فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍀❣🍀🧚♀️
#کلیپ_تصویری
آقا مبارک است ردای امامتت
ای غایب از نظر به فدای امامتت
ما زنده ایم از برکات ولایتت
ما عهد بسته ایم، به پای امامتت
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┈••✾•🌿🌺🌿
💠@sahife_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز امامت امام زمان، عید رسمی است
#نهم_ربیع_الاول
#امام_زمان
#در_محضر_استاد
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🌷@sahife_zendegi
هدایت شده از صحیفه زندگی ،صحیفه سجادیه
27.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صحیفه_سجادیه
🎥کلیپ تصویری
💠من و صحیفه سجادیه
🔸جیب داماد
🔹حسادت نکردن. خدایا سینه مرا از حسد تهی گردان .
🔸قانع بودن به داشته ها
🌷@sahife_zendegi
هدایت شده از صحیفه زندگی ،صحیفه سجادیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸به یادی مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه
🌸بهترین رفیق امام زمان علیهالسلام هست
🌷@sahife_zendegi
☘بوی بهاران وزیده از لابلای صحیفه
رنگ خدا جلوه کرده در واژه های صحیفه
💐عطر مناجات جانان پیچیده در گوش جانم
تا آسمان می رود باز دل پا به پای صحیفه
🌧باران، دعا، سجده، مهتاب، دیگر گذشت از سرم آب
جاری ست در چشمهایم نور دعای صحیفه
🌼گفتند آرامش دل در ذکر معبود باشد
آرام گیرد دل من با ربنای صحیفه
🌹در محضر هر دعایش در سر چه شور و نوایی ست
شور و نوای بهشت است شور و نوای صحیفه
🌸دل خون شد و دیده گریان، دل بی قرار و پریشان
هرکس که شد زار و شیدا، شد آشنای صحیفه
🌷هر چند بی آبرویم، جز او پناهی نجویم
باز آمدم دست خالی پیش خدای صحیفه
📝(شاعر: حجّت اله ذاکر)
🌷@sahife_zendegi
#صحیفه_سجادیه
#دعای_مکارمالاخلاق
🔰اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِی زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ،
💠بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست، اى خداوند، مرا سيماى صالحان ده و زینت پرهيزگاران را به من بپوشان که زیور شایستگان به این امور است : گستردن عدل و فرو خوردن خشم و خاموش كردن آتش دشمنى و به هم پيوستن تفرقه جويان و آشتى دادن خصمان.
🌷@sahife_zendegi
هدایت شده از صحیفه زندگی ،صحیفه سجادیه
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹فیلم| روایتی از شیعه شدن یک مصری با مطالعه صحیفه سجادیه
🌷@sahife_zendegi
متن فیلم بالا 👆👆
|🔹روایتی از شیعه شدن یک مصری با مطالعه #صحیفه_سجادیه
📣آیت سید یاسین موسوی خطیب آستان مقدس حسینی :
☘علمی که در صحیفه سجادیه هست فقط علم دینی نیست علم غیر دینی را هم شامل میشود.
🔹به طور مثال آیا نور وزن دارد ؟مثل طلا که وزن میشود بله دارد این راتقریبا هفتاد سال پیش کشف کرده اند در حالیکه امام سجاد علیه السلام ۱۴۰۰سال پیش فرمودند( بوزن الضیا )به وزن نور تازه با پیشرفت علم و تکنولوژی این را فهمیده اند که نود وزن دارد.
👈حکایت در دهه ۱۹۸۰ میلادی یکی از اساتید دانشگاه مصر که از برادران اهل سنت بود شیعه شد در مصاحبه از اوپرسیدن چرا شیعه شدید؟ آیا کتب شیعه یا فضایل امیر المومنین صلوات الله علیه را دیدید ؟
🔹گفت نه یک دانشجو هایم کتاب صحیفه سجادیه رابرای من هدیه آورد وگفت این کتاب را ازکتب روایت شده از امام سجاد علیه السلام می دانیم که سال ۶۱در کربلا بوده است بعد از مطالعه دیدم دعاهای این کتاب ومطالب علمی که در این ادعیه است جز از پیامبر یا وصی پیامبر صادر نمی شود ایشون که پیامبر نیست پس وصی پیامبر است علم این کتاب عادی نیست چیز دیگری برای حقانیت مذهب اهل بیت لازم نیست پس شیعه شدم .
🌷@sahife_zendegi
دعای 29صحیفه.mp3
3.69M
#شرح جلسه اول
💠شرح دعای 29صحیفه
🔰دعای حضرت در هنگام تنگی رزق و روزی
🔹خدایا مارا آزمایش کردی در روزی هایمان به بدگمانی
🔸مایقین نداریم درحالیکه خدا وعده داده است
🔹از تو حرکت از خدا برکت
🔸داستان کریم خان وفرد فقیر
🔰ان من شی ء الاعندنا خزائنه تقدیر هر چیز بدست خداست ولی ما روزی را از دیگران درخواست کردیم .
🔹لذا به تنگی در روزی گرفتار شدیم
📣حجتالاسلام صالحی
#صحیفه_سجادیه
🌷@sahife_zendegi
#حکایت_تاریخی
#روزی -رزق
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»
درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»
درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:
«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»
#داستانهای_آموزنده
🌷@sahife_zendegi