🌷 برادر شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور: چند تا کارت عروسی اش را برداشت و با برخی از دوستان راهی قم شد! وقتی برگشت پرسیدم این همه کار داریم. کجا رفتی!؟
مکثی کرد و گفت: شنیدی می گن به نیابت از حضرت زهرا علیه السلام به زیارت فاطمه معصومه السلام علیها بروید.
من هم رفته بودم زیارت. بعد هم یکی از کارت ها را داخل ضریح حضرت معصومه انداختم.
از همه معصومین به خصوص حضرت زهرا السلام علیها دعوت کردم تا در مراسم ما شرکت کنند!
روز بعد از عروسی دوباره مصطفی را دیدم. چشمانش باد کرده بود. می دانستم از خواب زیاد نیست.
حدس زدم گریه کرده! رفتم جلو و کلی او را سوال پیچ کردم.
تا اینکه بالاخره حرف زد و گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم! در عالم رویا دیدم مجلس عروسی ما برقرار شده.
جلوی در ایستادم. چندین بانوی مجلله که بسیاری نورانی بودند وارد مجلس عروسی شدند.
بلافاصله فهمیدم که دعوت ما را جواب داده اند. با خوشحالی به استقبال آن ها رفتم. با احترام گفتم: خانم شما به مجلس ما آمده اید!؟
مادر سادات هم با خوش رویی گفتند: « مجلس شما نیایم کجا برویم؟!»
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار حجت الاسلام مصطفی ردانی پور قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت الاسلام مصطفی ردانی پور قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
158.mp3
1.83M
🌿 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزگار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت الاسلام مصطفی ردانی پور قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#بارالها!
با #تفضل و #احسان ی که به ما می دهی، ما را از #غم و #اندوه بریده شدن #احسان دیگران، رها کرده و #کفایت مان کن.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
⚪ #فقر
🔺 قَالَ الإمام عليّ عليه السلام: فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ
🔻 امام علی علیه السلام فرمود:هيچ تهيدستى گرسنه نماند، مگر به سبب اين كه ثروتمندى از حقّ او بهره مند شده است
📚 ميزان الحكمه جلد هشتم،محمّد محمّدی ری شهری،صفحه 531؛ نهج البلاغه، حکمت328
❤ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
✅ #صبح_جمعه است و منتظران عاشق دنبال التماس و ندبه برای فرج مولایشان، #دعای_ندبه روزیتان
🍀 اللهم عجل لولیک الفرج 🍀
📝 @sahel_aramesh
🌷 شهید بزرگوار مجید زین الدین استعداد خاصی در فراگیری زیان داشت. وقتی سقز مدرسه می رفت همانجا زبان کردی را از دانش آموزان یاد گرفته بود و یک نوار کردی آورده بود و برای ما ترجمه می کرد.
همین زبان کردی هم در شناسایی ها چقدر به درد مان خورد:
در یکی از شناسایی ها با این که لباس کردی تنمان بود، کردها به ما مشکوک شدند. طرف ما که آمدند؛ مجید ماند با آنها صحبت کند. ما هم به راه خود ادامه دادیم. از دور می دیدیم که هر چه سؤال می پرسیدند با تسلط به زبان کردی و با اعتماد به نفس پاسخ شان را می داد. گویی یکی از خودشان است. بالاخره دست از سر ما برداشتند.
با وجود خستگی روزانه، ضبط صوت می گذاشت کنار و مکالمه انگلیسی را یاد می گرفت.
توصیه اش یادگیری زبان عربی بود:
امیدوارم دوستان و رفقا؛ هم د ردرجه اول به عنوان یک فریضه مذهبی و در درجه دوم به عنوان یک وظیفه ملی و برای ابقای فرهنگ اسلامی فارسی، کوشش کنند که زبان عربی را به خوبی یاد بگیرند که بتوانند از متون عربی استفاده کنند. قرآن بخوانند؛ نهج البلاغه بخوانند؛ دعای ابوحمزه بخوانند و لذت ببرند. نماز بخوانند در نماز لذت ببرند و حضور قلب پیدا کنند. قنوت های خودشان را بفهمند چه می گویند.و امیدوارم همه شما موفق باشید. والسلام.
راوی: خواهر شهید و محمد خوش نویس
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار مجید زین الدین قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار مجید زین الدین قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh