❇️ آقای اعرابی بالاخره به دارالخلافه رسید و به محض ورود ، کاخدارها دور و برش رو گرفتند و گلاب بر سر و روش زدن ( که از سنت های مهمان نوازی بوده ) . این افراد کارشون این بود که بدون اینکه از حاجتمند چیزی بپرسند خودشون پی به حاجت او میبردند و در جهت رفع اش می کوشیدند . خلاصه خیلی بهش احترام گذاشتند و گفتند ای سرشناس عرب ، خسته نباشی از رنج سفر و ... آقای اعرابی گفت والا من که الان وجه العرب ( سرشناس ) نیستم اما اگر شما لطفی کنید و به من وجهی بدید ( پول ) شاید شدم . آقای اعرابی که اصلا انتظار چنین رفتارهای پر از محبتی رو نداشته میگه : ای شمایی که در چهره تان بزرگی دیده میشه و شکوه شما از سکه های طلای جعفری بیشتر ارزش داره ، ای که دیدار شما به اندازه ی دیدار کلی از عزیزان می ارزه و شایسته است که همه ی انسان ها دارایی خودشون رو در راه دین و آیین شما نثار کنند ، ای شمایی که با نظر به نور خداوند درون من رو میبینید ، من اینجا اومدم تا شاه بخششی به من بکنه و شما با کیمیای نظر خودتون مس وجود من رو به طلا تبدیل کنید . من غریبی هستم که از بیابان های دور به امید لطف سلطان تا بدین جا رسیدم . بوی لطف او از تمام بیابان ها به مشام میرسه و حتی ریگ های بیایان از لطف او جان میگیرند . اینجای داستان اتفاقی که باید بیافته می افته و آقای اعرابی با دیدن این همه مهر و بخشش و بزرگی میگه : من تا اینجا از بهر گرفتن دینار اومدم ولی حالا که به اینجا رسیدم مست دیدار شاه شدم . در اینجا مولانا مثال هایی میاره . افرادی که به قصدی حرکت کردند ( مثل اعرابی برای به دست آوردن مالی و بهبود اوضاع ) ولی از آن هدف کوچک به چنان جایگاه والا و بهشت جاودانی رسیدند که در فکرشان نبود و نمی گنجید : شخصی که برای خرید نان میرود و عاشق نانوا می شود . کسی که برای تفریح به گلستان میرود و در بند باغبان گرفتار می شود . مرد عربی که با کشیدن آب از چاه ، چشمش به جمال یوسف روشن می شود . موسی که در پی آتشی برای همسر و فرزندش به چنان آتشی می رسد که از آتش جهان مصون می شود . عیسی که برای فرار از دشمنان به آسمان چهارم می رسد . آدمی که در دام خوشه ی گندم افتاد و از بهشت رانده شد ، اما از او بنی آدم خوشه خوشه سر زد . باز ، برای به دست آوردن دانه و خوراک در دام شاه افتاد ، اما بر ساعد شاه جای گرفت . طفل به امید لطف پدر به مکتب و در پی آموختن علم و هنر رفت اما از همان مکتب به جایگاه رفیعی رسید . درمکتب ماهیانه پولی داد ،اما با این کار خود ماهی در آسمان شد . عباس ، دشمن پیامبر بود و بر ضد او و دین او ، ولی در جنگ با اسلام ، به اسلام بازگشت و حامی آن شد .
اعرابی میگه : من تا اینجا برای گرفتن چیزی اومدم ، اما اینجا به ورودی که رسیدم انگار به صدر رسیدم و در بالا جای گرفتم . آب آوردم برای هدیه تا نانی بگیرم ، اما بوی نان مرا به بهشت کشاند . نان ، آدم رو از بهشت بیرون راند و همان نان من رو در بهشت انداخت و به جایی رسیدم که از آب و نان رَستم ، مانند فرشته ها که بی غرض ستایش خداوند میکنند .. در این جهان هر کسی قدمی بر میداره به دلیلی هست و در انتظار پاسخی و فقط جسم و جان عاشقان هست که بی غرض و بدون هیچ چشمداشتی به دور معشوق در گردش هست ...
