eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
و ان اشكر الحسنه و اغضى عن السيئه. امام سجاد عليه‏السلام در پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: بار الها! به من توفيق عنايت فرما كه خوبيها را شكرگزار باشم و از بديها چشم‏پوشى نمايم.
یکبار از بزرگی شنیدم که فرمود،روایتی هست که آیهٔ«ربنا آتنافی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة» راتفسیر میکند؛منظور از«حسنه» خداوند است.یعنی خداوندا در دنیا وآخرت خودت را به من بده.(از خدا، خدا خواستن)از آن به بعد ،همواره دعایم همین است؛خدایا کاری کن در دنیا با تو باشم،درآخرت باتوباشم،همه جای زندگیم توباشی،روزنه ای برای غیر خودت دروجودم نگذار.... بااین عبارت دعای مکارم الاخلاق ،ازخداوند می خواهم شکرگزار این نعمت باشم،اینجا هم حسنه ،خداوند وغیر او سیئه است. شکر این «حسنه»یعنی، از تو،تورا خواستن، وچشم پوشی ازغیرتو. یاری ام کن.... ...اللهم فرغ قلبی لمحبتک واشغله بذکرک.... خدایا قلبم را از محبت خود لبریز کن وآن را به ذکر خود مشغول دار....
معناى شكر : الشكر ثلاثه اضرب: شكر القلب و هو تصور النعمه، و شكر اللسان و هو الثناء على المنعم، و شكر سائر الجوارح و هو مكافاه النعمه بقدر استحقاقه. راغب مى‏گويد شكر سه گونه است: يكى شكر قلب است و آن تصور نعمت است، آن ديگر شكر زبان است و آن ثنا گفتن و حمد نمودن منعم است، و سوم شكر جوارح و آن به كار بردن عضو است در استفاده از نعمت.
شكر قلب، يعنى تصور نعمت، مهمتر از شكر زبان و شكر جوارح است، زيرا قلب كانون اراده و مركز تصميم است، زبان و ديگر جوارح به فرمان مركز فرماندهى است. وقتى آدمى در دل باور داشته باشد كه هر چه نعمت در اختيار اوست از خداوند است، طبعا زبان و جوارح تحت تاثير شكر قلب قرار دارند و انسان با تمام وجود شكرگزار خدا خواهد بود. امام صادق (ع) فرموده: كسى كه خداوند به وى نعمتى را عطا مى‏فرمايد و دل او عارف است كه آن نعمت عطيه‏ى الهى است، با همان معرفت قلبى شكر نعمت را به جاى آورده است. روايت شده كه حضرت موسى بن عمران در خود به پيشگاه خداوند عرض كرد: بار الها! آدم را به دست خودت آفريدى، در بهشت خودت او را جاى دادى، حوا را به همسريش گزيدى، او چگونه ترا شكر نمود؟ خداوند فرمود: آدم دانست كه همه‏ى آن نعمتها از من است و او با اين معرفت، شكر مرا به جاى آورد.
كسى كه در دل باور دارد تمام نعمتها از خداوند است و با اين باور عاليترين شكر را به جاى آورده و اداى وظيفه‏ ى قلبى را نموده است، او بايد مراقبت نمايد كه در مقام عمل نيز شكرگزار نعمتهاى الهى باشد و هر نعمت در جائى صرف شود كه مرضى صاحب نعمت است، يعنى با هيچ يك از عطاياى الهى مرتكب گناه نشود، خواه آن عطايا جوارح و اعضاى بدن باشد كه به اختيار اراده‏ى او به كار مى‏رود و خواه نعمتهاى خارج از وجود انسان باشد، مانند مال، مقام، محبوبيت، نفوذ كلام، و ديگر نعمتهايى از اين قبيل، و شكر جامع، به كار بردن نعمت بر وفق رضاى الهى و اجتناب از گناهان است. امام صادق (ع) فرمود: شكر نعمتها پرهيز از گناهان است و شكر تمام و كامل اين است كه بنده‏ى خدا بگويد: الحمد لله رب العالمين.- بنابراين اگر انسانى با دست و زبانش، با قلم و قدمش، با مال و ثروتش، و با جاه و مقامش اعمالى را انجام دهد كه مرضى خدا باشد، او با عمل پاك و منزه خود شكر نعمت را به جاى آورده است، و اگر با يكى از آن نعمتها مرتكب گناه گردد ، با آن عمل كفران نعمت نموده است. شكر نعمت دست، رفع نيازهاى زندگى يا دست افتاده گرفتن است و كفران نعمت دست، دزدى كردن و يا بر سر مظلوم كوبيدن است. شكر نعمت مقام، حمايت مظلوم و كوتاه كردن دست ظالم است، و كفران نعمت مقام، بى‏اعتنايى به ضعفا و يارى كردن به ستمكاران و زورگويان است. على (ع) با نظاميان خود به منزل ذى‏قار رسيد، در آنجا توقف نمود. امام (ع) نعلين پاره‏ى خود را تعمير مى‏نمود. عبدالله بن عباس به حضورش آمد. به وى فرمود: قيمت نعلين من چيست؟ عرض كرد: قيمتى ندارد: فرمود: قسم به خدا اين نعلين بى ‏ارزش نزد من محبوبتر است از حكومت بر شما، مگر آنكه بتوانم از سنگر حكومت استفاده‏ى معنوى و الهى بنمايم، حقى را بر پا دارم يا باطلى را دفع نمايم.
شكر نعمت در پيشگاه خداوند اجر عبادت دارد و صاحبان نعمت با انجام اين وظيفه‏ى مقدس از پاداش بزرگ خداوند برخوردار مى‏گردند و اين بشارت ضمن روايتى از رسول گرامى (ص) به شكرگزاران اعلام گرديده است: رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است: آن كس كه غذا مى‏خورد و سپاسگزار خداوند است، اجر او همانند پاداش كسى است كه براى خدا و به منظور نيل به ثواب الهى روزه گرفته است، كسى كه سالم است و خدا را بر نعمت سلامت شكر مى‏كند، اجر او همانند اجر بيمار باايمانى است كه براى خداوند در بيمارى صبر مى‏كند، كسى كه از نعمت خداوند برخوردار است و به دگران اعطا مى‏نمايد، اجر او همانند اجر تهيدست محرومى است كه براى خدا قانع است و مضيقه‏ى زندگى را تحمل مى‏نمايد.
گاهى دنيا به كام افراد گناهكار مى‏گردد و پى در پى از نعمتهاى گوناگون برخوردار مى‏شوند و تراكم نعمتها را براى خود سعادت مى‏پندارند، غافل از آنكه آن نعمتها غفلتشان را افزايش مى‏دهد و با گذراندن ايام حيات گناه‏آلودشان، منازل سقوط را تدريجا مى‏پيمايند. قرآن کریم فرموده: و الذين كذبوا بآياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون. كسانى كه آيات ما را تكذيب مى‏كنند، آنان را به نعمتهاى خود متنعم مى‏سازيم و همان نعمتها مايه‏ى افزايش غفلتشان مى‏شود و بدون اينكه خودشان بدانند مدارج هلاكت و تباهى را مى‏پيمايند. از امام صادق (ع) درباره‏ى اين آيه سئوال شد، فرمود: او بنده‏اى است كه گناه مى‏كند و نعمت بر وى تجديد مى‏شود و همان تجديد نعمت، او را غافل مى‏كند و از استغفارش بازمى‏دارد.
سنان بن طريف مى‏گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: من خائفم از اينكه مستدرج باشم. فرمود: براى چه؟ گفتم از خدا خواستم به من خانه‏اى بدهد خانه داد، خواستم به من هزار درهم بدهد هزار درهم داد، خواستم به من خادمى بدهد خادم داد. فرمود: در اجابت اين درخواستها چه مى‏گويى؟ عرض كرد مى‏گويم: الحمدلله. فرمود: عطيه‏ى حمدت از آن نعمتهايى كه به تو عطا شده برتر و بالاتر است.- يعنى با توجه به حضرت حق و حمد بارى تعالى تو از مستدرجان نيستى، از خدا غفلت ندارى، و به حساب آن گروه گناهكار و غافل نمى‏آيى.
جهانى كه در آن زيست مى‏كنيم عالم وسايل و اسباب است و براى پيدايش هر موجودى در نظام آفرينش راه و مجراى خاصى مقرر گرديده كه بايد از آن راه و بدان وسيله جامه ‏ى تحقق بپوشد و به وجود آيد. نعمتهاى حضرت بارى تعالى نيز از مجارى و طرقى كه قضاى الهى بر آن تعلق گرفته است به مردم مى‏رسد، با اين تفاوت كه مجراى بعضى از نعمتها فقط علل تكوينى و شرايط خاصى است كه در نظام خلقت مقرر گرديده و دست انسان در پيدايش آنها مداخله ندارد، مانند نعمت آفتاب و تابش نور آن كه حيات انسانى و حيات نبات و حيوان وابسته به آن است و نعمتهاى بسيارى از اين جرم بزرگ كيهانى عايد بشر مى‏گردد و همچنين نعمت باران كه بر اثر تبخير آب، توليد ابر و شرايط جوى باران مى‏بارد و آدمى از وجود آب كه مايه‏ى حيات او و ديگر موجودات زنده است بهره‏مند مى‏شود. براى اداى شكر اين قبيل نعمتها بايد حضرت آفريدگار را كه معطى نعمت است در دل و زبان حمد نمود و از پيشگاه مقدسش درخواست ادامه ‏ى نعمت داشت.
بعضى از نعمتهاست كه مجارى اعطاى آنها كسانى از افراد بشرند و به شكلهاى مختلف آن نعمتها به وسيله‏ ى آنان به ما مى‏رسد. در اين قبيل موارد شرع مقدس دستور داده كه علاوه بر شكر خداوند كه خالق و معطى اصل نعمت است بايد راه وصول به آن نعمت را كه انسانها هستند شكر نمود و مراتب حق شناسى را در مقابل آنان ابراز داشت. حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در اين باره فرموده است: و اما حق ذى المعروف عليك فان تشكره و تذكر معروفه و تنشر له المقاله الحسنه و تخلص له الدعاء فيما بينك و بين الله سبحانه فانك اذا فعلت ذلك كنت قد شكرته سرا و علانيه ثم ان امكن مكافاته بالفعل كافاته و الا كنت مرصدا له موطنا نفسك عليها. در امام سجاد (ع) چنين آمده است: اما حق كسى كه درباره ات معروفى را انجام نموده و به تو نعمتى داده اين است كه او را شكر نمايى و خوبى او را در ياد داشته باشى و آن را بگويى و نشر دهى و درباره‏ى او بين خود و خداوند دعا نمايى و اگر چنين كردى شكر او را در نهان و آشكار بجا آورده‏اى، سپس اگر مى‏توانى نعمت او را تلافى كن و اگر قدرت ندارى و نمى‏توانى منتظر فرصت باش و دل را براى تلافى كردن آن نعمت آماده و مهيا ساز.
در اسلام، شكر كسى كه واسطه ‏ى وصول نعمت به ما باشد بسيار مهم شناخته شده و در كنار شكر خداوند كه صاحب نعمت است بايد واسطه‏ ى وصول نعمت را نيز شكر نمود و حق خدمت او را بجا آورد قال على بن موسى الرضا عليهماالسلام : من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله عز و جل. حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام فرموده: كسى كه شكر نعمت مخلوق خدا را ادا نكند شكر خداوند خالق را ادا ننموده و بجا نياورده است.
