eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
افراد بزرگوار و كريم‏النفس پيش از آنكه ظالم خود را مورد عفو قرار دهند لازم است به گونه‏اى او را بيازمايند يا از چگونگى انديشه و افكارش تحقيق نمايند، اگر لايق است از وى بگذرند و اگر استحقاق و اهليت نداشت زمينه‏ ى مجازاتش را فراهم آورند تا بر اثر عفو نابجا و بى‏مورد، ستمكارى را آزاد نگذارند و مردم را به ظلمهاى تازه‏اى گرفتار ننمايند.
جالب آنكه اگر افراد كريم‏النفس شخص ظالمى را ببخشند كه شايسته ‏ى عفو و اغماض بوده، علاوه بر عز دنيوى و محبوبيت نزد مردم، در قيامت نيز از فيض رحمت بارى‏تعالى به پاداش عفوى كه در دنيا نموده‏اند برخوردار مى‏گردند، اما اگر كسى را مورد عفو قرار دهند كه استحقاق و شايستگى نداشته است در دنيا عزى نصيبشان نمى‏شود و در آخرت نيز از رحمت خداوند بهره‏اى نخواهند داشت. امام صادق (ع) فرمود: اى مفضل! اگر خواستى بدانى گردش كار يك مرد به خير است يا به شر، ببين عمل خوب و معروف خود را كجا و در چه موردى قرار مى‏دهد، اگر آن را در مورد افراد شايسته و اهل معروف قرار مى‏دهد بدان كه در خير و خوبى است و اگر معروف خود را در مورد افراد نااهل به كار مى‏برد بدان كه در آخرت براى او نصيبى نخواهد بود.
در اسلام براى كسى كه عمدا انسانى را به قتل مى‏رساند مجازات اعدام مقرر گرديده است. قاضى شرع در محكمه‏ى قضا تمام ابعاد جرم و شرايط قتل عمد را بررسى مى‏كند، موقعى كه قتل را مشمول قانون قصاص تشخيص داد حكم اعدام صادر مى‏كند و قاتل را براى قصاص در اختيار ولى خون قرار مى‏دهد. ممكن است كشتن قاتل براى بازماندگان مقتول موجب تسلى خاطر گردد ولى به صريح قرآن شريف جعل قانون قصاص براى حفظ حيات مردم و به منظور عبرت گرفتن اهل و عناصر ناراحت است تا فكر قتل در سر نپرورند و دست خود را به خون بيگناهان نيالايند. و لكم فى القصاص حيوه يا اولى الالباب لعلكم تتقون. اى خردمندان! حيات جامعه در قصاص است تا جنايتكاران از قانون اعدام عبرت بگيرند و از ريختن خون بيگناهان پرهيز نمايند.
نکته ی جالب در قانون قصاص اسلام : اولا، اجراى حكم اعدام در عهده‏ى دولت نيست بلكه پس از صدور حكم قصاص،قاتل در اختيار ولى خون قرار داده مى‏شود و اوست كه مى‏تواند حكم قصاص را درباره‏ى قاتل اجرا نمايد. ثانيا، ولى خون ملزم نيست حتما قاتل را اعدام كند بلكه مى‏تواند او را ببخشد، مى‏تواند ديه‏ى مقتول را بگيرد و آزادش نمايد، و مى‏تواند او را اعدام كند.
مى‏دانيم افرادى كه مرتكب قتل مى‏شوند و محكوم به اعدام مى‏گردند از نظر روحيه و طرز تفكر متفاوت‏اند، بعضى در كشتن افراد و ريختن خون بى‏گناه جسور و بى‏باك‏اند، نه تنها از قتل نفس، متاثر و متالم نمى‏گردند بلكه از عمل جنايى خود احساس خشنودى و رضايت خاطر مى‏نمايند. اما بعضى علاوه بر اينكه در انديشه‏ ى قتل بى‏گناه نيستند و فكر جنايت در سر نمى‏پرورند از شنيدن خبر قتل بى‏گناه ناراحت و نگران مى‏شوند و از اينكه ناروا خونى به زمين ريخته شده افسرده‏دل و آزرده‏خاطرند. آیا اين دو قاتل از نظر ارتكاب جرم و تهديد حيات جامعه يكسانند ؟ قاتل اول فردى است آدمكش و جنايتكار، وجود او حيات انسانها را تهديد مى‏كند و مردم با بودن او احساس ايمنى نمى‏نمايند و اگر موقعى بر اثر قتل بى‏گناه در محكمه محكوم به اعدام گردد، جامعه قتل او را استقبال مى‏كند و با اعدام او از پريشان فكرى رهايى مى‏يابد. اما قاتل دوم جنايتكار نيست، او در يك لحظه تحت تاثير خشم شديد قرار گرفته، خود را نگه نداشته، و بر اثر شدت هيجان، تلفنى كه در كنار دستش بوده برداشته و با شدت بر سر طرف خشم خود كوبيده و او بر اثر اين ضربه كشته شده است. فايده‏ ى آزادى قانونى ولى خون از اين نظر بسيار مهم و شايان ملاحظه است، او از طرفى با اختيارى كه دارد مى‏تواند قاتل جنايتكار را اعدام كند، او را از ميان ببرد، و با اين عمل حيات مردم را از ناامنى و خطر برهاند، و از طرف ديگر مى‏تواند قاتلى را كه بر اثر خشم موقت مرتكب قتل گرديده و در محكمه‏ى قضاى اسلامى به اعدام محكوم شده و اما وجودش براى حيات جامعه زيان ندارد مورد عفو و اغماضش قرار دهد، او را ببخشد، و آزادش نمايد.
امام سجاد (ع) براى نجات يك انسان كه جنايتكار نبوده و ناخواسته مرتكب قتل گرديد حداكثر مجاهده را معمول فرمود تا ولى خون او را بخشيد و از اعدام رهايى يافت. حضرت امام حسن عسكرى (ع) فرمود: مردى حضور على بن الحسين عليهماالسلام شرفياب شد و شخصى را با خود آورده بود كه گمان داشت او پدرش را كشته است. متهم در محضر امام به قتلى كه مرتكب شده بود اعتراف نمود و با اقرار صريحش لزوم قانونى قصاص تحقق يافت. از مشاهده‏ى وضع قاتل و اعترافش براى امام روشن شد كه او مرد جنايتكارى نيست. از فرزند مقتول كه ولى خون بود خواست او را ببخشد تا مشمول اجر بزرگ بارى‏تعالى واقع شود اما دل جوان به اين عفو راضى نبود. امام فرمود: اگر به ياد مى‏آورى كه او بر تو حقى دارد به احترام آن حق از او بگذر و آزادش نما. عرض كرد: يابن رسول‏الله! به من حقى دارد ولى ارزش آن حق به قدرى نيست كه از خون پدرم بگذرم. فرمود: پس مى‏خواهى چه كنى؟ گفت: مى‏خواهم قصاص كنم، اما اگر او مايل باشد حاضرم به احترام حقى كه به من دارد قتل او را با ديه صلح كنم و آزادش نمايم. امام پرسيد: حق او بر تو چيست؟ عرض كرد: او توحيد خدا را و نبوت حضرت محمد صلى الله عليه و آله را و امامت على (ع) و ديگر ائمه را به من آموخت. حضرت فرمود: آيا اينها كه به تو ياد داده به قدر خون پدرت نمى‏ارزد؟ قسم به خدا، آموخته‏هاى او به قدر خون تمام مردم روى زمين ارزش دارد. امام سجاد (ع) به قاتل فرمود: آيا حاضرى ثواب آموزش توحيد و نبوت و امامتى را كه به اين شخص آموخته‏اى به من برگذار نمايى تا ديه‏ى خون پدر او را بدهم و تو از قتل نجات پيدا كنى؟ عرض كرد: يابن رسول‏الله! من نيازمند آمرزش خود هستم و تو نياز ندارى، چون كه گناهان من بزرگ است و گناهى كه در قتل مرتكب شده‏ام بين من و مقتول است نه بين من و اين مرد كه ولى خون است. حضرت سجاد (ع) فرمود: پس در نظر تو تسليم شدن براى قتل محبوبتر از اين است كه ثواب آموزشت را از دست بدهى؟ عرض كرد: بلى يابن رسول‏الله. خلاصه امام سجاد (ع) با ولى خون سخنانى فرمود: سرانجام راضى شد كه قاتل را مورد عفو قرار دهد و از قتلش درگذرد.
انس با صحیفه سجادیه
امام سجاد (ع) براى نجات يك انسان كه جنايتكار نبوده و ناخواسته مرتكب قتل گرديد حداكثر مجاهده را معمول
از اين روايت به خوبى روشن مى‏شود كه اگر كسى جنايتكار نيست و مرتكب قتل گرديده اما وجود او حيات جامعه را در خطر قرار نمى‏دهد شايسته است عقلا و خيرخواهان در نجات او همت گمارند و به پيروى از امام سجاد (ع) آنقدر كوشش كنند تا حيات انسانى را كه بر اثر رويدادى مرتكب قتل گرديده و از عمل خود سخت پشيمان شده است، حفظ نمايند. چنين انسانى استحقاق افضال و احسان دارد، شايسته است درباره‏اش جديت شود تا از قتل رهايى يابد، قطعا كسانى كه در اين امر مداخله مى‏كنند و جديت مى‏نمايند و همچنين ولى خون كه قاتل را مى‏بخشد در پيشگاه خداوند از اجر بسيار بزرگ برخوردار خواهند بود.
وساطت براى نجات جنايتكار و عفو انسان قاتلى كه از كشتن مردم خشنود مى‏شود و با بقاى او حيات جامعه در خطر قرار مى‏گيرد و از مردم سلب امنيت مى‏شود بسيار ناپسند و مذموم است و چنين عملى در نظر حضرت مولى‏الموحدين على عليه‏السلام ستم كردن به معروف شناخته شده است: على (ع) فرموده: به معروف و عمل خير ستم كرده است كسى كه آن را نابجا و در مورد غير اهلش اعمال نمايد. خواسته‏ ى حضرت زين‏العابدين از پيشگاه خداوند اين است كه مسلمانان احسان ابتدايى خويش را در مورد كسانى كه استحقاق و اهليت ندارند ترك گويند و از انجام چنين معروفى خوددارى نمايند. احسان ابتدايى نابجا در مورد افراد غير مستحق از طرفى به فرموده‏ ى على (ع) : ظلم به معروف است و از طرف ديگر ظلم به مردم،
عدل زمانى اجرا مى‏شود و جامعه از فوايد آن برخوردار مى‏گردد كه عوامل ضد عدل سركوب گردند، عناصر ستمگر مورد حمايت قرار نگيرند، و كسانى آگاهانه يا ناآگاه راه بيدادگرى آنان را هموار نسازند. مثلا اگر جنايتكارى بر اثر قتل بى‏گناهى محكوم به اعدام گرديده است كسانى به حمايت او قيام نكنند و به گمان آنكه با شفاعت خويش معروفى را انجام دهند، از ولى خون، عفو قاتل را نخواهند و موجبات آزاديش را فراهم نياورند چه آنكه آزاد ساختن جنايتكار بى‏باك به خطر انداختن حيات جامعه و برهم زدن امنيت فكرى و آرامش خاطر مردم است. ترحم بر پلنگ تيز دندان ستمكارى بود بر گوسفندان امام سجاد (ع) ترك احسان ابتدايى را به افراد نااهل و غير مستحق در زمينه‏ ى بسط عدل به پيشگاه خداوند عرض نموده و از مسلمانان ترك آن را خواسته است.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
خواسته ‏ى حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در اين قطعه از دعاى شريف «مكارم‏الاخلاق» اين است كه مسلمانان یادشان نرود ظلمی را که به حضرت سلام الله علیها رفت و روی خوش را به آنهایی كه استحقاق و اهليت ندارند بواسطه ی آن بزرگ ، ترك گويند !!! مثل خود حضرت سلام الله علیها : که با آنها تا آخرین لحظه ی عمر دیگر حرف نزد !!!! 🔊👈 «ظلمتونی ؛ به من ظلم کردید...» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🏴 آقا (آیت الله ره ) بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر حضرت سلام الله علیها ... ؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت... ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2