#مثنوی_معنوی_133
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_267
دعای #چهل_پنج
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در وداع با ماه #رمضان "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_پنج_53
دعای سیدالساجدین(ع) در بدرود با ماه رمضان:
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ، وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِيرُكَ مِنْهُ🔹
🔸خدايا! بيم عقاب در دل ما افكن و شوق ثواب موعود را نصيب ما كن، تا لذّت اين دعاها را دريابيم و اندوه آنچه را از آن به تو پناه آورده ایم🔸
#چهل_پنج #رمضان
✳️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
شرح ( اللَّهُم ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْم.pdf
حجم:
755.2K
#شرح
#دعا_چهل_پنج_53
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ....
#ترس از عذاب و #شوق ثواب
دعای #چهل_پنج
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهل_پنج_53
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا
خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ،
وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ
حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ،
وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِيرُكَ مِنْهُ
🔹خدايا!
ترس از عذاب وعده شده،
و شوق ثواب موعود را
روزى ما فرما،
تا لذّت آنچه كه از تو مىخواهيم
و اندوه آنچه كه از آن به تو پناه مىبريم
در يابيم
دعای #چهل_پنج
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ هرچه دوستش به او گفت : غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی بر
🔸 برو گنج #قناعت جوی و کُنج عافیت بنشین
کـه یکـدم تنگدل بودن به بَحر و بَر نمیارزد
🔴 چون نور قناعت در چراغ ِ هستی ِانسان تجلّى کند، انسان تبدیل به قدرتى براى حفظِ حقوق دیگران و ایستادن بر چهار چوب حقوق خویش می گردد.
توانِ قناعت پیشه کردن وصرفه جویی نمودن،گنجی بی پایان است وآدمی رابه منزلگاهِ آرامش وعاقبت به خیری رهنمون می سازد. کُنج عافیت، همان گوشه یِ اَمنی هست که انسان درکمالِ آرامش از زیبائیهایِ زندگانی بهره مند می گردد. درنظرگاه حافظ دنیا وزیبائیهایِ آن،همگی ناپایدار بوده وارزشِ آن راندارند که کسی برایِ به دست آوردنِ آن،دست به کاری بزند که اندوهِ دل به بار آورد ویا دلِ کسی رابشکند. یک لحظه اندوهناکی به کلِّ لذاتِ زودگذردنیا نمی ارزد.
🔸 گنج زر گر نبود کُنج ِ قناعت باقیست
آنکه آن داد به شاهان به گدایان این داد.
🔸 چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منّتِ دونان دو صد من زر نمیارزد
🔴 همانند حافظ قناعت وصرفه جویی پیشه کن و از زیاده خواهیِ این دنیای پست چشم پوشی کن، که اگرچنین نکنی،ناگزیرمی بایست زیرِ بارِ منّت پست خویان بروی واین کاربه قدری تورا ذلیل خواهدکرد که دویست من طلا وجواهرنیزخرج کنی نخواهی توانست آن ذلّت وخواری را پاک کنی.پس بهترآنکه انسان مناعتِ طبع نگه دارد،صرفه جویی وقناعت پیشه سازدتاهرگززیربارِ منّتِ نامردان ونااهلان قرارنگیرد.
قناعت تجلی عملی ِ بی نیازیست و نوعی نگرش خاص نسبت به دنیاست. نگرشی که حکایت گرِ عزّت و شخصیّتِ یک فرد در مقابل امکانات مالی دیگران است. اثر قناعت، احساس آزادگی و بی نیازی از غیر خداست و این بزرگ ترین فضیلت برای انسان است.
افرادِ خود ساخته و وارسته، دارای روحیه قناعت و عزت هستند و در پرتوِ این روحیّه یِ عالی، هیچگاه چشم ِطمع به مال و منالِ دیگران ندوخته اند و برای کسبِ مال و مقام، شخصیت والای خویش را خُرد نمی کنند.قناعت به معنای تشویق به سستی، تنبلی و نداری نیست. بلکه قناعت به معنای روحیه ای است که در پرتوِ آن مسائل اساسی خود را فراموش نکنیم، عزت نفسِ خود را حفظ و با حداقل امکانات، همزیستی ِ مسالمت آمیز داشته باشیم.
🔸 ماآبروی فقر وقناعت نمی بریم
باپادشه بگوی که روزی مقدّراست.
#حافظ_غزل_151
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2