#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 12
#مودت 6
🔴 محَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُم
محمّد، فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند بر كافران سرسخت و در ميان خودشان با يكديگر مهربانند.
قرآن مجيد در سه آيه اوّل سوره ممتحنه مىفرمايد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوْا بِمَا جَاءَكُم مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُم خَرَجْتُمْ جِهَاداً فِي سَبِيلي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ* إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ* لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
اى اهل ايمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگيريد، شما با آنان اظهار دوستى مىكنيد، در حالى كه آنان به طور يقين به آنچه از حق براى شما آمده كافرند، و پيامبر و شما را به خاطر ايمانتان به خدا كه پروردگار شماست [از وطن] بيرون مىكنند، [پس آنان را دوستان خود مگيريد] اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنوديم بيرون آمدهايد [چرا] مخفيانه به آنان پيام مىدهيد كه دوستشان داريد؟ در حالى كه من به آنچه پنهان مىداشتيد و آنچه آشكار كرديد داناترم، و هر كس از شما با دشمنان من رابطه دوستى برقرار كند، مسلماً از راه راست منحرف شده است.* اگر بر شما چيره شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دستهايشان را [به اسارت، آزار و كشتن] و زبانهايشان را به [بدگويى، تحقير و ناسزا] بر ضد شما مىگشايند، و آرزو دارند كه اى كاش شما هم كافر شويد.* روز قيامت [كه كيفر دوستى با دشمنان داده شود] خويشان و فرزندانتان سودى به حال شما ندارند، خدا ميان شما و آنان جدايى مىاندازد، و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
در هر صورت قسمت مهمّى از بلاهايى كه بر سر امّت اسلام آمده، معلول دوستى عدّهاى از سردمداران ممالك اسلامى و مردم مسلمان با كفّار و يهود و نصارى بوده، و واى به حال اينان از روزى كه قرآن مجيد در پيشگاه حضرت حق، به شكايت از آنان برخيزد و حضرت قهّار به شكايت قرآن عليه آنان توجّه كند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 323
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 12
#مودت 7
🔴 وجوب مودّت با دوستان حق
همان طور كه عداوت با دشمنان حق واجب است، مودّت با دوستان حق نيز واجب است. باب مودّت با اولياى حق باب رحمت و عنايت و لطف خداست.
اولياى حق كه در رأسشان انبيا و ائمّه عليهم السلام قرار دارند، منبع اسما و صفات حضرت محبوبند. تمام زيبايىهاى معنوى در آنان جمع است، قبول ولايت آنان از آب و نان براى انسان ضرورىتر است. سعادت دنيا و آخرت در پذيرش ولايت آنان به دست مىآيد. اتّصال به آنان آدمى را منبع آداب حق و مركز تجلّى انوار حضرت رب مىنمايد.
ادب انسانى و فطرت و وجدان و عقل اقتضا مىكند كه انسان براى ابد از دشمنان خدا و رسول و ائمّه بريده و با اولياى الهى پيوند داشته باشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 323
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 12
#مودت 8
🔴 سعادت دنيا و آخرت در تمسك به زيبايىهاى معنوى انبيا و ائمه عليهم السلام
در اين قسمت دورنمايى از زيبايىهاى معنوى انبيا و ائمّه عليهم السلام را بازگو مىكنيم تا بيش از پيش توسّل خود را به آن منابع خير بيشتر كرده و از اين راه به آبادى دنيا و آخرت برسيم.
1- با تمام وجود مجذوب حضرت محبوبند.
2- در ايمان به حق و آخرت بى نظيرند.
3- به حقايق الهيّه و آداب انسانيّه و امور طبيعيّه آگاهند.
4- عقل آنان مافوق تمام عقول است.
5- سخاوت، ذاتىِ آنان است.
6- در شجاعت نمونه ندارند.
7- درياى بى ساحلى از عفّت نفسند.
8- همّت آنان در رأس همه همّتهاست.
9- بر تمام عباد حق مهربانند.
10- بردبار و حليمند.
11- در عفو و گذشت نمونه و مثل ندارند.
12- داراى تمام محاسن اخلاقند.
13- ايثارگرند.
14- منبع كرم و بزرگواريند.
15- در تمام امور بر حضرت حق توكّل دارند.
16- تسليم حقّند.
17- راضى به قضاى محبوبند.
18- منبع وقار و ادبند.
19- اهل فتوّتند.
20- در راه حق تا لحظه خروج از دنيا ثابت قدمند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 323
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 13
🔴 داستان #هجرت اصحاب به حبشه 1
در سالهاى اول بعثت، مسلمانان در اقليّت بودند. قريش و ساير قبايل، اهل ايمان را از هر جهت در مضيقه سخت قرار دادند. آنان براى جهاد با كفّار و مشركان از نظر عدّه و عُدّه آماده نبودند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله براى حفظ اسلام و جان مسلمانان و تهيّه پايگاهى در خارج از منطقه حجاز به آنان دستور مهاجرت داد و حبشه را براى آنان انتخاب فرمود، و به آنان گوشزد كرد در آنجا زمامدار صالحى است كه از ستم و ستمگرى جلوگيرى مىنمايد، شما به آنجا كوچ كنيد، باشد كه خداوند مهربان فرصت مناسبى در اختيار ما قرار دهد.
يازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم آن ديار شدند، و از طريق كشتى به سوى حبشه حركت كردند. اين مهاجرت كه در ماه رجب به سال پنجم بعثت انجام گرفت مهاجرت اوّل ناميده شد.
چيزى نگذشت كه جعفر بن ابى طالب و جمعى ديگر از مظلومان راه حق به حبشه رفتند و هسته اصلى يك جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از هشتاد و دو مرد و عدّهاى زن و كودك تشكيل مىشد به وجود آوردند.
مسأله مهاجرت اين گروه براى دشمنان خدا بسيار تلخ و دردناك بود؛ زيرا حس مىكردند چيزى نخواهد گذشت كه با يك جمعيّت متشكّل نيرومند از مسلمانان كه تدريجاً اسلام را پذيرفتهاند و به سرزمين امن و امان حبشه رفتهاند روبه رو خواهند شد. براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شده و دو نفر از جوانان باهوش و فعّال و حيلهگر و پشت هم انداز يعنى: عمرو بن عاص و عمارة بن وليد را براى در هم ريختن اوضاع مؤمنان انتخاب و به حبشه فرستادند.
اين دو نفر در كشتى شراب خوردند و به جان هم افتادند، ولى به هر حال براى پياده كردن نقشه خود وارد سرزمين حبشه شدند و با مقدّماتى به حضور نجاشى بار يافتند و قبلًا با دادن هداياى گرانبهايى به اطرافيان نجاشى موافقت آنها را جلب كرده و قول تأييد و طرفدارى از آنان گرفتند.
عمرو عاص سخنان خود را از اين جا شروع كرد، به نجاشى گفت: ما فرستادگان بزرگان مكّهايم، تعدادى از جوانان سبك مغز در ميان ما پرچم مخالفت برافراشتهاند و از آيين نياكان خود برگشته و به بدگويى از خدايان ما پرداخته و آشوب و فتنه به پا كرده و در ميان مردم تخم نفاق پاشيدهاند و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اين جا پناه آوردهاند، ما از آن مىترسيم كه در اين جا نيز دست به اخلالگرى بزنند. بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم.
اين را گفتند و هدايائى را كه با خود آورده بودند تقديم داشتند.
نجاشى گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان به كشورم صحبت نكنم نمىتوانم در اين زمينه سخن بگويم و از آنجا كه اين بحث يك بحث مذهبى است بايد از نمايندگان مذهبى نيز در جلسهاى در حضور شما دعوت شود.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 336
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 13
🔴 داستان #هجرت اصحاب به حبشه 2
روز ديگر در يك جلسه مهم كه اطرافيان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسيحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمايندگى مسلمانان و نمايندگان قريش حضور داشتند، نجاشى پس از استماع سخنان نمايندگان قريش رو به جعفر كرد و از او خواست كه نظر خود را در اين زمينه بيان كند.
