|🪐| شورِ شیرینِ کسی بر دل و جانش افتاد... SAHELEROMAN | #شعریجات

•• جناب آقای رئیسی تو فاصله ۱۰ روز، دو سفر استانی به قم دارن؛ اولی در قامت رئیس جمهور، دومی در قامت شهید جمهور... اونایی که تو سفر قبلی فرصت استقبال نداشتن، امروز رو از دست ندن که اینبار، عمیق‌تر درد دلتون رو می‌شنوه :)

• مگه نزدیک انتخاباته؟ چرا باز بیلبوردای شهرو پر کردی حاجی؟ تو که یه سال از ریاستت مونده! اصلا این به کنار. تو که خدا انتخابت کرده دیگه چی می‌خوای . . . #شهید_جمهور ••

•• پیرمرد نشسته بود کنار خیابان طالقان و‌گریه می کرد. می گفت: زمان شهادت رجایی جوون‌ بودیم طاقتمون بیشتر بود؛ انگار دیگه طاقتم ندارم... @SAHELEROMAN

•• چه کرده ای مگر ای مرد با دل این قوم؟ که هست اینهمه دست دعا به همراهت... #شعریجات #شهید_جمهور

• - یعنی هیچ‌کی از ساحل خبر نگرفته؟ کسی نمیگه چتون شده شماها؟! + آخخخخ دقیقاااا! - درد داره‌ها! یعنی هیچ‌ اتصالی وجود نداره؟ +آه!🚶🏻‍♀🤦🏻‍♀ •

•• این بخشی از مکالمه من و یکی دیگه از ادمین‌هاست؛ همین دیشب! داشتم با خودم فکر می‌کردم که چه طور ممکنه یه عالمه آدم که تا چند وقت پیش مدام ازشون پیام و برای هر پست، واکنش دریافت می‌کردی، حالا یه جوری نباشن که انگار هیچ‌وقت نبودن! حالایی که ما هم به خاطر مسائلی کمرنگ شدیم و فکر می‌کردیم این، هزاران علامت سوال برای مخاطب‌هامون ایجاد می‌کنه.. بیشتر که تو تجربه‌های معلولم سِیر می‌کنم، می‌بینم توقع‌مون بی‌جا بود. طبیعیه! ما خیلی زود همه چیز رو به فراموشی می‌سپاریم... حتی "چیز"هایی رو که روزگاری تو بوق و کرنا کرده بودیم که" این یکی دیگه فرق داره!" گمونم تو دنیایی که سلول به سلولش رو با آلزایمر آمیخته‌ن، نمیشه خیلی از کسی و چیزی توقع داشت... باید به یه جای دیگه خیره شد و منتظر موند. به نظرم که آسمون گزینه‌ی خوبی باشه. نه؟... :)☁️🪐 #ادیمن_جان #شب‌نوشت ••

پ.ن: این متن از باب گله و شکایت نیست! ما تا همیشه‌ی خدا اهالی‌مون رو دوست داریم و همه‌جوره توان می‌ذاریم برای حتی ذره‌ای بهتر شدنِ حال‌شون!🤍🌱 اینا صرفا جرقه‌های ذهن ادمینه که دوست داشت باهاشون شبِ شما رو هم روشن کنه. ماهِ دلتون کامل!؛)🌙 ••

اه اه از این آدما نبینم به عمرم 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...