و علیکم... لبخند می‌زنم: -علیکم السلام یا جنید، کیف حالک! صدای خنده‌اش بیشتر می‌شود و با همان لهجه‌ی غلیظ عربی می‌گوید: -والله عجیبه... من ایرانی می‌گویم و شما عربی صبحت می‌کنید. مشکلی پیش آمده یادم کردید؟ همانطور که به رو به رویم نگاه می‌کنم و فرمان ماشینم را هر چند لحظه یک بار تنظیم می‌کنم، جواب می‌دهم: -لامشکل بزرگوار، فقط... راستش جنید هوس موتور سواری کردم. بی‌معطلی می‌گوید: -یاالله... خیر باشه ان‌شاءالله... کجا باید بیام. پایم را بیشتر روی گاز فشار می‌دهم و می‌گویم: -قرار نیست شما بیای... من خودم دارم میام سمت ام غافه، ورودی شهر قراره یه کنسرت بزرگ خیابونی برگزار بشه، خبر داری؟ جنید متعجب می‌گوید: -برگزار نه؛ قراره تموم بشه... گمونم نیم ساعت یا کمتر مردم خارج بشن. به کمیل نگاه می‌کنم و می‌گویم: -مطمئنی؟ جنید مطمئن پاسخ می‌دهد: -بله آقا، من خودم چند مسافر رساندم... به هر حال همانجا با موتور هستم، خیالت راحت. از او تشکر و خداحافظی می‌کنم. سپس رو به کمیل می‌گویم: -چی‌ میگه این؟ شانه‌ای بالا می‌اندازد: -احتمالا برنامه زودتر شروع شده، اگه حدس ما درست باشه و انتخاب این جاده واسه خاطر شلوغی کنسرت باشه که تو اصل موضوع فرقی نداره براشون... اینا شلوغی می‌خوان، چه شلوغی رفتن به کنسرت چه خارج شدن از اون... یک لحظه دندانم تیر می‌کشد؛ اما سعی می‌کنم به روی خودم نیاورم.‌ می‌گویم: -فرق که داره، اگه بلیط داشته باشن و بخوان وارد سالن بشن تا دیگه عین قطره‌ای که توی دریا چکه می‌کنه لای جمعیت محو بشن و تموم! کمیل چیزی نمی‌گوید، مشخص است که با من موافق است. سرعتم را بیشتر می‌کنم و مشتاقانه‌تر به سمت محل برگزاری کنسرت حرکت می‌کنم. کمیل پس از سکوتی به نسبت طولانی مات و مبهوت نگاهم می‌کند و می‌گوید: -مطمئنی می‌خوای چیکار کنی؟ به صندلی ماشین تکیه می‌دهم و می‌گویم: -خیلی سخت نیست، یه بار توی تل آویو انجامش دادم... اینجا که دیگه اوضاع خیلی بهتره... مگه نه؟ پس از طی کردن مسیری نه چندان طولانی به ورودی شهر می‌رسیم. هم تصاویر هوایی و هم ردیابی که به لطف غفور به ایلاک رون وصل شده است به ما می‌گوید که راه را درست آمده‌ایم. حالا دقیقا یک خیابان با آن‌ها فاصله داریم. از نقشه‌ی روی تلفنم کمک می‌گیرم و به جای خیابان شلوغی که بین ما و سوژه فاصله انداخته از مسیر جایگزین استفاده کنم. وارد یک کوچه نه چندان باریک می‌شوم و بلافاصله به سمت خیابان اصلی گاز می‌دهم و چند دقیقه‌ی بعد کمیل با اشاره‌ی دست به انتهای کوچه‌ای که در آن قرار گرفته‌ایم، می‌گوید: -اونجان، ته همین کوچه... اخم می‌کنم: -مسیر جلوشون بازه؟ سر تکان می‌دهد: -نه، کاملا بسته است و بعیده بتونن با ماشین جایی برن. بیسیم کوچکی که در فاصله‌ی کم جوابگوی کار ما هست را درون گوشم می‌گذارم و می‌گویم: -باید جدا بشیم، تو هم دیگه توی ماشین نشین... بیا بریم تو دل جمعیت... کمیل سری تکان می‌دهد و تاییدم می‌کند، سپس می‌گوید: -فقط روی سیستم من نویزهای زیادی زده شده... ممکنه این نویزهای مزاحم روی ارتباط بیسیم مشکل ایجاد کنه، سعی کن خیلی فاصله‌مون زیاد نشه که خدایی نکرده مشکلی پیش نیاد. سری تکان می‌دهم و می‌گویم: -ان‌شاءالله که مشکلی پیش نمی‌آید. دستورالعمل عملیات هم دقیقا مثل علت حضور ما توی امارت مشخصه... اگه خدا بخواد و ائمه اطهار کمک کنن، امروز روی اسم یکی دیگه از قاتلین حاج قاسم که مسئول عملیات چند وقت پیش و ترور شهید صیاد خدایی بود هم خط می‌کشیم... کمیل ماشین را در نقطه‌ای امن از کوچه‌ای که در آن هستیم می‌گذارد و بیسیمش را درون گوشش جا می‌دهد و چند باری هم امتحان می‌کند تا خیالش راحت شود. سپس از ماشین پیاده می‌شود تا هر دو به سمت خیابان به راه بیفتیم... آه کوتاهی می‌کشم و زیر لب آیه‌ای را زمزمه می‌کنم که قوت قلبم می‌شود و دریای طوفانی افکارم را به بهترین شکل ممکن آرام می‌کند. «وَاللّهُ عَزیزٌ ذُو انِتقام» و خدا قدرتمند و انتقام گیرنده است... ناخودآگاه لبخندی می‌زنم و سپس با گام‌هایی بلند و استوار به سمت خیابان می‌روم تا یکی دیگر از پرونده‌های انتقام را ببندم. نویسنده: @RomanAmniyati - پایان قسمت بیست و دوم - ❌ کپی با ذکر نام نویسنده و قید آی‌دی کانال مجاز است❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[WWW.FOTROS.IR]ma1401101503 (2).mp3
16.23M
🔊 | 📝 عاشقی یعنی دل بریدن از غیر یار 👤 حاج‌محمود 🏴 وفات حضرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرم حضرت عباس در آستانهٔ وفات حضرت سیاه‌پوش شد 🏴 در آستانه وفات حضرت سلام‌الله‌علیها حرم مطهر قمر منیر بنی‌هاشم حضرت ابوالفضل‌العباس علیه‌السلام سیاه‌پوش شد. 📌
منم-آسمونی-که-دیگه-قمر-نداره.mp3
8.72M
🔊 | 📝 منم آسمونی که دیگه قمر نداره 👤 حاج‌سید‌مجید 🏴 وفات حضرت
نماهنگ مادرم.mp3
2.39M
🔊 | تنظیم 📝 مادرم 👤 کربلایی‌جواد 🏴 ایام ؛ ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خاطره شهید «سیدرضی موسوی» از حاج قاسم در مستند ۷۲ ساعت... 🔹خاطره شهید سیدرضی موسوی از فرماندهان بدون مرز سپاه در سوریه که امروز به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شبکه ۱۴ اسقاطیل 🔹سید رضی رابط ایران در سوریه، مدیر دفتر، رابط بین دمشق و تهران او به عنوان مغز متفکر، جابجایی تجهیزات را در منطقه دمشق انجام می دهد. 🔹این فرد برای اسقاطیل یک تهدید جدی است. ⏰ ۴ جولای ۲۰۲۲ ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
🔴 جزئیات شهادت سردار «سیدرضی موسوی» از زبان سفیر ایران در سوریه/ شنیده‌ها حاکی از حمله صهیونیست‌ها به «منزل شهید موسوی» به‌وسیله «سه موشک» است 🔹حسین اکبری سفیر ایران در سوریه:امروز ساعت 2 ایشان در سفارت بودند و در محل دفتر کارشان حضور داشتند و سپس در بعد از ظهر به محل اقامت و منزلشان در محله زینبیه رفتند‌. با توجه به اینکه همسر این شهید معلم هستند در آن ساعت در منزل حضور نداشتند و در ساعت 4:20 بعد از ظهر، منزل ایشان ظاهراً با سه موشک رژیم صهیونیستی هدف قرار می‌گیرد و ساختمان تخریب می‌شود پیکر این شهید به حیاط پرتاب می‌شود. 🔹ایشان دیپلمات و رایزن دوم در سفارت بودند که گذرنامه دیپلماتیک و اقامت دیپلماتیک در اینجا داشتند و در واقع بر اساس کنوانسیون‌های بین‌المللی 1961 و کنوانسیون 1973 این‌ حمله به عنوان جنایت از سوی رژیم صهیونیستی انجام شده است. 🔹صهیونیست‌ها ضمن اینکه این جنایت را مرتکب شدند به حوزه امنیت کشور سوریه نیز تعدی کردند زیرا که تأمین امنیت دیپلمات‌ها به عهده کشور میزبان است. 🔹 ایشان در مدت زمان حضورشان در سوریه فعالیت مستشاری داشتند. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️صهیونیست‌ها ۲ بار به شهید سیدرضی سوءقصد کرده بودند رئیس ستاد پشتیبانی از جبهه مقاومت: 🔹صهیونیست‌ها پیشتر ۲ بار به شهید سیدرضی موسوی سوءقصد کرده بودند. 🔹سید رضی آرزو می‌کرد در ایام شهادت حاج قاسم به شهادت برسد. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