eitaa logo
همگام با صحیفه تا ظهور
1.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
713 ویدیو
72 فایل
جامعه سازی مبتنی برصحیفه سجادیه ⛔کپے مطالب كانال بدون ذکر آدرس کانال شرعا مجاز نمے باشد ارتباط با ادمین @zainab_moradi @parastoo_khodabande @Mohsen_shirmohammadi
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ ✍ طلب تکمیل نیت:((اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي)) 📌شرح و تفسیر حاجت اول (وفربلطفک نیتی) مبتنی بر این است که واژه و کلمه (وفر) از نظر لغوی چه معنایی داشته باشد، چرا که در کتب لغوی برای کلمه (وفر) دو معنا ذکر کرده اند: 🔸معنای لغوی اول (وفر) به معنای صیانت وحفظ کردن است، طبق این معنا مقصود از((وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي))این است بنده ازذات حق تعالی می خواهد ((نیت خالصانه)) و سرمایه سنگین ملکوتی و معنوی که بانفس کشی وجهاد اکبر به دست آورد با لطف و کرمش از اسیب پذیری حفظ کند چرا که، کسب نیت خالصانه هرچند سخت است وبازحمت حاصل می شود ولی حفظ آن به مراتب سخت و دشوارتر است که اگر استعانت و کمک خداوند نباشد با یک ازاظهار نظر نابود می شود وازدست می رود. ✅ ازهمین روست امام صادق علیه السلام در تفسیر ایه (2) سوره ملک: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» مى‌فرمايد: ((لَيْسَ يَعْنى اكْثَرَ عَمَلًا، وَلكِنْ اصْوَبَكُمْ عَمَلًا وَ انَّما الْاصابَةُ خَشْيَةُ اللّهِ وَ النِّيَّةُ الصّادِقَةُ وَالْحَسَنَةُ. ثُمَّ قالَ: الْابْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتّى يَخْلُصَ اشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ:منظور حضرت حق از احسن عمل، عمل فراوان و كميّت دار نيست، بلكه قصد حضرت ربّ العزه از اين حقيقت، عمل بهتر و آراسته‌تر و با كيفيت معنوى بهتر است. اصابه در عمل نتيجه خوف از خدا و نيّت صادقانه و نيك است. ماندن بر عمل تا خالص شدنش از تمام شوائب ظاهرى و باطنى سخت‌تر از خود عمل است)). 🍀 و امام باقر علیه السلام می فرماید: ((الإبقاءُ عَلى العَمَلِ أشَدُّ مِن العَمَلِ ، قالَ : و ما الإبقاءُ على العَمَلِ ؟ قالَ : يَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ و يُنفِقُ نَفَقَةً للّه ِِوَحدَهُ لا شريكَ لهُ فَكُتِبَ لَهُ سِرّا ، ثُمّ يَذكُرُها فَتُمحى فَتُكتَبُ لَهُ عَلانِيَةً ، ثُمّ يَذكُرُها فَتُمحى و تُكتَبُ لَهُ رياءً (الكافي : ج2، ص 296): نگهدارى عمل، از خود عمل دشوارتر است . عرض شد : منظور از نگهدارى عمل چيست؟ حضرت فرمود : آدمى براى خداى يگانه بى انباز بخشش و انفاقى مى كند و اين عمل پنهانى برايش نوشته مى شود، اما سپس كارش را به زبان مى آورد كه در نتيجه آن ، ثواب نهانى [كه بيشتر است] پاك مى شود و برايش [ثواب عملِ ]آشكار مى نويسند ، بار ديگر آن را به زبان مى آورد، كه در اين بار عملش پاك مى شود و عمل ريايى نوشته مى شود)). 🌐 @sahifehsajjadieh1
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🔸معنای لغوی دوم (وفر) تکمیل است، به این معنا امام سجاد علیه السلام به ما می آموزد و این پیام را می دهد که از خدا بخواهیم که حال با انجام عمل صالح توفیق و سعادت نیت خالصانه حاصل شد، رسیدن بالاترین مرتبه نیت که بالاتر از آن مرتبه ای وجود ندارد به بنده اش عنایت کند، چرا که غالب ((عمل خالصانه)) عملی است برای کسب پاداش، اجر و ثواب، و بهشت برین و ترس از جهنم انجام می گیرد و در همه اینها نفع بنده درمیان است بالاترین مرتبه از نیت خالصانه آنست که درآن هیچ نفع دنیوی و اخر ی در میان نباشد بلکه ((رضوان الله)) غایت و هدف هرعملی باشد، از همین روست امام علی علیه السلام می فرماید: ((مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك:بحارالأنوار ج ۶۷و۶۸):و امير مؤمنان و سرآمد خداشناسان صلوات اللّٰه عليه در مناجات خود ميگويد معبودا عبادت و پرستش من از جهت ترس از آتش دوزخ نيست و بانگيزه طمع و دستيابى ببهشت نيست فقط‍‌ چون تو را سزاوار عبادت و پرستش ميدانم ميپرستم)). 🔸حضرت سجّاد (عليه السلام) مى‌فرمود: دوست ندارم خدا را براى رسيدن به بهشت و يا دورى از جهنم عبادت كنم، عرضه داشتند: پس هدف شما از عبادت چيست؟ فرمود:((لِما هُوَ اهْلُهُ بِاياديهِ عَلَىَّ وَانْعامِهِ:.مستدرک الوسائل، ج1، ص10))به خاطر اين كه او سزاوار پرستش و عبادت است، آرى، او كه نعمت‌هاى گوناگون به من داده، و مرا از عنايت و لطفش بهره‌مند ساخته است.)) 🔸ازهمین روست در این فراز یکی از خواسته ها و حاجت های امام سجاد علیه السلام همین مرتبه از نیت است که می فرماید: ((اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي:خدایا! نیّتم را به لطفت کامل گردان)) 🌐 @sahifehsajjadieh1
✍ تصحیح دریقین((وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي)) ✅ شرح و تفسیر دومین طلب حاجت ((تکمیل یقین)) در این فراز دوم مبتنی بر این است معرفت و شناخت نسبت به صفات حق تعالی داشته باشیم، چرا که ارباب معرفت وعرفان در یک تقسیم صفات حق تعالی را به دو دسته تقسیم می کنند: 1⃣ دسته اول: از صفات حق تعالی(صفات جمالیه) است. مقصود ازصفات جمالیه آن دسته از صفاتی است که حکایت گر از لطف و رحمت بی کران خداست، لطف و رحمتی که بشر را به اعجاب و شگفتی وا می‌دارد چون(تواب، غفار، ستار، رزاق، رحمان، رحیم و...) بودن ذات اقدس الهی که با وجود این که می تواند عبد و بنده سرکش را به دلیل معصیت توبه اش را نپذیرد، پنهان‌کاریش را آشکار کند و انگشت نمایش نماید و از روزی اش محروم نماید با داشتن چنین حقی و قدرتی با بنده سرکش خود مهربانانه برخورد می کند و خطاب به وی می گوید: «إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۵۴ انعام): «و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روى نادانى كار بدى انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نمايد، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است». 🌐 @sahifehsajjadieh1
👌 و نیز می فرماید:«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (۵۳)»: بگو: «اى بندگان من كه بر نفس خويش اسراف و ستم كرده‌ايد! از رحمت خداوند مأيوس نشويد، همانا خداوند همه‌ى گناهان را مى‌بخشد، زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان است» وهمچنین می فرماید: «هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ(۲۵سوره شوراء) و اوست كه توبه را از بندگانش مى‌پذيرد و از گناهان در مى‌گذرد و هر چه را انجام مى‌دهيد مى‌داند» بلکه معامله حق تعالی با بندگان توابش این گونه است: «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً(۷۰،سوره فرقان): مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند. پس اينان (كسانى هستند كه) خداوند بدى‌هايشان را به نيكى تبديل مى‌كند، و خداوند آمرزنده و مهربان است». 🌐@sahifehsajjadieh1
2⃣ دسته دوم: از صفات حق تعالی صفات ((جلالیه)) است، مقصود ازصفات جلالیه آن دسته ار صفاتی است که حکایت گرعظمت، کبریایی و بزرگی حق تعالی است،چون (منتقم، قهار، عزیز، متکبر) بودن حق تعالی که وقتی عارف و سالک الی الله حقیقت این دسته از صفات راه پیدا می کند می رود که از خشیت و خوف در برابر آن قالب تهی کند و آرام و قرار خویش از دست بدهد. آن چنان حضرت شعیب فانی و محو در این صفات شده بود که در توصیف حالت عارفانه آن حضرت است از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: ((حضرت: شعیب علیه‌السلام به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد،خداوند او را بینا کرد، باز آن قدر گریست تا نابینا شد، باز خداوند او را بینا کرد، برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریست که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد، در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد:«ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه می‌دهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم»شعیب علیه‌السلام عرض کرد: «اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکَیتُ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِکَ، وَ لکِنْ عُقِدَ حُبُّکَ عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراکَ؛ ای خدای من و ای آقای من! تو می‌دانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه می‌کنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل) بنگرم و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری. بحار، ج۱۲، ص۳۸۱» 📌 ازهمین رو حق تعالی خود را در سوره الرحمن این چنین توصیف می کند:( كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ «۲۶» وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ «۲۷»هركه روى زمين است، فنا پذيرد و (تنها) ذات پروردگارت كه داراى شكوه و اكرام است، باقى مى‌ماند) 🤲خواسته امام سجاد علیه السلام در این فراز دوم (تکمیل یقین) در این مرتبه از یقین است همانگونه غرق و محو در (صفات جمال)است، غرق و محو در(صفات جلال) شود، و همانگونه که غرق و محو در (صفات جلال) می شود، غرق در (صفات جمال) شود، از همین روست که در این فراز این چنین درخواست می کند: ((وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي)) 🌐@sahifehsajjadieh1
✍ طلب اصلاح عمل ((وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي)) 📌 شرح و توضیح طلب سوم ((اصلاح عمل)) مبتنی بربیان دونکته است: 1-((تعریف صلاح وفساد، مصلح ومفسد)) 🔸صلاح مساوی با ((شایستگی و بی‌عیب بودن كارها)) و فساد به معنای ((ناشایستگی، تباهی، ناكارآمدی و نابسامانی)) می‎باشد. براساس برداشت مذكور، صلاح مساوی با خوبی و فساد برابر با بدی است؛ لذا جامعه صالح به معنای جامعه خوب و عمل صالح به معنای عمل شایسته و خوب می‎باشد. 🔸مفهوم خوبی و بدی نیز از كه موجودی صالح شمرده می‎شود كه با حفظ كمالات خود، در مسیر تكامل گام برداشته و به غایت و هدفی كه منظور از وجود اوست، نایل آید. در این صورت به چنین وضعیت و شرایطی، صلاح اطلاق می‎گردد، كسانی كه چنین شرایطی را برای این موجود فراهم می‎كنند، اصلاح‎گر((مصلح)) شمرده می‎شوند و آن‌چه كه موجب رسیدن این موجود به كمالش می‎شود، «مصلحت» نامیده می‎شود. در مقابل، اگر موجودی در وضعیتی قرار گیرد كه نتواند كمالات خود را حفظ نماید و در مسیر تكامل گام بردارد، به چنین وضعیت و شرایطی فساد اطلاق می‎گردد، كسانی كه چنین شرایطی را فراهم ساخته‎اند، ((مُفسد)) شمرده می‎شوند و آن‌چه كه آن موجود را از رسیدن به كمال باز می‎دارد، «مفسده» نامیده می‎شود(شرح دعاء مکارم الاخلاق، آیه الله مصباح یزدی، ص34) 🌐 @sahifehsajjadieh1
✍ شاخص های جامعه صالح وفاسد)) 🔸قران کریم در ایات متعدد مصادیق و شاخص هایی برای جامعه ((صالح)) و ((فاسد)) و نیز انسان ((مصلح)) و ((مفسد)) بیان می کند که با آگاهی از مضامین این آیات است می توان جامعه صالح و سالم را از جامعه فاسد و ناسالم بازشناخت، برای آشنایی این شاخص ها از منظر آیات برخی از این شاخص ها و مصادیق را در اینجا می آوریم. ✅ ((شاخص اول:امنیت عمومی)) 🌼 شاخص نخست جامعه سالم و صالح ((امنیت عمومی و فردی)) است که زمینه آرامش فردی برای رسیدن هدف غایی فراهم می سازد در مقابل شاخص جامعه ناسالم ((ناامنی و فردی وعمومی))، ایجاد ترس، اضطراب و دور کردن جامعه از رسیدن به هدف غایی خلقت است، ازهمین رو قرآن کریم قوم بنی اسرائیل را مصداق فاسد از این جنس دانسته و از آنان یاد كرده است، که افراد بی‎گناه را می کشتند. و این عمل، بارها، توسط قوم بنی اسرائیل انجام گرفته است. آنان در زمانی كه به قدرت می‎رسیدند، دشمنان خود را كشته یا دست به ترور آن‌ها می‎زدند و گاهی به بهانه‎ هایی واهی، آنان را، به ناحق، محكوم به اعدام می‎كردند. برخی از پیامبران الهی نیز، به ناحق، به دست بنی اسرائیل كشته شدند: فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بَآیَاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ أنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْف؛(مائده/13)پس به [سزای] پیمان‏شكنی‏شان و انكارشان نسبت به آیات خدا و كشتار ناحق انبیا و گفتارشان كه دلهای ما در غلاف است [لعنتشان كردیم]. قرآن كریم در مورد این قوم نیز، به سبب انجام این گونه اعمال، تعبیر افساد به كار برده است: وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِى إِسْرَائِیلَ فِى الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِى الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِیرًا؛(اسراء/4)و دركتاب آسمانی[شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم كه قطعا دو بار در زمین فساد خواهید كرد. 🌐 @sahifehsajjadieh1
✍شاخص های جامعه سالم و فاسد 👌شاخص دوم: روابط اقتصادی 📌شاخص دوم جامعه صالح و سالم ((روابط اقتصادی سالم))، توزیع عادلانه ثروت بین افراد جامعه، عاری ازکم فروشی، گران‌فروشی، ربا، اختلاس است و شاخص جامعه ناسالم و فاسد((روابط ناسالم اقتصادی)) دنیا گرایی، توزیع ناعادلانه ثروت، رباخواری، کم فروشی، گران‌فروشی است ❄️ حكایت قوم حضرت شعیب(علی نبینا و آله و علیه السلام)، یكی از مواردی است كه در قرآن كریم بارها از آن یاد شده است. حضرت شعیب در شهری به نام مدین، كه از تمدنی دیرین برخوردار بود، زندگی می‎كرد. یكی از مفاسدی كه این قوم در آن گرفتار آمده بود، پول پرستی بود. افراد این قوم كه از تمكن مالی برخوردار بودند، از هر روشی برای سوء استفاده مالی بهره می‎بردند. كم ‎فروشی در آن جامعه به شدت رونق داشت و عادت آنان بر این قرار گرفته بود كه در زمان خرید جنس، بیشتر تحویل ‎گرفته و در زمان فروش، كم‌تر تحویل دهند. این عمل در میان آنان بسیار شایع شده بود و به طور طبع، فروشندگان و تجّار که اقتصاد این جامعه به دست آنان اداره می‎شد، بیشتر از دیگران از این روش استفاده می کردند افراد این قوم پرداخت و به آنان امر ‎فرمود: وَأَوْفُوا الْكَیْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیم؛(اسراء، 35.) و چون پیمانه می‏كنید، پیمانه را تمام دهید و با ترازوی درست بسنجید. هم‌چنین آن حضرت بارها آنان را مورد خطاب قرار می‎داد: وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْا فِى الْأَرْضِ مُفْسِدِین؛(شعراء ، 183)و از ارزش اموال مردم مكاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید. از این تعابیر استفاده می‎شود كه این قبیل اعمال، موجب فساد شده و مرتكبین چنین اعمالی نیز اهل فساد شمرده می‎شوند. 🌐 @sahifehsajjadieh1
چندین سال، حضرت شعیب با دل‎سوزی، نصیحت و موعظه خود را ادامه داد. امّا آنان در جواب آن حضرت اظهار می‎داشتند: یَا شُعَیْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِى أَمْوَالِنَا مَا نَشَاؤُا إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِید؛(. هود، 87.) ای شعیب، آیا نماز تو، به تو دستور می‏دهد كه آن‌چه را پدران ما می‏پرستیده‏اند، رها كنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نكنیم؛ راستی كه تو بردبارفرزانه‏ای. از این فراز از آیات استفاده می‎شود كه ویژگی بارز آن حضرت در میان قوم خود این بوده كه وی اهل عبادت بوده است و مردم نیز با دیدگان خود مشاهده می‎نمودند كه آن حضرت، وقت زیادی را به نماز و عبادت خداوند اختصاص می‎دهد. بر خلاف آن حضرت، مردم آن قوم اهتمام چندانی نسبت به عبادت خداوند و نماز نداشتند و معمولاً هم بت‎پرست و مشرك باقی مانده بودند.آن حضرت در عین حال كه مردم قوم خود را به توحید دعوت می‎كرد، در كنار آن، در مورد فساد مالی نیز آنان را نصیحت می‎نمود. 🌐 @sahifehsajjadieh1
✍ شاخص سوم: روابط صحیح اخلاقی)) ✅ شاخص سوم جامعه سالم ((روابط سالم اخلاقی و مشروع)) داشتن افراد جامعه، وشاخص جامعه ناسالم ((روابط غیر سالم ونامشروع)) داشتن افراد جامعه است، كه در قرآن نیز از آن یاد شده است، فسادی كه گریبان‏گیر قوم حضرت لوط (علی نبینا و آله و علیه السلام) شده بود. در هر جامعه‎ ای، در صورتی كه ارتباطات جنسی سالم، فطری و خداپسندانه برقرار نباشد، آن جامعه، روی آسایش و خوشی را به خود نخواهد دید. از همین رو خداوند متعال، راه مشروع و صحیحی را برای ارضای غریزه جنسی و برقراری روابط سالم میان مرد و زن پیشنهاد كرده است و تأكید می‎نماید كه تنها باید از همین طریق بین زن و مرد ارتباط برقرار شود. تأكید فراوان خداوند بر این مطلب نشان می‎دهد كه سعادت انسان در سایه زندگی خانوادگی تأمین می‎شود. در روابط بین زن و شوهر نیز باید مهر و محبت، حاكم باشد؛ در غیر این صورت، آرامش خانوادگی، امنیت زندگی زناشویی و نیز زمینه اعتماد بین آنان از بین خواهد رفت. 🌐 @sahifehsajjadieh1
قوم حضرت لوط از جمله كسانی بودند كه از این مسیر صحیح منحرف شده و به روابط نامشروع، از جمله هم‌جنس‌بازی، روی آوردند. حضرت لوط به قوم خود نهیب می‎زند كه در این جهان هستی، كسی قبل از آنان مرتكب چنین اعمال زشتی نگشته است: إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَه مَاسَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍٍ مِّنَ الْعَالَمِین؛(عنكبوت،2)شما به كار زشتی می‏پردازید كه هیچ یك از مردم زمین در آن [كار] بر شما پیشی نگرفته است. آن حضرت تا جایی كه در توان داشت مردم را نصیحت می‎كرد و به آنان هشدار می‎داد كه در صورت تداوم این اعمال شنیع، جامعه به فساد كشیده خواهد شد و عذاب الهی بر آنان فرود خواهد آمد. ولی آنان در جواب آن حضرت، او را به تمسخر می‎گرفتند و از او طلب عذاب می‎كردند: فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِین؛( عنكبوت ، 29.)و[لی] پاسخ قومش جز این نبود كه گفتند اگر راست می‌گویی عذاب خدا را برای ما بیاور. كار این قوم به جایی رسید كه فساد به درون خانواده خود حضرت لوط نیز سرایت نمود و همسر آن حضرت به یكی از دلاّلان این عمل ناپسند تبدیل شده بودهنگامی كه فرشتگان بر حضرت ابراهیم(علی نبینا و آله و علیه السلام) نازل شدند، آن حضرت را از مأموریت خود برای نابودی شهر لوط خبر دادند: وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَه إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِین؛(عنكبوت ، 31.)و چون فرستادگان ما برای ابراهیم مژده آوردند گفتند ما اهل این شهر را هلاك خواهیم كرد زیرا مردمش ستمكار بوده‏اند. حضرت ابراهیم تلاش زیادی كرد تا در صورت امكان از نزول عذاب و نابودی آن‌ها جلوگیری شود. اما در نهایت فرشتگان، این قضای الهی را غیر قابل تغییر دانسته و عرضه داشتند: یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاء أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُود؛(هود ، ایه 76 )ای ابراهیم از این [چون وچرا] روی برتاب كه فرمان پروردگارت آمده و برایآنان عذابی كه بی‏بازگشت است،‏ خواهد آمد. 🌐 @sahifehsajjadieh1
كار این قوم حتی به آن‌جا رسید كه در زمانی كه فرشتگان به صورت جوانان زیبایی وارد خانه حضرت لوط شدند، مردم تصور كردند كه طعمه خوبی برای اهداف پلید آنان پیدا شده و لذا اطراف خانه آن حضرت گرد آمدند. حضرت لوط نزد ایشان آمد و از آنان خواست تا برای حفظ آبروی او از این كار خودداری نمایند. آن حضرت به آنان وعده داد كه در صورت اطاعت امر او در این زمینه، دختران خود را به ازدواج آنان درآورد: وَجَاءهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَـؤُلاء بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ فِى ضَیْفِى أَلَیْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِید؛(هود، 78 ) و قوم او شتابان به سویش آمدند، در حالی كه پیش از آن كارهای زشت می‏كردند. [لوط] گفت: ای قوم من، اینان دختران منند، آنان برای شما پاكیزه‏ترند؛ پس از خدا بترسید و مرا در مورد مهمانانم رسوا مسازید. آیا در میان شما آدمی فهمیده پیدا نمی‏شود!؟اما آنان این خواسته را نیز رد كرده، اظهار داشتند: لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِید؛(. هود ، 7)تو خوب می‏دانی كه ما را به دخترانت ‏حاجتی نیست و تو خوب می‏دانی كه ما چه می‌خواهیم. تا این‌كه آن حضرت از هدایت آنان مأیوس گردید؛ لذا دست به دعا برداشته و خطاب به خداوند عرضه داشت: رَبِّ انصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِین؛(عنكبوت، 30.)پروردگارا مرا بر قوم فسادكار غالب گردان.)) 📚(شرح مکارم الاخلاق آیه الله مصباح یزدی، ص54)). 🌐 @sahifehsajjadieh1