eitaa logo
سجاد روان مرد
825 دنبال‌کننده
334 عکس
154 ویدیو
3 فایل
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ انتشار اشعار آئینی با توجه به مناسبت ها انتشار اشعار و سبک های سروده شده در نهایت مفتخر به نوکری کردن... راه ارتباطی @Sajadravanmard
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم غزل محرم یک شهر را عزای محرم گرفته است حال و هوای قلب مرا غم گرفته است قبل از دهه برای عزای تو مادرم اسپند و چایی و رطب بم گرفته است ((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین در وقت شیر دادن من دم گرفته است در بین نوکران تو لات محل ما شیون کنان برای تو پرچم گرفته است وقتی سماورم ز غمت جوش میزند یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است @sajad_ravanmard
۱۴ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴ تیر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم این روزها که روزی گریه فراهم است ای روضه خوان،بخوان که دوباره محرم است با عشق‌و‌شور در دل هر کوچه دیده‌ام در دست کودکان محل طبل و پرچم است مانند تیغه‌های علم از سر ادب در محضر تو قامت گردن‌کشان خم است عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش ((گویا عزای اشرف اولاد آدم است)) ما گریه می‌کنیم برای تو روز و شب تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین احوال نوکران تو عمری‌ست درهم است در من کسی به سینه و سر میزند مدام ((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است)) کاری نکرده‌ایم برای عزای تو در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است @sajad_ravanmard
۱۵ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۶ تیر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم باران رحمت تو به ما بی امان رسید از دست تو به سفره‌ی ما آب و نان رسید با کام تلخ نام تو را تا صدا زدم چندین پیاله‌ی عسل از آسمان رسید حُر دشمن تو بود ولی شد حبیب تو پیش تو از کجا به کجا می‌توان رسید هر اربعین به سمت تو جاری شد این جهان دریای زائران تو تا بیکران رسید در روز حشر خنده کنان می‌رسد اگر هرکس به کربلای تو گریه کنان رسید پایان سبز ، وعده‌ی سرخی راه توست پس باید از مسیر تو تا جمکران رسید @sajad_ravanmard
۱۶ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
🔥 پیشنهاد ویژه • کتاب تیغ ۷۲ دم (مجموعه ۷۲ شعر عاشورایی) [با رویکرد اجرا در هیئات مذهبی] [مطابق با موضوعات شب‌های محرم] قیمت نسخه الکترونیک: ۵۹,۰۰۰ شاعر؛ انتشارات عصر صادق قم • ناشر نسخه الکترونیک: مدرس۸ لینک تهیه کتاب: https://zarinp.al/607909
۱۶ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم «کلاغ پر» وقتی کشید مرغ دلم تا عراق،پر تا پای مرز رفتم و گفتم فراق پر حالا که باز کرده‌ای آغوش سوی من باید درآورد دلم از اشتیاق، پر تمثال توست بر در و دیوار و میزند از شوق کربلای تو حتی اتاق پر ما را کنون که دور خودت جمع کرده‌ای ای عشق! تا قیام قیامت، نفاق پر! در روضه‌ات مرا که دعا کرد مادرم از طالعم کشید در آن لحظه «عاق» پر روی سیاه در حرمت میشود سفید وقتی کبوتر تو شدم پس، کلاغ پر! فطرس همیشه قبل ورودش به صحن تو با گریه میکشد دم ایوان به طاق، پر از بس حریم قدسی‌ات اعجاب آور است میریزد از ملائکه هم در رواق پر در انتظار پخت و پز بزم ماتمت هر لحظه میکشد دل دیگ و اجاق پر در حسن میزبانی‌ات این بس که اربعین هر چشم درمی‌آورد از آن سیاق، پر @mkavoosi110
۱۶ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ تیر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم یا دیده چشم خسته و بارانی مرا یا که شنیده آه پشیمانی مرا حال دل خراب مرا دیده هر کسی زیر سوال برده مسلمانی مرا با صد امید آمدم و رو به راه کرد در پای روضه بی سر و سامانی مرا دست مرا گرفت و گذشت و شبیه حر بوسید و رفت شانه و پیشانی مرا حالا بهار کرده همان آفتاب سرخ این حال و روز سرد و زمستانی مرا @sajad_ravanmard
۱۷ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۸ تیر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه @sajad_ravanmard
۱۸ تیر ۱۴۰۳