eitaa logo
ساحل رمان
8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
در ضمن می‌تونید پای دوستاتون رو هم به این بساط👆 باز کنید. الان پیام بدید بیان ساحل عضو بشن و در چالش شرکت کنند
ساحل رمان
••🌙 ✒️... مصطفی چای می‌آورد با ظرف زولبیا. آرشام لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید: - برای خودتون بساط
••🌙 ✒️... -امشب این‌جا بمونید! - فکر کردی می‌ریم!؟ آرشام می‌گوید و مصطفی موبایلش را بر می‌دارد و با سر تایید می‌کند: - خوبه! یه زنگ بزنم وحید و عليرضا هم بیان! - مادر خوبی داری مصطفی! جواد می‌گوید و مصطفی می‌خندد: - مادر نگو، بگو بهشت. الان هم داره سحری رو زیادتر می‌کنه برا خاطر شما علاف‌ها! آرشام نیم خیز می‌شود: - روزه بگیریم؟ مصطفی می‌خندد: - اینش به من مربوط نیست! قسمت سحرش به من ربط داره! جواد چای مصطفی را از دستش می‌گیرد و می‌گوید: - چای خونهٔ شما امشب بوی عطر می‌ده! اگه تا صبح بهمون برسی روزه هم می‌گیریم! آرشام چای نیم خورده را از دست جواد می‌گیرد: - کارایی که توی عمرمون نکردیم! مصطفی کلیپ خیابان‌های لندن و... را نشانشان می‌دهد و می‌گوید: - این چراغونیا برای تبریک ماه مبارکه! دنیا رو اسلام گرفته! جواد زمزمه می‌کند: - اسلام دنیا رو گرفته و ما در بی‌خبری و غفلت داریم خودمون رو خفهٔ لذت‌های خیالی می‌کنیم! | @SAHELEROMAN
802.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیابان‌های لندن به مناسبت شروع ماه رمضان. اسلام دنیا رو گرفته... @SAHELEROMAN
تشبیهِ رویِ تو نکنم من به آفتاب؛ کاین مدح آفتاب، نه تعظیمِ شأنِ توست!🌞 . SAHELEROMAN |
ساحل رمان
•• موضوع: ما سفر آغاز می‌کنیم!🚊 • منتظر عکس‌های ناب‌تون هستیم!؛) #عصر_اول | #حالا_چلیک SAHELEROMAN
می‌پرسن که: ... البته که بله! خودتون دست به گوشی بشید وگرنه منم گوگل دارم! 🚶🏻‍♀🦥 ••
•• خب خب خب! مهلت ارسال ساعت ۲٠:٠٠ تموم شد. بریم ببینیم اهالی ساحل چه کردن!🤓
ساحل رمان
•• موضوع: ما سفر آغاز می‌کنیم!🚊 • منتظر عکس‌های ناب‌تون هستیم!؛) #عصر_اول | #حالا_چلیک SAHELEROMAN
•• آثار برتر [روز اول] رو مشاهده می‌کنید! بریم برای قرعه‌کشی و اهدای جوایز😌👐🏻 ••
ساحل رمان
•• آثار برتر [روز اول] رو مشاهده می‌کنید! بریم برای قرعه‌کشی و اهدای جوایز😌👐🏻 ••
•• به افتخار عکاس برتر امشب‌مون! پ.ن: هدیه رو تار کردم که بمونید تو کف‌ش!🌚😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساحل رمان
••🌙 ✒️... -امشب این‌جا بمونید! - فکر کردی می‌ریم!؟ آرشام می‌گوید و مصطفی موبایلش را بر می‌دارد و
••🌙 ✒️... وحید دست پر می‌آید، ظرف شله‌زرد تزئین شده را می‌دهد دست مصطفی: - اول بده دست مادرت، این‌ها اژدهان، ببینن چیزی باقی نمی‌ذارن! چشم غره آرشام و جواد فایده ندارد، مصطفی با هُل وحید شله‌زرد را می‌برد تا مادرش کاسه کند برای همه! علیرضا هم با یک مَن اخم می‌آید و هشدار وحید را می‌شنود: - مسلمون پیشونیت چروک افتاده، صاف کن خودتو! مصطفی شله‌زردها را می‌آورد و آرشام مزه کرده و نکرده می‌گوید: - دَنِت خودمونه که! وحید طعنه می‌زند: - حتماً، اون معلوم نیست چند مدل اسانس و فضولات داره، این معلومه دست کی مزه دارش کرده! جواد دلجویانه می‌گوید: - ناراحت نشو! تو تو فضای زندگی کافرانه ما نیستی! ما هرچی غربی‌تر بخوریم، آمریکائی‌تر بپوشیم، انگلیسی‌تر حرف بزنیم، باکلاس‌تریم. اما خیالت تخت خالی از محبتیم والا که این وقت شب این‌جا نبودیم! وحید عقب نشینی محسوسی می‌کند، نمی‌خواهد فضا دو قطبی شود. علیرضا می‌گوید: - مصطفی و وحید شرقی خالصند، شما هم غربی خالص، من نه شرقی، نه غربیم! صدای خندهٔ بچه‌ها فضای ساکت نیمه شب خانه را پر طراوت می‌کند! | @SAHELEROMAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا