eitaa logo
تنها ساحل آرامش
70 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 قال امام علی علیه السّلام: «لاتَغتَرَّنَّ بِمُجامَلَةِ العَدُوِّ ؛ فَإنَّه كَالماءِ وإن اُطيلَ إسخانُهُ بِالنّارِ لا يَمتَنِعُ مِن إطفائِها.» 🌷 امام علی علیه السلام فرمود:«از مداراى دشمن، فريب مخور كه او چون آب است؛ اگرچه داغ شدنش با آتش طول مى‌كشد، امّا از خاموش كردنش دريغ ندارد.» 📚غرر الحكم : ح ١٠٢٩٨ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌷 مادر شهید سلمان نقشبندی : «سلمان ویژگیهایی داشت که او را ممتاز کرده بود. قامتی بلند سینه ای ستبر و اندامی بی نقص داشت بسیار خوش سیما بود غیبت نمی کرد. وقاری کامل داشت مسلمانی متعهد و مقلدی رساله ای بود گر چه در برنامه های روزمره اش به فتاوی امام توجه داشت آنجا که در ظرایف احکام و در عمل دچار اشکال می شد به روحانیون محترم شهر که شماره تلفن همۀ انها را داشت رجوع می کرد و در مواقع غیر خدمت لباس سیاه را که بی اندازه برایش مقدس و به تنش برازنده بود به تن نمی کرد مبادا که وقتی تند برود و بقداست این لباس لطمه ای وارد شود می دانست که ضد انقلاب با صدها ذره بین در کمین خطایی است که از پیروان و مقلدان راستین امام سر بزند تا از کاهی سلسله جبالها بسازد.» 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار سلمان نقشبندی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار سلمان نقشبندی بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
470.mp3
1.98M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار سلمان نقشبندی قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄 🏠 خورشید با گذر از زیر درختان به چشمانش چشمک می‌زد. صدای بوق و هیاهوی خیابان مثل پیچش باد در گوشش می‌پیچید و می‌گذشت. قدم به قدم پشت سر پدرش راه می رفت. خیره به موهای خاکستری پدر، خاکستر خاطراتش را زیر‌‌ورو کرد. هر روز با صدای آخ و سوزش گردن خود از خواب می پرید. فریاد پدر او را می‌ ‌لرزاند: «مگه نگفتم صبح زود باید بری در مغازه، پاشو تنبل!» یاد آن روزها دوباره به ذهنش هجوم آورد و تمام وجودش را مثل شب، سیاه کرد. خیره به دست پدر شد و دندان هایش را برهم فشرد. ضرب دست پدر بارها و بارها برق چشمان امیر را پرانده بود. نفس عمیقی کشید: «چرا تمومش نمی‌کنی پسر؟ راهتو جدا کن، از همین حالا.» چرخید. صدای غرولند پدر را می شنید: «مردک پول منو بالا میکشه، حال... » صدای جیغ ترمز ماشینی و فریاد پدرش او را در جایش میخکوب کرد. ضربان قلبش اوج گرفت. لحظه‌ای نگذشته، جمعیت دور پدرش جمع شدند. جمعیت را شکافت و بالای سر پدر رفت. دستش را پیش برد، دست استخوانی پدر را گرفت. تمام خاطرات بچگی اش را دور ریخت و فریاد زد: «آمبولانس خبر کنین.» اشک از چشمانش جاری شد. در تصادف نخاع پدر آسیب دید و دیگر نتوانست از تخت بلند شود. چند ماه خواهر و برادرها مثل پروانه دور پدر چرخیدند؛ اما آرام آرام همه خسته شدند. صابر، برادر بزرگترش از اتاق پدر خارج شد و رو به امیر گفت: «یِ جلسه باید بگیریم، اینطوری نمیشه.» صابر به فرید و فریبا هم زنگ زد تا بیایند. همه دور تا دور اتاق نشستند و به همدیگر نگاه می‌کردند. صابر سرش را خاراند و گفت: «همتون که میدونین برای چی اینجایین؟ خوب می‌خواین چی کار کنین؟» فریبا دست هایش را به هم مالید و با اخم گفت: «شوهرم نمیگذاره دیگه بیام. میگه وسایلتم ببر دیگه کلا همونجا بمون.» فرید دست فریبا را گرفت و گفت: «غصه نخور، همه مردا مثل همن. سلمانم به من همینو میگه.» صابر گفت: «منم از کار و زندگی افتادم، بابا رو پس ببریم سالمندان؟» امیر به چهره تک تک خواهر ها و برادرش نگاه کرد و گفت: «نظر منو نپرسیدین.» صابر یک تای ابرویش را بالا انداخت و گفت: «مگه مخالفی؟ با اون بلاهایی که بابا تو دوران کودکی سرت و سرم آورد، گفتم اولین موافق تویی.» امیر خیره به چشم های صابر گفت: «اون خطا کرد، منم باید خطا کنم؟ با زهرا حرف زدم، می برمش خونه خودم. کاراشو خودمو زهرا انجام میدیم. شماها هم به زندگیتون برسین.» 🖊 📝 @sahel_aramesh
🌹 مرا در خود چنان بکاردار که با وجود آن چيزي از دين تو را به علت از آفريده‌اي ترک نکنم. خدايا اين من است، پس را در آن عظيم ساز، و مرا در آن، آشکار گردان. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌸 🌹 قال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «طوبى لِلزّاهِدينَ فِي الدُّنيا ، الرّاغِبينَ فِي الآخِرَةِ ، الَّذينَ اتَّخَذوا أرضَ اللّهِ بِساطا ، وتُرابَها فِراشا ، وماءَها طيبا ، وَاتَّخَذُوا الكِتابَ شِعارا ، وَالدُّعاءَ للّهِِ دِثارا. » 🌷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خوشا به حال آنان كه از دنيا دل بركَنْده‌اند و به آخرت، دل بسته‌اند؛ همانان كه زمين خدا را فرشِ خود، خاكش را بستر، آبش را خوراكِ گوارا و قرآن را جامه زيرين، دعا به [درگاه ]خدا را جامه رويين خويش ساخته‌اند.» 📚الأمالي للطوسي : ص ٥٣٢، ح ١١٦٢ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت شهید حجت اسدی : «بعد یک عمر نوکری و ذاکری در خانه اهل‌بیت و امام حسین(ع) از ارباب بارها خواسته‌ام که مزد قبولی نوکری ام را شهادت عنایت فرماید. لیاقتی که برای بندگان عاص همچون من که عمرم را به گناه و معصیت سپری کردم خیلی دست‌نیافتنی و سخت شده است؛ اما امیدوارم در دفاع از حرم اهل‌بیت بالاخص عمه جان امام زمان(عج) اولیا مخدره بی‌بی زینب کبری(س) این مزد عبد عاص داده شود.» 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار حجت اسدی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت اسدی قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
471.mp3
788.9K
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت اسدی قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ما را به خود از بندگانت بازدار، و به خويش از غير خود فرماي و در پرتو خود به رهسپار‌ساز. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌸 🌹 قال امام علی علیه السلام: «إنّ إنفاقَ هذا المالِ في طاعَةِ اللّهِ أعظَمُ نِعمَةٍ ، و إنّ إنفاقَهُ في مَعاصِيهِ أعظَمُ مِحنَةٍ .» 🌷امام علی علیه السلام فرمود: «به راستى كه هزينه كردن اين مال در راه طاعت خدا بزرگترين نعمت است و خرج كردن آن در راه معاصى او بزرگترين محنت (رنج).» 📚غرر الحكم، ح ٣٣٩٢ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌷همسر شهید سید حسین فاضل الحسینی : «روزى عازم جبهه بود، به من گفت: «كيفَ اَصْبِرُوا على‏ فراقِكْ»(چگونه صبر كنم بر فراق تو) گفتم: اگر دورى برايت سخت است، چرا مى ‏روى؟ گفت: با اينكه تو و فرزندم را خيلى دوست دارم، امّا كس ديگرى هست كه او را بيشتر دوست دارم و او خداست.» 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار سید حسین فاضل الحسینی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار سید حسین فاضل الحسینی قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
472.mp3
2.06M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار سید حسین فاضل الحسینی قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌹 در کارم برای من و راه قرار ده و مرا از آنجا که می‌برم و از آنجا که گمان نمی‌برم، عطا کن. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌸 🌹 قال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :«إيَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ لِامرَأَتِهِ ما يَجِبُ لَهُ عَلَيها؛ أن يَتَزَيَّنَ لَها كَما تَتَزَيَّنُ لَهُ في غَيرِ مَأثَم .» 🌷پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مرد در برابر زنش، همان وظيفه اى را دارد كه زنش در برابر او دارد؛ يعنى خود را براى او بيارايد، همچنان كه زنش، خود را براى او مى آرايد؛ ولى نبايد به گناه بيفتد.» 📚الفردوس : ج ٥ ص ٥٢١ ح ٨٩٥٣ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌷فرازی از وصیت شهید عباسعلی جمور : «.برادران زندگي دنيا ارزش ندارد بيائيد زندگي اين دنيا را در راه خدا بگذاريم و هر کاري که مورد رضاي خدا است انجام دهيم و مثل آن کساني که همه اش به فکر چاپيدن اموال مردم و کلاه گذاشتن به سر آنان و چراندن شکم هستند نباشيم که اين گونه آدم ها کاملا براي همگان شناخته شده اند. بقول امام عزيز اين ها از اول هم کاري براي اسلام انجام نداده اند و نق هم مي زنند بيائيد بکوري چشم آنها پاسدار انقلابي که با خون شهدا آبياري شده است بشويم بيائيد دست از تفرقه برداريم و با هم بسوي خدا برويم که راه آن از جبهه مي گذرد.» 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار عباسعلی جمور قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار عباسعلی جمور قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
473.mp3
1.49M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار عباسعلی جمور قرائت بفرمایید. ❤️ 📝 @sahel_aramesh
‌🌹 جان مرا بر پایۀ و و عمل و اخلاق دریافت کن و را از بگسل و را در آنچه نزد توست، در حالی که لقایت باشم، قرار ده؛ و توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌸 🌹 قالَ امام علی علیه السلام : «أقرَبُ الآراءِ مِنَ النُّهى ، أبعَدُها عَنِ الهَوى.» 🌷 امام علی علیه السلام فرمود: «نزديك ترين رأى ها به خردمندى ، دورترين آنها از هواپرستى است .» 📚غرر الحكم،ح ٣٠٢٢ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌷مادر شهیدان مدافع حرم مصطفی و مجتبی بختی : «رفتنشان به سوریه جالب بود. بیرون از خانه قرار مدارشان را گذاشته بودند که چگونه رضایت مرا جلب کنند. مثلا جدا جدا هم آمدند خانه که من متوجه نشوم. دو نفری زانو زدند و نشستند مقابل من، گفتند: مامان یک لحظه بنشین. پرسیدم: چه شده؟ اینطور که شما دو تا با هم آمدید حتما اتفاقی افتاده. گاهی مثل دوقلوها حتی جملاتشان را مثل هم بیان می‌کردند. شروع کردن به صحبت و گفتند: مامان ما همیشه می­‌گفتیم کاش زمان کربلا بودیم تا بی­‌بی­ زینب(س) تنها نبود، کاش به داد او می­‌رسیدیم، یعنی ما فقط باید زبانی بگوییم کاش بودیم یا باید عمل هم بکنیم؟ گفتم: خب! منظورتان چیست؟ گفتند: ما می­‌خواهیم برویم برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)، اگر ما نرویم دشمن می­‌آید در خانه­‌مان، مگر نه اینکه آقا فرمودند: اگر این شهدا نبودند دشمن در مرز ایران بود؟!» 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهیدان بزرگوار مصطفی و مجتبی بختی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh