eitaa logo
کانال پایگاه صاحب الزمان عج
338 دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
32.7هزار ویدیو
255 فایل
دراین مکان فعالیتهای سیاسی،اجتماعی،دینی، رانشرمیدهیم و تبیین میکنیم ارتباط با مدیر کانال: @Moein_Re
مشاهده در ایتا
دانلود
- رمان امنیتی - - قسمت بیستم - «فصل چهارم» عماد - ابوظبی دستم را روی صورتم فشار می‌دهم و چشم‌هایم را نازک می‌کنم. کمیل طاقت نمی‌آورد: -دندونت بهتر نشده؟ زبانم را روی دندانم می‌کشم. هر چند که می‌دانم کار بی‌فایده‌ای است؛ اما باز هم تکرارش می‌کنم تا شاید معجزه‌ای شود. روی صندلی ماشین به خودم تکانی می‌دهم و به صفحه‌ی گوشی‌ام خیره می‌شوم. کمیل نیز در یک دست قرآن کوچکی که دارد را باز نگه داشته و مشغول تلاوت است و با دست دیگر صفحه‌ی تبلتش را روشن نگه‌ می‌دارد تا خبرهایی که برای ما ارسال می‌شود را از دست ندهیم. سکوت درون ماشین با صدای کمیل شکسته می‌شود: -شکر خدا که نفسش هنوز قطع نشده... میگن خیلی داره عذاب می‌کشه، دکترها و بچه‌های خودمون بالای سرش هستند تا خدایی نکرده... همانطور که به فرمان ماشین چنگ می‌زنم، حرف کمیل را قطع می‌کنم: -چیزی به خانواده‌اش نگفتن؟ کمیل شانه‌ای بالا می‌اندازد: -نمی‌دونم، حرفی نزدن... طفلی دختر کوچکش... خیلی بهش وابسته بود... خیلی... گمونم اگه بفهمه... بغض می‌کند و حرفش را می‌خورد. قطره‌ای اشک در چشم‌هایم حلقه می‌زند و به روی گونه‌ام شره می‌کند. حال ما در این ماشین لعنتی فرقی نکرده است. نزدیک سه ساعت است که پشت فرمان گیر افتاده‌ایم... نه راه پس داریم و نه مسیری به رویمان باز است تا ادامه دهیم. آه کوتاهی می‌کشم و می‌گویم: -نفسم گیر کرده تو گلوم کمیل... غفور حیف شد توی این عملیات، نباید می‌گذاشتیم تنها با اون حرومزاده رو در رو بشه. کمیل اشاره‌ای به گزارش ایمان که تنها نفر حاضر در برج بوده می‌کند و می‌گوید: -کی فکرش رو می‌کرد اینطوری بهمون ضد بزنه... این شیطون رو هم درس می‌ده! درد دندانم باعث می‌شود تا گردنم تیر بکشد. نفس کوتاهی می‌کشم و می‌گویم: -دنیا که اینطوری نمی‌مونه آقا کمیل، تقاصش رو پس می‌ده... همین امروز هم پس می‌ده. کمیل بوسه‌ای به قرآن کوچکش می‌زند و آن را درون جیب پیراهنش می‌گذارد، سپس می‌گوید: -ولی کاری که غفور توی سرویس بهداشتی برج انجام داد یه جور از خودگذشتگی بود... هر کسی ندونه من و تو خیلی خوب می‌دونیم که اون توان رزمی بالایی داشت و محال بود با یکی دو ضربه از پا درش آورد... از خودگذشتگی کرد تا جای دفاع از خودش بتونه ماموریت رو توی جریان نگه داره. انگشت کوچکم را روی دندانم فشار می‌دهم و سپس می‌گویم: -ما هم باید از خودگذشتگی کنیم... به عظمت و بزرگی خون حاج قاسم قسم... به مظلومیت شهید صیاد خدایی قسم که نمی‌ذارم از دستمون بپره، فقط باید خدا خدا کنیم که متوجه حرکت غفور نشده باشه. کمیل چیزی نمی‌گوید تا سکوت بار دیگر بر فضای ماشین حکم فرما شود. سرم را روی فرمان می‌گذارم و پایم را به کف ماشین فشار می‌دهم که ناگهان صفحه‌ی موبایلم روشن می‌شود. هیجان زده موبایلم را در دست می‌گیرم و می‌گویم: -حرکت کرد... آخ اگه این متوجه ردیابی که غفور توی سرویس بهداشتی بهش زده نباشه... عروسی میشه عزامون... همین امروز اتمام ماموریت رو تموم می‌کنم و برمی‌گردیم تهران... کمیل زیر لب زمزمه می‌کند: -ان‌شاءالله... سپس بلندتر ادامه می‌دهد: -پس‌معطل چی هستی؟ راه بیفت بریم دیگه... لبم را از زیر فشار دندان‌هایم رها می‌کنم: -باید صبر کنیم تا مسیر خروجشون از این جهنم دره‌ای که ساختن معلوم بشه... اونجا پنجاه‌تا خروجی مختلف داره و ما هم اینجا دست و پا بسته‌ایم... باید صبر کنیم بزرگوار... از درد بی‌امان دندان، گردنم را به چپ و راست می‌چرخانم تا شاید اینگونه بتوانم خودم را تسکین دهم. کمیل مضطرب است، مدام پایش را تکان می‌دهد و با صفحه‌ی تبلتش ور می‌رود تا شاید بتواند مسیر حرکتی ایلاک رون را پیش‌بینی کند. شکی نیست که ایلاک رون با ضربه‌ی اطلاعاتی امنیتی که از ما خورده حالا دیگر کاملا دست به عصا و محتاط حرکت خواهد کرد و حضورش در آن ویلای عجیب و غریب هم‌گواه بر همین موضوع خواهد بود. او به قدری کارش را تمیز و بدون ایراد انجام می‌دهد که حتم داریم اگر گیره‌ی بسیار بسیار ریزی که مطابق با جدیدترین تکنولوژی‌های روز است به وسیله‌ی غفور در سرویس بهداشتی به پشت کمربندش وصل نمی‌شد، محال ممکن بود که بشود ردش را بزنیم. کمیل رشته‌ی افکارم را پاره می‌کند: -نمی‌تونیم به تصاویری که داریم وصل شم... نمی‌دونم چه بلایی سرش اومده! آه کوتاهی می‌کشم: -خب با یه یوز و پسورد جدید امتحان کن. احتمالا بعد اتفاقاتی که امروز افتاد این خطمون رو زدن. کمیل در حالی که مدام با نوک انگشت به روی صفحه نمایش تبلت می‌کوبد، زمزمه می‌کند: -کار نمی‌کنه، یوز و پسورد دوم هم امتحان کردم... واردش میشم؛ اما تصاویر اصلا با کیفیت نیست... با این گرد و خاکی که راه افتاده هم که دیگه وضعیتمون نور علی نور شده! نویسنده: @RomanAmniyati - پایان قسمت بیستم - ❌ کپی با ذکر نام نویسنده و قید آی‌دی کانال مجاز است❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بابت دیر گذاشتن قسمتهای نوزده وبیست مستندداستانی شرمنده عزیزان هستم ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ تودهنی رسایی به سفیر انگلیس از وسط شالیزار گیلان ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
2.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابل توجه سفیر روباه پیر این جنگولک بازیا دیگه بی‌فایده هست ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انصافا هوش انگلیسی‌ها را نباید انکار کنیم، زرنگ هستند و کاربلد‌! ببینید چقدر خوب جمعیت هدف‌شان را پیدا کرده‌اند و خودشان را برایشان شیرین می‌کنند. بدون تعارف، دندان ما ایرانی‌ها را خوب نشمرده‌اند؟ جای احسنت و آفرین ندارد؟ 🔹سال‌ها چوب زورگویی‌شان بالای سرمان بوده، 🔹بدون جرم به خاک‌مان وارد شدند و اشغال و استعمار را با هم داشتند، 🔹غارت‌مان کردند و سرزمین‌مان را تکه‌تکه، 🔹حالا هم با تحریم به‌مان گرسنگی می‌دهند و نمی‌گذارند با پول خودمان دارو بخریم، 👈👈👈ولی یلدا را دوست دارند و با آهنگ‌های کوچه بازاری برایمان قر می‌دهند. 🔹 بیشتر از این چه می‌خواهیم؟ ببینید هندوانه و آجیل و انار را چقدر زیبا و با سلیقه چیده‌اند. اینکه فارسی آنقدر برایش مهم نبوده که بعد از اینهمه سال بتواند یلدا را درست تلفظ کند اصلاً مهم نیست، آن زوم یکباره روی دیوان حافظ را دیدید؟ آیا همین برای کافی نیست؟ ✍حسین دیلمی ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
برای سفیر انگلستان که سفره شب یلدا چید و با آهنگ صادق بوقی رقصید و به ایرانیان یلدارو تبریک گفت عین السلطنه از روزنامه رعد نقل می‌کند که "در تهران مردم از شدت گرسنگی و قحطی از سلاخ‌خانه برای تغذیه خودشان و اطفالشان میگرفتند" در خندقی شتری افتاده بود که مردم از فرط گرسنگی گوشت و حتی استخوان‌های آن را بردند! به کنایه می‌نویسد: و انگلیسی های خیرخواه!!! اجناس را از بازار ایران میخریدند و احتکار می‌کردند. بزرگ ایرانیان به سال ۱۲۹۸ تا ۱۲۹۶ که سفارت و دولت انگلستان در آن نقش داشت. عین السلطنه ج ۷ ص ۵۱۱۲ علیرضا زادبر ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
🇬🇧 پاسخ جک استراو؛ در کتاب کار انگلیسی می‌نویسد: ایرانی‌ها حق دارند از «روباه استعمارگر» خشمگین باشند ما در جنگ جهانی اول موجب قحطیِ فاجعه بار و مرگ ۱۰ میلیون نفر در ایران شدیم ( 🚨) وزیر خارجه اسبق انگلیس: 🔹ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده، اما این به معنی نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهره‌کشی نکرده‌ایم. 🔹آن‌ها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیله‌گر و استعمارگر» - لقبی که به ما داده‌اند - خشمگین باشند. 🔹در طول قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، ما با رشوه و فریب، ایران را به انجام خواسته‌هایمان واداشتیم و هروقت هم که این‌ها نتیجه نداد، در این کشور نیرو پیاده کردیم😞 🔹ما در جنگ اول جهانی به این کشور تجاوز کردیم و با این کار به شکل‌گیری یک قحطی فاجعه‌بار کمک کردیم🤦‍♂ 🔹ما در سال ۱۹۴۱ شاه را کنار گذاشتیم و پسر ضعیف‌تر و حرف‌شنوتر او را سر کار آوردیم.ما به تقویت شاه در نیمه و اواخر دهه ۱۹۷۰ کمک کردیم. 🔹در دهه ۱۹۸۰، زمانی که صدام تصمیم گرفت بدون هرگونه توجیهی به ایران حمله کند، تمام غرب - آمریکا، فرانسه، انگلستان و روسیه - از عراق حمایت کردند. 💠 The English Job by Jack Straw review – portrait of Iran’s fixation with Britain | Politics books | The Guardian 🌐 https://www.theguardian.com/books/2019/jul/22/the-english-job-understanding-iran-why-it-distrusts-britain-by-jack-straw-review ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
شفا گرفتند! سلبریتی هایی که در فجایع لال شده بودند، در حمایت از شفا گرفتن😯 ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شجاعت این دختر بچه فلسطینی را مقایسه کنید با ضجه های کماندوهای ارتش اسرائیل در غزه ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
🔺شروع پروژه رسانه‌ای برای زمینه‌سازی حمله به کشتی‌های ایرانی ▪️وال استریت ژورنال به نقل از سخنگوی انصارالله: ما کشتی هایی را که در باب المندب در حال حرکت به سمت اسرائیل بودند، با وجود اینکه رادیوهای خود را خاموش کردند، با دقت هدف قرار دادیم. یک کشتی ایرانی اطلاعاتی را در اختیار ما برای حمله به کشتی های تجاری عبوری از باب المندب قرار داد. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
🔴🔴 کاهش جمعیت 20 میلیونی ایران به یازده میلیون نفر در نسل کشی انگلستان! 🔴🔴 با کمال تأسف دریافتیم که نوشته های آقای"موری" (کاردار آمریکا در ایران) مبنی بر اینکه یک سوم جمعیت ایران از بین رفته اند، با اغماض و کمتر از واقع بوده است. 👈👈👈واقعیت بسیار بدتر از آن و حقیقتا تکان دهنده است. همانطور که در گزارش های دیپلماتیک آمریکایی ها آمده، جمعیت ایران در 1914 حدود 20 میلیون نفر بوده است و با یک روند طبیعی این شمار باید در سال 1919 به 21 میلیون میرسید. اما شمار واقعی در 1919 تنها 11 میلیون نفر بوده است که نشان می‌دهد، دست کم 10 میلیون نفر از مردم ایران بر اثر قحطی و بیماری، در ابعادی فاجعه آمیز از بین رفته اند. * *- محمد قلی مجد، کتاب ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