eitaa logo
ساحل رمان
8.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
998 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
📸زنی که دیروز در تظاهرات خارج از کشور با بیشرمی تمام عریان شده و حرف های گند تر از دهانش میزد جز جامعه صهیونیستی بهاییت است. بهائیت یعنی نقطه مقابل تشیع 🔻متوجه باشید در این بلوا هدف دین شما و عقاید شما است. @saheleroman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌅°• صبح است و گل، در آینه بیدار می‌شود خورشید در نگاهِ تو تکرار می‌شود ☕️| 🏞| ;) ☀️>@Saheleroman<☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نمکتاب
ای مثل روز، آمدنت روشن! دورهم جمع می‌شویم و در فراغت اشک می‌ریزیم و تو را از او طلب می‌کنیم، عزیزدل دوعالم!💚 ✨مراسم استغاثه به امام زمان(عج) ویژه بانوان✨ با سخنرانی: ✍🏻نویسنده کتاب امام من ⏰ زمان: چهارشنبه 13مهر/ ساعت16 📍مکان: قم، گلزار، مجتمع امام خمینی(ره) 🌱منتظر خودتون و دوستانتون هستیم :) https://eitaa.com/joinchat/2615869456C65e7ea9c67
•°🌲°• ترسِ طوفان به دلم راه ندارد... ☕️| 🏞| ;) ||@SAHELEROMAN||
امروز به لطف خدا دویست بسته دیگه هم آماده شد. لبخند این مستضعفین لبخند خداست. هنوز هم به کمک شما نیازمندیم ۶۱۰۴۳۳۷۹۱۱۷۴۷۳۱۷ شکوریان فرد |@saheleroman|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🪶°• اصلا عاقل بودن یعنی همین! یعنی این‌که بین خوب و خوب‌تر، تو خوب‌تر باشی... 📷| ♥️| 📚| ••◇...@Saheleroman...◇••
Mahsa Amini.mp3
4.44M
صفر تا صد ماجرای و پاسخ به پیرامون آن به سبک بشنوفید و بشنوفانید 😉 پخش هم بکنید |@saheleroman|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤•📓•🖤•📓•🖤 📓•🖤•📓•🖤 🖤•📓•🖤 📓•🖤 🖤 امام در حصر بود؛ در پادگان. با خانواده تحت نظر بودند! شیعیان دلشان تنگ شده بود، دیگر طاقت نداشتند... متوجه شدند که فلان روز امام از فلان کوچه می‌گذرند؛ جمع شدند سر راه، تا هم نگاهی، هم سلامی، هم محبتی، هم ارادتی! (: لذت دیدار یار را به هیچ وجه نباید از دست داد! آن‌ها از توطئه عباسیان بی‌اطلاع بودند. همان‌طور که نگاهشان دوخته شده بود به ابتدای مسیر، کسی در لباس غلامان آمد و مقابلشان قرار گرفت. بی‌حرف کاغذی را دست یکی‌شان داد و رفت. کاغذ را که باز کردند، دست خط امام بود؛ نوشته بودند: - به من سلام نکنید، اشاره هم نکنید؛ نه با دست، نه با سر، جان تان در خطر است. امام آمد. به ظاهر مشغول کاری شدند؛ اما زیر چشمی امام را نگاه کردند، اشک هم حتی نریختند؛ چشم شان‌تار میشد و لذت دیدار ناقص! امام را که بردند... دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را! چه سخت گذشته آن روزها. 📔| ✍| 🖤| |@saheleroman| ا🖤 ا📓•🖤 ا🖤•📓•🖤 ا📓•🖤•📓•🖤 ا•🖤•📓•🖤•📓•🖤