✳️نور ولایت و مراتب آن
👈مولانا میگوید: ولیّ حق چون به سرچشمهْ نور مطلق پیوسته است خود، چو نور است و عقلـ مانند جبرئیلـ رابط الهامات برای اوست. این نور به حق پیوسته در قندیلی از مردان حق که در مرتبه پایینترند احاطه شده است. گروه دیگر از اولیا که از ولیّ خدا بیشتر فاصله دارند، مانند مشکاتی هستند که قندیل یا مصباح در آن محافظت میشود. این طبقه سوم با ما که اهل این سخن هستیم، دررابطه اند و به ما فیض میرسانند. در منابع حدیث روایاتی هست که در آنها به #حجاب ها و پردههای نور حق اشاره شده و در همه آنها اعدادی چون هفتاد، هفت صد و هفتهزار (اعداد مبیّن کثرت) برای بیان شمارهْ این حجابها به کار رفته است. در همه این روایات به طور کلی سخن از مراتب کمال انسان است تا جایی که بتواند مستقیماً جمال حق را مشاهده کند. همراه با طی مراتب کمال، این حجاب ها از برابر چشم باطن کنار میرود. گروه بندی مردان حق براساس تکامل روحی و درجهْ قرب آنها به مقام یقین و وصال به حق است. به همین دلیل، مولانا آنها را در حجابهای گوناگون طبقهبندی کرده است. به اعتقاد عرفا، پیامبر اسلام(ص)از همهْ این مراتب و حجابهای نور گذشته و در #معراج به حضور بی واسطه حق رسیده است. در کتب عرفانی ، اولیای حق را به نسبت کمال روحانی در طبقات متفاوتی قرار داده اند؛ غالباً آن ولیّ را که بر همه سروری دارد غوث خواندهاند و پس از او ابدال، اوتاد، نُقبا، ابرار و اخیار. مولانا غالباً این اصطلاحات را به طور کلی به معنای مرد راه حق به کار میبرد .
مولانا به این نکته نظر دارد که نزدیکی به حق برحسب تکامل روح است و آنها که کامل ترند در حجاب های نزدیک تر صف کشیدهاند. مولانا میگوید: اهل هر پرده از نور پردهْ خود جان میگیرد، اما همین روشناییِ جان بخش برای آنها که در حجاب پایین ترند، رنج جان است و اینها برای دیدن آن نور مثل کسی هستند که نقص دید دارد. (احول و دوبین اند). با این حال، نقص چشم ، اندک اندک از میان میرود و انسانی که از این هفت صد حجاب بگذرد به دریای (یم) حق میپیوندد و دریا میشود.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_20
قسمت 6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏺ از جمال #مصطفی روئی بیاد آمد مرا
وز دم ویس القرن بوئی بیاد آمد مرا
فکرتم در سر #معراج نبی اوجی گرفت
قرب حق سوی بی سوئی بیاد آمد مرا
درکنار بحرعلم ساقی کوثر شدم
از بهشت معرفت جوئی بیاد آمد مرا
سوی وجه الله رهی میخواستم روشن چو مهر
زاهل عصمت یک بیک روئی بیاد آمد مرا
زلف بر رخسار خوبان دیده ام از سرکنه
اهل ایمان را سر موئی بیاد آمد مرا
در شب تاری بدل نور عبادت چون نیافت
روی حورائی و گیسوئی بیاد آمد مرا
#فیض را در شاعری فکر کهن از یاد رفت
در حقیقت فکرت توئی بیاد آمد مرا
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_20
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_12
#دعای_دوازدهم_صحیفه_سجادیه
#دعا_دوازدهم_10
#پاداش_عمل 1
❇️ عبادت بندگان در همه شبانه روز؛ نتواند پاسخ شكرانه يكى از نعمتهاى كوچك حضرت حق را ادا كند.
پس خداوند منّان از بندگان خود انتظار حقيقى اداى حق خويش را ندارد؛ زيرا هيچ كسى توانايى برگزارى حقوق الهى را به فراخور شأن اللَّه تبارك و تعالى را دارا نمىباشد مگر به مقام عصمت رسيده باشد.
درياى فضل و رحمت گسترده خداوند هم بسيار انسانهاى گناهكار و كافر و منافق و جاهل را هم فرا گرفته است و ساحل نجات و آغوش بازگشت را با كمترين بهانه باز گذاشته است تا عدّهاى كه گمراه و سرگردانند به دامان پرمحبت و لطف او باز گردند.
الطاف بى شمار و ناپايان را بر سر بندگان مىباراند تا بنده ذليل جسارت عرضه حال به محضر ربوبى داشته باشد؛ و بگويد «أَنَا الَّذى» من آنم كه چنين و چنانم، اين اجازه تشريفى از سوى ذات اقدس خداوند به بندگان از والاترين نعمتهاى اوست كه شرافت و شخصيت به انسان مىدهد و او را به بندگى حق اميدوار مىسازد.
از آن جا كه دايره تكاليف الهى وسيع است و حضرت حق به قدر توان و طاقت انسان، وظيفه طلب مىكند و حرج و سختى در اداى عبادت و امور شرعيه را شايسته بندگان مؤمن نمىداند و رأفت و رحمت او بر غضب و عذابش پيشى دارد؛ بنابراين به كمترين اطاعت و بندگى با عنايت به مقدار تحمل آنان رضايت مىدهد و پاداشى چندين برابر در انجام حسنات و اعمال خير عطا مىفرمايد و گناهان را با كمترين تنبه و توبه مىبخشايد از اين رو پنج نوبت نماز، يك بار حج واجب و يك ماه روزه وپرداخت خمس و زكات مال و ... از جمله #تکلیف هایى هستند كه پيامبر عظيم الشأن در #معراج، به مقدار طاقت تخفيف آن را از محضر الهى دريافت كرده است و در عوض خداوند پاداش بسيار آنها را به امت محمد صلى الله عليه و آله هديه نموده است.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج6، ص: 411
#دوازدهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2