✳️ #توصیه ی آیت الله #حسن_زاده به #تهجد و #نماز_شب
🔆" اگر دستور العمل مىخواهى مگر اين آيه را تلاوت نكرده اى؟ وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً .
و مگر نشنيده اى :
دوش وقت #سحر از غصّه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
( #حافظ )
و مگر برايت نخوانده ام
در خلوت شبهاى تارت مىتوانى
آرى به كف سرچشمه آب بقا را
(ديوان استاد)
خلاصه مرد #سحر باش كه:
صَمت و جوع و سهر و خلوت و ذكر به دوام
ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام
و دست از دامن دوست بر مدار
به و اللّه به باللّه به تاللّه
به حق آيه نصر من اللّه
كه مو از دامنت دست بر نديرم
اگر كشته شوم الحكمُ للّه
( #بابا_طاهر )
اگر در شب نگرفتى در روز بگير، و اگر روز را به رايگان از دست دادى شب را درياب. اين راه و رسم گدايى را خود جناب دوست به ما ياد داد كه فرمود: وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً ،سرّش اين است كه جواد است و جود گدا مىخواهد.
بانگ مىآيد كه اى طالب بيا
جود محتاج گدايان چون گدا
جود محتاج است و خواهد طالبى
همچنانكه توبه خواهد تائبى
روى خوبان ز آينه زيبا شود
روى احسان از گدا پيدا شود
چون گدا آيينه جود است هان
دم بود بر روى آيينه زيان
پس از اين فرمود حق در و الضحى
بانگ كم زن اى محمّد بر گدا
( #مثنوی_معنوی_131 )
و چون جناب معشوق فرمايد: وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ، خود با سائل چگونه بود، خدا داند ؟!!! "
✍علامه #حسن_زاده_آملی ، هزار و يك كلمه ؛ ج1 ؛ ص394
👈 #خلیفه_و_اعرابی 13
❇️ بانگ میآمد که ای طالب بیا
جود محتاج گدایان چون گدا
جود میجوید گدایان و ضعاف
همچو خوبان کآینه جویند صاف
روی خوبان ز آینه زیبا شود
روی احسان از گدا پیدا شود
پس ازین فرمود حق در والضحی
بانگ کم زن ای محمد بر گدا
چون گدا آیینهٔ جودست هان
دم بود بر روی آیینه زیان
آن یکی جودش گدا آرد پدید
و آن دگر بخشد گدایان را مزید
پس گدایان آیت جود حقند
وانک با حقند جود مطلقند
وانک جز این دوست او خود مردهایست
او برین در نیست نقش پردهایست
#مثنوی_معنوی_131
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
👈 #خلیفه_و_اعرابی 13 ❇️ بانگ میآمد که ای طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا جود میجوید گدایان و
✳️ مولوی در این حکایت که مرد کوزه ای آب برای خلیفه بغداد به رسم هدیه می بد، می گوید فقر و کرم، محتاج و وابسته به یکدیگر و به واقع دو روی یک سکه اند. در واقع، گدا آینه ای است که احسانِ خدا یا شخصِ محسن در آن جلوه گر می شود. چنان که زیبارو برای دیدن زیبایی خویش، محتاج آینه ای صاف است:
جود میجوید گدایان و ضِعاف (=ضعفا)
همچو خوبان کآینه جویند: صاف
روی خوبان ز آینه زیبا شود
روی احسان، از گدا پیدا شود
به همین علت خداوند در سوره ضحی می فرماید ای پیامبر گدا را از در خود مران. وَامّا سائلَ فلا تَنهَر. چرا که گدا آیینه ی جود است و از دعواکردن با او و راندنش، این آینه شفافیتش را از دست می دهد و به وسیلة بخارِ دهان تیره می شود :
پس ازین فرمود حق در والضّحی
بانگ کم زن ای محمّد بر گدا
چون گدا آیینه ی جودست هان
دم بود بر روی آیینه، زیان
پدیدار کنندة جود انسان گداست. اما جودی فراتر از این هم داریم که هر چه در توان دارد، بر این احسان می افزاید. تفسیر بهتری هم از این بیت می توان کرد و آن این که از جود نخستین خدا یعنی از رحمانیتش، گدایان یا فقرا خلق می شوند و از جودِ ثانوی اش(رحیمیتش) ، این فقرا، رزق و روزی می یابند. ضمنا منظور از فقرا طبق آیة شریفة “انتم الفقرا و هو الغنی الحمید”، کل انسان هاست:
آن یکی جودش، گدا آرد پدید
و آن دگر بخشد گدایان را مزید
پس گدایان آیتِ جود حقند
وان که(= و آنان که) با حقند، جود مطلقند
در ادبیات عارفانه و در تبیین فلسفة آفرینش آمده است که خداوند گنجی مخفی بود که می خواست زیبایی خود را نظاره کند. پس آینه ای از مخلوقات ساخت تا خود را در آن ها ببیند. در حقیقت ما گدایان و فقرا، آینه ای در دست محبوب ازل و ابد هستیم تا اسم غنی و جوادِ خداوند مجال تجلی پیدا کند.
در تایید این سخنان مولانا، بزرگان سخنان مشابهی گفته اند. آندره ژید در کتاب پربارِ “مائده های زمینی” می گوید: ” انسان چیزی جز آن که می بخشد، ندارد.”
و نیچه با نفی اخلاق متعارف و متداول، به فراسوی اخلاق یعنی بـه قلمرو عشق خـود انگیخته گام می گذارد. اگردرقلمرو اخلاق متعارف ،”دادن” یک ارزش است ، در فراسوی نیک و بد این “خوب گرفتن” است کـه ارزش تلقی می شود. نیچه، آن قدرسرشار از ایثار و خوبی است که مانند درختی پربار، ازگیرنده، برای سبک کردن بارش تشکرمی کند:
” تو آموختی کـه چقدرخـوب بخشیدن ، ازخـوب گرفتن مشکل تراست وآموختی که خـوب بخشیدن زیرکانه ترین هنرهای مهربانی است …آیا دهنده نباید ازگیرنده تشکر نماید؟ … ای خورشید بزرگ اگـر کسی نبود کـه روزت را نثارش کنی ، خوشبختی تو کجا بود؟ . . . ”
و زرتشت می گوید: “من چون زنبورعسلی که بیش از حـد عسل گردآورده بـاشد احتیاج دارم که دست هایی به سویم درازشود، تـاقسمتی از آن را بر آنان نثارکنم .”
#مثنوی_معنوی_131
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2