امام صادق (ع) فرموده: كسى كه نيت صادقانه و پاك دارد صاحب قلب سليم است زيرا سالم ماندن قلب از خاطرات زشت و انديشههاى ناروا به اين است كه نيت ما در جميع شئون براى خدا باشد و در كتاب مقدس قرآن آمده كه در قيامت، مال و اولاد به آدمى نفعى نمىرسانند، تنها قلب سليم است كه مىتواند موجب نجات انسانها شود و آنان را از خطرات و عذاب بزرگ قيامت رهايى بخشد.
با تشکر از مصطفوی عزیز
يكى ديگر از آثار تماميت و كمال نيت اين است كه افراد با ايمان تمناى همكارى و هميارى با مجاهدين راه خدا را و همچنين تمنى و هميارى با نيكوكاران را در ضمير داشته باشند ولى بر اثر ناتوانى يا بيمارى نتوانند عملا آنان را يارى نمايند. چنين نيت مقدسى صاحبش را از پاداش الهى بهرهمند مىسازد و بدون اينكه تحمل رنج و زحمتى كرده باشد از اجر باريتعالى برخوردار مىگردد.
رسول اكرم فرمود: ما در مدينه كسانى را ترك گفتهايم، هم اكنون هيچ واديى را نمىپيماييم و از هيچ بلندى بالا نمىرويم و از هيچ پستى پايين نمىرويم الا آنكه آنان با ما هستند. عرض شد يا رسول الله: چگونه با ما هستند با آنكه حضور ندارند؟ فرمود: به نيتهايى كه در دل آنان است ما را همراهى مىكنند. فرمود آنان با نيتهاى خود با ما هستند، يعنى در منزل مريضند ولى در نيت خود آرزومندند كه با ما باشند و خداوند اجرى نظير پاداشى كه به مجاهدين همراه يكديگر عنايت مىنمايد به آنان عطا مىفرمايد.
على (ع) مىفرمايد:
پس از آنكه خداوند على (ع) را بر اصحاب جمل پيروز نمود، يكى از دوستان و اصحاب آن حضرت گفت: دوست داشتم كه فلان برادرم در اينجا مىبود و ناظر پيروزى شما و يارى خداوند به شما مىشد. حضرت در پاسخ فرمود: آيا دوست تو به ما متمايل است و نيت پيروزى ما را دارد؟ گفت بلى. حضرت فرمود: او با اين نيتى كه دارد همانند ديگر اصحابمان شاهد و حاضر در اين معركه بوده و در جنگ جمل شركت داشته است، نه فقط دوست شما بلكه كسانى هم اكنون در اصلاب پدران و در ارحام مادراناند و به دنيا نيامدهاند اما پس از ولادت و رسيدن به سرحد بلوغ، قضاياى جمل را مىشنوند و در دل آرزو مىكنند كه ايكاش ما هم در ركاب اميرالمومنين مىبوديم و اداى وظيفه مىنموديم، خداوند، آنان را نيز از اجر اصحاب من و همانند پاداش آنان برخوردار مىنمايد.
رسول اكرم مىفرمود: هر كس به رختخواب خود برود و در نيتش اين باشد كه به موقع #نماز_شب برخيزد و اين سنت بزرگ الهى را برپا دارد اما چشم او بر او غلبه كرد و خواب او را فرو برد تا صبح شد، رسول اكرم مىفرمود كه در نامهى عمل چنين انسانى نيتش نوشته مىشود و همانند كسى كه نافلهى شب خوانده اجر دارد، و به علاوه فرمود: خواب او با اين نيت ثواب صدقهاى دارد كه پروردگار به او عنايت مىنمايد.
يكى ديگر از آثار تتميم و تكميل نيت آن است كه خداوند آدمى را به نسبت كمال نيتى كه در ضمير دارد نسبت به امور سعادتبخش و مفيد مويد و موفق مىدارد. كسى كه از خداوند درخواست مىكند كه مرا در تحصيل علم و فراگرفتن دانش موفق بدار، توفيق باريتعالى به او متناسب با نيت و تصميمى است كه در تحصيل عمل دارد، آن كس كه نيتش در تحصيل، تام و كامل است از توفيق بزرگ باريتعالى برخوردار مىگردد و آن كس كه فاقد چنين تصميمى است موفقيتش در تحصيل علم به تناسب همان نيت محدود و ناتمام است.
على (ع) فرموده است: خداوند، عطيهى توفيق را به مقدار نيت به صاحب آن عنايت مىفرمايد.
و همچنين فرموده است: كسى كه نيت خوب دارد توفيق پروردگار مددكار او خواهد بود.
امام صادق (ع) مىفرمايد: مقدار يارى خداوند بر بندگان بر وفق مقدار نيات آنان است، كسى كه نيت صحيح و كامل دارد يارى خداوند هم نسبت به او كامل خواهد بود، اما كسى كه نيت كوتاه دارد يارى پروردگار هم براى او كم و كوتاه مىباشد و نسبت اين كوتاهى يارى خداوند به نسبت كوتاهيى است كه خود آن بنده در نيت خويشتن انجام داده است.
يكى ديگر از آثار تكميل و تتميم نيت، بهرهمندى صاحب آن از پاداشهاى وسيع و گستردهى حضرت باريتعالى است.
امام سجاد (ع) اين موفقيت عظيم را در دعاى #نهم صحيفهى سجاديه از پيشگاه الهى درخواست نموده است. مىگويد:
اللهم فصل على محمد و آله و اجعل همسات قلوبنا و حركات اعضائنا و لمحات اعيننا و لهجات السنتنا فى موجبات ثوابك حتى لا تفوتنا حسنه نستحق بها جزاءك و لا تبقى لنا سيئه نستوجب بها عقابك.
بار الها! بر محمد و آلش درود بفرست و آنچنان كن كه خاطرات دلهاى ما، حركات اعضاى ما، چشم برهم زدنهاى ما، و گفتههاى زبانهاى ما در امورى به جريان افتد كه مايهى جلب رحمت و پاداش تو باشد، چنانكه هيچ كار خوبى كه مايهى استحقاق اجر و
پاداش توست از ما فوت نشود و هيچ گناهى كه مستوجب عقاب توست براى ما باقى نماند. نيت پاك و كاملى اينچنين مىتواند انسان را در جميع جهات ظاهر و باطن پاك و منزه دارد و او را از آلوده شدن به اعمال زشت و انديشههاى ناروا مصون و محفوظ نمايد.
با تشکر از ج ح گرامی
از این جملهى اول كلام امام سجاد (ع) می فهمیم تتميم نيت مىتواند افراد را در دنيا از خطرات و كارهاى ناصواب مصون دارد و در قيامت موجب رستگارى و نجات آنان گردد.
در روايات خاطرنشان گرديده كه بعضى از تمايلات درونى از قبيل حرص و طمع يا پارهاى از اعمال برونى مانند جدل نمودن در بحثهاى دينى يا آميزش زياد با دنياپرستان موجب تضعيف يقين مىگردد و اولياى گرامى اسلام پيروان خود را از آنها برحذر داشتهاند و در اينجا به يك روايت فقط اشاره مىشود:
على (ع) مىفرمايد: مخلوط شدن و همنشينى كردن زياد با اهل دنيا چهرهى دين را تيره مىكند و موجب تضعيف يقين مىگردد.
با تشکر از مرادخانی
و استصلح بقدرتك ما فسد منى.
بار الها! هر چه در وجود من از وضع صحيح و مستقيمش خارج شده و به فساد گراييده است، توبه قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما.
«استصلاح» در مقابل «استفساد» است.
استصلاح به معناى خواستن صلاح و اصلاح است
و استفساد همت گماردن در افساد و از پى فساد رفتن است.
امام سجاد (ع) در اين جملهى دعا، گويى مىخواهد عرض كند:
بار الها! مرا هرگز به خودم وامگذار و همواره عنايت و تفضل تو در جميع شئون مادى و معنوى شامل حال من باشد.
اين عبارت كوتاه مىتواند تمام اوضاع و احوال نامتعادل جسم و جان را دربر گيرد و همهى آنها را شامل شود، از قبيل ناتوانى بدن، ضعف اعصاب، كم يا زياد شدن فشار خون، ناموزونى ضربان قلب، پريشان فكرى، اضطراب روان،
و به طور خلاصه تمامى آنچه نظير آنهاست مشمول كلمهى فساد است و امام (ع) اصلاح همهى آنها را از پيشگاه خداوند بزرگ درخواست مىنمايد.
توجه به حضرت باريتعالى براى رفع مفاسد و بلايا و اعادهى نعمتها و عطاياى الهى مخصوص ائمهى طاهرين عليهمالسلام نيست، بلكه تمام مردم بايد رفتارى اينچنين داشته باشند و همانند پيشوايان بزرگ دينى در حل مشكلات و برطرف ساختن مصائب از خداوند استمداد نمايند.
على (ع) در اين باره فرموده است:
و لو ان الناس حين تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم فزعوا الى ربهم بصدق من نياتهم و وله من قلوبهم لرد عليهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد.
على (ع) فرموده: اگر مردم در موقعى كه نقمت بر آنان وارد مىشود و نعمت از دستشان مىرود متوجه خدا شوند و با صدق نيت و از صميم قلب او را بخوانند خداوند نعمتهاى از دست رفته را به آنان بر مىگرداند و همهى مفاسدشان را اصلاح مىنمايد.
اگر پروردگار عنايت فرمايد و دعاى دعاكنندگان را در اصلاح مفاسد اجابت كند فسادهاى واقعى از ميان مىرود و صلاح و سعادت جايگزين آنها مىگردد، زيرا خداوند به تمامى حقايق واقف است و صلاح و فساد واقعى را مىداند.
اما اگر بشر بخواهد اين مهم را به عهده بگيرد، فساد را براندازد و صلاح را به جاى آن برقرار نمايد هميشه و همه جا به انجام اين كار موفق نمىشود زيرا ممكن است در پارهاى از مواقع هواى نفس يا نارسايى علم، او را از درك واقع بازدارد، فساد در نظرش صلاح جلوه كند، جامعه را به مسير باطل سوق دهد و موجبات بدبختى آنان را فراهم آورد.
با تشکر از خانم مشهدی
دنياى امروز در مورد زنان به اين انحراف گراييد و هم اكنون از عوارض آن رنج مىبرد. گردانندگان كشورهاى غرب تصور كردند كه آزادى بيش از حد به زنان دادن بر وفق مصلحت اجتماع است، به اين كار ناروا دست زدند، بر اثر آن، بىعفتى شايع شد، بيماريهاى آميزشى گسترش يافت، باعث تيرهروزى و اختلاف خانوادهها گرديد و مردم را به صور مختلف گرفتار نمود. بعضى از انسانها در مواقعى صلاح و فساد واقعى
را مىشناسد و حقيقت را درك مىكنند ولى بر اثر سوء نيت و اطاعت از هوى و تمايلات نفسانى حقيقت را وارونه جلوه مىدهند، صلاح را فساد و فساد را صلاح مىخوانند و موجب تحير مردم و احيانا گمراهى آنان مىگردند. منافقين صدر اسلام چنين بودند و براى آنكه نگذارند تعاليم الهى گسترش يابد به اين قبيل اعمال دست مىزدند و خداوند در قرآن شريف دربارهى اينان فرموده:
و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون. الا انهم هم المفسدون و لكن لا يشعرون.
وقتى به منافقين گفته مىشد: در زمين افساد منماييد مىگفتند ما اصلاح طلبيم. خداوند فرموده است كه اينان مفسدند اما نمىفهمند.
با تشکر از رحت الله گرامی
امروزه در بعضى از جوامع بشرى بيش و كم منافقينى هستند كه جريان صحيح و اوضاع مفيد و ثمربخش را بر وفق تمايل شخصى و هواى نفس خود نمىدانند، براى اينكه آن را متوقف نمايند و جريان را از كار بيندازند افساد مىكنند، سمپاشى مىنمايند و كارهاى نادرست خود را اصلاح مىخوانند. گاهى انسانهاى شريف و بزرگوار به فساد واقعى افراد مفسد واقفاند و مىدانند كه وجود آنان در جامعه تا چه حد مضر و مايهى بدبختى است. اين گروه جز با زبان قاطع شمشير اصلاح نمىشوند و اگر انسانهاى شريف بخواهند آنان را اصلاح كنند بايد خود به تندروى و فساد عمل گرايش يابند. از اين رو از اصلاح آنان چشم مىپوشند و خوددارى مىكنند، اما آنان را به تسلط افراد ظالم و به آيندهى خطرناك و تيرهاى كه در پيش دارند تهديد
مىنمايند. على (ع) موقعى كه از رفتار نادرست مردم كوفه و سستيهاى آنان در امر جهاد سخت آزردهخاطر گرديد، به آنان فرمود:
آيا مىخواهيد با شمشيرم شما را بزنم و به حياتتان خاتمه دهم؟ من از نيتتان آگاهم و مىدانم كه چه چيز شما را از كجروى و اعوجاج باز مىدارد ولى هرگز صلاح شما را به فساد خود معامله نمىكنم بلكه آگاهتان مىسازم كه بر اثر روش نادرستى كه در پيش گرفتهايد خداوند قومى را بر شما مسلط خواهد نمود كه انتقام مرا از شما بگيرد، در نتيجه نه از دنيا بهرهمند مىشويد و نه به آخرت مرضى خداوند راه مىيابيد. پس كوبيده و مطرود باشيد اى جهنميها!
نتيجه آنكه امام سجاد (ع) در این جمله عرض مىكند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! آنچه در جسم و جان من به فساد گراييده و از راه مستقيم خود خارج شده است تو با قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما.
پيروان امام سجاد (ع) بايد اين روش سعادت بخش را از آن حضرت بياموزند و همه روزه اين مهم را از خدا بخواهند و عرض كنند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! تو به تمام عيوب و نقائص برون و درون من واقف و آگاهى، تفضل فرما و با قدرت خود آن عيوب را اصلاح كن و مرا از آن نقائص نجات بخش.
با تشکر از جمالی نزاد عزیز
ناگفته نماند كه اصلاح مفاسد و عيوب شخصى يا نوعى را از خدا خواستن و در پيشگاه او دعا نمودن موجب رفع تكليف دينى از مسلمانان نمىشود و مسئوليت آنان را برطرف نمىنمايد.
اسلام، پيروان خود را موظف نموده است كه در اصلاح مفاسد يكديگر بكوشند و با زبانى نرم، عيوب موجود در افراد را به يكديگر تذكر دهند و از اين راه زمينهى سعادت و رستگارى جامعه را فراهم آورند.
رسول اكرم فرموده: مومن براى برادر خويش همانند آيينه است، عيوب و بديهاى او را تذكر مىدهد و لكههاى اخلاقى وى را برطرف مىسازد.
در آيين مقدس اسلام تا بدان درجه به رفع عيوب و نقائص اهميت داده شده و اولياى گرامى اسلام در اين باره تاكيد نمودهاند كه خوددارى از انجام اين وظيفه نوعى خيانت تلقى شده است.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه برادرش را در وضعى ببيند
كه آن را ناپسند مىداند و با آنكه قدرت اصلاح آن را دارد به او تذكر ندهد به وى خيانت نموده است.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_180
◀️ #طمع ، عامل ذلت
🔴 و قَالَ (علیه السلام) : الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ.
طمع ورزى، بردگى هميشگى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت اول
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به آثار زيان بار طمع اشاره كرده مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»; (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ).
حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى كند از همين رو امام(عليه السلام) آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ; قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد.
در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است; از جمله از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ وَبِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى شود»
در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى فرماید: «رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیْدِى النَّاسِ; تمام خوبى ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم».
حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى دارد مى فرماید: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهیزگارى) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى کند مى فرماید: «الطَّمَعُ».
شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ایمان درستى به رزاقیت او به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى کند.
از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و مى فرماید: «الطَّمَعُ یُذْهِبُ الْحِکْمَةَ مِنْ قُلُوبِ الْعُلَماءِ; طمع علم و دانش را از دل هاى دانشمندان دور مى سازد».
دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به حریت فکر و آزادمنشى دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته هاى خویش است نمى تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى آورد و به طمّاع اجازه نمى دهد درست بیندیشد.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت 2
براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. «اشعب» یکى از طمع کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى کنم آن را بزرگ تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد.
نیز درباره او گفته اند: از اشعب طمع کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد.
ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است:
تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَکُ طامِعاً
فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أُوصیکَ بِخَمْس بِالْیَأسِ عَمّا فی أیْدِى النّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنى وَإیّاکَ وَالطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع وَإیّاکَ وَما یُعْتَذَرُ مِنْهُ وَأحِبَّ لاِخیکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ; پنج چیز را به تو سفارش مى کنم: از آنچه در دست مردم است مأیوس باش و صرف نظر کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از طمع بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و نمازى را که مى خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى شوى از آن عذرخواهى کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نیز دوست بدار»
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_51
و وَإِذْ وَ عَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَلِمُونَ
و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم وشما پس از (آمدن) او (به میقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتید، در حالى كه ستمكار بودید.
🔴 #عبادت در #چهل شب وبه دور از مردم، داراى آثار خاصّى است. «اربعین لیلة»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #شنبه
👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ از معجزات حضرت امام زين العابدين عليه السلام دعای #سوم صحیفه سجادیه است که امام علیه السلام ، سخن از موجوداتى نورى و غيبى و ملكوتى به نام ملائكه است كه خداوند عزيز در كتب آسمانى و به خصوص در نزديك به نود آيه از قرآن مجيد خبر داده است.
استاد حسین #انصاریان
دعای #سوم
https://b2n.ir/sahife2_3
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_سوم_2
«2» وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْك الْإِذْنَ وَحُلُولَ الْأَمْرِ فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ
و #فزشته ی #اسرافيل كه صاحب شيپور است؛ آن بلندمرتبهاى كه چشم به راه اجازه و فرود آمدن دستور، از جانب توست. به محض رسيدن فرمانت با يك بار دميدن در شيپور، افتادگان در زندان گور، از خواب مرگ بيدار مىكند.
👌بخشی از دعای #سوم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_2
✳️ #صور_اسرافيل 1
«ايل» به زبان عِبْرى به معناى «اللّه» است، «اسراف» كلمهاى است كه به ايل اضافه شده و بنا به روايتى كه از حضرت زين العابدين عليه السلام رسيده: هر چه به ايل اضافه شود به معناى عبداللّه است، بنابراين اسرافيل يعنى بنده خدا. و ما در آيات گذشته در رابطه با فرشتگان خوانديم كه فرشتگان «عِباد مُكْرَمُون» حق هستند.
صور كه معناى دنيايى آن شيپور است، حقيقتى است كه نزديك ده بار در قرآن مجيد از آن ياد شده:
1- «يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى و حاكميّت مطلق ويژه اوست، داناى نهان و آشكار است، و او حكيم و آگاه است.
2- «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعَاً
و در صور دميده شود، پس همه آنان را [در عرصه قيامت] گرد مىآوريم.
3- «يَوْمَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرمينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً
[آن] روزى كه در صور دميده مىشود و گنهكاران را در آن روز، كبودچشم و نابينا محشور مىكنيم.
4- «فَإذا نُفِخَ فِى الصُّور فَلا أنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلايَتَسائَلُونَ
پس هنگامى كه در صور دميده شود، در آن روز نه ميانشان خويشاوندى و نسبى وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال يكديگر مىپرسند.
5- «وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ
و [ياد كن] روزى را كه در صور مىدمند، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است دچار هراس شود، مگر كسى كه خدا بخواهد؛ و همه خوار و فروتن به پيشگاه او آيند.
6- «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ
و در صور دميده شود، ناگاه همه آنان از قبرها به سوى پروردگارشان مىشتابند.
7- «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ»
و در صور دميده مىشود، پس هر كه در آسمانها و زمين است مىميرد، مگر كسى را كه خدا بخواهد، آن گاه بار ديگر در صور دميده مىشود، ناگاه همه آنان بر پاى ايستاده [مات و مبهوت به هر سو] مىنگرند [كه سرانجام كارشان چه خواهد شد]!
8- «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعيد
و در صور مىدمند؛ آن است روز [تحقق و ظهور] وعدههاى تهديدآميز و وحشتناك.
9- «فَإذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ
پس چون در صور يك بار دميده شود.
10- «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أفْواجاً
روزى كه در صور مىدمند و شما گروه گروه به عرصه محشر مىآييد.
«صيحه» كه صداى عظيم است در صور به وسيله اسرافيل به اذن حق بر جهانيان زده مىشود، و به طورى كه از صريح قرآن مجيد به خصوص آيه 68 سوره زمر استفاده مىشود دو بار انجام مىگيرد، يك بار صيحه مرگ است، كه مَنْ فِى السَّماواتِ وَالْأرْض مگر آن كه خدا بخواهد مىميرند. و بار دوم صيحه حيات است كه چون دميده شود آسمانيان و زمينيان زنده مىشود و در صحراى با عظمت محشر اجتماع مىكنند.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 120
دعای #سوم
#ياد_مرگ
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_2
✳️ #صور_اسرافيل 2
صيحه در قرآن
مسأله صيحه مربوط به قيامت در حدود چهار بار در قرآن مجيد آمده است:
1- «إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ
[كيفرشان] جز يك فرياد مرگبار نبود كه ناگهان [پس از آن فرياد] همه بىحركت و خاموش شدند!
2- «إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ
[آن صحنه عظيم] جز يك فرياد نيست، پس به ناگاه همه آنان [گردآورى شده و] نزد ما احضار مىشوند.
3- «وَمَا يَنظُرُ هؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ
و اينان [كه تو را انكار مىكنند] جز يك فرياد مرگبار را كه هيچ تأخيرى در آن نيست، انتظار نمىكشند.
4- «يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ
روزى كه [همگان] صيحه و فرياد را به حق و درستى مىشنوند [و] آن روز، روز بيرون آمدن [از قبرها] ست.
در اين صيحه يك بار صيحه موت و بار ديگر صيحه حيات است، اگر سؤال شود به چه صورت يك حقيقت دو كار مخالف هم انجام مىدهد؟ پاسخهاى فراوانى دارد، از جمله پاسخى است كه محيىالدين در «فتوحات مكّيّه» داده:
النَّفْخَةُ نَفْخَتانِ: نَفْخَةٌ تُطْفِى النَّارَ، وَنَفْخَةٌ تَشْعَلُها.
دم، دو دم است، دمى كه آتش را خاموش مىكند، و دمى كه آتش را شعلهور مىسازد.
ولى اين دو دم به وسيله يك انسان از يك دهان به آتش زده مىشود. بنابر اين هيچ استبعادى ندارد كه اسرافيل با دم اوّل در صور شعله حيات هر ذى حياتى را خاموش كند، و با دم ديگر شعله حيات هر مستعدّى را بر افروزد.
در اين كه صيحه و صدا باعث مرگ است، امروزه با انفجارهائى كه به وسيله موشكها و بمبها و ساير اسلحهها صورت مىگيرد، حتى ايجاد امواجى كه فقط و فقط باعث مرگ است، شكّى براى كسى باقى نيست. صيحه صبح قيامت از هر موجى سريعتر و از هر فريادى عظيمتر است، و شعاعش نسبت به تمام هستى جز عرش حق و آن كسى كه خدا بخواهد، فراگير است. اين صيحه در مرتبهاى مرگ بار و در مرتبه ديگر زنده كننده است.
درباره صور، تفاسير و كتب روايى به خصوص «علم اليقين» و «لآلى الاخبار» سه روايت نقل مىكنند:
سُئِلَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله عَنْهُ فَقالَ: قَرْنٌ مِنْ نُورٍ الْتَقَمَهُ إسْرافيلُ.
از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدند: صور چيست؟ فرمود: شاخى است از نور كه اسرافيل آن را به دهان دارد.
در حديث ديگر از رسول خدا صلى الله عليه و آله آمده:
الصُّورُ قَرْنٌ مِنْ نُورٍ فيهِ أثْقابٌ عَلى عَدَدِ أرْواحِ الْعِبادِ.
صور شاخى است از نور، كه در آن به عدد ارواح بندگان روزنه وجود دارد.
عَنِ السَّجّادِ عليه السلام: إنَّ الصُّورَ قَرْنٌ عَظيمٌ لَهُ رَأْسٌ واحِدٌ وَطَرَفانِ، وَبَيْنَ طَرَفِ الْأسْفَلِ الَّذى يَلِى الْأرْضَ إلى طَرَفِ الْأعْلَى الَّذى يَلِى السَّماءَ مِثْلُ ما بَيْنَ تُخُومِ الْأرَضينَ السّابِعَةِ إلى فَوْقِ السَّماءِ السّابِعَةِ، فيهِ أثْقابٌ بِعَدَدِ أرْواحِ الخَلائِقِ.
امام سجاد عليه السلام مىفرمايد: صور شاخى است عظيم، دارى يك سر و دو طرف. فاصله طرفى كه به سمت زمين است با طرفى كه به سوى آسمان است همانند فاصله دورترين نقطه زمين تا انتهاى آخرين آسمان است، و در آن روزنههايى به عدد ارواح خلائق وجود دارد.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 120
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_2
✳️ #صور_اسرافيل 3
صور اسرافيل در نزد مفسران و محدثان
«گروهى از مفسران و محدّثان، اين روايات را از باب كنايه و تشبيه و استعاره گرفتهاند و فرمودهاند:
اين همه براى تقريب مسأله به ذهن انسان است، و آنچه كه از اين روايات مراد است بعث و نشر و مرگ و حيات است كه به اشاره و توسط اسرافيل به اذن حق انجام مىگيرد.
گروهى از محقّقان هم از حقيقت صور و صيحه اظهار بى اطلاعى كرده و گفتهاند:
حقيقت اين است كه نمىدانيم صور چگونه وسيلهاى است و چطور مىتواند امواج كشنده را در مدت كم به سراسر آسمانها و زمين برساند و تمام موجودات زنده را بميراند.
امّا در دنياى كنونى بر اثر اكتشافاتى كه در رشتههاى مختلف علوم نصيب بشر گرديده تا اندازهاى مسائل ناشناخته روشن شده، تكذيب و عناد معاندان كاهش يافته و موجبات تقريب ذهن افراد بى غَرض به درك پارهاى از واقعيّتهاى دينى فراهم آمده است و مىتوان گفت: توليد امواج صوتى و پخش آن از جمله اكتشافاتى است كه ممكن است تا اندازهاى مشكله نفخ صور و پخش صيحه مرگ را حل كند و مردم را در شناخت اين واقعيّت مجهول يارى نمايد.
