eitaa logo
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
1.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
638 ویدیو
18 فایل
+ بیمܢ ِگـِرداب بہ دݪ‌ داشـتم امّـا تـو رسیـدۍ؛ ڪه شـدۍ ساحــݪ‌ ِأمـن ِمـنو کـشتـۍِ نجاتمܢٰ . . ࿐ ⇠‌محتوا؟ : ز گهواره تا گور؛ بصیرت بجوی . . [صرفأ جهتِ درست حسابی شدن! ] ⇠کـُپی؟ تا أبـد حلال شد ∞ . . ‌ ‌ارتباط؛ @spegirl
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶زندگی‌به‌سبک‌ِشهیدعلی دوستش می گفت: « ما وقتی در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما عطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد از خداوند طلب میکنیم ، اما صیاد در قنوت نمازش هیچ چیزی برای خـــودش نمی خواست. 👈 بارها می شنیدم که می گفت:«اللهم احفظ قاعدنا الامام الخامنه ای» بلند هم می گفت از ته دل ...».
🗒 پدرم خيلی زيـــبا و مــؤثر به ما تذکر می داد. دعوا کردنش هميشه غـــير مستقـــيم بود؛ يعنی اصلا دعــوا نـمی کرد و سرمان داد نـمی کشيد. وقتی کار اشــتباهی می کرديم، صدايمان می کرد و ما را می برد توی اتاقـش. می نشستيم کنار هم بابا سوره ی والعــصر را می خواند. حالا من دل توی دلم نـبود که من چی کار کردم!؟ آن قدر زيــبا و با ادب حرف می زد که به خودم قول می دادم ديگر اشتــباهم را تکرار نــکنـم. بِ روایتِ فرزند شهيد
رفتھ بود تهران درس بخونه ، سال آخر دبیرستان دوستش از یِ کوچه میرفت مدرسه ، علی از یه کوچه‌ی دیگه ..! به دوستش می‌گفت : اون کوچه مسیرِ مدرسه دخترونه است من نمیام :))' |
قبل از شروع یکی از عملیات ها که خودمان را برای طرح برنامه آن آماده می کردیم، خدمت حضرت امام رسیدیم و به ارائه گزارش پرداختیم. در این جلسه حضرت آیت الله خامنه ای، آقای هاشمی رفسنجانی، وزیر دفاع و فرماند محترم کل سپاه حضور داشتند. گزارش ها خدمت حضرت امام داده شد. در اوج صحبت و گزارش، ایشان بلند شدند و به اتاق دیگر رفتند. پس از این حرکت، اولین کسی که صحبت کرد، آقای هاشم رفسنجانی بود، ایشان گفت: آقا، کسالتي عارض شده؟ چون تنها چیزی که به ذهن می آمد، این بود. امام در پاسخ فرمودند: خیر وقت است. با یک قاطعیتی بیان کردند که احساس می کردیم، مثل اینکه ما تا حالا نماز نخوانده ایم.. ✍🏻شهید
دوستش می گفت: « ما وقتی در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما عطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد از خداوند طلب میکنیم ، اما در قنوت نمازش هیچ چیزی برای خـــودش نمی خواست. ▫️بارها می شنیدم که می گفت: «اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای» بلند هم می گفت از ته دل ...» ✍🏻به روایت غلامحسین دربندی همرزم شهید صیاد در اولین سالگرد شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی رفسنجان ـ ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
فکر میکنی شهید الکی شد صیاد دلها؟ ــ نوجوون بود، وقتی گفتن اقا چرا راهتو طولانی میکنی؟ بیا از همینور بریم خونه دیگه، چیگفت؟ گفت نه اینور مدرسه دخترونست نمیخوام حتی یه لحظه‌ام شده حواسمو پرت کنن . ــ دختره به گفت باید بامن رفیق شی، ازت خوشم میاد،، چیکار کرد؟ از فرداش موهاشو تراشید لباس گشاد و کهنه میپوشید با دمپایی تو محل راه میرفت ... ـــ حججی بچه‌شو دوست نداشت؟ تو صوتش بهش چیگفت؟گفت گاهیی لازمه برا بدست آوردن یه سری چیزای خیلی خوب یچیزایی ک دوست داری رو رها کنی، ول کنی و برررری ـ من تو و مامانتو دوست دارم ولی حضرت زینب و سیدالشهدا رو بیشتر ــ♥️ اره رفیق، اینجوری خودشونو، نفسشونو گذاشتن زیر پا تا تو دل جا بشن
دوستش می گفت: « ما وقتی در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما عطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد از خداوند طلب میکنیم ، اما در قنوت نمازش هیچ چیزی برای خـــودش نمی خواست. ▫️بارها می شنیدم که می گفت: «اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای» بلند هم می گفت از ته دل ...» ✍🏻به روایت غلامحسین دربندی همرزم شهید صیاد در اولین سالگرد شهید گمنام دانشگاه آزاد اسلامی رفسنجان ـ ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