با این ســـ💖ـــتــاره ها، راه 🛣 را
مــی شود پیـــــدا کرد.
(امام خامنه ای مدظله العالی)
پنجشنبه هائی
✨💫به رنگــــ ســ🌠ــتاره ها ✨💫
✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️
بزرگواران :
هر هفته، پنجشنبه ها در همین کانال مهمان یک شهید عزیز هستید😍
💐پیشاپیش ،این مهمانــــ🤩ـــی
گـــــــــوارای وجـــــــــودتان💐
لینک ارتباط با آدمین
( ✨💫به رنگ ســ🌠ـتاره ها ✨💫) 🔻🔻🔻
ya_safinatanajat
کانال پایگاه🔻🔻
💎@sahebzamanchanel
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🔮مختصری از زندگینامه🔮
#شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷.
بعد از اتمام خدمت سربازی برای ادامه تحصیل 📚در رشته آی تی که پیشنیاز آن زبان بود وارد دانشگاه مولتی مدیا (MMU) کشور مالزی شد.
حدود یک سال و نیم در کشور مالزی بعد از اتمام دوره زبان انگلیسی 🔠 به ایران🇮🇷 بازگشت و در پالایشگاه بندرعباس به کار مشغول گشت.
وی همچنین بخش زیادی از زمانش را به تحقیق در امور دینی میپرداخت.
با دیدن جنایات تکفیریها در منطقه، بهطور داوطلبانه لباس دفاع از حرم 💞را میپوشد.
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🔮شهید روز عاشورا🔮
راوی: همسر #شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷.
روز عاشورا به آقا وحید میگویند بیا به زیارت برویم
که ایشان پاسخ میدهد اگر به گفته امام حسین(ع) بخواهم عمل کنم همینجا هم میتوانم زیارتم را انجام دهم.
وحید ظهر عاشورا بعد از خواندن نماز شهید🌷 شد
و شهید ظهر عاشورا ❣لقب💖 گرفت.
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🔮یکی از شروط مهمش🔮
راوی:همسر#شهید_وحید_نومی_گلزار🌷
وحید از لحاظ اعتقادی خیلی حزباللهی نبود ولی اعتقادات خاص خودش را داشت.
روی حجابم حساسیت📍 داشت.
یکی از شروط مهمش برای من این بود که هر ماه یک رقم مشخصی 💷 را برای کمک به نیازمندان باید کنار بگذارد👏
خرجی خانهمان را کنار میگذاشت و بقیهاش هرچه میماند را خیرات 🍱میکرد.
تقریباً هرماه نصف حقوقمان برای کمک به نیازمندان 👞👕🎒میرفت.
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🔮دوستم تازه ازدواج کرده🔮
#شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷.
🔅مراسم عروسی نگرفتند، فقط یک شام دورهمی که کل فامیل بودند و بعد از آن برای شروع یک زندگی مشترک با همسرش به بندر عباس به خاطر مسائل کاری رفت.☝️
♨️ یک روز ناراحت از سر کار به خانه می آید و مستقیم می رود در آشپزخانه و وسایل را جدا می کند، نصف وسایل را برمی دارد.👌
همسرش می گوید :
« وحید این وسایل را چه کار میخواهی بکنی؟ » می گوید:
«دوستم تازه ازدواج کرده در منزلشان هیچی ندارند. از لوازم منزل آنهایی که ازنظرم اضافه است را جمع کردم تا به آنها بدهم...🍃
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🔮یکی از مهمترین عوامل سعادت🔮
#شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷.
در این بین مهمترین اساسی که از ابتدا در زندگی ما حاکم بود تقید به حلال و حرام بود.
بسیار احتیاط می کردم که ذره ای لقمه🧀 ی حرام بر سر سفره قرار نگیرد⛔️.
همین مسئله یکی از مهمترین عواملی است که می توانم بگویم در سعادت💖 فرزندم وحید نقش داشت.
با اینکه در مشاغل گوناگون حضور داشتم اما در هر کاری که می رفتم کاملا دقت داشتم تا جنبه ی حلال ✅ و حرام ⛔️در آن رعایت شود.
☘تعجیل درظهوراقا امام زمان( عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸
☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه باصلوات بر محمدو ال محمد 🌸باشد.
💎@sahebzamanchanel
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوتاهترین سخنرانی پدر #شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷
در معرفی فرزندش.
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
🌸سلامتی و فرج امام زمان (عج)
🌸سلامتی امام خامنه ای (حفظه الله)
🌸شادی روح امام خمینی( رحمه الله)
🌸سلامتی مدافعان حریم ولایت
🌸شادی روح همه اموات
🌸شادی روح علما
🌸شادی روح شهدا، به ویژه #شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷
🌸شادی روح شهیدان قدس
🌸و به ویژه سردار دلها شهید سلیمانی🌷
🌸پیروزی جبهه حق علیه باطل
🌸براورده شدن حوائج همه مومنین.
صلواتی میفرستیم
🔻🔻🔻🔻
یامهدی:
@sahebzamanchanel
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
سلام و عرض ادب و احترام
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ مو مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین
تاسوعا و عاشورای حسینی بر حضرتعالی و خانواده محترم تسلیت باد
التماس دعا
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
یادتونه زمانی تجهیزات و حتی لباس ارتش افغانستان رو تو سرمون میزدن که ببینین آمریکا چی ساخته و از افغانستان هم عقب افتادیم حالا همون ارتش پر ادعا جلوی نیروهای پا برهنه طالبان فرار میکنند!
تازه بیست سال توسط آمریکا آموزش هم دیدن😂😂😂
یسری شل مغزم تو ایران و بیرون ایران تو رویاهاشون آمریکا بدادشون خواهد رسید😂
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
یادتونه زمانی تجهیزات و حتی لباس ارتش افغانستان رو تو سرمون میزدن که ببینین آمریکا چی ساخته و از افغانستان هم عقب افتادیم حالا همون ارتش پر ادعا جلوی نیروهای پا برهنه طالبان فرار میکنند!
تازه بیست سال توسط آمریکا آموزش هم دیدن😂😂😂
یسری شل مغزم تو ایران و بیرون ایران تو رویاهاشون آمریکا بدادشون خواهد رسید😂
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
هر کی که زحمت این رو کشیده بسیار جالب و البته جانسوز هست
پیشنهاد میکنم وقت بزارید و بخونید🏴🏴
*تقویم عاشورا*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع)
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
ی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یک
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
12 محرّم
2 ـ ورود اهل بیت علیه السلام به کوفه
روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. (4)
در این روز ابن زیاد فرمان داد که أحدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار ها موکل گردانید، که أحدی از شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام حرکتی نکند.
سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود بر گردانند و در پیش چشم اهل بیت علیهم السلام حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت زار ذرّیه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدّرات در هودج های بدون پوشش، صدا به گریه بلند نمودند.
زینب کبری، امّ کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عدّه ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده ی خود پشیمان شدند، امّا هنگامی که خیلی دیر شده بود !! (5)
📚 منابع :
4. ارشاد : ج 2، ص 114. و ... .
5. مثیر الاحزان : ص 66. و ... .
۳۰ مرداد ۱۴۰۰
۳۰ مرداد ۱۴۰۰
۳۰ مرداد ۱۴۰۰