📚 #فرهنگ_کتاب_خوانی
#کتاب صوتی
«از غم به شادمانی
(گزیده ی کتاب « #فرج_بعد_از_شدت » )
👈شما میتوانید آن را قانونی از #طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/23101
📘نسخه متنی کتاب 👇
https://taaghche.com/book/23301
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
طرح #برداشت_من هفته 41
از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه
👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه
✳️ عبارت #منتخب
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ حَلِّنِى بِحِلْيَةِ الصَّالِحِين
وَ أَلْبِسْنِى زِينَةَ الْمُتَّقِينَ🔹
🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست،
و مرا به زيور مردان صالح « #صالحین»
( همچون اقا #سید_علی_قاضی ها رحمت الله علیهم اجمعین)
آراسته گردان
و به خلعت و لباس پارسايى #متقین بپوشان🔹
https://eitaa.com/sahife2/24537
دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
#دعا_بیستم_10
👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود
◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید
👌 ادمین 👇
@yas2463
👈 میتوانید این دعای زیبا را با 🎙 صدای مداحان مختلف گوش دهید
👈 و متن آن را بخوانید
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈 دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
👤 با صدای زیبای مداح جوان بحرینی #اباذر_حلواجی👇
https://www.aparat.com/v/MGhF7/
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚🔊 #کتاب
«حکمتهای عسکری»
ترجمه و توضیح #چهل_حدیث از #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
👈شما میتوانید آن را قانونی از #طاقچه #رایگان دریافت کنید
https://taaghche.com/book/11832
#کتاب_امام_حسن_عسکری علیه السلام
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 41 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ عبارت
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
#دعا_بیستم_10
اللهم صل على محمد و آله. و حلنى بحليه الصالحين و البسنى زينه المتقين.
از اینجا فراز دهم از دعای بیستم شروع می شود،پس از دورود بر پیامبر وآل طاهرینش،امام علیه السلام از خداوند می خواهد که اورا به اوصاف صالحین ومتقین بیاراید.
اما صالحین کیانند؟
دردو آیه از قرآن کریم توصیف شده اند:
سوره مبارکه عنکبوت/۹ «والذین آمنوا وعملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین...»
وسوره مبارکه قصص/۸۰ «....ثواب الله خیر لمن امن وعمل صالحا....»
نتیجه اینکه ،صالحین کسانی اند که علاوه بر ایمان،عمل صالح نیز انجام میدهند.
یعنی اگر کسی پس از باور به خدا ورسول ومعاد وامامت،عمل صالح انجام داد،از زمره صالحین است.
اعمال صالح در بندهای بعدی دعا،آمده است.
برای دانستن اینکه متقین کیانند،علاوه بر قرآن،خطبه متقین نهج البلاغه ،اوصاف آنان را بیان نموده است.
ازجمله ؛متقین کسانی هستند که برای رسیدن به قرب و رضایت خداوند،خود را ملزم به اعمالی می کنندکه مستحب است وواجب نیست،مانند نماز شب،دستگیری از مستمندان و....
اللهم وفقنا لما تحب وترضی...
امام سجاد عليهالسلام در پيشگاه خداوند عرض مىكند:
بار الها! مرا به زيور صالحين بياراى و زينت متقين را بر من بپوشان.
امام (علیه السلام) در اين قسمت از دعا چند امر مهم اجتماعى را كه زيربناى كاخ رفيع سعادت انسانهاست مورد توجه قرار داده و مىخواهد آنها را به قدر ممكن در جامعه پياده كند، از قبيل گسترش عدل و دادگرى، فرونشاندن خشمهاى عمومى، خاموش نمودن آتش فساد، پيوند دادن مردم پراكنده به يكديگر، اصلاح اختلافات، و ديگر امورى همانند اينها كه با عنايت حضرت حق در آینده انشاالله راجع به هر يك گفتگو خواهد شد.
به منظور تحقق بخشيدن به اين مهم اجتماعى، امام سجاد از خداوند درخواست مىكند كه او را به دو نيرو مجهز سازد:
يكى زيور صالحين،
و آن ديگر زينت متقين،
تا بتواند اين هدفهاى عالى را در جامعه پياده كند و جامهى تحقق بپوشاند.
«صلاح» :
راغب مىگويد:
الصلاح ضد الفساد و هما مختصان فى اكثر الاستعمال بالافعال.
صلاح ضد فساد است و اين دو در اكثر موارد به اعمال و افعال اختصاص دارد.
قرآن شريف گاهى صلاح را در مقابل گناه قرار داده و فرموده است:
خلطوا عملا صالحا و آخر سيئا.
و گاهى در مقابل فساد آورده و فرموده است:
و لا تفسدوا فى الارض بعد اصلاحها.
در كتاب آسمانى اسلام در يك مورد كلمه ى «صالح» به كار رفته و از آن معناى وسيع و دامنهدارى اراده شده است:
و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون.
مجمعالبيان ذيل اين آيه در تفسير زبور و ذكر، اقوالى را از مفسرين نقل نموده است و چنين مىگويد:
در كتب پيمبران نوشتيم پس از نوشتن در «ذكر» يعنى «امالكتاب» كه در آسمان است و مراد از آن «لوح محفوظ» است و اين قول را از سعيد بن جبير و مجاهد و ابن زيد نقل نموده و مىگويد زجاج نيز همين قول را اختيار كرده است. بنابراين احتمال، معنى اين آيه چنين مىشود كه ما در كتب سماوى پيمبران نوشتيم و پيش از آن در «ذكر» يعنى «لوح محفوظ» كه حاوى جميع مقدرات تكوينى و تشريعى عوامل وجود است ثبت نموديم كه زمين را بندگان صالح ارث مىبرند و صالح در اين آيه به معناى شايسته و لايق براى پذيرش و تحمل اين مهم است و اين معنى از جملهى معانى «صالح» است كه در لغت «المنجد» آمده و مىگويد:
هو صالح لكذا اى فيه اهليه للقيام به.
بنابراين قبل از آنكه خداوند پيامبران را به نبوت مبعوث فرمايد و بر آنان كتب سماوى نازل نمايد اين حكم از قلم قضاى حكيمانه ى الهى گذشته و در لوح محفوظ به صورت قانونى تخلفناپذير ثبت گرديده است كه مردم شايسته و صالح، وارث كرهى زمين خواهند بود. البته تنزه از گناه يك شاخهى صلاحيت است و بركنارى از فساد شاخهى ديگر، ولى صلاحيت ارث زمين منحصر در اجتناب از گناه و فساد نيست بلكه عباد صالح وارث زمين بايد داراى علم و عمل، عقل و تدبير، سعى و كوشش، همكارى و هميارى، تعاون و ايثار، اتحاد و هماهنگى، برادرى و محبت، و دهها شرط و مزيت ديگر از اين قبيل باشند تا لايق وراثت زمين گردند و بر كرهى خاك فرمانروايى نمايند.
جالب آنكه خداوند در اين آيه ملاك ارث زمين را صلاحيت و شايستگى خوانده و فرموده است: «عبادى الصالحين» و نفرموده: عبادى العالمين، عبادى المتقين، عبادى الزاهدين، عبادى الصادقين، عبادى السابقون و ديگر صفاتى از اين قبيل، زيرا اين صفات و مزايا شرط تحقق صلاحيت است و افراد صالح زمانى از صلاحيت و شايستگى كامل برخوردار مىگردند كه واجد تمام آن خصال و مزايا باشند.
امام سجاد (ع) كه قصد دارد يك سلسله امور مهم اجتماعى را كه مايهى سعادت مردم است جامهى تحقق بپوشاند و عملا آنها را به موقع اجرا بگذارد، در مرحلهى اولى از پيشگاه بارىتعالى درخواست صلاحيت و شايستگى مىنمايد و در جملهى اول دعا به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و حلنى بحليه الصالحين،
بار الها! مرا به زيور صالحين بياراى،
يعنى از شرايطى برخوردارم ساز كه بتوانم آن امور مهم را در جامعه پياده كنم و مردم را از آن نعمتها منتفع سازم.
امام عليهالسلام در جملهى دوم دعا در پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و البسنى زينه المتقين،
بار الها! زينت متقين را بر من بپوشان.
تقوى يكى از شروط صلاحيت است و با وجود آن شايستگى تحقق مى يابد.
على (ع) فرموده: تقوى و پرهيز از گناه كليد صلاح و شايستگى است.
به همين جهت امام (ع) بين تمام اجزا و شرايط صلاحيت، تقوى را تخصيص به ذكر داده زيرا تقوى بر همه ى آنها حاكم است و با وجود تقوى هر جزئى از اجزاى صلاحيت به شايستگى واقعى دست مىيابد.
زبان گويا در اصلاح نقائص اجتماع از شرايط صلاحيت است اما بايد زبان متقى باشد تا به هدف خود نايل گردد، زبان آلوده اثر نافذ نمىگذارد و نقص جامعه را آنطور كه بايد برطرف نمىكند.
دست در انجام كارهاى لازم شرط صلاحيت است، اما بايد متقى باشد. دستى كه به روى مردم بىگناه سيلى مىزند يا اموال مردم را به سرقت مىبرد به اصلاح جامعه و رفع مشكلات مردم نايل نمىگردد.
براى آنكه به معناى كلام امام سجاد (ع) كه به خدا عرض مىكند: و البسنى زينه المتقين، واقف شويم و مقام شامخ تقوى را نسبت به ساير اجزا و شرايط صلاحيت بشناسيم، لازم است در مورد دو كلمه كه در عبارت امام در دعا آمده، کمی تامل کنیم:
يكى «لباس» است
و آن ديگر «تقوى».
امام سجاد (ع) از پيشگاه الهى درخواست مىكند به او لباس متقين را بپوشاند.
قرآن شريف دربارهى تقوى كلمهى «لباس» را به كار برده و فرموده است:
و لباس التقوى ذلك خير.
جامهى مقدس تقوى براى انسانها لباسى بسيار خوب و پسنديده است.
راغب در مادهى (لبس) مىگويد:
و جعل اللباس لكل ما يغطى من الانسان عن قبيح.
كلمهى لباس به كار برده مىشود دربارهى هر چيزى كه قبيح را در انسان مىپوشاند.
همچنين راغب در مادهى «وقى» مىگويد:
التقوى جعل النفس فى وقايه مما يخاف.
تقوى عبارت از اين است كه آدمى خود را در پناهى قرار دهد تا به شرى كه از آن مىترسد دچار نشود.
با توجه به اينكه تمام قواى درونى و برونى انسان در معرض آلوده شدن به گناه و معاصى است و افراد باايمان همواره از خطر و پىآمد آنها خائفاند و با در نظر گرفتن اين مطلب كه تقوى مانند لباس سراسرى تمام وجود آدمى را زير پوشش خود مىبرد و چون پناهگاه مطمئنى، افراد باايمان را از خطر مصون مىدارد، امام سجاد (ع) پس از درخواست زيور صالحين مسئلهى تقوى را كه شرط اساسى صلاحيت است، تخصيص به ذكر داده و لباس متقين را از پيشگاه بارىتعالى تمنى مىنمايد.
على عليهالسلام فرموده: به پناه تقوى برويد كه تقوى سپرى است نيرومند و محكم، هر كس به آن پناهنده شود مصونش مىدارد و هر كس به آن متمسك شود به وى صيانت و حفاظت مىبخشد.
تقوى ملكهى نفسانى و حالت ثابت روحى است. افراد باايمان بر اثر مراقبت و تمرين در اطاعت بارىتعالى و اجتناب از معاصى و گناهان به سرمايهى گرانقدر تقوى نائل مىشوند و به مقام رفيع سعادت دست مىيابند. اينان با رسيدن به اين مقام شامخ روحى بدون تكلف و زحمت از گناه پرهيز مىكنند، نه تنها مرتكب معصيت نمىشوند بلكه فكر معصيت از خاطرشان نمىگذرد. چنين انسانى تمام وجودش از لباس مقدس تقوى پوشيده است و در پناه اين حصن حصين و قدرت معنوى و ايمانى از جميع شرور معاصى و خطرات ناشى از گناه مصون و محفوظ است. دربارهى اين قبيل انسانهاى خودساخته بحق مىتوان گفت كه اينان داراى تقواى قولى، عملى، مالى، اخلاقى، اقتصادى، سياسى، اجتماعى، و ديگر امور مربوط به زندگى هستند، اينان در هر كارى اول رضاى خدا را در نظر مىگيرند و سپس دربارهى آن قدم برمىدارند و عمل مىكنند.
