eitaa logo
🌴🌷 گروه شهید سعید🌷🌴 عمومی
103 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
54 فایل
زندگانی وسیره امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۶٨ ☀️صبر و دور اندیشی☀️ و من كلام له (علیه السلام) بعد ما بُويعَ له بالخلافة، و قد قال له قوم من الصحابة: لو عاقبتَ قوماً مِمّن أجلَبَ على عثمان، فقال عليه السلام: يَا إِخْوَتَاهْ إِنِّي لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ، وَ لَكِنْ كَيْفَ لِي بِقُوَّةٍ وَ الْقَوْمُ الْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْكَتِهِمْ يَمْلِكُونَنَا وَ لَا نَمْلِكُهُمْ، وَ هَا هُمْ هَؤُلَاءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عِبْدَانُكُمْ وَ الْتَفَّتْ إِلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ وَ هُمْ خِلَالَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاءُوا، وَ هَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَةٍ عَلَى شَيْءٍ تُرِيدُونَهُ؟ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرُ جَاهِلِيَّةٍ وَ إِنَّ لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ مَادَّةً، إِنَّ النَّاسَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ إِذَا حُرِّكَ عَلَى أُمُورٍ، فِرْقَةٌ تَرَى مَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ تَرَى مَا لَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ لَا تَرَى هَذَا وَ لَا [هَذَا] ذَاكَ، فَاصْبِرُوا حَتَّى يَهْدَأَ النَّاسُ وَ تَقَعَ الْقُلُوبُ مَوَاقِعَهَا وَ تُؤْخَذَ الْحُقُوقُ مُسْمَحَةً، فَاهْدَءُوا عَنِّي وَ انْظُرُوا مَا ذَا يَأْتِيكُمْ بِهِ أَمْرِي، وَ لَا تَفْعَلُوا فَعْلَةً تُضَعْضِعُ قُوَّةً وَ تُسْقِطُ مُنَّةً وَ تُورِثُ وَهْناً وَ ذِلَّةً، وَ سَأُمْسِكُ الْأَمْرَ مَا اسْتَمْسَكَ، وَ إِذَا لَمْ أَجِدْ بُدّاً، فَآخِرُ الدَّوَاءِ الْكَيّ. از سخنان آن حضرت عليه السّلام است بعد از آنكه با آن بزرگوار بخلافت بيعت كردند و (طلحه و زبير نقض بيعت كرده و ببصره رفتند و در آنجا فتنه و آشوب بر پا نموده اموال مسلمانان را بيغما برده نيكان را كشتند) گروهى از اصحاب به آن حضرت گفتند: كاش كسانى را كه بر (كشتن) عثمان اجتماع كردند كيفر مى فرمودى (تا آنان را كه نقض بيعت نموده اند بهانه اى بدست نباشد) پس امام عليه السّلام فرمود: (1) اى برادران (همكيشان) بآنچه شما مى دانيد من بى اطّلاع نيستم (بلكه به گذشته و آينده و حال دانا هستم) ولى چگونه مرا توانائى (كشيدن انتقام از كشندگان عثمان) است و حال آنكه گروهى كه (براى كشتن او) گرد آمدند (و اين آشوب را بر پا نمودند) در نهايت قدرت خود باقى هستند، بر ما تسلّط دارند و ما بر ايشان مسلّط نيستيم (زيرا بيشتر اهل مدينه و بسيارى از مردم مصر و كوفه و سائر شهرها و باديه نشينان باين كار اقدام كرده بودند، و گفته اند آن حضرت مردم را گرد آورده براى ايشان خطبه خوانده فرمود: كشندگان عثمان از جاى خود برخيزند، پس همه آنان مگر اندكى ايستادند، و اين كار را كرد تا جواب پند دهندگان را عملا داده باشد) (2) و آگاه باشيد كشندگان عثمان گروهى هستند كه غلامان شما با آنها يار بوده و باديه نشينانتان بآنان پيوسته اند (همه دست يكى كرده اين عمل را انجام دادند) و ايشان در بين شما هستند (هنوز از مدينه بيرون نرفته اند، و اگر بمقصود شما پى برند) آنچه بخواهند آزارتان مى رسانند (و كسيرا توانائى جلوگيرى از آنها نيست) و آيا توانائى بآنچه خواهانيد داريد (در اين باب انديشه نموده كمكى بنظر آورده ايد كه بتوانيد با ايشان زد و خورد نمائيد)؟ (3) اين امر (كه شما درخواست مى نماييد) كارى است از روى نادانى، و ايشان كمك و ياور (بسيار) دارند (كه هنگام نيازمندى آنان را يارى مى نمايند) و مردم هرگاه سخن اين خونخواهى به ميان آيد بر چند دسته اند: يك دسته مى بينند آنچه شما مى بينيد (رأيشان اينست كه بايستى خونخواهى نمود) و يك دسته مى بينند آنچه شما نمى بينيد (مى گويند بايستى كشندگان او را يارى كرد) و يك دسته نه اين و نه آنرا نمى بينند (در اين كار متوقّف بوده رأيى ندارند) پس (انتقام كشيدن از كشندگان عثمان موجب فتنه و فساد بزرگى خواهد بود كه اهميّت آن بيش از كشتن عثمان است، بنا بر اين) شكيبا باشيد تا مردم آرامش يافته دلها در جاى خود  قرار گيرد، و حقوق در موقع مناسب به آسانى گرفته شود، (4) پس نزد من آرام باشيد (شتاب نكنيد و اينگونه پند ندهيد) و ببينيد فرمانم بشما چگونه صادر ميشود (دستورم را پيروى نمائيد) و كارى نكنيد كه توانائى را نابود ساخته از بين ببرد، و سستى و خوارى جا گذارد، (5) و بزودى اين امر را بمداراة اصلاح كنم مادامى كه مداراى با آن ممكن باشد، و هرگاه چاره اى نيابم (مداراة كردن سود نبخشد) پس آخرين دواء داغ است (با كسانيكه بيعت را شكسته اند مى جنگم. جمله «آخر الدّواء الكىّ» مثلى است مشهور در جائى بكار برند كه بآخرين تدبير اقدام شود). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧١ ☀️دعای قبل از جنگ☀️ و من كلام له (علیه السلام) لمّا عَزَم على لقاء القوم بصفّين‏: الدعاء: اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْجَوِّ الْمَكْفُوفِ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ السَّيَّارَةِ، وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلَائِكَتِكَ لَا يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِي جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ الْأَنْعَامِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَ مَا لَا يُرَى، وَ رَبَّ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي الَّتِي جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اعْتِمَاداً؛ إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ، وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا الشَّهَادَةَ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ. الدعوة للقتال‏: أَيْنَ الْمَانِعُ لِلذِّمَارِ وَ الْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ الْحِفَاظِ؟ الْعَارُ وَرَاءَكُمْ وَ الْجَنَّةُ أَمَامَكُمْ‏. از سخنان آن حضرت عليه السّلام است هنگاميكه به روبرو شدن (جنگيدن) با مردم شام در صفّين مصمّم شد، (چون در هر حال آشكار و نهان و بدى و خوشى و سختى و گشايش بنده بايد به خداوند متعال متوجّه بوده دعاء كند، زيرا دفع ضرر «موجود و متحمل» عقلا و نقلا واجب است، و چون دعاء دافع زيان است امام عليه السّلام در موقع جنگ و خونريزى و روبرو شدن با دشمن كه سختترين احوال است باين ترتيب به خداوند يكتا رو مى آورد): (1) بار خدايا اى پروردگار آسمان بر افراشته و فضاى نگاه داشته كه آنرا جاى گردش شب و روز و سير خورشيد و ماه و آمد و شد ستارگان گردنده قرار دادى، و ساكنين آنرا گروهى از فرشتگانت گردانيدى كه از عبادت و بندگيت خسته نمى شوند، (2) و اى پروردگار اين زمين كه آنرا جاى آرميدن مردم و محلّ آمد و رفت حشرات و چهارپايان و آنچه بشما نمى آيد از آنها كه بچشم ديده ميشود و آنها كه (از بسيارى كوچكى) ديده نمى شود قرار دادى، (3) و اى پروردگار كوههاى استوارى كه آنها را براى زمين ميخها گردانيدى (تا از حركت و جنبش محفوظ ماند) و براى آفريده ها تكيه گاه (تا از كانها و گياهها و سائر مزاياى آنها سود برند، اى پروردگار توانا از تو درخواست مى نمايم:) اگر ما را بر دشمنانمان غلبه دادى ستمگرى را از ما دور گردان، و بحقّ و درستكارى استوارمان فرما، و اگر دشمنان را بر ما تسلّط دادى شهادت را روزى ما گردانده از تباهكارى نگاهمان دار. (4) (پس در ترغيب اصحاب خود بجنگ با دشمنان مى فرمايد:) كجا است جلوگير از دشمن براى حفظ آنچه بر مردم لازم است، و كجا است غيرتمند هنگام سختيها كه اهل خود را رعايت بنمايد. (5) (اگر از جنگ رو بگردانيد) ننگ در پشت سر شما است (هر كه بشنود شما را سرزنش خواهد نمود) و (اگر در راه خدا با دشمنان دين جهاد كنيد) بهشت پيش روى شما است (جايگاه شما در بهشت جاويد است). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧٣بخش سوم ☀️دل نبستن به دنیا☀️ هَوان الدنيا: أَلَا وَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ، لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ. أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا، فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا، وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا، وَ لَا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنِينَ الْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا، وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ. أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَيْءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قَائِمَةَ دِينِكُمْ. أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ دِينِكُمْ شَيْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ. أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْر. قسمت چهارم خطبه: (8) آگاه باشيد اين دنيا كه شما آنرا آرزو كرده و بآن علاقه داريد و شما را گاه بخشم مى‏ آورد و زمانى خوشنود مى‏ سازد، نه سراى اقامت و باقى ماندن شما است و نه جائى كه براى آن آفريده و نه محلّى كه بآن دعوت شده ‏ايد. (9) آگاه باشيد نه دنيا براى شما باقى مى‏ ماند و نه شما در آن باقى خواهيد ماند، و اگر شما را به (زينتها و آرايشهاى) خود فريب داده از بدى (درد و رنج و سختى) خويش