اگر غيبت شده زنده است و غيبت كننده به وى دسترسى دارد، در صورتى كه او انسان بزرگوار و با گذشتى است اگر نزد او برود و با شرمندگى از وى عذر بخواهد و بگويد: بد كردم، مرا ببخش و او مىبخشد، بايد نزد وى برود و
درخواست عفو و اغماض بنمايد و لازم است غيبت شده نيز از اين فرصت استفاده ى معنوى كند و غيبتكننده را مشمول عفو خود قرار دهد زيرا اين عمل، او را لايق شمول عفو الهى مىنمايد. قرآن شريف دربارهى اين گروه افراد لايق و باايمان مىفرمايد:
و ليعفوا و ليصفحوا، الا تحبون ان يغفر الله لكم.
افراد باايمان البته عفو و اغماض مىنمايند، آيا دوست نداريد كه خداوند هم شما را ببخشد و مشمول عفو خود قرار دهد؟
على عليهالسلام در اين باره فرموده:
تعجب مىكنم از كسى كه خود به فضل و عنايت آفريدگار خويش، يعنى ذات اقدس الهى، آن قادرى كه فوق همهى بندگان است، اميد دارد چگونه مادون خود را محروم مىكند و از لغزش او نمىگذرد.
اگر غيبت شده زنده است و از غيبتى كه دربارهى او شده خبر ندارد و گمان مىرود كه مراجعه به او براى رضايت دادن موجب عداوت مىشود و فتنه و فساد به بار مىآورد، غيبتكننده به وى مراجعه نمىكند و در عوض براى او بسيار استغفار مىكند و مكرر از پيشگاه الهى درخواست عفوش را مىنمايد
و همچنين اگر غيبت شده فرد بىگذشتى بود و غيبتكننده به وى مراجعه نمود و او مشمول عفوش قرار نداد، درباره او نيز بايد زياد استغفار كند و مكرر از خداوند برايش طلب عفو بنمايد و اين استغفارها در صفحهى حسنات آن دو گروه ثبت مىشود، در قيامت به نجات آنان كمك مىكند و موجب مىگردد كه غيبتشدگان نيز از غيبتكننده عفو و اغماض نمايند و او را مشمول بخشش خود قرار دهند.
افراد باايمان كه از دگران غيبت كردهاند و به عرضشان تجاوز نمودهاند تا زنده هستند دين خود را با طلب رضایت يا استغفار تصفيه كنند كه پيش از آنكه روز قيامت فرارسد و تصفيه ى حساب يا انتقال حسنات غيبتكننده به غيبت شده، يا انتقال سيئات غيبت شده به غيبت كننده انجام پذيرد.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه از برادرش نزد او مظلمه ى عرضى يا مالى است از صاحب حق حلاليت طلب كند ، پيش از آنكه روزى بيايد كه درهم و دينارى در كار نيست و براى رضاى صاحب حق از حسنات غيبت كننده به غيبت شده داده مىشود و اگر حسنه ندارد از گناهان غيبت شده بر گناهان غيبتكننده افزوده مىگردد.
براى آنكه افراد باايمان به گناه غيبت آلوده نشوند در مجالسى كه معمولا نام اشخاص به ميان مىآيد و حضار به غيبت اين و آن مىپردازند شركت نكنند.
اگر در مجلسى شركت كردند و غيبت آغاز شد در صورتى كه بتوانند آنان را از غيبت نهى نمايند
و اگر نمىتوانند سخن دگرى به ميان آورند كه رشته ى غيبت قطع شود
و اگر اين كار هم ناممكن است خود، مجلس غيبت را ترك گويند و از محيط گناهآلود خارج شوند.
غيبتهاي مجاز!!
در روايات اسلامى، بعضى از غيبتهاست كه منع قانونى ندارد و غيبت كننده، اگر مرتكب آن شود مرتكب گناه نشده است.
بعضى از غيبتهاست كه براى حفظ اسلام راستين و آگاهسازى مسلمين و همچنين براى مبارزه با ظلم و حمايت از مظلوم بايد انجام پذيرد و اگر در اين قبيل مواقع خوددارى شود زيانهاى بزرگترى از زيان غيبت به بار مىآورد و جامعه را به راه سقوط و تباهى سوق مىدهد .
بعضى از افراد در پس پرده مرتكب معصيت مىشوند و در اطاق دربسته قمار مىزنند ، مشروب مىخورند، و مرتكب عمل منافى باعفت مىشوند. غيبت اين قبيل گناهكاران ممنوع و پردهدرى از آنان حرام است.
اما كسانى كه علنا مشروب مىخورند و مست در خيابانها به راه مىافتند يا علنا و در منظر مردم قمار مىزنند يا در خيابانها و رهگذرها با صداى بلند، فحش و دشنام مىگويند، غيبت اينان از آن گناهانى كه متظاهرند معصيت نيست زيرا اينان با عمل خويش پردهى احترام خود را دريدهاند و موجبات هتك و توهين خويشتن را فراهم آوردهاند.
رسول اكرم فرموده است: كسى كه پردهى حيا را از چهرهى خود بيفكند و در مقابل مردم بدون احساس شرمسارى مرتكب گناه شود براى او غيبتى نيست.
