#مقام_رضا
👤 دکتر حسین #الهی_قمشه_ای
🏴 «يكي از صفات انسان هاي شايسته و كامل، #رضا به مقدرات الهي و تسليم در برابر آن است. به عبارت ديگر، ترك اعتراض و انكار در قلب و ظاهر انساني كه در نزد او فقر و غنا، راحت و رنج، بقا و فنا، عزت و ذلت، مرض و صحت و مرگ و حيات مساوي باشد، راضي به خواسته خداست.
برخلاف انسان صابر كه شايد در باطن ناخشنود بوده و تنها در ظاهر اعتراضي نمي كند، در روايتي از پيامبر اكرم(ص) از قول جبرائيل درباره مقام رضا نقل است: «انسان راضي از آقاي خويش ناخشنود نيست؛ چه از دنيا بهره مند باشد و چه بي بهره، و به عمل اندك بسنده نمي كند» امام حسين(ع) نمونه متعالي و كامل اين صفت است و در رفتار و گفتارش، رضايت و تسليم حق موج مي زند. امام صادق(ع) سوره «والفجر» را سوره امام حسين(ع) مي نامد، زيرا ايشان را جلوه تمام و كمال اين آيه: «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضية مرضية» مي داند.
امام حسين(ع) همان روح آرامش يافته در سايه ياد خداست كه فرمود: «الابذكر ا... تطمئن القلوب» و در حالي روز عاشورا به سوي ملكوت اعلي پركشيد كه رضايت و تسليم خويش را با همه وجود به اثبات رساند. در دعاي عرفه هم از امام حسين(ع) مي خوانيم «قضا و قدرت را برمن خير و مبارك ساز تا آنچه دير مي خواهي برمن، زودتر نخواهم و آنچه زودتر مي خواهي، ديرتر مايل نباشم» و باز مي فرمايد: «رضايت و خشنودي خدا موجب رضايت ما اهل بيت است و بر بلاي رسيده از جانب او صبر مي كنيم»
امام حسين(ع) در آخرين لحظات عمر شريفش، در قتلگاه فرمود: «رضا بقضائك و تسليماً لامرك و لامعبود سواك يا غياث المستغيثين» ( خشنود به قضاي تو و تسليم امر و فرمانت هستم و معبودي غير تو نيست، اي فرياد رس فرياد جويان!) اين زيباترين تصوير از امامي راستين است كه براي رضاي الهي از جان و مال و اهل خانواده اش گذشت و درخت اسلام را به خون سرخش آبياري كرد.»
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#انس_با_نهج_البلاغه
🔹 کلاس نهج البلاغه در بهشت
❇️ مرحوم آقاى #الهی_قمشه_ای بارها در عظمت شأن نهج البلاغه مىفرمود: «برويم بهشت نهج البلاغه را خدمت امير المؤمنين (علیه السلام) درس بخوانيم تا بفهميم آن حضرت چه فرموده است.»
👤 نقل از آیت الله #حسن_زاده_آملی
👈متن کامل👇
📋 ytre.ir/v6k
🙏کانال #انس_با_صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
base.apk
3.84M
💎 #هدیه ما به مناسبت روز میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🔅 50 نرم افزار با یک نصب!!!!
⬅️ قرآن ، صحیفه سجادیه ، و نهج البلاغه و ... در #نرم_افزار « متون » تبیان
📋 « متون » نرم افزاری است اندرویدی ، مخصوص تلفن های همراه ، برای ارائه محتوای متنی و چندرسانه ای فرهنگی مفید
برخی از محتوا رایگان و برخی بدلیل رعایت حقوق مالکیت معنوی با پرداخت درون برنامه ای کافه بازار انجام می شود . محتوا به تدریج به این نرم افزار اضافه می شود .
👈این نرم افزار حاوی 4 صحیفه سجادیه با ترجمه #فارسی:
علامه #شعرانی ، #الهی_قمشه_ای ، #فیض_الاسلام ، #انصاریان
و نیز یک ترجمه #انگلیسی میباشد.
👌توصیه میشود حتما نصب فرمائید و به دیگران هم هدیه فرمایید
#نرم_افزار_صحیفه_سجادیه
◀️ انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا #ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود رندی آموز و کرم کن که نه
🔴#اسم_اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل دیو مسلمان (سلیمان) نشود
👈به نظر می رسد “سلیمان” به جای " مسلمان " در بیت فوق زیبا تر است.
آقای دکتر #الهی_قمشه_ای می گویند:
“یکی از جذاب ترین تعبیرات ” نفس و عشق ” ، قصه دیو و سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است .
قصه چنین است که سلیمان فرزند داود ، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولت آن نام ، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود ، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند (قرآن / سبا / ١٣) . این دیوان ، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند ، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان روح آیند ، خادم دولتسرای عشق شوند.
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد . کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند ( از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند . ) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد واز ماجرا خبر یافت ، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته ، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند . و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین سلطنت خود را ” مسکین و فقیر ” می دانست ، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.
دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود ، چه غم دارد؟
حافظ
اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد ، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند . چون مدتی بدینسان بگذشت ، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند :
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
به جای سلیمان نشستن چو دیو
و بتدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته ی حافظ :
اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل ، دیو سلیمان نشود
و
بجز شکر دهنی ، مایه هاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی
و به زبان مولانا :
خلق گفتند این سلیمان بی صفاست
از سلیمان تا سلیمان فرق هاست
و در این احوال ، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت . روزی ماهی ای را بشکافت و از قضا ، خاتم گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد …”
#حافظ_غزل_227
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
به بهانه ورود به ماه #رجب با هم این فقرات را زمزمه کنیم ....
پروردگارا من همان بنده توام كه بر او پيش از خلقت و بعد از خلقت انعام و احسانها فرمودى و پس از آنكه خلق كردى او را از كسانى كه به راه دين تو هدايت يافته قرار دادى (و نعمت بزرگ دين و ايمان را كه اعظم نعمتهاست به او عطا فرمودى) و او را موفق داشتى كه حق بندگيت (در خور فهم و معرفتش) ادا كند و به واسطه تمسك و توسل بر رشته رحمت و عنايتت او را (از بسيار خطاها و مهالك و بلاها) حفظ كردى و در حزب (غالب و قاهر و فاتح) خود وارد كردى و او را به دوستى و محبت دوستان و خاصانت و عداوت دشمنان و مخالفانت ارشاد فرمودى
آنگاه (با همه اين لطف و احسانها) باز امرت را مخالفت كرد و نهيت را مرتكب شد و او را (از قبايح) منع و زجر فرمودى و ترك (قبايح) نكرد و از معصيت نهيش كردى مخالفت آن كرد (امرت را كه بايد به جاى آرد ترك كرد و نهيت را كه بايد ترك كند به جاى آورد) اما اين مخالفتش نه به واسطه عناد و سركشى از فرمانت بود بلكه هواى نفس غالب شد و به انجام آنچه را منع كردى و تحذير و بيم دادى دعوت كرد و دشمن تو و دشمن او (شيطان و ديو رجيم) هم او را بر به مخالفتت كمك و يارى داد (و به وسوسه و نويدهاى دروغ و شبهات واهى باطل او را به مخالفتت برگماشت) پس بر معصيتت با آنكه به وعده عذاب و انتقام تو آگه بود اما به اميد عفو تو و به وثوق و اطمينان بخشش و آمرزشت مرتكب خلاف و عصيان گرديد در صورتى كه با آن همه انعام و احسان و لطفها و ارشاد كه درباره او كردى سزاوارتر به ترك معصيت بود.
#الهی_قمشه_ای
#چهل_هفت #دعا_چهل_هفت_67
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2