eitaa logo
همگام با صحیفه تا ظهور
1.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
712 ویدیو
72 فایل
جامعه سازی مبتنی برصحیفه سجادیه ⛔کپے مطالب كانال بدون ذکر آدرس کانال شرعا مجاز نمے باشد ارتباط با ادمین @zainab_moradi @parastoo_khodabande @Mohsen_shirmohammadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🕛مدت مطالعه: 130ثانیه «وَ أَعْظَمُ مِنَّۀً لَدَيَّ». والدين از جهت منّت عظمت بيشتري نزد من دارند. معناي اوليه و فعلي منت «اِنْعَام» است. خداوند در هيچ‌چيز جز بعثت رسول مکرم(ص) منت ننهاده است: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَي الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ‌‏» . خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگي بخشيد] هنگامي كه در ميان آن‌ها، پيامبري از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آن‌ها بخواند. کلمۀ «منّت»، معناي مصطلح ذهني و عُرفي ما را ندارد. از اسامي حضرت باري‌تعالي «مَنَّان» به معني «کَثِيرُ النِّعْمَۀ» است و وجه تسميۀ خداوند سبحان به «منّان» آن است که او بر بندگان خود نعمت بسيار ارزاني مي‌کند. بايد دانست که انسان‌ها گاه نعمت مي‌بخشند و گاه به يادآوري نعمت و لطف خود مي‌پردازند. بخشيدن نعمت، بسيار شايسته و نيکوست؛ اما يادآوري نعمت زيبندۀ مؤمن نيست و خداوند به پرهيز از آن دستور داده است: «وَ لَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرْ» (و منّت مگذار و فزوني مطلب). حضرت زين‌العابدين(ع) مي‌فرمايد: پروردگارا، انعام و نعمتي که والدين به من دادند با نعمتي که من قصد دارم به آن‌ها بدهم، تفاوتي از زمين تا آسمان دارد. آن‌ها در شرايطي به من نعمت بخشيدند که من قدرت کافي براي محافظت از خودم نداشتم. آن‌ها همواره آرزومند سلامت و بقاي من بودند. مبادا حال که سنشان رو به افزايش است و دچار ضعف پيري شده‌اند آرزو کنم زودتر از دنيا بروند تا زندگي آرام و بي‌دغدغه‌اي را داشته باشم. والدين خواستار زنده ماندنِ فرزندان‌اند. حکيم سخن‌سنجِ توس، در مرگ فرزند درگذشتۀ خود مي‌گويد: مرا بود نوبت، برفت آن جوان ز دردش منم چون تن بي‌روان امام زين‌العابدين(ع) مي‌گويد: خدايا، من از اسراف والدين در حق خودم مي‌گذرم و کوتاهي آن‌ها در قبال خود را نمي‌بينم و اگر هم چنين رفتارهايي از آنان سر زده، از آن چشم مي‌پوشم؛ از تو نيز مي‌خواهم که بر آن‌ها سخت نگيري. من آن‌ها را در نفسِ خودم به کوتاهي کردن در محبت، متهم نمي‌سازم. از رفتارشان با خود ناخرسند نيستم؛ بلکه از آنجا که حق‌هاشان فزون‌تر است و احسانشان تقدم دارد و نعمت و لطف آن‌ها بسيار سنگين‌تر از آن بوده است که من در قبالشان لب به شکايت باز کنم، اصلاً جايي براي مقابله با والدين و شکوه کردن از آنان وجود ندارد. «مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ». «مُقَاصَّۀ» به معناي پاسخ دادن دقيق به جرم و تقصير است و با واژۀ «قِصَاص» به مفهوم پيگيري جرم و درنتيجه مجازات مجرم به مقدار جرم، هم‌معناست. خدايا من در جايگاهي نيستم که بخواهم در برابر کوتاهي‌هاي والدينم معامله‌به‌مثل کنم و دست به قصاص بزنم. اينجا جاي عدل نيست و اگر گاه والدين ادب را رعايت نکردند نبايد من نيز به آنان بي‌ادبي کنم و بگويم آنچه عوض دارد گله ندارد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (خداوند به عدل و احسان فرمان مي‌دهد)، اما همه جا نمي‌توان به عدل رفتار کرد. اگر بنا باشد در زندگي، همه به عدالت با يکديگر رفتار کنند، زندگي اجتماعي انسان به حياتي مکانيکي بدل مي‌شود و ديگر شيريني و حلاوتي ندارد. در قبال هم‌نوعان به‌ويژه والدين بايد به جاي در پيش گرفتن عدالت، با لطف و احسان رفتار کرد. بنابراين همواره رفتار عادلانه کارساز نيست و خداوند نيز علاوه بر عدل، به احسان نيز توصيه مي‌کند. مسلماً در حوزۀ رفتار با والدين، ترجيح در اين است که رفتار فرزندان با آن‌ها محسنانه باشد نه عادلانه. بخش‌هایی از کتاب «وادی مهر؛ شرح دعای 24 و 25 صحیفة سجادیه»، محمدعلی انصاری @sahifehsajjadieh1