هم اكنون در تمدّن صنعتى بر اثر انفجار بمبهاى قوى و خيلى قوى امواج شديد و بسيار شديد صوتى توليد مىشود كه با گوش مىشنويم؛ آن انفجارها مىتوانند در ساختمانهاى نزديك و بالنّسبه دور، شكستگى و ويرانى به بار آورد و روى افرادى كه در آن ساختمانها زندگى مىكنند يا در خيابانهاى اطراف عبور مىنمايند كم و بيش عوارض بد و احياناً خطرناك و مرگبار به جاى بگذارند و عدهاى را هلاك كنند.
همچنين بر اثر پيشرفت علم و صنعت، دانشمندان توانستهاند از طرفى به وسيله ابزارهاى فنّى بر تعداد امواج ماوراى صوتى به مقدار شايان توجّه بيفزايند و از طرف ديگر با كمك نيروى برق، امواج ماوراى صوتىِ توليد شده را با سرعت در سطح بسيار وسيعى پخش كنند.
مىدانيم امواج صوتى سرعتى بالنّسبه كم و بُردى كوتاه دارند، و همين قدر كه فاصله از حدّ محدودى بگذرد صدا شنيده نمىشود، ولى بشر امروز در پرتو هوش و تجربه توانسته است با نيروى برق و وساطت ابزارهاى فنّى و صنعتى، صداى گوينده راديو را با سرعت حيرتزا و بهت آور در سراسر جهان پخش كند و در آنِ واحد آن را از دورترين نقطه غرب عالم به گوش ميليونها مردم شرق برساند.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 120
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_2
✳️ #صور_اسرافيل 4
«از مجموع آيات استفاده مىشود كه در پايان جهان صيحه عظيمى اهل آسمانها و زمين را مىميراند و اين صيحه مرگ است. و در آغاز رستاخيز با صيحه و فرياد عظيمى همه زنده مىشوند و به پا مىخيزند و اين فرياد حيات و زندگى است.
امّا اين دو فرياد دقيقاً چگونه است؟ چه اثرى در صيحه اول و چه تأثيرى در صيحه دوم است؟ جز خدا كسى نمىداند.
بارها گفتهايم الفاظ ما كه براى زندگى روزمرّه محدود خودمان وضع شده عاجزتر از آن است كه بتواند حقايق مربوط به جهان ماوراى طبيعت يا پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر را دقيقاً بيان كند، به همين دليل بايد از الفاظ معمولى معانى وسيعتر و گستردهترى استفاده شود، منتها با توجّه به قرائن موجود.
چگونه امواج صوتىِ صور، تمام جهان را فرا مىگيرد با اين كه مىدانيم امواج صوتى حركت كندى دارد و از دويست و چهل متر در ثانيه تجاوز نمىكند، در حالى كه حركت نور بيش از يك ميليون بار از آن سريعتر و به سيصد هزار كيلومتر در ثانيه مىرسد؟
بايد گفت ما نسبت به اين موضوع همانند بسيارى از مسائل مربوط به قيامت تنها علم اجمالى داريم و جزئيات آن بر ما روشن نيست.
مرگ آفرينى اين صدا اگر در گذشته براى بعضى شگفتانگيز بود، امروز براى ما تعجّبى ندارد، چرا كه بسيار شنيدهايم موج انفجار گوشها را كر، بدنها را متلاشى، حتّى خانهها را ويران مىسازد، انسانهايى را از جاى خود برداشته به فاصلههاى دور دست پرتاب مىكند. بسيار ديده شده كه حركت سريع يك هواپيما، و به اصطلاح شكستن ديوار صوتى چنان صداى وحشتناك و امواج ويرانگرى به وجود مىآورد كه شيشههاى عمارتها را در شعاع وسيعى خرد مىكند.
جائى كه نمونههاى كوچك امواج صوتى كه به وسيله انسانها ايجاد شده، اينچنين اثراتى از خود نشان مىدهد آن صيحه عظيم الهى، آن انفجار بزرگ جهانى چه آثارى به بار خواهد آورد. به همين دليل جاى تعجب نيست كه امواجى هم در نقطه مقابل آن تكان دهنده و بيدار كننده و احياگر باشد، هر چند تصوّر آن امروز براى ما ممكن نيست، ولى بيدار كردن افراد خواب را با فرياد، و يا به هوش آوردن انسانهاى بى هوش را با شوكهاى شديد لااقل ديدهايم. و باز تكرار مىكنيم كه با علم محدودمان تنها شبحى از اين امور را از دور مىبينيم.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 120
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_2
✳️ #صور_اسرافيل 5
حقايق عالم آخرت
«حقيقتى كه به طور كلّى لازم است درباره حقايق عالم آخرت توجّه داشته باشيم اين است كه: حقايق عالم آخرت را چنانكه هست نمىشود در قالب الفاظ دنيوى بيان كرد؛ زيرا حقايق آن عالم با اين عالم فرق بسيارى دارد، و الفاظى كه براى بيان معانى و حقايق دنيويّه وضع گرديده نمىتواند قالب معانى ناشناخته آخرتى باشد.
بنابر اين حقيقت دميدن در صور چيست، نمىدانيم. ولى چنانكه گفته شد: از مجموع آيات قرآنى و روايات اسلامى فهميده مىشود كه خداوند با ايجاد صدائى كه چگونگى آن براى ما نامعلوم است در مرحله اول همه آفريدهها را جز آنهايى كه خداوند نمىخواهد بيهوش مىكند و مىميراند، و در اين وقت است كه نظام اين عالم بهم مىخورد. و در مرحله دوم صدائى ديگر ايجاد مىكند كه همه مردگان جهت تعيين تكليف نهائى در محكمه الهى حاضر مىگردند، و اين واقعيّت ناشناخته همان است كه قران از آن به نفخ صور تعبير كرده است.» در مباحث عرفانى آمده:
«اسرافيل از ملائكه مقرّب پروردگار است و فرشته مأمور حيات و زنده كردن؛ وجود او تمام عوالم امكان را كه نياز به حيات دارند فرا گرفته، و بوق او قدرت اوست و صور او بالهاى ملكوتى و معنوى اوست. بوق او قابليّت و استعدادى است كه حضرت ربّ- جلّ وعلا- به او عنايت فرموده است و او را بدين تجهيزات خاص مجهّز نموده و امكان احيا و زنده كردن را به او داده است. بوق او سرمايه علمى و قدرت اوست كه در تحت اختيار او بوده و اختيار او در تحت اختيار خداست.
اسرافيل در بوق خاص خود مىدمد و تمام موجودات هلاك مىشوند. و نيز پس از آن در بوق خاص خود مىدمد و تمام مردگان را زنده مىكند. بوق او جسم نيست و صورت ندارد، شرقى و غربى نيست، تمام آسمانها و زمين و ما بين آن دو را فرا گرفته و صاحبان چنين قدرتى كه از طرف پروردگار به آنها افاضه شده است بر تمام عوالم عِلْوى و سِفْلى استيلا و احاطه دارند، و هر لحظه به امر پروردگار خود به مأموريّت خود عمل مىكنند.» «1» خداوندا! به لطف عميمت ما را نسبت به حقايق قرآنيّه و معارف الهيّه كه در روايات اهل بيت آمده آگاه گردان و رموز و اسرار دينت را به ما بنمايان.
الهى! فهم و درك حقايق، ايمان و عمل صالح و طهارت باطن لازم دارد؛ تا نجات از خوديّت صورت نگيرد فهم واقعّيتها امكان ندارد، الهى! ما را از خوديّت خود برهان و از لباس منيّت عريان ساز، و از صورت و پوست نجات ده، تا به آنچه كه بايد دست يابيم توفيق حاصل كنيم.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 120
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 عنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) سُئِلَ عَنِ الرَّجْعَهْ أَ حَقٌّ هِیَ قَالَ نَعَمْ فَقِیلَ لَهُ مَنْ أَوَّلُ مَنْ یَخْرُجُ قَالَ الْحُسَیْنُ یَخْرُجُ عَلَی أَثَرِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قُلْتُ وَ مَعَهُ النَّاسُ کُلُّهُمْ قَالَ لَا بَلْ کَمَا ذَکَرَ اللهُ تَعَالَی فِی کِتَابِهِ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً قَوْمٌ بَعْدَ قَوْمٍ.
🔴 امام صادق (علیه السلام)- از حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدند: «آیا #رجعت صحیح است»؟ فرمود: «آری»! گفتند: «نخستین کسی که میآید کیست»؟ فرمود: «امام حسین (علیه السلام) است که بعد از ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میآید». عرض شد: «آیا همهی مردم با او هستند»؟ فرمود: «نه! بلکه چنان است که خدا میفرماید: یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً؛ مردمی بعد از مردمی میآیند».
✍️ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۱۴
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۰۳/ منتخب الأنوارالمضییهًْ، ص۲۰۱
دعای #سوم #دعا_سوم_2
#صور_اسرافيل #امام_زمان عجل
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2