بدعتگذاران در دين :
بدعت عبارت است از چيزى كه در كتاب و سنت نيامده و جزء دين خدا نيست.
اگر كسى بخواهد آن را به حساب دين بگذارد و مسلمانان را به انجام آن وادار سازد، غيبت بدعتگذار در گناهى كه مرتكب شده نه تنها حرام نيست بلكه به موجب روايات، بايد مسلمانان از وى تبرى بجويند، بدعتگذار را به بدى ياد كنند، در مجامع و مجالس از وى سخن بگويند، و مورد ملامتش قرار دهند تا نتواند به دين خدا آسيب برساند و مسلمانان را از صراط مستقيم، منحرف نمايد.
رسول اكرم فرموده: وقتى بعد از من اهل ريب و بدعت را ديديد علنا از آنان تبرى بجوييد، به بدى يادشان كنيد، در سخنان خود مورد ملامتشان قرار دهيد، به رنج و دهشتشان بيندازيد تا آنكه به فساد در اسلام طمع نكنند، لازم است مردم از آنان حذر نمايند و از بدعتشان چيزى نياموزند. خداوند اين رفتارتان را در صفحهى حسنات شما ثبت مىكند و درجات شما را بالا مىبرد.
از جمله مواردى كه غيبت جايز است، شكايت كسى است كه حقش تضييع شده و براى احقاق حق به محكمه ى قضا مىرود و از تعدى متجاوز شكايت مىكند و قاضى شرع كه مقام صالح دادرسى است آن غيبت را استماع مىنمايد ، نه شاكى مرتكب گناه غيبت شده و نه قاضى غيبت حرام استماع نموده است.
كسى كه قدرت مالى دارد ولى در اداى دين واجب خود تعلل مىورزد و بناحق آن را به تعويق مىاندازد با اين عمل، غيبت و كيفر خود را حلال مىنمايد.
درست است که شهادت شهودى كه در محكمه ى قضا براى اداى شهادت خوانده مىشوند غيبت است از كسى كه عليه او شهادت مىدهند
اما غيبت اينان همانند غيبت صاحب حق در طرح دعوى و استماع قاضى شرع در شنيدن غيبت، شرعا جايز و بلامانع است،
چه آنكه هدف اين غيبت احقاق حق و اقامه ى عدل است و با تحقق اين هدف بزرگ جامعه به سعادت مىرسد و از سقوط و تباهى مصون مىماند.
از مواردى كه غيبت نمودن گناه نيست، جواب دادن به مشورت يك مسلمان است. جوانى به خواستگارى دخترى مىآيد، پدر دختر او را نمىشناسد، و از اخلاق و رفتارش آگاهى ندارد، نزد كسى مىرود كه پسر را خوب مىشناسد، به او مىگويد: آيا صلاح مىدانى با اين پسر وصلت نمايم، دخترم را به همسريش درآورم؟ شخص آگاه به شرط حسن نيت و بدون شائبهى دشمنى و حسد، مىتواند آنچه را كه از پسر مىداند و در امر ازدواج موثر است به پدر بگويد، اگر پسر در پنهان مشروب مىخورد، يا معتاد به مواد مخدر است، اگر با افراد فاسد رفيق است و با آنان رفت و آمد مىنمايد، اگر پروندهى گناهى دارد و تحت تعقيب است، يا اعمال ديگرى از اين قبيل، به پدر بگويد و نگذارد دختر جوانى دچار سيهروزى و بدبختى شود.
امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و اخالف من اغتابنى الى حسن الذكر.
بار الها! موفقم بدار تا برخلاف روش آن كس كه از من غيبت نموده و به بدى يادم كرده است قدم بردارم و او را به خوبى و نيكى ياد نمايم.
كسى كه از امام معصوم غيبت مىنمايد و حضرتش را به بدى ياد مىكند
يا امام را نمىشناسد و به مقام رفيع آن حضرت در پيشگاه الهى وقوف ندارد
يا گرفتار سوء نيت و آلودگى ضمير است و بايد خود را اصلاح كند ، نه آنكه به ناروا زبان بگشايد و از امام غيبت نمايد.
#اصلاح_بين_مردم : در مورد هجران و جدايى دو مسلمان از يكديگر، همانگونه که امام در فقرات قبل فرمودند اسلام تاكيد نموده كه هر چه زودتر جدايى دو مسلمان به وصل مبدل گردد و هجران، پايان پذيرد
و حتی گفته اند كه هر يك از دو طرف براى آشتى از ديگرى سبقت بگيرد اجر بزرگتر نصيب او خواهد بود،
اما غيبت نمودن همانند هجران نيست و غيبت كننده كه مرتكب گناه شده اگر بخواهد خود را از معصيت مبرا نمايد بايد نزد غيبت شده برود، و از او رضايت بخواهد و غيبت شده با كرامت نفس و بزرگوارى او را ببخشد،
از اين رو اگر غيبت كننده به خطاى خود واقف گردد و بداند كه بايد نزد امام سجاد برود، از حضرت عذر بخواهد، و طلب عفو و بخشش بنمايد بزرگوارى و كرامت اخلاق امام قطعا شامل او مىشود و در همان لحظات اول عذرخواهى او را مىبخشد.