نعمت حيات و قوايى كه براى ادامه آن لازم است بزرگترين نعمت خداوند براى ماست و بايد شكر اين نعمت بزرگ را بجا آوريم. ولى مى‏دانيم كه اين نعمت گرانقدر به وسيله‏ ى و به ما اعطا شده است و اگر آن دو نمى‏بودند ما به وجود نمى‏آمديم. بنابراين طبق دستور اسلام، وظيفه داريم در نعمت زندگى، خداوند را شكرگزار باشيم و همچنين پدر و مادر را كه مجراى اين فيض بزرگ بوده‏اند شكر نمائيم. خداوند در قرآن شريف به انسان توصيه نموده است: ان اشكرلى و لوالديك. مرا و پدر و مادرت را شكرگزار باش.
علم نيز فيضى است از طرف بارى تعالى و بايد او را در اعطاى اين نعمت، سپاسگزار باشيم ولى مى‏دانيم كه مجراى فيض علم، است، اوست كه در مدارج مختلف علمى دست محصل را مى‏گيرد و قدم به قدم به پيش رويش موفق مى‏دارد. بنابراين تمام افراد تحصيل كرده بايد آموزگاران، دبيران، مدرسين و استادان خود را در هر مرتبه و مقامى كه باشند شكر نمايند: على عليه‏السلام فرموده: مهمانت را احترام كن اگر چه او از نظر شخصيت اجتماعى ارزش بزرگ ندارد و همچنين به احترام پدر و معلمت قيام كن و برپا خيز اگر چه فرمانرواى جامعه باشى.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بنده‏اى را در قيامت به پيشگاه الهى مى‏آورند و خداوند درباره‏ى او فرمان عذاب مى‏دهد. عرض مى‏كند بار الها! درباره‏ام امر به دوزخ فرمودى با آنكه من در دنيا مسلمان و قارى قرآن بودم. خداوند مى‏فرمايد: بنده‏ى من! نعمتهايى را به تو دادم و شكر آنها را بجاى نياوردى. عرض مى‏كند: بار الها! فلان نعمت را دادى تو را شكر كردم، فلان نعمت را دادى تو را شكر نمودم، يك به يك نعمتها را مى‏شمرد و از شكرها نام مى‏برد. خداوند مى‏فرمايد: بنده‏ى من! راست مى‏گويى، جز آنكه كسى را كه من به دست او نعمت خود را به تو رساندم شكر نكردى، و من با خود عهد نموده‏ام شكر نعمتهايى را كه به بنده‏اى داده‏ام نپذيرم تا شكر كند كسى را كه نعمت من توسط او به وى رسيده است.
شكر واسطه ‏ى نعمت علاوه بر اينكه اطاعت از خالق و حقشناسى از مخلوق است، داراى اثر روانى است و شكرگزار، خود از آن اثر منتفع مى‏گردد. على (ع) فرموده: آن كس كه به تو نعمت مى‏دهد و شكرش را ادا مى‏كنى اگر قلبا از تو راضى باشد، شكرت بر خشنودى و وفايش مى‏افزايد و اگر بر تو خشمگين باشد، شكر تو موجب صلاح ضمير و عطوفتش مى‏گردد. امام سجاد (ع) در در پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و ان اشكر الحسنه، بار الها! موفقم بدار كه خوبى را شكر نمايم. امام (ع) به گونه ‏اى سخن گفته كه شامل تمام نعمتها مى‏شود، خواه نعمتهايى كه آفريدگار بدون واسطه به او اعطا فرموده و خواه نعمتهايى كه با واسطه ‏ى دست بشر به وى رسيده است. خلاصه، شكر نعمت به معناى وسيع خود از وظايف قطعى افراد متنعم است و به صريح قرآن شريف شكر نعمت موجب افزايش آن مى‏گردد و كفران نعمت، عذاب شديد الهى را در پى دارد.
شكرگزارى در زمينه ‏ى اعطاى نعمت، بجا و صحيح است، اما اگر كسى بدون دريافت نعمت زبان به شكرت بگشايد مى‏توانى عمل او را نوعى اعلام خطر تلقى كنى، زيرا كسى كه روزى بى‏حساب تو را شكر مى‏كند ممكن است روزى بى‏حساب به ذم و بدگوييت زبان بگشايد و اين مطلب را حضرت على (ع) در عبارت كوتاهى خاطرنشان فرموده است: من شكر على غير احسان ذم على غير اساءه. كسى كه بدون احسان تو را شكر مى‏گويد، بدون بدى نيز تو را مذمت مى‏كند.
امام سجاد (ع) در ادامه به پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و اغضى عن السيئه: بار الها! به من توفيق عنايت فرما كه از بديها چشم ‏پوشى نمايم.
يكى از برنامه‏هاى انسان‏ سازى در مكتب آسمانى پيغمبران اين بود كه به پيروان خود درس حسن‏نظر مى‏دادند، به آنان مى‏گفتند: جهان و جهانيان را از ديدگاه خوشبينى بنگريد و از جويى و سوءنظر اجتناب نماييد . حضرت عيسى بن مريم در رهگذر با حواريون از كنار سگ مرده‏ اى عبور كردند. حواريون از تعفن و بوى بد آن لاشه سخن گفتند، اما حضرت عيسى (ع) فرمود: چقدر دندانهايش سفيد است.
از جمله‏ى صفات حضرت بارى ‏تعالى آشكار نمودن خوبيها و پوشاندن بديها است: يا من اظهر الجميل و ستر القبيح: اگر انسانى بتواند اين دو صفت بزرگ را تمرين كند و خويشتن را به آن دو متخلق سازد، او به كامل مطلق يعنى ذات اقدس الهى تشبه يافته است و اميرالمومنين (ع) از اين مزيت و كمال، برخوردار بود: على (ع) فرمود: اگر مومنى را در حال گناه مشاهده كنم او را با لباس خود مى‏پوشانم، يا آنكه فرموده است با لباس خودش مى‏پوشانم.
اولياى گرامى اسلام درباره ‏ى حسنات يا كارهاى خوب و همچنين درباره‏ى سيئات يا كارهاى بد از ابعاد مختلف سخن گفته و در هر بعدى وظيفه ‏ى اسلامى و انسانى پيروان خود را بيان نموده است. در جايى كه ديگرى به شما نيكى كند وظيفه ‏ى شما شكرگزارى اوست و اين همان جمله‏ ى اول دعاى امام سجاد (ع) است: و ان اشكر الحسنه. در جايى كه ديگرى به شما بد كند وظيفه ‏ى كرامت خلق شما چشم‏پوشى و ناديده گرفتن بدى اوست و اين دستور، همان جمله‏ ى دوم دعاى امام سجاد (ع) است: و ان اغضى عن السيئه. در جايى كه شما موفق شديد به دگرى احسان نماييد، خداوند را بر اين موفقيت حمد كنيد و شكر او را در كار نيكى كه انجام داده‏ايد بجاى آوريد. در جايى كه شما دچار لغزش گرديديد و نسبت به دگرى بد كرديد، استغفار كنيد و از پيشگاه خداوند طلب آمرزش نماييد،
امام صادق (ع): در جايى كه از دگرى به شما نعمتى رسيده آن را همواره به خاطر داشته باشيد و از ياد نبريد، جايى كه شما به دگرى خدمت نموده‏ايد و به وى نعمتى داده‏ايد آن را فراموش كنيد مبادا موقعى بر سرش منت بگذاريد و اجر خود را در پيشگاه پروردگار عالم از ميان ببريد اميرالمومنين (ع): در جايى كه شما به دگرى احسان مى‏كنيد و او را از عطاى خويش برخوردار مى‏سازيد، بكوشيد در كيفيت احسان، نكاتى را كه حضرت صادق (ع) ضمن حديثى تذكر داده است رعايت كنيد و بدين وسيله عمل نيك خود را در پيشگاه حضرت بارى‏تعالى گرانقدر نماييد. امام صادق (ع) فرموده: صلاح و شايستگى عمل معروف را وابسته به سه چيز مى‏بينم: كوچك شمردن، پنهان داشتن، و تعجيل در انجام آن. چه وقتى عطاى خود را كوچك شمردى آن را در نظر گيرنده‏ى عطا بزرگ نموده‏اى، وقتى خدمت خود را پنهان داشتى نعمت را تتميم و تكميل كرده‏اى، و چون در انجام خدمت عجله نمايى آن را بر گيرنده‏ى نعمت گوارا ساخته‏اى.
شكر حسنات و چشم‏ پوشى از سيئات داراى فوايد روانى و آثار عملى است ، شكر نعمت مايه ‏ى تشويق منعم است، در وى اثر روحى مى‏گذارد و او را با علاقه و رغبت بيشترى به خدمات اجتماعى وا مى‏دارد، به علاوه، دگران را نيز به راه نيكوكارى سوق مى‏دهد و بر تعداد خدمتگزاران مى‏افزايد و در نتيجه، جامعه از تعاون و رفاه بيشترى برخوردار مى‏گردد. بر عكس، بى ‏تفاوتى در مقابل احسان و خوددارى از شكر منعم مايه‏ ى دلسردى و ياس مى‏شود و خدمتگزاران را در ادامه‏ى خدمت بى‏رغبت مى‏نمايد.
اثر مفيد تشويق منحصر در شكر منعم و خدمتگزارى اهل احسان نيست، بلكه تشويق مى‏تواند محصل خردسال و جوان را در رشته‏ ى درس خواندن، كارمند دولت را در وظايف ادارى و نيروهاى مسلح را در دفاع از كشور، بيش از پيش دلگرم نمايد و آنان را با جديت زيادترى در ادامه‏ى كار وادار سازد. حضرت اميرالمومنين (ع) ضمن عهدنامه‏ ى خود تشويق نظاميان خدمتگزار و نام بردن از خدمات آنان را اكيدا به مالك اشتر، والى مصر، توصيه فرموده: و واصل فى حسن الثناء عليهم و تعديد ما ابلى ذو و البلاء منهم، فان كثره الذكر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناكل. همواره از نظاميان خدمتگزار به نيكى ياد كن و كارهاى بزرگى را كه انجام داده‏اند به شمار آور، چه زياد نام بردن از كارهاى نيك آنان افراد شجاع را تحريك مى‏كند و اشخاص سست را ترغيب مى‏نمايد و به تحرك و فعاليت وادار مى‏سازد.
گكفران نعمت : امام صادق (ع) فرموده : خدا لعنت كند كسى را كه قطع راه معروف مى‏نمايد و مانع احسان نيكوكار مى‏گردد، او مردى است حق‏ناشناس، به وى احسان مى‏شود، نعمت منعم را كفران مى‏نمايد و بر اثر اين عمل ناروا راه خير را سد مى‏كند و مانع آن مى‏گردد كه نيكوكار در مورد شخص دگرى قدم بردارد و كار معروفى را درباره‏ى او انجام دهد.
چشم‏پوشى از سيئه مانند شكر حسنه داراى اثر مفيد روانى و اجتماعى است، شكر حسنه، اهل معروف را در راه خير تشويق مى‏كند و كسانى را كه اهل معروف نيستند به اين راه سوق مى‏دهد. چشم‏پوشى از سيئه نيز مى‏تواند زمينه‏ ى كرامت خلق شود و آدمى به سجيه ‏ى عفو و اغماض گرايش يابد و اگر چشم‏پوشى نشود چه بسا پيگيرى از يك سيئه منشاء سيئات بسيار گردد، مايه ‏ى مشاجره و اختلاف شود، و ممكن است در مواقعى كار مشاجره به مفاسد ندامت‏ بار و غير قابل جبران منتهى گردد.