eitaa logo
سیری در صحیفه
1.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
56 فایل
درود برکسی که از سجده لذت میبرد و راه عاشقی میدانست.
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 داستان پیامبر(ص) و جوان خمره به دوش ‌‌‌ 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
عشقم همسرم: (هركي نخونه از دستش رفته ، واقعا از دستش رفته) روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت». خداوندا به حق علی علیه السلام گره از کار ما بگشا جلاءالعیون علامه مجلسی 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
كمتر كسی می‌تواند بدون دغدغه در كمال متانت به بيان باورهايی بپردازد كه با تعصباتِ محيطِ اجتماعی او يكسان نباشد ؛ بسياری از مردم شهامتِ داشتن چنين باورهايی را هم ندارند 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🚩 هیچ چیزی را بی جواب نگذار ؛ جواب سلام را باسلام بده جواب تشکر را با تواضع جواب کینه را با گذشت جواب بی مهری را با محبت جواب دروغ را با راستی جواب دشمنی را با دوستی جواب خشم را به صبوری جواب سرد را به گرمی جواب نامردی را با مردانگی جواب پشت کار را با تشویق جواب بی ادب را با سکوت جواب نگاه مهربان را با لبخند جواب لبخند را با خنده جواب دل مرده را با امید جواب منتظر را با نوید جواب گناه را با بخشش هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی؛ یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد... 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
☘🍃☘🍃☘🍃 🚩 گذشته را رها کن برود فرض بفرمایید یک کسی به من چاقو زده به ظلم به زور یا به ناحق. درستش این است که من بروم بیمارستان و از دکتر بخواهم این چاقو را دربیاورد و از او خواهش کنم کاری کند که جایِ زخم هم نماند اما بعضی از ما دلمان می‌خواهد این چاقو را همانگونه در بدنمان نگه داریم و یا هزار بار آن را دربیاوریم و دوباره به خودمان بزنیم! این کار بیماری و گرفتاری است. یا فرض کنید یک ماشین سرِ چهارراه به من می‌زند و میرود؛ حالا قرار است من تا آخرِ عمرم سرِ چهارراه بنشینم وگریه کنم بگویم ببینید این با من چه کرد؟! من باید خیلی ابله باشم که این کار را بکنم. بنابراین وقتی ما مدام به گذشته فکر می‌کنیم مثلِ این است که یک نفر پای من را شکسته است و من پای شکسته‌ام را نگه میدارم و آن را به همه هم نشان میدهم! و عجیب تر اینکه پایم را درست میکنم و دوباره آن را می‌شکنم. برای این که دردِ دفعه دوم بیشتر است. این کار را نکنید.رهایش کنید برود پی کارش 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
به نام خدا سلام... 🌸 امام علی(ع) : کسانی که خود عیب دارند، علاقه مند به شایع کردن عیب‌های مردم هستند، تا جایِ عذر و بهانه برای عیب‌های خودشان باز شود. ذَوُو العُیوبِ یُحِبُّونَ إشاعَةَ مَعایبِ الناسِ؛ لِیَتَّسِعَ لَهُمُ العُذرُ فی مَعایبِهِم. غررالحکم حدیث ۵۱۹۸ 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🌿🌿🌿🌿🌿 دهقانی مقداری گندم 🌾در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت❗️ درراه با پرودرگار سخن می گفت: ↩️ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ➡️ در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت❗️ او با ناراحتی گفت: ➖من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز😢❗️ آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود❓ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند❗️ 🔅ندا آمد که: تو مبین اندردرختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨ ‌‌