هم بر حذر داشته است، پس رها كنيد گول زدنش را ببر حذر داشتنش، و دور كنيد بطمع آوردنش را به ترسانيدنش (بنقش و نگار دروغى فريب نخوريد، انواع بلاها و سختيهاى آنرا بنظر بياوريد) و از يكديگر پيشى گيريد (براى رفتن) به سرائى كه بسوى آن خوانده شده ‏ايد (در دنيا براى آسايش آخرت كه جاى هميشگى است از خدا و رسول پيروى كنيد) و دلهاى خويش را از (دوستى) آن دور كنيد، (10) و هيچيك از شما نبايد بر چيزى از دنيا كه از او گرفته شده است مانند كنيز (كه براى از دست دادن هر چيز دست بسرور زده صدا به گريه بلند ميكند) بنالد (هر چه از كفش رفت افسرده نشود) و تكميل نعمت خدا را درخواست كنيد به شكيبايى بر (سختى) طاعت او و محافظت بآنچه كه شما را بحفظ آن از كتاب خود (قرآن كريم) امر نموده (زيرا شكيبائى بر طاعت و عمل به احكام قرآن سبب رسيدن نعمتهاى بيشمار است). (11) آگاه باشيد تباه شدن و از دست رفتن متاع دنيا بشما زيانى وارد نخواهد آورد در صورتيكه اساس و پايه دين را محكم كرده باشيد. (12) آگاه باشيد بعد از تباه ساختن دين خود آنچه كه از دنيا نگاه‏داشته ‏ايد بشما سود نمى‏ رساند. (13) خداوند دلهاى ما و شما را بحقّ و رستگارى متوجه گرداند، و شكيبائى (در طاعت و مصيبت و معصيت) را بما و شما عطاء فرمايد. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧۴ ☀️رسوا کردن سران فتنه☀️ و من كلام له (علیه السلام) في معنى طلحة بن عبيد الله و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله: قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ، وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ النَّصْرِ. وَ اللَّهِ مَا اسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلَّا خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ، لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي الْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ، فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ الْأَمْرُ وَ يَقَعَ الشَّكُّ. وَ وَاللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ: لَئِنْ كَانَ ابْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ، لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ الْمُعَذِّرِينَ فِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ الْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ النَّاسَ مَعَهُ، فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ. از سخنان آن حضرت عليه السَّلام است در باره طلحة ابن عبيد اللّه: (هنگاميكه خبر رسيد طلحه و زبير بطرف بصره حركت كرده آن بزرگوار را بجنگ تهديد مى نمايند): (1) (تا كنون) تهديد بجنگ نمى شدم و كسى مرا از ضرب شمشير نمى ترسانيد، و من بآنچه پروردگارم بيارى نمودن (و غلبه بر دشمن) وعده داده است اطمينان دارم (پس تهديد و ترساندن از جنگ براى كسى است كه از مرگ و كشته شدن مى ترسد، و يقين بدين ندارد، و امّا چرا طلحه بطرف بصره رفته)، (2) سوگند بخدا نشتافته كه خود را آماده خونخواهى عثمان نمايد، بلكه مى ترسد از او خونخواهى كنند، زيرا گمان مى برند كه او يكى از كشندگان است، و در ميان كشندگان عثمان حريصتر از او كسى نبوده، پس خواسته بر اثر گرد آورى لشگر بعنوان خونخواهى او مردم را بغلط اندازد تا امر مشتبه شده و شكّ و ترديد پيدا شود، (3) و سوگند بخدا در باره عثمان يكى از سه كار را (كه انجام آن بر او لازم و حقّ از آن بيرون نبود) بجا نياورد: اگر پسر عفّان ستمگر بود، چنانكه گمان ميكرد، سزاوار بود كه كشندگان او را يارى و از همراهانش دورى كرده با آنان دشمنى كند (ولى او اين كار را نكرده، زيرا با اينكه او را ستمگر مى دانسته بعد از كشتنش با كشندگان دشمنى و ياورانش را كمك نموده و در صدد خونخواهيش بر آمده است) و اگر مظلوم (و كشتن او حرام) بود (چنانكه در اين زمان اين سخن به زبان آورده و بين مردم شهرت داده) سزاوار بود كه از جمله كسانى باشد كه از كشندگانش جلوگيرى كرده عذر (كارهاى زشتش) را بخواهد، و اگر در اين دو كار بحال شكّ و ترديد بود (نمى دانست ستمگر است يا ستمديده) سزاوار بود كه از او كناره گيرى كرده به گوشه اى رود و مردم را با او بگذارد، (4) و او هيچيك از اين سه كار را نكرد (بلكه آتش فتنه را روشن كرد و مردم را به كشتن او ترغيب نمود) و (اكنون) كارى پيش گرفته كه راه آن شناخته نشده، و عذرهاى او (از قبيل خونخواهى عثمان، و مظلوم كشته شدن او براى شكستن بيعت) درست نبوده است. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧۵ بخش دوم ☀️علم آگاهی علی علیه السلام ☀️ وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)؛ أَلَا وَ إِنِّي مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذَلِكَ مِنْهُ. وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ، مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً، وَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ بِذَلِكَ كُلِّهِ وَ بِمَهْلِكِ مَنْ يَهْلِكُ وَ مَنْجَى مَنْ يَنْجُو وَ مَآلِ هَذَا الْأَمْرِ، وَ مَا أَبْقَى شَيْئاً يَمُرُّ عَلَى رَأْسِي إِلَّا أَفْرَغَهُ فِي أُذُنَيَّ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَيَّ. أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا، وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا.   (3) سوگند بخدا اگر بخواهم خبر دهم هر مردى از شما را كه از كجا آمده و به كجا مى رود و جميع احوال او را بيان كنم مى توانم، ولى مى ترسم در باره من به رسول خدا، صلّى اللَّه عليه و آله كافر شويد (مرا بر او برتر دانيد با اينكه من آنچه از گذشته و آينده و حال خبر دهم از آن حضرت آموخته ام) (4) آگاه باشيد من بخواصّ اصحاب خود كه كفر و غلوّ در او راه نخواهد يافت اين اخبار را خواهم رساند، و سوگند بخدا كه پيغمبر اكرم را بحقّ و راستى فرستاده و او را بر خلائق برگزيده (اين سخن را) نمى گويم مگر براستى، (5) و آن حضرت همه اين اخبار و تباه شدن آنكه هلاك مى گردد (بعذاب گرفتار ميشود) و رهائى آنكه نجات مى يابد (جايش بهشت خواهد بود) و عاقبت امر خلافت را بمن خبر داده است، و چيزى باقى نگذاشته كه بر سرم بگذرد مگر آنكه آنرا در دو گوشم فرو برده و بمن رسانيده (خلاصه مرا به گذشته و حال و آينده خبر داده است). (6) اى مردم، سوگند بخدا شما را به طاعتى ترغيب نمى كنم مگر آنكه بآن از شما پيشى مى گيرم و شما را از معصيتى منع نمى كنم مگر آنكه پيش از شما از آن باز مى ايستم (زيرا امر بمعروف بعد از انجام آن و نهى از منكر پيش از مبادرت بآن تأثير و سودش در دلها بيشتر و بهتر است از امر بمعروف و نهى از منكر نمودن كسيكه كردارش بر خلاف گفتار باشد، علاوه بر آنكه امام عليه السّلام چنين كسيرا در خطبه صد و بيست و نهم لعن فرموده). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧۶ بخش اول ☀️سختی اطاعت و معصیت☀️ و من خطبة له (علیه السلام) و فيها يَعِظ و يبيّن فضل القرآن و يَنهى عن البدعة: عِظَة الناس: انْتَفِعُوا بِبَيَانِ اللَّهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَوَاعِظِ اللَّهِ وَ اقْبَلُوا نَصِيحَةَ اللَّهِ، فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعْذَرَ إِلَيْكُمْ بِالْجَلِيَّةِ وَ [أَخَذَ] اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ، وَ بَيَّنَ لَكُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ مِنْهَا، لِتَتَّبِعُوا هَذِهِ وَ تَجْتَنِبُوا هَذِهِ؛ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) كَانَ يَقُولُ إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ. وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي كُرْهٍ، وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ، فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ، فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعاً، وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِي هَوًى.   از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در اندرز بمردم و فضائل قرآن كريم كه آنرا در اوائل خلافت خود فرموده):  قسمت أول خطبه: (1) از گفتار خدا (در قرآن كريم راجع بدنيا و آخرت) سود ببريد (كه بهترين سودها است) و از پندهاى خدا (به زبان پيغمبر اكرم) بهره گيريد (تا رستگار شويد) و اندرز خدا را بپذيريد (تا از سختيهاى عذاب برهيد) زيرا خداوند به دليلهائى كه (بر همه) هويدا است جاى عذر براى عذاب نمودن (گناهكاران) شما باقى نگذاشته (كه بگويند چرا ما را عذاب ميكنى در صورتيكه ما نمى دانستيم) و بشما اتمام حجّت كرده (قرآن كريم را نازل فرموده و پيغمبر اكرم را مبيّن آن و راهنماى جنّ و انس قرار داده و خير و شرّ را به همگان نشان داده تا ايشان را در ترك تكاليف حجّتى نباشد) و از اعمال آنچه را كه دوست داشته (بانجام آن امر كرده) و آنچه را كه بد دانسته (بجا آوردن آنرا نهى نموده، در قرآن كريم و سنّت پيغمبر اكرم) براى شما بيان فرموده تا دوست داشته او را پيروى و از آنچه بد دانسته دورى نمائيد، (2) زيرا رسول خدا، صلّى اللَّه عليه و آله مى فرمود: بهشت پيچيده شده بسختيها (تحمّل رنجها و شكيبائى بر طاعات و خوددارى از گناهان) و آتش پيچيده شده به خواهشها (ى نفس و معصيت و نافرمانى). (3) و بدانيد هيچ چيز از طاعت خدا نيست مگر آنكه انجام آن گران مى آيد، و هيچ چيز از معصيت خدا نيست مگر آنكه موافق ميل و خواهش مى باشد (زيرا پيروى نفس از قوّه شهويّه بيشتر است از قوّه عاقله) (4) پس خدا بيامرزد مردى را كه شهوت را از خويش دور كرده از پيروى خواهش و آرزوى نفس باز ايستد، زيرا اين نفس مشكلترين چيز است براى باز داشتن (از شهوترانى) و هميشه بر اثر خواهش و آرزو به معصيت شوق دارد. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧۶ بخش دوم ☀️عیب جویی از خویشتن☀️ وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ، أَنَّ الْمُؤْمِنَ [لَا يُمْسِي وَ لَا يُصْبِحُ] لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ، فَلَا يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا؛ فَكُونُوا كَالسَّابِقِينَ قَبْلَكُمْ وَ الْمَاضِينَ أَمَامَكُمْ، قَوَّضُوا مِنَ الدُّنْيَا تَقْوِيضَ الرَّاحِلِ، وَ طَوَوْهَا طَيَّ الْمَنَازِلِ.   (5) و اى بندگان خدا بدانيد كه مؤمن شب صبح نمى كند و صبح را بشب نمى رساند مگر آنكه بنفس خود بد گمان است و پيوسته از او عيب جوئى ميكند، و زيادتر از آنچه نموده است (از طاعت و بندگى) از آن مى طلبد (لذا نفس بر مؤمن تسلّط نيافته نمى تواند او را فريب دهد) (6) پس مانند كسانى باشيد كه از شما (به رحمت خدا) پيشى گرفتند و جلو روى شما گذشتند، از دنيا خيمه كندند مانند خيمه كندن كوچ كننده، و (مدّت زندگانى) آنرا بسر رساندند مانند طىّ كردن منزلها (كه هيچ گونه دلبستگى بدنيا و متاع آن نداشتند).   ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٧٩ ☀️صفات ثبوتی وسلبی خدا☀️ و من كلام له (علیه السلام) و قد سأله ذعلب اليماني فقال هل رأيتَ ربّكَ يا أمير المؤمنين؟ فقال (علیه السلام) أفَأعبدُ ما لا أرى؟! فقال و كيف تراه؟ فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ، قَرِيبٌ مِنَ الْأَشْيَاءِ غَيْرَ [مُلَامِسٍ] مُلَابِسٍ، بَعِيدٌ مِنْهَا غَيْرَ مُبَايِنٍ، مُتَكَلِّمٌ [بِلَا رَوِيَّةٍ] لَا بِرَوِيَّةٍ، مُرِيدٌ لَا بِهِمَّةٍ، صَانِعٌ لَا بِجَارِحَةٍ، لَطِيفٌ لَا يُوصَفُ بِالْخَفَاءِ، كَبِيرٌ لَا يُوصَفُ بِالْجَفَاءِ، بَصِيرٌ لَا يُوصَفُ بِالْحَاسَّةِ، رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ، تَعْنُو الْوُجُوهُ لِعَظَمَتِهِ وَ تَجِبُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِهِ. از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در وقتى كه ذعلب يمنى از آن بزرگوار پرسيد: يا امير المؤمنين آيا پروردگار خود را ديده اى؟ امام عليه السّلام فرمود: (1) آيا چيزى را كه نمى بينم پرستش مى نمايم (با اينكه عبادت و پرستش مستلزم سخن گفتن و در خواست رحمت و مغفرت و خضوع و فروتنى است و اين نوع امور در حضور و رؤيت انجام مى گيرد) پس (سائل گمان كرد مراد از ديدن پروردگار ديدن بچشم است، لذا) گفت: چگونه او را مى بينى (با اينكه ديدن او ممكن نيست) امام عليه السّلام فرمود: (2) چشمها او را آشكار درك نمى كند، لكن دلها بوسيله حقائق ايمان (تصديق بوجود و وحدانيّت و ربوبيّت و سائر صفات) او را درك مى نمايد، (3) بهر چيز نزديك است (احاطه دارد) ولى چسبيده نيست، و از هر چيز دور است ولى جدا نيست (زيرا نزديكى با چسبيدن و دورى با جدا بودن از لوازم جسم است) گويا است (ايجاد سخن ميكند) بدون تفكّر و انديشه (زيرا انديشه بر اثر نادانى است كه خداوند از آن منزّه است) اراده كننده (آفريننده) است بدون تصميم و آماده شدن (زيرا تصميم گرفتن عبادت است از اراده اى كه مقدّمه اراده انجام كارى باشد و آن از لوازم جسم است كه در انجام كارى مردّد است، و امّا براى خداى تعالى كه علم عين ذات او است عزم و تصميم درست نيست چون مردّد نمى باشد) ايجاد كننده است بدون (كمك) عضوى (از قبيل دست و پا و مانند آنها، زيرا نيازمند بكمك حاجت دارد و او غنىّ بالذّات و بى نياز است) لطيف است كه (از جهت شدّت ظهور و آشكار بودنش) به پنهانى وصف نمى شود (چون چيزى بر او احاطه ندارد) بزرگ است (از همه چيز) كه به ستمگرى (مانند ستمگران مسلّط بر زير دستان) وصف نمى شود (زيرا عدل محض است) بينا است كه به داشتن حسّى (از حواسّ) وصف نمى گردد (زيرا حواسّ از صفات ممكن است) مهربان است (از روى فضل و احسان) نه به دلسوزى، (4) خلائق در برابر عظمت و بزرگى او خوار و فروتنند (زيرا همه مقهور مشيّت و اراده او هستند) و دلها (در برابر هيبت و عظمتش) از ترس (عذاب) او مضطرب و نگرانند. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٨٠ ☀️نکوهش سستی و نافرمانی یاران☀️ و من خطبة له (علیه السلام) في ذمّ العاصين من أصحابه: أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى مَا قَضَى مِنْ أَمْرٍ وَ قَدَّرَ مِنْ فِعْلٍ وَ عَلَى ابْتِلَائِي بِكُمْ، أَيَّتُهَا الْفِرْقَةُ الَّتِي إِذَا أَمَرْتُ لَمْ تُطِعْ وَ إِذَا دَعَوْتُ لَمْ تُجِبْ. إِنْ [أُهْمِلْتُمْ] أُمْهِلْتُمْ خُضْتُمْ وَ إِنْ حُورِبْتُمْ خُرْتُمْ، وَ إِنِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى إِمَامٍ طَعَنْتُمْ وَ إِنْ أُجِئْتُمْ إِلَى مُشَاقَّةٍ نَكَصْتُمْ. لَا أَبَا لِغَيْرِكُمْ! مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِكُمْ وَ الْجِهَادِ عَلَى حَقِّكُمْ، الْمَوْتَ أَوِ الذُّلَّ لَكُمْ؟ فَوَاللَّهِ لَئِنْ جَاءَ يَومِي وَ لَيَأْتِيَنِّي لَيُفَرِّقَنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أَنَا لِصُحْبَتِكُمْ قَالٍ وَ بِكُمْ غَيْرُ كَثِيرٍ. لِلَّهِ أَنْتُمْ، أَمَا دِينٌ يَجْمَعُكُمْ وَ لَا حَمِيَّةٌ تَشْحَذُكُمْ؟ أَوَ لَيْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِيَةَ يَدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَيَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَيْرِ مَعُونَةٍ وَ لَا عَطَاءٍ، وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ وَ أَنْتُمْ تَرِيكَةُ الْإِسْلَامِ وَ بَقِيَّةُ النَّاسِ إِلَى الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ [فَتَتَفَرَّقُونَ] فَتَفَرَّقُونَ عَنِّي وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَيَّ؟ إِنَّهُ لَا يَخْرُجُ إِلَيْكُمْ مِنْ أَمْرِي [رِضًا] رِضًى فَتَرْضَوْنَهُ وَ لَا سُخْطٌ فَتَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ، وَ إِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لَاقٍ إِلَيَّ الْمَوْتُ. قَدْ دَارَسْتُكُمُ الْكِتَابَ وَ فَاتَحْتُكُمُ الْحِجَاجَ وَ عَرَّفْتُكُمْ مَا أَنْكَرْتُمْ وَ سَوَّغْتُكُمْ مَا مَجَجْتُمْ. لَوْ كَانَ الْأَعْمَى يَلْحَظُ أَوِ النَّائِمُ يَسْتَيْقِظُ. وَ أَقْرِبْ بِقَوْمٍ مِنَ الْجَهْلِ بِاللَّهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِيَةُ وَ مُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ. از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است در سرزنش اصحاب خود: (1) خدا را سپاس مى گزارم بر امرى كه واجب و لازم نموده، و بر فعلى كه مقدّر فرموده، و بر آزمايش نمودن من به (نفاق و دو روئى) شما اى گروهى كه هر زمان فرمان دادم پيروى نكرديد، و دعوت مرا نپذيرفتيد، و اگر (از جنگ با دشمن) شما را مهلت دهند به سخنان بيهوده مى پردازيد (لاف زده گزاف مى گوئيد) و اگر جنگى پيش آيد ضعف و سستى نشان مى دهيد (از ترس پنهان مى شويد) و مردمى را كه نزد پيشوا اجتماع ميكنند (از امام عليه السّلام پيروى مى نمايند) طعن زده سرزنش مى نماييد، و اگر ناچار بسختى (جنگ) گرفتار شويد به قهقرى بر مى گرديد (با اينكه مردم ثابت قدمى نيستيد و از هيچ درى براه نمى آييد از راه لطف و رعيّت نوازى مى گويم:) (2) دشمن شما بى پدر (و مربّى) باشد (نه شما) منتظر چه هستيد در (تأخير) يارى كردن و سعى و كوشش بر (گرفتن) حقّتان مرگ يا خوارى براى شما است (يكى از اين دو شما را دريابد يا كشته شدن در ميدان جنگ يا ذلّت و بيچارگى از دشمن كه از كشته شدن سختتر است) (3) سوگند بخدا اگر اجل من برسد -و البتّه خواهد رسيد- بين من و شما جدائى مى افكند در حاليكه از بودن با شما بيزار و تنها مانده ام (به انفاق و دو روئى و كردار زشت شما مانند آنست كه چون از دنيا بروم ياورى نداشته ام) (4) اجر شما با خدا است آيا دينى نيست كه شما را گرد آورد (تا بيكديگر كمك كنيد) و غيرتى نيست كه شما را (به جلوگيرى از دشمن) آماده سازد، آيا شگفت نيست كه معاويه ستمگران فرومايه را مى خواند و از او پيروى ميكنند بدون اينكه ايشان را كمك و بخششى نمايد (اسباب جنگ براى آنها فراهم كرده و پولى بايشان بدهد) و (چون معاويه به افراد چيزى نمى داد و فقط به رؤساى قبائل عرب بسيار بخشش مى نمود آنان را طرفدار خود مى گردانيد و سائر مردم از جهت تعصّب فاميلى يا بسبب بخشش كمى كه از رؤساء مى افتند و يا به رسوم ايلى يا به گول خونخواهى عثمان ايشان را پيروى مى نمودند، و امير المؤمنين، عليه السّلام، به رئيس و پيرو يكسان كمك و بخشش مى فرمود، از اين جهت رؤساء دلخوشى از آن حضرت نداشتند، و پيروان هم در راه آنها مى رفتند، لذا مى فرمايد:) من شما را در حاليكه باز مانده اهل اسلام و باقى مانده مردم مسلمانيد با كمك و بخشش باندازه سهم هر يك دعوت مى نمايم و شما از دور من پراكنده شده مخالفت مى كنيد (5) رضايتى از امر و فرمان من نداريد تا از آن خوشنود گرديد، و نه خشم و رنجشى تا بر آن اجتماع نمائيد (در كار من پيوسته نفاق و دو روئى مى كنيد، نه در اطاعت و پيروى ثابت قدميد و نه در مخالفت يك رو و يك سخن، كاش يك راه پيش گرفته مرا از كشاكش اين درد و اندوه مى رهانديد) و براى من دوستترين چيزيكه ميل دارم ملاقات كند مرا مرگ است (تا از شما برهم كه از غمّ شما جز به مرگ نتوان رست)
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٨١ ☀️ترک کردن امام و پیوستن به خوارج☀️ وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ (علیه السلام) وَ قَدْ أَرْسَلَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ يَعْلَمُ لَهُ عِلْمَ أَحْوَالِ قَوْمٍ مِنْ جُنْدِ الْكُوفَةِ قَدْ هَمُّوا بِاللِّحَاقِ بِالْخَوَارِجِ وَ كَانُوا عَلَى خَوْفٍ مِنْهُ (علیه السلام)؛ فَلَمَّا عَادَ إِلَيْهِ الرَّجُلُ قَالَ لَهُ أَ أَمِنُوا فَقَطَنُوا أَمْ جَبَنُوا فَظَعَنُوا؟ فَقَالَ الرَّجُلُ بَلْ ظَعَنُوا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ. فَقَالَ (علیه السلام): بُعْداً لَهُمْ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ، أَمَا لَوْ أُشْرِعَتِ الْأَسِنَّةُ إِلَيْهِمْ وَ صُبَّتِ السُّيُوفُ عَلَى هَامَاتِهِمْ لَقَدْ نَدِمُوا عَلَى مَا كَانَ مِنْهُمْ. إِنَّ الشَّيْطَانَ الْيَوْمَ قَدِ اسْتَفَلَّهُمْ وَ هُوَ غَداً مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ وَ مُتَخَلٍ عَنْهُمْ، فَحَسْبُهُمْ بِخُرُوجِهِمْ مِنَ الْهُدَى وَ ارْتِكَاسِهِمْ فِي الضَّلَالِ وَ الْعَمَى وَ صَدِّهِمْ عَنِ الْحَقِّ وَ جِمَاحِهِمْ فِي التِّيهِ. از سخنان آن حضرت عليه السّلام است، يكى از اصحابش (عبد اللّه ابن قعين) را فرستاد تا خبر آورد از گروهى (خريّت ابن راشد رئيس بنى ناجيه و پيروانش) كه از سپاه كوفه (در جنگ صفّين) بودند، و (پس از جنگ با اهل شام) مى خواستند به خوارج نهروان ملحق شوند و از آن حضرت، عليه السّلام مى ترسيدند، چون آن مرد برگشت آن بزرگوار پرسيد: (1) آيا ايشان ايمن بوده بجا مانده اند، يا اينكه ترسيده كوچيده اند؟ آن مرد گفت: يا امير المؤمنين كوچ كرده اند. امام عليه السّلام فرمود: (2) ايشان را دورى (از رحمت خدا) باد چنانكه قوم ثمود (نافرمانى نموده و ناقه صالح را پى كرده از رحمت خدا) دور گشتند (و تباه شدند) آگاه باش چون نيزه ها بطرف آنها راست گردد و شمشيرها بر فرقشان فرود آيد از كارى كه كرده اند پشيمان ميشوند، (3) امروز شيطان خواسته آنان را (از ما) جدا نموده پراكنده گرداند (و پيرو خويش قرار دهد) و فردا (ى قيامت) از آنها بيزارى جسته دورى مى نمايد، (4) پس بس است ايشان را (استحقاق عذاب) بيرون رفتن از (راه) هدايت و رستگارى، و افتادن در (وادى) گمراهى و كورى، و اعراض از (پيروى) حقّ، و طغيان و سركشى در (جادّه) ضلالت. (قصّه كشته شدن خريّت ابن راشد با پيروانش بدست معقل ابن قيس در شرح سخن چهل و چهارم گذشت). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٨۵بخش سوم ☀️آفرینش مورچه☀️ منها في صفة [عجيب] خلق أصناف من الحيوان: وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ، لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ، وَ لَكِنِ الْقُلُوبُ عَلِيلَةٌ وَ الْبَصَائِرُ مَدْخُولَةٌ. أَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى صَغِيرِ مَا خَلَقَ كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ، وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ سَوَّى لَهُ الْعَظْمَ وَ الْبَشَرَ؟ انْظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِي صِغَرِ جُثَّتِهَا وَ لَطَافَةِ هَيْئَتِهَا، لَا تَكَادُ تُنَالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ وَ لَا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكَرِ. كَيْفَ دَبَّتْ عَلَى أَرْضِهَا وَ صُبَّتْ عَلَى رِزْقِهَا، تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إِلَى جُحْرِهَا وَ تُعِدُّهَا فِي مُسْتَقَرِّهَا؛ تَجْمَعُ فِي حَرِّهَا لِبَرْدِهَا وَ فِي وِرْدِهَا لِصَدَرِهَا؛ مَكْفُولٌ بِرِزْقِهَا، مَرْزُوقَةٌ بِوَفْقِهَا. لَا يُغْفِلُهَا الْمَنَّانُ وَ لَا يَحْرِمُهَا الدَّيَّانُ، وَ لَوْ فِي الصَّفَا الْيَابِسِ وَ الْحَجَرِ الْجَامِسِ؛ وَ لَوْ فَكَّرْتَ فِي مَجَارِي أَكْلِهَا [وَ] فِي عُلْوِهَا وَ سُفْلِهَا وَ مَا فِي الْجَوْفِ مِنْ شَرَاسِيفِ بَطْنِهَا وَ مَا فِي الرَّأْسِ مِنْ عَيْنِهَا وَ أُذُنِهَا، لَقَضَيْتَ مِنْ خَلْقِهَا عَجَباً وَ لَقِيتَ مِنْ وَصْفِهَا تَعَباً. فَتَعَالَى الَّذِي أَقَامَهَا عَلَى قَوَائِمِهَا وَ بَنَاهَا عَلَى دَعَائِمِهَا، لَمْ يَشْرَكْهُ فِي فِطْرَتِهَا فَاطِرٌ وَ لَمْ يُعِنْهُ عَلَى خَلْقِهَا قَادِرٌ. وَ لَوْ ضَرَبْتَ فِي مَذَاهِبِ فِكْرِكَ لِتَبْلُغَ غَايَاتِهِ، مَا دَلَّتْكَ الدَّلَالَةُ إِلَّا عَلَى أَنَّ فَاطِرَ النَّمْلَةِ هُوَ فَاطِرُ النَّخْلَةِ، لِدَقِيقِ تَفْصِيلِ كُلِّ شَيْءٍ وَ غَامِضِ اخْتِلَافِ كُلِّ حَيٍّ؛ وَ مَا الْجَلِيلُ وَ اللَّطِيفُ وَ الثَّقِيلُ وَ الْخَفِيفُ وَ الْقَوِيُّ وَ الضَّعِيفُ فِي خَلْقِهِ إِلَّا سَوَاءٌ. قسمت دوم از اين خطبه است در وصف شگفتى آفرينش دسته هاى از حيوانات (مانند مورچه و ملخ و غير آنها): (10) و اگر مردم در عظمت توانائى و بزرگى نعمت و بخشش خداوند متعال فكر و انديشه كنند (از گمراهى) براه (راست) باز مى گردند، و از مشقّت و سختى آتش سوزان (قيامت) مى ترسند (بر خلاف دستور خدا و رسول رفتار نمى نمايند) و ليكن دلها بيمار و بينائيها معيوب است (به اين جهت از راه حقّ پا بيرون نهاده در آثار قدرت و توانائى پروردگار انديشه نكرده از نعمتهاى او سپاسگزار نيستند) (11) آيا نگاه نمى كنند حيوان كوچكى را كه آفريده چگونه آفرينشش را استوار و بهم پيوند كردنش را محكم گردانيده، و (با همه كوچكى) براى آن گوش و چشم پديد آورده و استخوان و پوست به تناسب آراسته (12) نگاه كنيد به مورچه با كوچكى جثّه و نازكى اندامش كه بنگاه با گوشه چشم ديده نمى شود و به انديشه درك نمى گردد، چگونه مسير خود را مى پيمايد، و براى بدست آوردن روزيش مى شتابد، دانه را به لانه اش انتقال مى دهد و آنرا در انبارش (براى روز سختى) آماده مى گذارد، در تابستان براى زمستان و هنگام آمدن (روزهاى گرم) براى وقت باز گشتن (روزهاى سرد) دانه ها را گرد مى آورد، (13) خداوند ضامن روزيش بوده، مناسب حال راه روزيش را گشاده، پروردگار بسيار نعمت و بخشش دهنده از آن غافل نيست، و خداوند جزاء دهنده آنرا محروم و بى بهره نمى گرداند و اگر چه در سنگ خشك (كه چيزى از آن نمى رويد) و سنگ سخت (كه از جائى بجائى حركت داده نمى شود) باشد، (14) و اگر در مواضع خوردن و در بالا و پائين و آنچه در درون مورچه است از اطراف اضلاع شكمش و آنچه در سر آنست از چشم و گوش، انديشه كنى از (تدبير و حكمت خداوند در) آفرينش آن به شگفت آمده از وصف آن برنج در آئى، (15) پس بلند و برتر از آن است (كه در انديشه در آيد) خدائى كه مورچه را بروى دست و پايش بر قرار داشت و آنرا بر روى ستونها و اعضائش بناء كرد، در حاليكه در آفرينش آن آفريننده اى شركت نداشته و توانائى او را يارى نكرده است. (16) و اگر راههاى انديشه خود را بپيمائى تا به انتهاى آن برسى (از هر گونه فكر و انديشه بكار برى) دليل و برهان ترا راه ننمايد مگر باينكه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است، بجهت دقّتى كه براى امتياز هر چيز (از يكديگر) بكار برده شده، و اهميت گوناگون بودن هر جاندارى (خلاصه چون تفصيل آفرينش هر يك از موجودات دقيق است و سبب اختلاف اشكال آنها مشكل مى باشد و در هر يك حكمتهاى باريكى نهفته است، مور و پيل، كوه كاه، خرد و بزرگ، در صحراء و در دريا ناچار همه را آفريننده حكيمى به مقتضاى حكمت بآن تفصيل و اختلاف آفريده و تخصيص داده و در نيازمندى آنها بخالق متعال تفاوتى نيست، لذا مى فرمايد:)
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١٨۵بخش ششم ☀️نشانه های خدا در طبیعت☀️ فَتَبَارَكَ اللَّهُ الَّذِي يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً، وَ يُعَفِّرُ لَهُ خَدّاً وَ وَجْهاً، وَ يُلْقِي إِلَيْهِ بِالطَّاعَةِ [إِلَيْهِ] سِلْماً وَ ضَعْفاً، وَ يُعْطِي لَهُ الْقِيَادَ رَهْبَةً وَ خَوْفاً؛ فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لِأَمْرِهِ، أَحْصَى عَدَدَ الرِّيشِ مِنْهَا وَ النَّفَسِ وَ أَرْسَى قَوَائِمَهَا عَلَى النَّدَى وَ الْيَبَسِ، وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهَا وَ أَحْصَى أَجْنَاسَهَا؛ فَهَذَا غُرَابٌ وَ هَذَا عُقَابٌ وَ هَذَا حَمَامٌ وَ هَذَا نَعَامٌ، دَعَا كُلَّ طَائِرٍ بِاسْمِهِ وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ. وَ أَنْشَأَ السَّحَابَ الثِّقَالَ، فَأَهْطَلَ دِيَمَهَا وَ عَدَّدَ قِسَمَهَا، فَبَلَّ الْأَرْضَ بَعْدَ جُفُوفِهَا وَ أَخْرَجَ نَبْتَهَا بَعْدَ جُدُوبِهَا. (21) پس منزّه (از ادراك) است خداوندى كه هر كه در آسمانها و زمين است (فرشتگان و خداپرستان) او را باختيار و اضطرار (در خوشى و سختى) سجده ميكنند، و رخسار و چهره بخاك مى مالند (اظهار خضوع و فروتنى مى نمايند) و اطاعت كرده فرمان او مى برند از روى بى اختيارى و ناتوانى، مهارشان را بدست او دهند از روى ترس و بيم، (22) پرندگان در اختيار امر و فرمان او مى باشند، شماره پرها و نفس كشيدن آنها را ميداند، و دست و پاى آنها را در آب و خشكى استوار گردانيده (بعضى را ساكن دريا و برخى را در بيابان قرار داده) است، و روزيشان را تعيين فرموده، و بر اصناف آنها احاطه دارد، اين كلاغ است و اين عقاب است و اين كبوتر است و اين شتر مرغ است، هر مرغى را به نامش خوانده (بر وفق حكمت و مصلحت آفريده) و روزيش را ضامن گشته، (23) و ابر سنگين (باران دار) را پديد آورد و بارانش را ريزان ساخته، و نصيب و بهره هر جائى را از آن تعيين نمود، زمين را بعد از خشكى آب داد و بعد از خشكسالى از آن گياه رويانيد. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام