1574152779e87f5496faed8f33b94bed6e6caa0725.mp3
1.91M
بیدار شویم.
اگر خودمان را به خواب زده بودیم، چشمانمان را باز کنیم.
بهتر اطرافمان را ببینیم تا بتوانیم درست را از نادرست و خوب را از بد تشخیص دهیم.
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
#عدالت_اقتصادی
🌐 خسته و کوفته از سر کار برگشت. همه دور سفره روی زمین نشستند؛ سه دختر و دو پسرش. رعنا را از مادرش گرفت. خنده های او تمام انرژی از دست رفته روزش را تأمین می کرد. با رعنا بازی می کرد و او غش غش می خندید. مادر نیمرو را سر سفره آورد. به هر کدام سهم اندکی رسید. مادر گفت:«خدا را شکر. اگر باریکش کرده، هنوز قطع نکرده است.»
🌐 سفره جمع شد. هر کدام به سمتی رفتند. مادر رعنا را از پدر گرفت. پدر تلویزیون را روشن کرد. آقای علی ربیعی، سخنگوی دولت در برنامه ای از عدالت حرف می زد. از تقسیم کمک معیشتی و این که به خانوارهای بیش از پنج نفر همان مقدار خانواده های پنج نفره را پرداخت خواهند کرد. چون در هر کاری باید سقفی تعیین شود و این عدالت اقتصادی را در آینده قانون خواهند کرد تا دولت های بعد هم موظف به اجرای آن باشند. ابروهای پر پشت پدر درهم رفت. شبکه را عوض کرد.
🌐 اشک درون چشمان مادر حلقه زد. نگاهی به بچه ها انداخت.گفت:«مگر حضرت آقا نفرمودند فرزند آوری را حمایت کنید؟ اینطوری حمایت می کنند؟ اسمش را هم عدالت می گذارند ؟»
🌐 پدر با حالتی عصبی جواب داد:«من به درک، دلم به حال این طفل معصوم ها می سوزد.»
🌐 چشمانش را از چشمان مادر دزدید. با حالت شرمندگی گفت:«شرمنده شما هستم. هیچ کس نمی فهمد یک مرد وقتی نمی تواند بهترین غذا، میوه، پوشاک و در کل مایحتاج خانواده اش را تأمین کند چه زجری می کشد. بله، من هم بلدم دزدی کنم. بلدم کم کارم بگذارم. اما می خواهم برای زن و بچه ام لقمه حلال بیاورم. نمی خواهم شکمتان را از حرام پر کنم که خدایی نکرده تاریخ تکرار شود و مقابل امام زمانمان بایستیم و با او سر جنگ بگذاریم.»
🌐 مادر آهی کشید و گفت:« خداوند هیچ ظلمی را بی جواب نخواهد گذاشت.»
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
#پیرو_که_هستیم؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدف #بعثت خود را اتمام #مکارم_اخلاق بیان کرد.
او با این سخن هدف والاتری را دنبال می کرد.
#هدف او رسیدن به #وحدت کلمه بر پایه اخلاق اسلامی بود.
حواسمان باشد پیرو که هستیم؛
#پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا #شیطان؟
فَقَالَ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ.
مکارم الأخلاق , جلد 1 , صفحه 8؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد 11 , صفحه 187
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«همانا من براى به كمال رساندن صفات نيكوى اخلاقى برانگيخته شدهام»
#از_معصوم_بیاموزیم
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
🌹#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد
#خدایا
#حال #دل همه #مومنین و #مومنات را #خوب و عالی بگردان
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد و عجل فرجهم 🌹
#آرامش
#مناجات
#سیاه_مشق
@sahel_aramesh
#چطور_صراط_مستقیم_را_بپیماییم
#خدا خیلی دوستمان دارد.
#اوصیاء و #اولیاء خدا نیز دوستمان دارند.
می پرسی:«از کجا چنین ادعایی می کنم؟»
از آنجا که #بهترین راه ها را پیش پایمان قرار داده اند.
تمام آنچه باعث #لرزیدن پایمان از #صراط_مستقیم می شود برایمان بیان کرده اند.
راه به #سلامت گذشتن از آن را نیز برایمان گفته اند.
می گویی:«مثالی بیاورم تا حرفم برایت باور پذیر شود.»
این یکی را برایت مثال می زنم، چون خودم عمل کرده ام و به نتیجه آن رسیده ام.
اگر اخلاقی داری که ناشایسته است با #بردباری و اندکی صبر آن را بپوشان.
هوای نفست هر وقت خواست پایش را از محدوده اش بیرون بگذارد با عقلت کنترلش کن.
برایش استدلال های عقلانی بیاور، باور کن سر تسلیم فرود می آورد یا به قول امام کشته می شود.
وَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:
اَلْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ وَ اَلْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.
نهج البلاغة , جلد 1 , صفحه 551
امير المؤمنين عليه السّلام فرموده است: بردباری پرده ای است پوشاننده ، وعقل شمشیری است بران ، پس کمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان ، و هوای نفس خود را با شمشیر عقل بکش .
#از_معصوم_بیاموزیم
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
#دیر_آمدم
#زود_رفتی
وقتی به دنیا آمد، هجده روز از شهادت پدر گذشته بود.
پدر با حسرت دیدن صورت دختر فناء الی الله شد و
دختر
.
.
.
.
دفتر خاطراتش را باز می کند.
خودکار را از تاب بین موهایش بیرون می آورد.
می نویسد:«سلام بابایی، دلم خیلی برات تنگ شده. نمیدونم من دیر به دنیا اومدم یا شما برای رسیدن به خدا عجله داشتی؟ میدونم انجام وظیفه کردی. میدونم برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها رفتی. میدونم برای حفظ ناموس و وطنت رفتی. ولی کاش هجده روز دیرتر می رفتی.»
اشک از روی گونه های گندمی اش سر می خورد. روی هجده روز را می پوشاند.
زمان از مقابل چشمانش محو می شود.
.
.
.
بوی خوشی به مشامش می رسد؛ بویی آشنا. جلو می رود. پدر را می بیند. بارها و بارها عکسش را در آغوش کشیده است؛ اما الان ...
خون روی گونه هایش می دود. سرش را پایین می اندازد.
پدر صورت دختر را بالا می گیرد و می گوید:«دختر گلم، عمر دست خداست. برای شهادت باید رسیدتو امضا کنن؛ یعنی برات بنویسن لایق شهادت. هر وقت لایق شدی خودشون میان به استقبالت. گلکم، دل کندن از مادرت و تو برام راحت نبود. اما رسیدمو گرفته بودم و باید می رفتم.»
دختر، پدر را در آغوش می گیرد. پدر گونه های او را می بوسد و محو می شود.
.
.
.
دختر دنبالش می دود. فریاد می زند:«بابا کجا رفتی؟»
حس غریب بی پدری در جانش می ریزد. هق هق گریه اش بلند می شود. با صدای گریه از جا می پرد. بلند می شود. دنبال پدر می گردد.
به خودش می آید. نهیب می زند:«دختر، خواب دیدی. چه خواب شیرینی!»
دفتر خاطراتش را برمی دارد. به نامه اش خیره می شود. باران چشمهایش کلمات را درهم پیچیده است.
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد و عجل فرجهم 🌹
#خدایا
تو را به خاطر تک تک لحظاتی که غرق #نعمت هایت بودم و تک تک لحظاتی که درگیر #ابتلائات بودم #شکر می کنم. #الحمدلله رب العالمین.
تو را #شکر و #سپاس که همیشه کنارم بودی.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد و عجل فرجهم 🌹
#آرامش
#مناجات
#سیاه_مشق
@sahel_aramesh
#فرزند_کمتر_زندگی_...؟
🌾 تازه خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود. می خواست علمش را به رخ برادرهایش بکشد و بگوید:«دیدید من هم خواندن و نوشتن یاد گرفتم.»
🌾 تمام تابلوها، نوشته روی در مغازه ها و حتی دیوار نوشت ها را کلمه به کلمه هجی می کرد و می خواند. دیوار نوشت ها بیشتر شعارهای الله اکبر و خمینی رهبر رنگ و رو رفته بود. گاهی از مقابل دیواری می گذشتند که سخنی از امام (ره) روی آن نوشته شده بود. مادر تند حرکت می کرد و او به آرامی حرکت لاک پشت، کلمات را می خواند. یک چشمش به دیوار و چشم دیگر به مادر بود. از او عقب می افتاد. به دو می رفت تا به او برسد. یک روز وقتی سوار ماشین بودند. نوشته رنگی و درشت روی دیوار دور میدان توجهش را جلب کرد. بلند خواند:«فرزند کمتر، زندگی بهتر»
🌾 از فاصله بین صندلی راننده و شاگرد سرش را جلو برد. با تعجب به مادر نگاه کرد و گفت:«فرزند کمتر، زندگی بهتر یعنی چه؟»
🌾 مادر لبخندی زد. آرام جواب داد:«یعنی سه تا بچه بس است. یعنی مینو جانم خواهر نمی خواهد. با داداش هایش بازی می کند و به همبازی جدید نیاز ندارد. خودش خوب می داند خواهر یا برادر کوچک دفترهایش را پاره خواهد کرد.»
🌾 از وسط صندلی ها به عقب برگشت. تکیه داد. اخم هایش را در هم برد و به حرف مادر فکر کرد. دوست داشت خواهر داشته باشد. با دست راست چانه اش را گرفت. با خود گفت:«مادر راست می گوید. دفتر زهرا یادت هست. همیشه خط خطی یا پاره است. خواهرش مثل موش می ماند گاهی کتاب هایش را هم می جود. بله، مادر راست می گوید. خواهر نمی خواهم. اینطوری راحت تر هستم.»
🌾 حس تنهایی مینو را تنها نگذاشت. از زمانی که اولین بچه اش به دنیا آمد این حس از او دور شد. بعد از فرزند دومش همیشه دنبال یک لحظه استراحت و تنهایی می گشت. همیشه سعی می کرد خوشی هایش را با پسرهایش شریک شود. آن ها را طوری تربیت کند که بتوانند یار امام زمان(عج) باشند. نه به آنها زیاد سخت می گرفت و نه زیاد راحتشان می گذاشت. با گلابی لای پنبه پروری مخالف بود.
🌾 رهبر مخالفت آشکارش را با شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر اعلام کرد. مینو باردار شد. دوست داشت بچه سومش هم پسر باشد؛ اما خدا به او دختر عنایت کرد. دو سال بعد در فکر بود بچه چهارم را باردار شود تا دخترش رنج تنهایی را نچشد. یک شبه بنزین گران شد. دولتمردان بنا را بر پرداخت یارانه آن تا خانواده های پنج نفره گذاشتند. مینو با شنیدن این خبر دهانش باز ماند. تمام قصرهایی که برای فرزند چهارمش درون قلبش ساخته بود، فرو ریخت. گفت:« این عمل شبیه همان قانونی است که حدود سی سال پیش اجرا می شد و حقوق فرزند چهارم به بعد درست ادا نمی شد. این حرف، به نوعی مخالفت با دستور رهبر برای فرزندآوری است. اما من هرگز کوتاه نمی آیم. حرف و عمل شما مانعم نخواهد شد. دستور رهبرم بر هر سخن و عملی برتری دارد.»
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد
#خدایا
دست با #برکت #رهبر مان را در دستان الهیِ #صاحب_الزمان، در کمال #عافیت و #صحت قرار ده و #دل حضرتش را به #تبعیت محض ما از #ولایت، #خشنود بگردان
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد و عجل فرجهم 🌹
#آرامش
#مناجات
#سیاه_مشق
@sahel_aramesh
#عاقلانه
خیلی از مردم فکر می کنند #عقل کل هستند. تمام کارهایشان #عاقلانه است.
امروز بیاییم خودمان را محک بزنیم. ببینیم عقلمان به انجام چه اموری #رغبت دارد.
اگر #اراده عقلمان به #ترک_گناه و #اصلاح عیبهایمان است، پس مسیر را درست می پیماییم.
اگر عقلمان هیچ انگیزه ای برای ترک گناه و اصلاح عیوبمان از خود نشان نمی دهد، پس بدانیم هوای نفسمان او را از مسیر حقیقی منحرف کرده است.
عقل شما اراده انجام چه اموری را دارد؟
قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ :
هِمَّةُ اَلْعَقْلِ تَرْكُ اَلذُّنُوبِ وَ إِصْلاَحُ اَلْعُيُوبِ .
کنز الفوائد , جلد 1 , صفحه 200
امير المؤمنين(عليه السّلام)مىفرمايد:«میل و رغبت عقل به ترك گناهان و اصلاح عيبها است.»
#از_معصوم_بیاموزیم
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh