#امامِ_بعد_از_عاشورا!
(۴) کار به کجا رسید!
دوره مبارزات سیاسی امام سجاد علیه السلام با حادثه کربلا آغاز شده بود. واقعه ای که تکانی سخت بر پیکر دنیای اسلام بود. قتل و غارت و شکنجه و ظلم و تعقیب سابقه داشت ولی کشتن پسر پیامبر که درود خدا بر او باد، و اسارت خانواده پیغمبر علیهم السلام و بردن شهر به شهر و بر نیزه کردن سر عزیز زهرا سلام الله علیها نه. دنیای اسلام از این حادثه مبهوت بود. کسی باور نمی کرد کار مسلمان اشهد ان لا اله الا الله گو به اینجا برسد. بودند کسانی که بوسه های پیامبر بر لب و دهان حسین علیه السلام را دیده بودند!
از قساوت یزید لعنت الله علیه وحشت شدید دنیای اسلام را فرا گرفته بود. فاجعه حرّه، وحشت را تثبیت کرد. انحطاط فکری مردم از بی اعتنایی به تعلیمات دین در دوران بیست سال گذشته بالا گرفته بود. ایمانی پوچ و توخالی و ضعف و اختلال شدید اعتقادی، همه گیر شده بود. کار به جایی رسیده بود که برخی از دستگاه خلافت، نبوت را زیر سوال می بردند. اخلاق مردم به شدت خراب بود. آنچنان که تا پنجاه شصت سال بعد از آن بزرگترین خواننده ها و نوازنده ها و عیاش ها و عشرت طلب ها و بد زبان ترین شعرای دنیای اسلام اهل مدینه و مکه بودند! محل نزول وحی و زادگاه اسلام شده بود مرکز فحشا و فساد. شب نشینی های مکه و مدینه بین همه جور مردم رواج داشت. از گدای گرسنه بدبخت تا آقا زاده های قریش غرق در فحشا بودند. اغلب شخصیت های بزرگ و موثر سیاسی هم سر در آخور آرزوهای مادی که به وسیله رجال حکومت برآورده می شد.
مردم نقل حدیث پسر پیغمبر را به استهزا می گرفتند. پذیرش نداشتن که هیچ؛ غربت امام سجاد علیه السلام تا جایی رسید که تاریخ به نقل از ایشان شهادت می دهد؛ در مکه و مدینه بیست نفر نبودند که او را دوست داشته باشند! و امامت و مبارزه سیاسی در این شرایط فکری، اخلاقی، سیاسی کاری بود با دشواری های فراوان!
خلاصه و بازنویسی از کتاب حماسه امام سجاد علیه السلام/ صص۱۱ تا ۱۸
┈••✾••┈┈•
◾️مرکز تخصصی صحیفه سجادیه◼️
https://eitaa.com/sahyfeh
#امامِ_بعد_از_عاشورا!
(5) برنامه ای جامع
اوضاع سیاسی، شرایط فکری و اخلاقی مردم بحرانی بود. دنبال کردن هدفی چون تشکیل حکومت اسلامی هر چند در زمان آینده، حداقل سه مسئولیت سنگین بر دوش امام سجاد علیه السلام گذاشته بود. اول باید معارف دین را به مردم زمان خود یاد می داد. امکان ندارد بدون اینکه مردم با معارف دینی آشنا باشند بتوان امیدی داشت به ایجاد یک حکومت ان هم حکومت علوی. دومین مسئولیت این بود که مسئله امامت باید در اذهان مردم باز تعریف می شد. اینکه امامت یعنی چه؟ چه کسی باید امام باشد؟ امام چه شرایطی دارد؟ هرچه باشد جامعه امام داشت امام عبدالملک اموی. مردم او را امام و پیشوای جامعه می دانستند. امامی که حاکم دین و دنیای آنها بود. پس امام سجاد علیه السلام باید مسئله امامت و حکومت اسلامی را برای این ملت تبیین می کرد. و سوم اینکه به مردم بگوید من امامم یعنی آن کسی که باید در آنجا قرار بگیرد. بیشترین تلاش امام سجاد علیه السلام به کار اول گذشت. شرایط شرایطی بود که باید اول دین مردم درست می شد. باید اخلاق مردم درست می شد باید مردم از غرقاب فساد بیرون می آمدند. باید جهت گیری معنوی که روح اصلیِ دین است در جامعه احیاء می شد که کاری بود با دشواری های فراوان. امام سجاد علیه السلام حتی نمی توانست با این مردم صریح و روشن حرف بزند نه اینکه فقط دستگاه ها نمی گذاشتند خودِ مردم هم نمی خواستند. اصلا آن جامعه یک جامعه نالایق و تباه شده و ضایع شده ای بود که باید باز سازی می شد. اگر دوران امام باقر علیه السلام وضعیت فرق کرده بود به خاطر زحمات ۳۵ ساله امام سجاد علیه السلام بود.
خلاصه و بازنویسی از کتاب حماسه امام سجاد علیه السلام/ صص۱۸_ ۲۱
┈••✾••┈┈•
◾️مرکز تخصصی صحیفه سجادیه◼️
https://eitaa.com/sahyfeh
#امام_بعد_از_عاشورا!!!
(۶) اسلام خطرناک است‼️
اوضاع برای انسانی الهی مسلک با این چنين مسئولیت های سنگینی؛ در نهایت دشواری بود. کسی می تواند موقعیت امام سجاد علیه السلام را درک کند که زمان آن بزرگوار را بشناسد. حداقل از وضع دستگاه خلافت و مردم معمولی و شیعیان اطلاع داشته باشد.
دشمنی دستگاه بنی امیه حد و حصری نداشت. نه اینکه فقط با شخص امام سجاد علیه السلام دشمن باشند با دین ایشان دشمن بودند. اسلام وقتی وارد جامعه ای می شود که حکم کند و قاطع اثر بگذارد اول کاری که می کند آن است که حق را به جایگاه خود بر می گرداند. خیلی ها علیه حکومت ها قیام کردند ولی بخاطر دنیا بود. به خاطر پول بود. دهان این ها را می توان با پول بست. اما آن کسی که برای اسلام می جنگد و برای قرآن با مزدوران در می افتد با پول نمی شود ساکت کرد پس خطرناک است. علت خطرناک بودنش هم اسلام است. البته دشمنی آنها با نماز و زکات و ... نبود. خدا و مغفرت خدا و کرامات ائمه علیهم السلام را قبول داشتند. وقتی زبان نصیحتشان باز می شد مثل یک زاهد به تقوای خدا سفارش می کردند. مخالفت آنها با توحید اسلام بود. توحید می گوید حکومت از آنِ الله است، حکومت از آنِ طاغوت نیست و معاویه و عبدالملک و... طاغوت هستند. خلاصه اش اینکه با حکومت و قدرت اسلام مخالف بودند نه با ظواهر اسلامی. مردم هم که نیندیشیدند و فکر نکردند و نعمت اندیشه خدا را شکر نکردند، دیدند و شنیدند اینها هم نماز و صدقه و جهاد و ظواهر دینی دارند، دشمنی بنی امیه را نفهمیدند و جنایتکاران اموی شدند عهده دار دین و دنیایشان!
خلاصه و بازنویسی از کتاب حماسه امام سجاد علیه السلام/ صص۶۸_۷۴.
◾️مرکز تخصصی صحیفه سجادیه◼️
https://eitaa.com/sahyfeh
#امام_بعد_از_عاشورا!
(۷) جنایات دستگاه خلافت!
بنی امیه که لعنت خدا بر آنها باد از انواع و اقسام وسایل برای نابود کردن اسلام استفاده می کردند. مهمترین کار آنها تحریف بود. با زکات و نماز اسلام کاری نداشتند اما هر حکمی از احکام اسلام که با منافعشان سازگار نبود تحریف می کردند. سه نمونه از این تحریفات به شدت قابل تامل و نمونه روشنی از تلاش برای تغییر باورها و دل هاست!
تحریف مفهوم بیعت: بنی امیه مردم را معتقد کرده بودند به اینکه اگر با کسی بیعت کردند اگرچه باطل، باید در هر شرایطی این بیعت را نگه دارند. با پول و زر و زور مردم را مجبور به بیعت ظالم می کردند و دیگر کار تمام می شد. جنایات را می دیدند و درک می کردند اما چه می شد کرد بیعت کرده بودند!!!
برتری دادن مقام خلیفه بر پیامبر (صلی الله علیه و آله): حجاج بن یوسف خون ریزِ خونخوارِ بنی امیه در کوفه و عراق بر منبر نشست و برای مومن کردن مردم به دستگاه خلافت خلافت را بر نبوت ترجیح داد. به مردم گفتند عبدالملک را خدا گذاشته در خانه دنیا که بندگان خدا و اموال و ... آنها را سرپرستی کند اما پیامبر را فرستاده بود تا چند کلمه حرف به مردم بزند، پس عبدالملک بالاتر است. و روح و دل مردم را از این طریق در برابر دستگاه خلافت خاضع کردند.
ترویج لعن و نفرت نسبت به اهل بیت علیهم السلام
بنی امیه فقط به باورها نتاخت و دل ها را هم به انحراف کشید. تلاششان این بود که به کلُ محبت اهل بیت و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را از دل ها بیرون کنند. برای یک عده بی عقل بی شعور مثل مردم شام با راهکاری مثل رفتن بر منبرها و بدگویی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ممکن بود ولی برای مردم مدینه و کوفه نمی شد چنین کاری کرد. برای آنها از یک عده افراد خوشنام که معروف به دانش و تقوا بودند استفاده کردند اینان بر سر منبرها بر علیه خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله تبلیغات کنند. با جعل روایت از امام سجاد علیه السلام به مردم می گفتند که حضرت فرموده به اندازه برادرهای مسلمان ما را هم دوست داشته باشید!!! کسی که اندکی از فلسفه محبت اهل بیت علیهم السلام اطلاع داشته باشد می فهمد این جعل عجب جنایتی است.
امام سجاد علیه السلام در خلافت چنین جنایتکارانی مسئولیت امامت داشت!
... ادامه دارد
📝خلاصه و بازنویسی از کتاب حماسه امام سجاد علیه السلام/ صص۷۴_۸۱
┈••✾••┈┈•
🏴🏴🏴
◾️مرکز تخصصی صحیفه سجادیه◼️
https://eitaa.com/sahyfeh
#امامِ_بعد_از_عاشورا
(۹) مبارزه ای عزتمندانه و حکیمانه
قدرت قاهر و شیعیان فراری و آگاهان بی مسئولیت و مردمِ غافل و عالمان خوشنام که سعی در تصرف قلوب به نفع خلافت دارند زمینه کار امام سجاد علیه السلام است. امام سجاد علیه السلام بیکار ننشست و چند اقدام ویژه داشت؛
روابط با خلفای معاصر : امام سجاد علیه السلام صد درصد تحت مراقبت دستگاه خلافت بود تا جایی که عبدالملک برای امام سجاد علیه السلام نامه نوشت که می داند کنیز خود در منزل را آزاد و با او ازدواج کرده است. اما امام سجاد علیه السلام برای حفظ اهداف به ظاهر با دستگاه خلافت، تندی و خشونت به خرج نداد و روابط را حفظ کرد. جوری عمل نمی کرد که احساس کنند امام علیه السلام مشغول چه فعالیت هایی است ولی هرگز زیر بار زبونی و ذلت نمی رفت. این نشناختن و بی معرفتی به امام است که کسی فکر کند چون امام علیه السلام در مقابل خلیفه شمشیر نکشیده، ذلت را هم پذیرفته است.
در حیطه روابط با مردم هم دو اقدام اساسی داشتند:
تربیت شیعیان خاص و فرستادن آنها به اقصا نقاط جهان اسلام
بسیاری از شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام در نقاط مختلف دست پروده امام سجاد علیه السلام هستند. مثلا سعید بن جُبَیر را فرستادند مرز خراسان به ظاهر با شمشیر جنگید ولی مشغول سازندگی بود. بعدها حجاج بن یوسف او را در کوفه گیر آورد و به طرز فجیعی کشت. یا یحیی بن امّ الطّویل را فرستادند کوفه شیعیان را جمع می کرد و فریاد می زد؛" ای دوستان خدا ما بیزاریم از آنچه می شنوید، هر که به علی علیه السلام دشنام بگوید لعنت خدا بر او ما از آل مروان بیزاریم و از آن بت هایی که می پرستند". بعد صدایش را پایین می آورد و ادامه می داد؛" با آن کس که اولیای خدا را دشنام می دهد ننشینید " یعنی حرفش را گوش ندهید وعلیه او قیام کنید
ترویج زهد: اینکه کسی فکر کند زهد یعنی امام سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا رفتند در خانه نشستند و بی رغبت و بی اعتنا به جلوه های دنیا و به مردم گفتند بروید دنبال کارتان و نمازتان را بخوانید و... توهین به امام علیه السلام است که مثلا امام سجاد علیه السلام قصد زهد نداشتند ولی بعد که دیدند دستگاه خلافت خیلی زور دارد دیگر چاره ای نیست برویم در خانه و زهد پیشه کنیم. منظور امام از دلبستگی نداشتن، دلبستگی بود که به قیمت بی دینی و بی وجدانی تمام شود. یعنی ای انسان های غافل دنیا آن قدر ارزش ندارد که بخاطر یک درهم و دینار آن، تن به جنایت دهی. از ترس تازیانه و شمشیر از وظیفه اسلامی و وجدانی ات روی گردان شوی. امام سجاد علیه السلام دنیایی را از دست و دهان مردم بیرون می کشد و دور می اندازد که با آن دنیا بناست آخرت نابود شود. و این اقدامی بس حکیمانه بود.
خلاصه برداری و بازنویسی از کتاب حماسه امام سجاد علیه السلام/ صص ۹۵_۱۱۲
◾️مرکز تخصصی صحیفه سجّادیه◼️
https://eitaa.com/sahyfeh