پس مردمانى كه در مناطق سرد و ابرى جهان زندگى مىكنند و در سراسر تابستان آرزوى ديدن چند روز آفتاب را دارند، معناى جملهى فارسى «خداوند سايهى شما را مستدام بدارد» يا جملهى عربى «ادام الله ظلكم» را نمىفهمند
و نعمت سايه براى مناطق گرمسير يا جاهايى است كه آفتاب تابستانش سوزان و طاقتفرساست.
با توجه به اينكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه ى معصومين عليهمالسلام در منطقه ى گرم متولد شدهاند و با در نظر گرفتن اين مطلب كه اغلب مسلمانان صدر اسلام مواليد مناطق گرم بودهاند و قدر و منزلت سايه را مىدانستند که در روایات متعدد این موضوع مطرح شده است
در حدیث است: الجنه تحت ظلال السيوف.
بهشت زير سايه ى شمشيرهاست.
براى آنكه مردم، ارزش #جهاد اسلامى را بفهمند و در انجام اين وظيفه ى خطير ترغيب شوند، از سايه ى شمشير سخن گفته شده و خاطرنشان گرديده است كه بهشت عزت و آزادى در دنيا و بهشت جاودان در عالم آخرت، زير سايه ى شمشير به دست مىآيد و مردم با فداكارى و از خودگذشتگى در راه خداوند مىتوانند به آن نايل گردند.
در حديث است كه پيشواى اسلام (ص)، روز آخر ماه #شعبان خطبه خواند و فرمود:
ايها الناس! قد اظلكم شهر عظيم.
اى مردم! ماه عظيم بر شما #سايه افكنده است.
در اين حديث از كلمه ى «ظل» استفاده شده، براى آنكه مردم به ارزش اين ماه مقدس واقف گردند و آنطور كه بايد و شايد وظايف دينى خود را انجام دهند، اين ماه را سايهى نعمت و رحمت معرفى نموده و بدين وسيله، افراد را به وظيفهشناسى تشويق فرموده است.
كلمهى «ظل» در احاديث مربوط به آخرت نيز آمده است
و اولياى دين مژده دادهاند كسانى كه در دنيا به مردم خدمت مىكنند و عقده ى روحى آنان را مىگشايند يا در اطاعت پروردگار جدى و كوشا هستند، در قيامت از سايه ى رحمت حضرت بارى تعالى برخوردار مىگردند.
رسول اكرم (ص) فرمود:
من اراد ان يظله الله فى ظل عرشه يوم لا ظل الا ظله فلينظر معسرا او ليدع له عن حقه.
كسى كه مىخواهد خداوند او را در سايه ى عرشش جاى دهد، در روزى كه جز سايه ى او سایه ای نيست، به مديون تنگدست خود مهلت دهد يا از طلب خود چشمپوشى نمايد.
على (ع) فرموده: ظل الله سبحانه فى الاخره مبذول بمن اطاعه فى الدنيا.
سايه ى خداوند سبحان در عالم آخرت براى كسانى است كه او را در دنيا اطاعت نموده و بىقيد و شرط، فرمانش را به كار بستهاند.
حضرت زين العابدين (ع) سايه ى رحمت الهى را به طور مطلق نخواسته، بلكه آن را با قيد مخصوصى درخواست نموده است. عرض مىكند:
و اظلنى فى ذراك.
**الذرى بالفتح كل ما استترت به.
«ذرى» در لغت عرب به هر چيزى گفته مىشود كه اشياء ديگر را به وسيله ى آن مىپوشانى.
معنای جمله حضرت اینگونه میشود:
بار الها! مرا در سايه ى رحمت خود قرار ده،
اما با پوششى كه انتسابش فقط به ذات اقدس تو باشد و بس.
در قرآن کریم آمده:
انا لننصر رسلنا.
البته ما پيمبران خود را يارى مىكنيم.
در اين آيه، خداوند يارى را منتسب به خود نموده، اما در آيه ى ديگر رسول گرامى اسلام (ص) را مخاطب ساخته و فرموده است:
هو الذى ايدك بنصره و بالمومنين.
اوست خداوندى كه ترا به نصرت خود و به نصرت مومنين تاييد نموده.
ملاحظه مىكنيد كه در اين آيه قسمتى از فيض نصرت بارى تعالى به طور مستقيم شامل حال پيمبر گرامى اسلام (ص) شده
و قسمت ديگر از مجراى يارى و فداكارى اهل ايمان، نصيب آن حضرت گرديده است.
فيض #عفو و مغفرت حضرت بارى تعالى نيز مانند ساير فيضهاى او از مجارى خاصى نصيب گناهكاران مىشود.
1. در دنيا كه دار تكليف است، مجراى دست يافتن به عفو الهى #توبه است.
گناهكارى كه به خود مىآيد، از خواب غفلت بيدار مىشود، با نيت خالص و ضمير پاك به سوى خداوند بر مىگردد، و از گناهان خويش در پيشگاه الهى اظهار ندامت و شرمندگى مىنمايد و خواستار عفوش مىگردد، پروردگار مهربان توبه ى او را مىپذيرد و لكههاى گناه را از صفحه ى اعمالش مىزدايد و آنچنان مىشود كه گويى اصلا گناه نكرده است.
رسول اكرم (ص) فرموده: :
لا شفيع انجح من التوبه.
هيچ شفيعى براى نجات گناهكاران همانند توبه پيروزمند و موفق نيست.
2. مجراى دوم براى نيل به مغفرت بارى تعالى، #شفاعت شفعاء در عرصهى قيامت است.
كسانى كه در دنيا نتوانسته يا نخواستهاند با توبه، خويشتن را مشمول عفو الهى نمايند و از فيض مغفرتش برخوردار گردند، ممكن است در قيامت با اذن بارى تعالى از شفاعت كسانى كه حق شفاعت دارند بهرهمند شوند، به عفو و بخشش خداوند دست يابند، و به عذاب گناهانشان معذب و مبتلا نگردند.
«ظل الله» يا #سايه ى خداوند يكى از فيضهاى بسيار مهم حضرت بارى تعالى است.
اين فيض ممكن است از راه اطاعت و بندگى او به دست آيد
يا از مجراى خدمت به انسانها و دستگيرى از افتادگان و كارهايى نظير اينها.
در واقع وسيله ى پوشش و عامل «ظل» كارهايى است كه براى خداوند انجام مىشود،
ولى امام سجاد (ع) در دعاى خود اين قبيل «ظل» را كه سايبانش عمل مخلوق باشد، درخواست نمىنمايد
بلكه سايه اى را مىخواهد كه سايبانش فقط مستند به ذات اقدس او باشد و بس.
مىتوان گفت: مصداق درخواست امام زينالعابدين (ع) #سایه و ظلى است كه سايبانش رضوان الله باشد.
رضوان خداوند فقط وابسته به ذات اقدس اوست،
رضوان خداوند آنقدر بلندپايه و رفيع است كه قرآن شريف آن را از عاليترين درجات بهشت و تمام محتوياتش بزرگتر خوانده و فرموده است:
وعد الله المومنين و المومنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و مساكن طيبه فى جنات عدن و رضوان من الله اكبر ذلك هو الفوز العظيم.
خداوند به مردان و زنان باايمان بهشت را وعده فرموده كه از زير درختانش نهرها جارى است و در آن به طور جاودان مستقرند و در بهشت عدن كه عاليترين مقام است، جايگاههايى براى سكونت وجود دارد كه زندگى در آنها بسيار مطبوع و گواراست، اما خشنودى و رضاى حضرت بارى تعالى بزرگتر است و اين عطايا براى افراد باايمان پيروزى و موفقيتى است عظيم.
از رسول اكرم (ص) روايت شده كه فرمود:
عدن دار الله التى لم ترها عين و لم تخطر على قلب بشر، لا يسكنها غير ثلاثه: النبيين و الصديقين و الشهداء .
«عدن» خانه ى خداوند است، خانه اى است كه نه چشم آن را ديده و نه به قلب بشر خطور نموده است. در بهشت عدن جز سه گروه سكونت ندارند. پيمبران و صديقين و شهدا.