امام باقر عليهالسلام لباس تقوى را كه در قرآن شريف آمده به «عفت» تفسير نموده و فرموده است:
و اما «لباس التقوى» فالعفاف، لان العفيف لا تبدو له عوره و ان كان عاريا من الثياب و الفاجر بادى العوره و ان كان كاسيا من الثياب. يقول «و لباس التقوى ذلك خير» يقول: العفاف خير.
لغت اقرب الموارد مىگويد: عف الرجل: كف عما لا يحل و لا يجمل قولا او فعلا.
عفت در آدمى عبارت از خوددارى و كف نفس از چيزى است كه حلال و شايسته نيست، خواه كف نفس، با قول باشد و خواه با عمل.
امام باقر (ع) فرموده: اما لباس تقوى «عفت» است، زيرا از انسان عفيف عورتى آشكار نمىشود اگر چه از نظر ظاهر عريان باشد، اما فاجر و گناهكار، عورتى را كه بايد پوشيده باشد آشكار مىسازد اگر چه بدنش با لباس پوشيده است. سپس امام (ع) فرمود: لباس تقوى خير است، يعنى عفت خير است.
كلمه ى عفت همانند كلمهى تقوى به معناى وسيع و در موارد مختلف به كار برده مىشود و از عفت و بىعفتى، بودن و نبودن تقوى موردنظر است. عفت زبان، عفت قلم، عفت چشم، عفت اخلاقى، عفت غريزهى جنسى، و از اين قبيل.
امام سجاد (ع) در جملهى اول اين قسمت از دعا براى تحقق بخشيدن به هدفهاى عالى خود از خداوند درخواست شايستگى و صلاحيت نموده و عرض مىكند:
و حلنى بحليه الصالحين: اين درخواست حاوى جميع جهات عقلى، علمى، دينى، قولى، و عملى است.
در جملهى دوم از خداوند درخواست پوشاندن زينت متقين را مىنمايد، عرض مىكند:
و البسنى زينه المتقين، و تقوى خود شرط بزرگ صلاحيت است.
پيمبران الهى و جانشينان برحقشان همه واجد تقوى بودند و آنچه را كه مىگفتند و به مردم دستور مىدادند خود عمل مىكردند. على عليهالسلام برنامهى عملى خود را در اين باره چنين بيان نموده است:
ايها الناس! و الله ما احثكم على طاعه الا و اسبقكم اليها و لا انهاكم عن معصيه الا و اتناهى قبلكم عنها.
به خدا قسم هيچ وقت شما را به طاعتى ترغيب ننمودم مگر آنكه خود قبل از شما به آن سبقت جستم و هيچگاه شما را از معصيتى نهى ننمودم مگر آنكه پيش از شما خويشتن را از آن بازداشتم.
حضرت على بن الحسين عليهماالسلام طبق برنامه ى جد گراميش پس از درخواست صلاحيت از پيشگاه خداوند، تقاضاى زينت متقين را مىنمايد،
يعنى بار الها مرا آنچنان مورد حمايت خود قرار ده و موفقم بنما كه با تلبس به تقوى مردم را به راه سعادت بخوانم
و سخنم به گونهاى القا شود كه موثر افتد و جامعه را از بلايا و گرفتارى برهاند.
'تقوى داراى درجات و مراتبى است،
تقواى كامل كه تمام وجود شخص متقى را زير پوشش خود قرار دهد و كوچكترين قدمى برخلاف رضاى الهى برندارد مخصوص معصومين و اولياى گزيدهى الهى است و قرآن شريف آن را «حق تقوى» خوانده و فرموده است:
اتقوا الله حق تقاته.
ابىبصير مىگويد: از امام صادق (ع) دربارهى اين آيه سئوال نمودم. فرمود: حق تقوى اين است كه خداوند همه جا اطاعت شود و هرگز مورد عصيان قرار نگيرد، همه جا در ياد باشد و هيچگاه فراموش نگردد و هميشه مورد شكر قرار گيرد و هرگز نعمتش كفران نشود.
البته افراد عادى از عهدهى چنين تقوايى برنمىآيند. از اين رو خداوند تفضل فرمود و از آنان تقواى به قدر توان و قدرت خواست.
عياشى مىگويد از امام صادق عليهالسلام دربارهى آيهى «اتقوا لله حق تقاته» سئوال شد،
حضرت فرمود آن آيه نسخ شده. سئوال شد كدام آيه آن را نسخ كرده است؟ حضرت آيه اى را نام برد كه تقوى را به قدر استطاعت خواسته است.