‌هر چیزی که می‌شنویم، یک عقیده است، نه واقعیت! هر چیزی که می‌بینیم، یک دیدگاه است، نه حقیقت! 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🚩 چیزی به عنوان زیبایی وجود نداره. خصوصا در صورت انسان، چیزی که اسمش را گذاشته ایم " ریخت شناسی" تمامش یک جور نظام بندی ریاضی وار و خیالی اجزای صورت است. مثلا دماغ زیادی بیرون نزده باشد. لاله های گوش بزرگ نباشد. موها بلند باشد، خط ریش ها مد روز باشند و از این جور چیزها. این سراب عمومیت بخشیدن به همه چیز است. مردم به بعضی چهره ها می گویند زیبا، ولی در حقیقت آن ها زیبا نیستند. معادله ای ریاضی هستند که حاصلش صفر است. در واقع زیبایی حقیقی زیبایی سیرت است نه شکل ابروها. 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
آنچه برای رسیدن به قله موفقیت برای شما پله می شود، دانسته ها و تجربیات شماست. 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🚩 هى مى گويند تو آدم سابق نيستى آدم كه يك غلط را هزار بار تكرار نمى كند دلتنگيهايش را كه تا ابد ناز و نوازش نمى كند بالاخره به ستوه مى آيد يهويى سرد مى شود نمى تواند كه تا آخر عمرش بلا تكليف چيزهايى كه ندارد بماند يا مى خواهد باشد يا اصلا نباشد لطفاً به آدمهايى كه حواسشان را جمع مى كنند هى نگوييد تو آدم سابق نيستى. 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
☘✨✨☘✨ 🔰 هیئت فقط برای مراسم معنوی نیست؛ بلکه کانونی برای ارتباط مؤمنین است 🔰 پیوند اعضای هیئت شبیه پیوند افراد با امام خودشان است 🔻 - ۱ 🔸 هرچند برای خیلی از مراسم‌هایی که به‌خاطر اهل‌بیت(ع) تشکیل می‌شود، از کلمۀ «هیئت» استفاده می‌شود، ولی باید بین هیئت و جلساتی که برای مراسم معنوی تشکیل می‌شوند، تفاوتی قائل بشویم. 🔸 مصداق کامل‌تر هیئت، آن محفل مؤمنانه‌ای است که به‌صورت یک «کانون» برای ارتباط بسیار صمیمی و نزدیک بین افراد، شکل پیدا کرده و به‌صورت مداوم و فراتر از مناسبت‌ها، موجب می‌شود که افراد دور هم جمع بشوند. وقتی تلقیِ ما از هیئت، یک‌چنین کانونی باشد، دیگر بسیاری از مراسم‌های معنوی را شاید نتوان هیئت نامید. 🔸 ارتباط بین افراد در یک هیئت، این‌قدر رفیقانه و صمیمانه است که افراد، حتی فراتر از یک «تشکیلات» با یکدیگر ارتباط دارند و می‌توان گفت که تشکیلات هم کلمۀ ضعیفی برای هیئت است. 🔸 هیئت، پیوندی است بین عده‌ای از افراد؛ شبیه پیوندی است که افراد با امام خودشان دارند. ارتباط بین امام و امت، چیزی است که آن کسانی که از این ارتباط بهره‌مند هستند، مثلاً در توصیف آن می‌گویند «امام، قلب من است، جان و روح من است...» این ارتباط، حتی چیزی فراتر از ارتباط با پدر و مادر است. 🔸 می‌دانید بین امام و امت، چه پیوند وثیقی پدید می‌آید؟ یکی از اصحاب امام‌صادق(ع) به ایشان گفت: گاهی دلم می‌گیرد و گاهی شاد می‌شود اما دلیلش را نمی‌دانم. حضرت فرمود: این به‌خاطر ارتباط قلبیِ تو با امام است، وقتی قلبِ امامت شاد می‌شود، خودبه‌خود شاد می‌شوی و وقتی امام تو محزون می‌شود، محزون می‌شوی. (علل الشرائع/۱/۹۴) 🔸 هیئت هم تجلی‌گاهِ آن شادی یا حزنی است که در قلب امام‌زمان(عج) پدید آمده است. همین ارتباط قلبی-البته در سطح خودش- بین افراد هیئتی هم شکل می‌گیرد. حالا می‌توانید اسم آن را تشکیلات بگذارید یا می‌توانید آن را مثل خانواده در نظر بگیرید؛ البته یک خانوادۀ بزرگ! حتی آن را می‌توان فراتر از خانواده، درنظر گرفت. 🔸علیرضا پناهیان 🚩 شبکه افق- ۹۸.۸.۶ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5760 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