جعفر پس از اداى احترام چنين گفت: نخست از اينها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟
عمرو گفت: نه شما آزاديد.
جعفر: و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقّى و دينى بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مىطلبند؟
عمرو: نه، ما هيچ گونه طلبى از شما نداريم.
جعفر: آيا خونى از شما ريختهايم كه آن را از ما مىطلبيد؟
عمرو: نه، چنين برنامهاى در كار نيست.
جعفر: پس از ما چه مىخواهيد كه اين همه ما را شكنجه و آزار داديد. و ما از سرزمين شما كه مركز ظلم و بيدادگرى بود بيرون آمديم.
سپس جعفر رو به نجاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت پرستى مىكرديم، گوشت مردار مىخورديم، انواع كارهاى زشت و ننگين انجام مىداديم، قطع رحم مىكرديم، نسبت به همسايگان بدرفتار بوديم و نيرومندان ما ضعيفان را مىخوردند.
ولى خداوند مهربان پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است:
هر گونه شبيه و شريك را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترك گوئيم. به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمك نماييم.
نجاشى گفت: عيساى مسيح نيز براى همين امور مبعوث شده بود.
سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر پيامبر شما نازل شده است حفظ دارى؟
جعفر گفت: آرى، و سپس شروع به خواندن سوره مريم كرد.
حُسن انتخاب جعفر در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمتهاى ناروا پاك مىسازد اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطرههاى اشكِ شوق از ديدگان دانشمندان مسيحى سرازير گشت و نجاشى صدا زد: به خدا سوگند! نشانههاى حقيقت در اين آيات نمايان است.
هنگامى كه عمرو خواست در اين جا سخنى بگويد و تقاضاى سپردن مسلمانان را به دست وى كند، نجاشى دست بلند كرد و محكم بر صورت عمرو كوبيد و گفت:
خاموش باش، به خدا سوگند! اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيت بگويى تو را مجازات خواهم كرد. اين جمله را گفت و رو به مأموران كرد و فرياد كشيد:
هداياى آنها را به آنان برگردانيد و آنان را از حبشه بيرون بريزيد، و به جعفر و يارانش گفت: آسوده خاطر در كشور من زندگى كنيد.
آرى، اصحاب حقيقى رسول حق، در مكّه به انواع شكنجه و آزار دچار شدند و از وسعت معيشت به ضيق اقتصاد افتادند، و محض حفظ اسلام مجبور به ترك وطن و اهل و عيال شدند، ولى به قول قرآن مجيد و امام سجّاد عليه السلام با سرمايه مودّت و محبّت به پيامبر و فداكارى در راه حضرت رب، به تجارت و معاملهاى دست زدند كه كسادى در آن نبود و نتيجه و نفعش جاودانى و ابدى بود.
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَن تَبُورَ* لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ
قطعاً كسانى مانند [على بن ابى طالب عليه السلام] كه همواره كتاب خدا را مىخوانند و نماز را برپا مىدارند و از آنچه روزى آنان كردهايم در نهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارتى را اميد دارند كه هرگز كساد و نابود نمىشود.
* [اين همه را انجام مىدهند] تا [خدا] پاداششان را كامل عطا كند و از فضلش بر آنان بيفزايد؛ يقيناً او بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 336
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 1
🔴 در اين قسمت از دعا سخن از تابعانِ حقيقىِ #صحابه_واقعى كه در رأس آن #صحابه وجود مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام است به ميان آمده و به اوصاف آنان توسط حضرت زين العابدين عليه السلام اشاره شده است.
امام سجاد عليه السلام در فراز «وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ» به تجليل از پيروان راه حق و رسالت مىپردازد و بر آنان درود و تحيت مىفرستد. اين بخش از دعا اشاره به دو آيه شريفه دارد كه مىفرمايد:
وَ الَّذِينَ جَآءُو مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَ نِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمنِ وَ لَاتَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلًّا لّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
و نيز كسانى كه بعد از آنان [انصار و مهاجرين] آمدند در حالى كه مىگويند:
پروردگارا! ما و برادرانمان را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز، و در دلهايمان نسبت به مؤمنان، خيانت و كينه قرار مده. پروردگارا! يقيناً تو رؤوف و مهربانى.
و يا در آيه ديگر درباره سرانجام عاقبت پيروان دين مىفرمايد:
وَ السبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهرُ خلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا ذَ لِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه به نيكى و درستى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود است و آنان هم از خدا راضى هستند؛ براى ايشان بهشتهايى آماده كرده كه از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جارى است، در آنجا براى ابد جاودانهاند؛ اين است كاميابى بزرگ.
#تابعين ، پيروان پس از مهاجران و انصار دين اسلام هستند؛ كه پيامبر را نديدهاند ولى با صحابه محشور بودند و اظهار ارادت و مدح حضرت نسبت به آنان به خاطر سبقت در ايمان و پايمردى آنان در دين و عزت و شرف در شخصيت آنان است.
آنان با صحابه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله ارتباط تنگاتنگ داشتند و هرگز بر پيامبر نسبت دروغى ندادند و در اداى امانت هم به خيانت متهم نساختند. با اين ويژگىها، آن كسانى كه تا روز قيامت پيرو راه حق بوده و به گذشتگان وفادار باشند، اهل نجات هستند.
به فرمايش امير مؤمنان عليه السلام كه فرمود:
إنّ الحَقّ لايُعْرَفُ بِالرِّجالِ؛ إعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ.
حق به شخصيّتها شناخته نمىشود، حق را بشناس تا پيروان آن را بشناسى.
بهترين ميزان براى شناخت حق از باطل، اهل عصمتند؛ زيرا آنان حقايق نورى مىباشند كه از هر گونه پليدى و آلودگى مبرّا هستند. از اين رو نور واحد و صراط مستقيم آنانند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 2
🔴 خداوند متعال مىفرمايد:
قُل لَّآأَسَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى وَ مَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هيچ پاداشى جز مودّت نزديكان را [كه بنابر روايات بسيار اهل بيت- عليهم السلام- هستند] را نمىخواهم. و هر كس كار نيكى كند، بر نيكىاش مىافزاييم؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و عطاكننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
«دوستى ذوى القربى بازگشت به ولايت پذيرى و رهبرى ائمه معصومين عليهم السلام دارد كهدر حقيقت تداوم خط رهبرى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ولايت الهيه اوست. و اين پذيرش موجب سعادت انسانها و بازگشت به خويشتن است.
درخواست پيامبران و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از امت، جنبه پاداش مادى و دنيايى نداشته است؛ بلكه آنان حق جويى و دوستى اهل بيت و سودمندى براى انسان و ادامه خط مكتب اسلام و پيروان آن، خواهش حقيقىشان بوده است.
و در حقيقت #مودت و قبول ولايت وسيلهاى براى پذيرش دعوت امت است و پيامبر هرگز مردم را دعوت نمىكند به اين كه خويشاوند خود را به خاطر فاميلى دوست بدارند بلكه آن محبت به خويشاوند را براى آن خوانده كه محبت فى اللَّه است.
احسان در آيات، هر گونه حسنه از جمله ايمان و اطاعت تا روز قيامت است، ولى منظور پاداشها و اجرهاى معنوى است. و در آيه شريفه، دو كلمه مودت و حسنه به معناى ارتباط قلبى است كه از طريق نزديكان و اهل بيت پيامبر عليهم السلام صورت مىگيرد.
در ادامه آيه مىفرمايد: آن كس كه عمل نيكى انجام دهد بر نيكى عملش مىافزاييم، چرا كه خداوند آمرزنده و عطا كننده پاداش است. چه حسنهاى از اين برتر كه انسان حب اهل بيت عليهم السلام را در دل گيرد و خط آنها را ادامه دهد. براى فهم كلام الهى در مسائلى كه ابهام پيدا مىكند از آنان تفسير بخواهد و عمل آنان را ملاك قرار دهد و در رفتارش آنان را الگو و اسوه خود سازد.
البته روشن است از اين گونه تفسيرها، محدود بودن معنى حسنه به مودت اهل بيت عليهم السلام مقصود نيست، بلكه معناى وسيع و گستردهاى دارد ولى روشنترين مصداق اكتساب حسنه همين مودت است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 3
🔴 #تابعين كيانند؟
تابع در لغت يعنى: هر كه به ديگرى اقتدا كند هر چند هزاران سال فاصله باشد و به تعبير امام معصوم تا روز قيامت ادامه دارد.
تابعى در اسلام منسوب به تابع است كه در تعريف مشهور محدثان كسى است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را نديده است ولى صحابه مسلمان را ملاقات كرده و بر دين اسلام بميرد.
در اصطلاح به كسانى گويند كه: دوره حيات پيامبر را درك نكردهاند ولى اصحاب و صحابه پيامبر را ديدار كردهاند و برتران مسلمانان در زمان حضرت رسول را مصاحب مىناميدند، در عصر دوم آنان كه مصاحب بودند را تابعين و گروه بعدى را اتباع تابعين ناميدهاند.
در تفسير نمونه آمده است:
«گرچه بعضى از مفسران مفهوم اين جمله سبقونا بالأيمان را محدود به كسانى كردهاند كه بعد از پيروزى اسلام و فتح مكه به مسلمانان پيوستند ولى هيچ دليلى بر اين محدوديت نيست، بلكه تمام مسلمانان را تا دامنه قيامت شامل مىگردد.
قابل توجه اين كه در اين جا نيز اوصاف سه گانهاى براى تابعين ذكر مىكند:
نخست اين كه: آنها به فكر اصلاح خويش و طلب آمرزش و توبه در پيشگاه خداوند هستند.
ديگر اين كه: نسبت به پيشگامان در ايمان همچون برادران بزرگترى مىنگرند كه از هر نظر مورد احترامند و براى آنها نيز تقاضاى آمرزش از پيشگاه خداوند مىكنند.
سوم اين كه: آنها مىكوشند هر گونه كينه و دشمنى و حسد را از درون دل خود بيرون بريزند و از خداوند رؤوف و رحيم در اين راه يارى مىطلبند و به اين ترتيب خودسازى و احترام به پيشگامان در ايمان و دورى از كينه و حسد از ويژگىهاى آنهاست.
در اين جا برخى از مفسران بدون توجه به اوصافى كه براى هر يك از مهاجران و انصار تابعين در آيه آمده باز اصرار دارند كه همه صحابه را بدون استثنا پاك و منزه بشمرند و كارهاى خلافى كه احياناً بعضى در زمان خود پيامبر صلى الله عليه و آله يا بعد از او مرتكب شدهاند با ديده اغماض بنگرند و هر كس را كه در صف مهاجران و انصار و تابعين قرار گرفته، چشم بسته محترم و مقدس بدانند.
در حالى كه آيات گذشته پاسخ دندان شكنى به اين افراد مىدهد. با اين حال ما چگونه مىتوانيم كسانى را كه فى المثل در جنگ جمل حضور يافتند و روى امام خود شمشير كشيدند، نه اخوت اسلامى را رعايت كردند و نه سينهها را از غل و كينه و حسد و بخل پاك ساختند، نه سبقت در ايمان على عليه السلام را محترم شمردند؛ محترم بشمريم و هر گونه انتقاد از آنها را گناه بدانيم و چشم بسته در برابر سخنان اين و آن تسليم شويم.
خداوند در سوره توبه گروه تابعين را در زمره بهشتيان قرار داده است. همان طور كه مىدانيد در هر انقلاب وسيع اجتماعى كه بر ضد نابسامان اجتماعى صورت مىگيرد، پيشگامانى هستند كه پايههاى انقلاب و نهضت به دوش آنهاست، آنها در واقع وفادارترين عناصر انقلابى هستند؛ زيرا به هنگامى كه پيشوا و رهبرشان از هر نظر تنها است گرد او را مىگيرند، و با اين كه از جهات مختلف در محاصره قرار دارند و انواع خطرها از چهار طرف آنها را احاطه كرده، دست از يارى و فداكارى برنمىدارند. مخصوصاً مطالعه تاريخ، آغاز اسلام را نشان مىدهد كه پيشگامان و مؤمنان نخستين، با چه مشكلاتى روبه رو بودند، چگونه آنها را شكنجه و آزار مىدادند و ناسزا مىگفتند، متهم مىكردند، به زنجير مىكشيدند و نابود مىنمودند، ولى با اين همه گروهى با اراده آهنين و عشق سوزان و عزم راسخ و ايمان عميق در اين راه گام گذاردند و به استقبال انواع خطرها رفتند. در اين ميان سهم مهاجران نخستين از همه بيشتر بود و به دنبال آنها انصار نخستين يعنى آنهايى كه با آغوش باز از پيامبر به مدينه دعوت كردند و ياران مهاجر او را همچون برادران خويش مسكن دادند و از آنها با تمام وجود خود دفاع كردند و حتى بر خويشتن نيز مقدم داشتند.
ولى با اين حال آن چنان كه روش هميشگى او است، سهم ديگران را نيز ناديده نگرفته است و به عنوان تابعين به احسان از تمام گروههايى كه در عصر پيامبر يا زمانهاى بعد به اسلام پيوستند، هجرت كردند، و يا مهاجران را پناه دادند و حمايت نمودند ياد مىكند، و براى همه اجر و پاداشهاى بزرگى را نويد مىدهد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 4
🔴 تبعيت به احسان از نظر علامه طباطبايى
و علامه طباطبايى در تفسير خود به نكتهاى قابل توجه اشاره مىفرمايد:
«و اما صنف سوم يعنى الذين اتبعوهم باحسان در اين صنف نيز قيدى آورده كه نكتهاى را افاده مىكند و آن قيد باحسان است.
مقدمه: بايد دانست كه در زبان عرب براى حرف «با» چند معنا است، گاهى به معناى «فى» به كار مىرود و گاهى معناى سببيت را مىرساند، و گاهى مصاحبت را.
در جمله مورد بحث نمىتواند به معناى «فى» بوده تا معناى جمله اين باشد. و «كسانى كه سابقين اولين را در احسان متابعت كردهاند» چون مىدانيم، منظور آيه چنين مىشود: «و كسانى كه سابقين اولين را به خاطر احسان پيروى كردهاند» چون اگر به اين معنا باشد و همچنين اگر به معناى «فى» بود كلمه احسان را با الف و لام مىآورد و مىفرمود: «بالاحسان» وليكن كلمه نامبرده را بدون الف و لام آورده، و از معناى «باء» مناسبتر با اين كلمه همان معناى سوم است.
و در نتيجه مقصود از اين قيد اين مىشود: تبعيت آنان همراه با يك نوع احسان بوده باشد و خلاصه، احسان، وصف براى پيروى مىشود.
خواهيد گفت مگر پيروى چند جور است؟ در جواب مىگوييم: ما از خود قرآن استفاده مىكنيم كه پيروى دو جور است، يكى مذموم و ناپسند و ديگرى ممدوح و پسنديده و قرآن كريم پيروى كوركورانه و از روى جهل و نياكانشان را كه جز متابعت هوى و شيطان انگيزه ديگرى ندارد مذمت مىكند. پس كسى كه پيرويش اينچنين باشد پيرويش بد و مذموم و كسى كه از حق پيروى كند پيرويش خوب و ممدوح است، و خداى تعالى درباره آن مىفرمايد:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلئِكَ الَّذِينَ هَدَيهُمُ اللَّهُ
آنان كه سخن را مىشنوند و از بهترينش پيروى مىكنند، اينانند كسانى كه خدا هدايتشان كرده.
و از جمله شرايط احسان در پيروى، يكى اين است كه عمل تابع، كمال مطابقت را با عمل متبوع داشته باشد كه اگر نداشته باشد باز پيروى بد و مذموم است.
پس، ظاهراً منظور از طبقه سوم يعنى الذين اتبعوهم باحسان كسانى هستند كه با پيروى نيك آن دو طبقه را پيروى كنند يعنى پيرويشان به حق باشد و يا به عبارتى پيرويشان براى اين باشد كه حق را با آنان ببينند. پس در حقيقت برگشت اين قيد به اين شد كه: پيروى دسته سوم از دو دسته اول پيروى از حق باشد، نه پيروى به خاطر علاقهاى كه به ايشان دارند يا به خاطر علاقه و تعصّبى كه به اصل پيروى از آنان دارند و همچنين در پيرويشان رعايت مطابقت را بكنند.
اين آن معنايى است كه از اتباع به احسان فهميده مىشود نه آنگه ديگران گفتهاند: كه منظور اين است كه ايشان در كارهاى نيك پيروى كنند و يا اعمال صالح و كارهاى نيك انجام دهند. چون اين دو معنا با نكره و بى الف و لام بودن «احسان» آن طور كه بايد نمىسازد. و به فرض هم كه يكى از اين دو معنا مراد باشد، باز چارهاى نيست جز اين كه آنان را مقيد كنيم به اين كه پيرويشان پيروى از حق باشد؛ زيرا پر واضح است كه پيروى حق و پيروى در حق مستلزم انجام كارهاى نيك هست، ولى انجام كارهاى نيك هميشه پيروى حق و يا پيروى در حق نيست
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 5
🔴 علّت تجليل از صحابه
در روايات تجليل از صحابه و پيروان دين حق از جهت محبت و دوستى كامل و اعتقاد به راه رسالت بوده است و اين روش از ديدگاه ائمه اطهار عليهم السلام استمرار حكومت دينى است.
امام صادق عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعالى اخْتارَ لِنَبيّهِ عَنْ أَصْحابِهِ طائِفَةً أَكْرَمَهُمْ بِاجَلِّ الْكَرامَةِ وَ حَلَّاهُمْ بِحُليّة التأييد وَالنَّصْرِ وَالْاستِقامَةِ لِصُحْبَتِهِ عَلَى الْمَحْبُوبِ وَالْمَكْرُوهِ وَانْطَقَ لِسانَ نَبيه مُحَمَّد صلى الله عليه و آله بِفَضائِلِهم وَ مَناقِبِهِم و كِراماتِهِم وَ اعْتَقِدْ مَحَبَّتَهُمْ وَ اذْكُرْ فَضْلَهُمْ.
بدان كه: خداوند بزرگ از براى پيغمبر خويش اصحابى را برگزيد. گروهى را به بزرگترين كرامت ارج نهاد. آنان را به زيور نيرومندى و يارى رسانى و استقامت در همراهى با حضرت در خوشىها و ناخوشىها زينت داد.
پس زبان آن حضرت را به يادآورى فضليتها و مناقب آنان گويا گرداند. پس حال دانستى كه ياران پيغمبر چنين هستند، به دوستى آنان معتقد باش و كمالات آنان را ياد كن.
آرى، چنين است كه گروهى از بندگان خدا در صف مبارزان حق قرار مىگيرند. و در ميدان عمل از مرز اعتقادات دفاع مىكنند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_9
#اصحاب_محمد
قسمت 14
#تابعان_حقيقى 6
🔴 حقيقت #مسابقه در روايات
اللَّهُمَّ وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ ... الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ ....
حضرت على عليه السلام در خطبهاى مردم را پس از هشدار نسبت به وظايف فكرى و رفتارى آنان، به سرانجام امورشان توجه مىدهد:
الْمِضْمارُ الْيَومَ وَ السِّباقُ غَدَاً فَانَّكُمْ لاتَدْرُونَ إلى جَنَّةٍ اوْ إلى النَّارِ وَ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ لى وَ لَكُم.
آگاه باشيد كه امروز ميدان مسابقه است و فردا پيروز ميدان روشن مىگردد؛ پس نمىدانيد كه پايان آن به بهشت يا جهنّم است. و از خداوند براى خودم و شما طلب آمرزش مىكنم.
رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره، هدف مسابقه را مشخص مىفرمايد:
السَّابِقُونَ إلى ظِلِّ العَرْشِ طُوبى لَهُمْ، قِيلَ: يا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ هُمْ؟ فَقالَ:
الذَّينَ يَقْبَلُونَ الحَقَّ إذا سَمِعُوهُ وَ يَبْذُلُونَهُ إذا سُئِلُوهُ وَ يَحْكُمُونَ لِلنَّاسِ كَحُكْمِهِمْ لِأَنْفُسِهِم هُمُ السَّابِقُونَ إلَى ظِلِّ الْعَرْشِ.
پيشگامان به سوى سايه لطف پروردگار، خوشا به حال آنان، پرسيده شده آنان چه كسى هستند؟ فرمود: آنان هنگامى كه حق را مىشنوند مىپذيرند و در هنگام پرسش حق را در اختيار مىگزارند. درباره مردم آن گونه كه درباره خودشان حكم كنند، حكم مىدهند.
حضرت صادق عليه السلام مىفرمايد:
«من با پدرم بودم تا اين كه به قبر و منبر رسول اللّه صلى الله عليه و آله رسيديم، پس پدرم نزد گروهى از اصحابش ايستاد و به ايشان سلام كرد و فرمود: به خدا سوگند! من خود شما و بوى شما و روحهاى شما را دوست دارم، پس ما را به پرهيزگارى و كوشش يارى دهيد. همانا شما به ولايت ما نمىرسيد مگر به دورى از هواى نفس و تلاش. هر كسى از پيشوايى پيروى مىكند پس عمل او را به كار گيرد و سپس فرمود:
شما خط اتصال خداييد، شا پيرو خداييد و شما پيشگامان نخستين و آخرين هستيد، شما پيشگامان محبت ما در دنيا هستيد و شما پيشگامان بهشت در آخرتيد و ما به ضمانت الهى، بهشت را براى شما ضمانت مىكنيم.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 340
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_13
#اصحاب_محمد
قسمت 15
🔴 قلب، محل ايمان به حق و قيامت
آرى، وقتى قلب محل ايمان به حق و قيامت و مركز انوار و فيوضات الهيّه شد و نفس متخلّق به اخلاق حسنه گشت و براى روح فضاى پروازى جز فضاى ملكوت نماند و اعضاى رئيسه جسم كه چشم و گوش و زبان و دست و شكم و شهوت و قدم است آراسته به اعمال صالحه شد، رحمت خاصّ حضرت رحيم، آدمى را احاطه مىكند و وى را در حصن حصين لطف محبوب جاى مىدهد، در اين موقعيّت از سرپيچى از دستورهاى حضرت معبود محفوظ مىماند، مستحقّ بهشت عنبر سرشت مىگردد، از حيله و مكر شيطان درونى و برونى در امان مىماند، در تمام امور خير و برّ منصور به نصرت حق و مؤيَّد به تأييدات الهى مىگردد، از پيشامدهاى خطرناك كه در شب و روز بر دشمنان مىبارد محفوظ مىشود، به عنايت و لطف دوست اميد نيك پيدا كرده، به رضوان و رحمتش رغبت شديد نشان مىدهد و از اين كه حضرت حق را در قسمت كردن روزى به عبادش متَّهم به تقسيم بر خلاف عدل كند پرهيز مىنمايد.
عبد در چنين منزلى كه منزل ايمان و رضا و تسليم و توكّل و عشق و محبّت است، چشم دلش باز مىشود و تمام جهان را چون نقشهاى منظّم و بنائى محكم و گلستانى پر از گل و لاله مىبيند و به نظر قلب مىآورد كه همه چيز در جاى خود درست و صحيح است و هيچ گونه جاى اتّهامى به پروردگار بصير و خبير و عليم و كريم و ودود و غفور و مُعطى و رحيم و لطيف و عزيز نيست.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 351
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2