#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚 #کتاب
« بهجتالدعاء»
👈مجموعه ادعیه و اذکار مورد توصیه حضرت آیتالله #بهجت ره
👌دعا و عبادت، از بارزترین ویژگیهای شخصیتی عالم عامل و عارف ربانی، حضرت آیتالله بهجت رحمهالله، بود. ایشان وقت را همچون طلا قیمتگذاری میکردند و برای لحظههایشان برنامه داشتند. در تمام عمر شریفشان لحظهای را هم از دست نمیدادند. در این میان بیشتر ساعتهای شبانهروزشان به دعا و عبادت اختصاص داشت و نزدیک به دوازده ساعت طول میکشید. در میان برنامههای کاری خودشان نیز اذکار و اوراد گوناگون بر لبانشان جاری بود؛ حتی زمانی که در میان مطالعه از جا برمیخاستند تا از قفسه، کتابی را بردارند، زیر لب ذکر میگفتند.
ایشان میفرمودند: «بهتجربه برای من معلوم شده که اگر از مسائل عبادی کم نشود، درسی که نیاز به یک ساعت مطالعه دارد، با ده دقیقه تمام میشود».
مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت اعلیالله مقامه با در نظر گرفتن این مهم در زندگانی ایشان، تصمیم گرفت مجموعهای از عبادات و دعاهایی را که ایشان ملتزم به انجام آنها بودند و به دیگران توصیه میکردند، جمعآوری کند و در اختیار علاقهمندان قرار دهد.
شما میتوانید آنرا قانونی از #طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/71651
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🏴 #زیارت حضرت #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها)
🙏 يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ. (🔊بشنوید و اینجا )
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
حضرت #فاطمه_زهرا سلام الله علیها فرمودند:
من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته؛
کسی که #عبادت های #خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته ۵۰ از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ عبارت
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
...اللهم صل علی محمد و آله وحلنی بحلیة الصالحین والبسنی زینة المتقین فی ترک التعییر والافضال علی غیر المستحق...
جمله «الافضال علی غیر المستحق»عطف بر جمله قبل،یعنی ترک التعییر است.
امام سجاد علیه السلام،زینت صالحان ومتقین را،سرزنش نکردن مردم وترک بخشش به غیر نیازمند دانسته و آن را از خداوند طلب می کنند.زیرا اعطاء به غیر مستحق،ظلم به نیازمندان واقعی است.
بسیاری از فقیران،با آبرومندی زندگی سختی را می گذرانند،کسی هم اطلاع ندارد.
اینجاست که امام علیه السلام ازخداوند می خواهد،مرا آن گونه قرار ده که بخشش به غیر نیازمندنکنم،واین لباس تقوی است.
ازآیه ۳۷سوره مبارکه حج،می توان برداشت کرد؛آنچه به نیازمندان می بخشید،درحقیقت به نفع خودتان ونشان تقوای شماست.
درخطبه۱۲۶نهج البلاغه نیز آمده است ...واعطاء المال فی غیر حقه تبذیر واسراف...آن حضرت،بخشش به غیر مستحق را،از عدالت بدور می دانندومی فرمایند این کار اسراف است.
اللهم اجعلنا من الشاکرین الحامدین لنعمک...
خواستهى حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در اين قطعه از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» اين است كه
مسلمانان احسان ابتدايى را به كسانى كه استحقاق و اهليت ندارند ترك گويند،
«افضال» به معناى «احسان ابتدايى» است
و شامل تمام عطاياى مالى و گذشتهاى اخلاقى،
حتى عفو و اغماض ولى خون از قصاص قاتل نيز مىگردد.
هدف امام سجاد (ع) در اين قطعه از دعا جلب توجه مسلمانان به اين نكته است كه
احسان ابتدايى عملى است بسيار پسنديده و ماجور
به شرط آنكه در جاى شايسته واقع شود و اشخاصى كه استحقاق و اهليت دارند مشمول آن قرار گيرند،
و لازم است افراد متدين از احسان بىمورد و نابجا خوددارى كنند،
چرا که ممكن است اين عمل در مواقعى گناهانى را ببار آورد و منشاء پارهاى از مفاسد و اختلالات گردد
يك نفر با چهرهى غمگين و زبانى التماسآميز به مسلمانى مراجعه مىكند و مىگويد من و زن و فرزندان خردسالم امشب غذا نداريم و بايد گرسنه به سر بريم، احسان كن، تفضل نما، و نياز امشب ما را برطرف ساز.
این در حالی است که در واقع دروغ مىگويد و استحقاق ندارد. او فردى است متمكن و مصارف بيش از يك سال خود و زن و فرزند خويش را پول نقد در اختيار دارد. ولى شخص مسلمان روى عواطف اسلامى گفتهى او را باور مىكند و به قدر كافى به وى كمك مىنمايد.
و اگر مىدانست دروغ مىگويد و استحقاق ندارد هرگز چيزى به وى نمىداد.
كمك به افراد غیر مستحق که ممکن است در موارد محدود و معدود انجام مىشود ،
به دلیل آن که پرداختكننده به انگيزه ى انسانى و به قصد نوعدوستى به اين كار دست زده است از جهت روانى و معنوى بىبهره نخواهد بود :
رسول اكرم (ص) فرموده است: نيكى كن به كسى كه اهل نيكى است و به كسى كه اهل آن نيست، اگر خير و نيكيت به فرد شايستهى نيكى رسيد تو درك واقع نمودهاى و اگر نيكيت به اهلش نرسيد تو با عمل نيكى كه انجام دادهاى اهليت كار نيك را به دست آوردهاى.
اگر كسى به عنوان عمل خير در صرف مال، زيادهروى كند و بيش از اندازه پرداخت نمايد به اسراف گراييده و مشمول دعاى امام سجاد (ع) است و بايد آن را ترك گويد،
نه تنها در مورد مال بلكه در ساير خلقيات حميده نيز اندازهگيرى لازم است
و اگر در حد و اندازه رعايت نشود، فضيلت به رذيلت مبدل مىگردد !!!
امام عسكرى عليهالسلام ضمن حديثى فرموده است:
سخاوت اندازهاى دارد و اگر از آن حد بگذرد اسراف است،
حزم و احتياط اندازهاى دارد و اگر از حدش بگذرد ترس است،
اقتصاد و ميانهروى حدى دارد و اگر از آن حد تجاوز نمايد بخل است،
شجاعت اندازهاى دارد و اگر از آن اندازه بگذرد تهور است.
على (ع) فرموده است: كسى كه مال دارد از فساد بپرهيزد كه اعطاى مال در غير مورد حقش تبذير و اسراف خواهد بود.
مهمتر از امر مال و صرف نابجا و بىمورد آن عفو و اغماض هايى است كه در زمينه ى مكارم اخلاق انجام مىشود.
از جمله بخشيدن كسى است كه به شما ستم نموده است: «العفو عمن ظلمك».
اين عفو و اغماض بسيار ممدوح و پسنديده است
به شرط آنكه فرد مورد عفو، استحقاق و شايستگى داشته باشد، از عفو و اغماض حقشناسى كند، خويشتن را اصلاح نمايد، و مراقب باشد كه از آن پس دگران مورد تعديش قرار نگيرند.
اما اگر شخصى كه به شما ظلم كرده پست و فرومايه باشد، عفو و بخشش را به ضعف شما و قدرت خودش تفسير مىنمايد، و از آن پس بر تجرى خويش مىافزايد، چنين عفوى ناپسند و مذموم است،
على (ع) سوءتاثير كرامت خلق را در فرومايگان و افراد لئيم و پست با عبارتى كوتاه بيان فرموده است:
الكرامه يفسد من اللئيم بقدر ما يصلح من الكريم.
كرامت خلق و گذشت بزرگواران در افراد فرومايه و لئيم همان قدر اثر منفى مىگذارد و فساد به بار مىآورد كه در وجود افراد كريم اثر مثبت دارد و مايهى اصلاح مىگردد.
افراد بزرگوار و كريمالنفس پيش از آنكه ظالم خود را مورد عفو قرار دهند
لازم است به گونهاى او را بيازمايند يا از چگونگى انديشه و افكارش تحقيق نمايند،
اگر لايق است از وى بگذرند و اگر استحقاق و اهليت نداشت زمينه ى مجازاتش را فراهم آورند تا بر اثر عفو نابجا و بىمورد، ستمكارى را آزاد نگذارند و مردم را به ظلمهاى تازهاى گرفتار ننمايند.
جالب آنكه اگر افراد كريمالنفس شخص ظالمى را ببخشند كه شايسته ى عفو و اغماض بوده، علاوه بر عز دنيوى و محبوبيت نزد مردم، در قيامت نيز از فيض رحمت بارىتعالى به پاداش عفوى كه در دنيا نمودهاند برخوردار مىگردند،
اما اگر كسى را مورد عفو قرار دهند كه استحقاق و شايستگى نداشته است در دنيا عزى نصيبشان نمىشود و در آخرت نيز از رحمت خداوند بهرهاى نخواهند داشت.
امام صادق (ع) فرمود: اى مفضل! اگر خواستى بدانى گردش كار يك مرد به خير است يا به شر، ببين عمل خوب و معروف خود را كجا و در چه موردى قرار مىدهد،
اگر آن را در مورد افراد شايسته و اهل معروف قرار مىدهد بدان كه در خير و خوبى است
و اگر معروف خود را در مورد افراد نااهل به كار مىبرد بدان كه در آخرت براى او نصيبى نخواهد بود.
در اسلام براى كسى كه عمدا انسانى را به قتل مىرساند مجازات اعدام مقرر گرديده است. قاضى شرع در محكمهى قضا تمام ابعاد جرم و شرايط قتل عمد را بررسى مىكند، موقعى كه قتل را مشمول قانون قصاص تشخيص داد حكم اعدام صادر مىكند و قاتل را براى قصاص در اختيار ولى خون قرار مىدهد.
ممكن است كشتن قاتل براى بازماندگان مقتول موجب تسلى خاطر گردد ولى به صريح قرآن شريف جعل قانون قصاص براى حفظ حيات مردم و به منظور عبرت گرفتن اهل #شرارت و عناصر ناراحت است تا فكر قتل در سر نپرورند و دست خود را به خون بيگناهان نيالايند.
و لكم فى القصاص حيوه يا اولى الالباب لعلكم تتقون.
اى خردمندان! حيات جامعه در قصاص است تا جنايتكاران از قانون اعدام عبرت بگيرند و از ريختن خون بيگناهان پرهيز نمايند.
نکته ی جالب در قانون قصاص اسلام :
اولا، اجراى حكم اعدام در عهدهى دولت نيست بلكه پس از صدور حكم قصاص،قاتل در اختيار ولى خون قرار داده مىشود و اوست كه مىتواند حكم قصاص را دربارهى قاتل اجرا نمايد.
ثانيا، ولى خون ملزم نيست حتما قاتل را اعدام كند بلكه مىتواند او را ببخشد، مىتواند ديهى مقتول را بگيرد و آزادش نمايد، و مىتواند او را اعدام كند.
مىدانيم افرادى كه مرتكب قتل مىشوند و محكوم به اعدام مىگردند از نظر روحيه و طرز تفكر متفاوتاند،
بعضى در كشتن افراد و ريختن خون بىگناه جسور و بىباكاند، نه تنها از قتل نفس، متاثر و متالم نمىگردند بلكه از عمل جنايى خود احساس خشنودى و رضايت خاطر مىنمايند.
اما بعضى علاوه بر اينكه در انديشه ى قتل بىگناه نيستند و فكر جنايت در سر نمىپرورند از شنيدن خبر قتل بىگناه ناراحت و نگران مىشوند و از اينكه ناروا خونى به زمين ريخته شده افسردهدل و آزردهخاطرند.
آیا اين دو قاتل از نظر ارتكاب جرم و تهديد حيات جامعه يكسانند ؟
قاتل اول فردى است آدمكش و جنايتكار، وجود او حيات انسانها را تهديد مىكند و مردم با بودن او احساس ايمنى نمىنمايند و اگر موقعى بر اثر قتل بىگناه در محكمه محكوم به اعدام گردد، جامعه قتل او را استقبال مىكند و با اعدام او از پريشان فكرى رهايى مىيابد.
اما قاتل دوم جنايتكار نيست، او در يك لحظه تحت تاثير خشم شديد قرار گرفته، خود را نگه نداشته، و بر اثر شدت هيجان، تلفنى كه در كنار دستش بوده برداشته و با شدت بر سر طرف خشم خود كوبيده و او بر اثر اين ضربه كشته شده است.
فايده ى آزادى قانونى ولى خون از اين نظر بسيار مهم و شايان ملاحظه است،
او از طرفى با اختيارى كه دارد مىتواند قاتل جنايتكار را اعدام كند، او را از ميان ببرد، و با اين عمل حيات مردم را از ناامنى و خطر برهاند،
و از طرف ديگر مىتواند قاتلى را كه بر اثر خشم موقت مرتكب قتل گرديده و در محكمهى قضاى اسلامى به اعدام محكوم شده و اما وجودش براى حيات جامعه زيان ندارد مورد عفو و اغماضش قرار دهد، او را ببخشد، و آزادش نمايد.
امام سجاد (ع) براى نجات يك انسان كه جنايتكار نبوده و ناخواسته مرتكب قتل گرديد حداكثر مجاهده را معمول فرمود تا ولى خون او را بخشيد و از اعدام رهايى يافت.
حضرت امام حسن عسكرى (ع) فرمود: مردى حضور على بن الحسين عليهماالسلام شرفياب شد و شخصى را با خود آورده بود كه گمان داشت او پدرش را كشته است. متهم در محضر امام به قتلى كه مرتكب شده بود اعتراف نمود و با اقرار صريحش لزوم قانونى قصاص تحقق يافت. از مشاهدهى وضع قاتل و اعترافش براى امام روشن شد كه او مرد جنايتكارى نيست. از فرزند مقتول كه ولى خون بود خواست او را ببخشد تا مشمول اجر بزرگ بارىتعالى واقع شود اما دل جوان به اين عفو راضى نبود. امام فرمود: اگر به ياد مىآورى كه او بر تو حقى دارد
به احترام آن حق از او بگذر و آزادش نما. عرض كرد: يابن رسولالله! به من حقى دارد ولى ارزش آن حق به قدرى نيست كه از خون پدرم بگذرم. فرمود: پس مىخواهى چه كنى؟ گفت: مىخواهم قصاص كنم، اما اگر او مايل باشد حاضرم به احترام حقى كه به من دارد قتل او را با ديه صلح كنم و آزادش نمايم. امام پرسيد: حق او بر تو چيست؟ عرض كرد: او توحيد خدا را و نبوت حضرت محمد صلى الله عليه و آله را و امامت على (ع) و ديگر ائمه را به من آموخت. حضرت فرمود: آيا اينها كه به تو ياد داده به قدر خون پدرت نمىارزد؟ قسم به خدا، آموختههاى او به قدر خون تمام مردم روى زمين ارزش دارد.
امام سجاد (ع) به قاتل فرمود: آيا حاضرى ثواب آموزش توحيد و نبوت و امامتى را كه به اين شخص آموختهاى به من برگذار نمايى تا ديهى خون پدر او را بدهم و تو از قتل نجات پيدا كنى؟ عرض كرد: يابن رسولالله! من نيازمند آمرزش خود هستم و تو نياز ندارى، چون كه گناهان من بزرگ است و گناهى كه در قتل مرتكب شدهام بين من و مقتول است نه بين من و اين مرد كه ولى خون است. حضرت سجاد (ع) فرمود: پس در نظر تو تسليم شدن براى قتل محبوبتر از اين است كه ثواب آموزشت را از دست بدهى؟ عرض كرد: بلى يابن رسولالله.
خلاصه امام سجاد (ع) با ولى خون سخنانى فرمود: سرانجام راضى شد كه قاتل را مورد عفو قرار دهد و از قتلش درگذرد.
انس با صحیفه سجادیه
امام سجاد (ع) براى نجات يك انسان كه جنايتكار نبوده و ناخواسته مرتكب قتل گرديد حداكثر مجاهده را معمول
از اين روايت به خوبى روشن مىشود كه اگر كسى جنايتكار نيست و مرتكب قتل گرديده اما وجود او حيات جامعه را در خطر قرار نمىدهد شايسته است عقلا و خيرخواهان در نجات او همت گمارند و به پيروى از امام سجاد (ع) آنقدر كوشش كنند تا حيات انسانى را كه بر اثر رويدادى مرتكب قتل گرديده و از عمل خود سخت پشيمان شده است، حفظ نمايند.
چنين انسانى استحقاق افضال و احسان دارد، شايسته است دربارهاش جديت شود تا از قتل رهايى يابد، قطعا كسانى كه در اين امر مداخله مىكنند و جديت مىنمايند و همچنين ولى خون كه قاتل را مىبخشد در پيشگاه خداوند از اجر بسيار بزرگ برخوردار خواهند بود.
وساطت براى نجات جنايتكار و عفو انسان قاتلى كه از كشتن مردم خشنود مىشود و با بقاى او حيات جامعه در خطر قرار مىگيرد و از مردم سلب امنيت مىشود بسيار ناپسند و مذموم است و چنين عملى در نظر حضرت مولىالموحدين على عليهالسلام ستم كردن به معروف شناخته شده است:
على (ع) فرموده: به معروف و عمل خير ستم كرده است كسى كه آن را نابجا و در مورد غير اهلش اعمال نمايد.
خواسته ى حضرت زينالعابدين از پيشگاه خداوند اين است كه
مسلمانان احسان ابتدايى خويش را در مورد كسانى كه استحقاق و اهليت ندارند ترك گويند و از انجام چنين معروفى خوددارى نمايند.
احسان ابتدايى نابجا در مورد افراد غير مستحق از طرفى به فرموده ى على (ع) :
ظلم به معروف است
و از طرف ديگر ظلم به مردم،
عدل زمانى اجرا مىشود و جامعه از فوايد آن برخوردار مىگردد كه عوامل ضد عدل سركوب گردند، عناصر ستمگر مورد حمايت قرار نگيرند، و كسانى آگاهانه يا ناآگاه راه بيدادگرى آنان را هموار نسازند.
مثلا اگر جنايتكارى بر اثر قتل بىگناهى محكوم به اعدام گرديده است كسانى به حمايت او قيام نكنند و به گمان آنكه با شفاعت خويش معروفى را انجام دهند، از ولى خون، عفو قاتل را نخواهند و موجبات آزاديش را فراهم نياورند چه آنكه آزاد ساختن جنايتكار بىباك به خطر انداختن حيات جامعه و برهم زدن امنيت فكرى و آرامش خاطر مردم است.
ترحم بر پلنگ تيز دندان
ستمكارى بود بر گوسفندان
امام سجاد (ع) ترك احسان ابتدايى را به افراد نااهل و غير مستحق در زمينه ى بسط عدل به پيشگاه خداوند عرض نموده و از مسلمانان ترك آن را خواسته است.
#دعا_بیستم_10
خواسته ى حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در اين قطعه از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» اين است كه
مسلمانان یادشان نرود ظلمی را که به حضرت #فاطمه_زهرا سلام الله علیها رفت
و روی خوش را به آنهایی كه استحقاق و اهليت ندارند بواسطه ی آن #ظلم بزرگ ، ترك گويند !!!
مثل خود حضرت سلام الله علیها : که با آنها تا آخرین لحظه ی عمر دیگر حرف نزد !!!!
🔊👈 «ظلمتونی ؛ به من ظلم کردید...»
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2